تاثير بينش صحيح بر رفتار انسان (1)
استاد محمدتقى مصباح
¨توجه به دو اصل مبدا و معاد
نظام ارزشى اسلام، بر اين بينش مبتنى است كه انسان داراى مبدا و داراى مقصدى مىباشد . در اين مسير، انسان براى تعيين جهتحركتخود، نياز به راهنما دارد . اين راهنما، همان ارزشهايى هستند كه نظام ارزشى اسلام آن را فراروى مسلمانان قرار داده است . از اينرو، ما وقتى مىتوانيم نظام ارزشى و اخلاقى اسلام را تبيين كنيم كه از يك سو، به مبدا و از سوى ديگر به معاد توجه داشته باشيم . مبدا حركت انسان، از سوى خدا و مقصد نيز به سوى او خواهد بود: «انالله و انا اليه راجعون» (بقره: 156) بنابراين، براى تبيين عقلانى نظريه اخلاقى و ارزشى اسلام، توجه به دو اصل مبدا و معاد ضرورى است . پس از اينكه انسان از ديدگاه نظرى و معرفتى موفق به درك و پذيرش نظام ارزشى و اخلاقى اسلام شد، بايد به صورت عملى نيز به كسب فضايل و ارزشهاى اخلاقى همت گمارد . براى پيمودن راه در اين مسير نيز توجه به دو اصل مبدا و معاد كارساز است .
همانگونه كه در قسمت قبل اشاره شد، حضرت امام صادق عليه السلام پس از بيان نعمتهاى خدا، كه شامل نعمتهاى پيش از تولد انسان، دوران حيات وى و عالم پس از مرگ مىشود، به اين مطلب اشاره مىفرمايند كه اگر براى برخوردارى از نعمتهاى پيش از آفرينش و نيز نعمتهايى كه براى ادامه حيات و تكامل انسان لازم است، شرطى گذاشته نشده است، اما رسيدن به نعمتهاى ابدى مشروط به انتخاب صحيح مسير و اطاعتبىچون و چراى خداوند از سوى انسان است . وقتى انسان به نعمتهايى كه خداوند در اختيارش قرار داده استخوب بينديشيد، در مقام خضوع و اطاعت او برمىآيد; يعنى توجه به مبدا آفرينش، انگيزهاى براى انسان خواهد بود كه ارزشهاى اخلاقى و معنوى را در خود عينيت و تحقق بخشد . عامل ديگرى كه موجب انگيزه انسان براى انجام دستورات الهى و تكاليف دينى مىشود، توجه به معاد و زندگى پس از مرگ است; يعنى اگر در اين دنيا انسان خدا را اطاعت كند، در آن دنيا به نعمتهاى ابدى دستخواهد يافت .
حضرت امام صادق عليه السلام با اشاره به نعمتهايى كه خداوند در اختيار بندگان خود قرار داده است، از يك سو، توجه انسانها را به مبدا آفرينش جلب مىكنند و از سوى ديگر، آنان را متوجه حيات ابدى و عالم معاد مىنمايند . آفت و آسيبى كه ممكن است در اينجا دامنگير انسان شود اين است كه فكر مىكند . همانطور كه نعمتهاى دنيايى - چه پيش از آفرينش و چه در دوران حيات - را به آسانى به دست آورده است، مىتواند بدون تلاش و زحمت نعمتهاى ابدى را هم تصاحب كند . چنين پندارى وسوسه شيطان است كه انسان را از فعاليت و تلاش بازمىدارد . از اينرو، حضرت هشدار مىدهند كه مبادا تصور كنيد بدون اطاعتخدا مىتوان به نعمتهاى ابدى دستيافت . رسيدن به نعمتهاى ابدى، كه قابل وصف نيستند، از هر راهى امكانپذير نيست، بلكه بايد راه درستى را كه خداوند در قالب دستورات خود، براى ما معين و مقرر فرموده است انتخاب نماييم تا به سرمنزل مقصود برسيم . سزاوار نيست كسى با انجام رفتارى كه مخصوص اهل فسق و فجور است، انتظار داشته باشد به مقاماتى كه اولياى خدا از آن برخوردارند، برسد: «وما ينبغى لاحد ان يطمع ان ينزل بعمل الفجار منازل الابرار»
حضرت در ادامه، بر اين مطلب تاكيد مىورزند كه هر قدر درباره عظمت روز قيامت و نعمتهاى ابدى سخن گفته شود، باز هم عدهاى آن را سرسرى مىگيرند و همچنان به فكر خوشگذرانى در اين دنيا هستند . حال آنكه، سعادت حقيقى در آن عالم ابدى است . تاكيد انبيا عليهم السلام و نيز قرآن كريم، كه بيش از يك سوم آيات آن درباره عالم آخرت مىباشد، همگى بر اهميت اين مطلب دلالت دارند . حضرت مىفرمايند: آگاه باشيد! هنگامى كه آن حادثه عظيم واقع شد و عالم قيامتبرپا گرديد و خدا ميزانهايى براى سنجش اعمال انسانها قرار داد، آنجاست كه يقين خواهيد كرد كه سربلندى و كرامت از آن كيست و حسرت و ندامت نصيب چه كسانى مىشود: «اما انه لو وقعت الواقعة و قامت القيامة و جاءت الطامة و نصب الجبار الموازين لفصل القضاء و برز الخلائق ليوم الحساب ايقنت عند ذلك لمن تكون الرفعه و الكرامة و بمن تحل الحسرة و الندامة .» خدايى كه همه هستى در دست اوست، قدرت سلطنتخود را در آن عالم ظاهر خواهد كرد و كسى نيست كه بتواند در مقابل عظمتسلطنت او عرض اندام نمايد . همه قدرتها در مقابل قدرت خداى متعال هيچ و پوچاند: «لمن الملك اليوم لله الواحد القهار» (غافر: 16) ; در آن روز سلطنت عالم با خداى قاهر منتقم يكتاست .
انسان در اين دنيا آنطور كه بايد و شايد نمىتواند حقيقت آن عالم را درك كند; زيرا ادراكات ضعيف او كه توام با شبهات و اوهام و وساوس شيطانى است، مانع از شناخت درست آن جهان مىشود . شايد هنگامى كه آن عالم برپا گردد، انسان حقيقت اين مطلب را دريابد . كسى كه يقين دارد خواه ناخواه به آن عالم سفر خواهد كرد، نبايد روزگار خود را در اين دنيا به غفلت و پيروى از هوا و هوس بگذراند . انسان بايد در اين دنيا به گونهاى رفتار نمايد كه در آن عالم به سعادت و خوشبختى برسد: «فاعمل اليوم فى الدنيا بما ترجوا به الفوز فى الاخرة».
بنابراين، هم نظام ارزشى و اخلاقى اسلام مبتنى بر دو اصل مبدا و معاد است و هم ايجاد انگيزه براى پيمودن راه كمال و تحقق بخشيدن به ارزشهاى متعالى، در گرو توجه به اين دو اصل مهم مىباشد . يادآورى اين دو اصل همواره مىتواند عزم ما را در پيمودن راه درست، راهى كه انبياى الهى به ما نماياندهاند، راسختر نمايد .
...................................................
پينوشتها:
1. محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 78، ص 285، روايت 1، باب 24
منبع:نشريه معرفت / شماره51