مقایسه همسر و فراموش کردن فردی که قرار بوده با او ازدواج کنیم
همسرم را از لحاظ زیبایی با دوستان و آشنایان مقایسه می کنم و از اینکه از نظر زیبایی کم دارد عذاب می کشم . چه کار کنم ؟
همین احساسی که شما نسبت به دیگران دارید ، مثلا نسبت به همسر دوستتان دارید یا پسرهای فامیل و شوهرتان را با او مقایسه می کنید ، همین احساس را هم شوهردوستتان ، روی همسرشما دارد البته روی نقاط مثبت همسرشما و جالب است نقاط منفی شوهرشما به چشمش نمی آید . نقاط مثبت ایشان به چشمش می آید . ممکن است شوهرش خیلی خوش تیپ وقیافه است ولی ممکن است درحسرت یک لبخند شوهرشما باشد . یک لبخند مهربانانه ای که همسرشما دارند . خیلی وقتها ، زیبایی نسبی است . بعضی ها ازنظر ظاهر وچهره زیبایی ندارند ولی لبخندی دارند ، مهربانی دارند ، یک گرمی دارند که آنها را زیبا میکند و یک جذابیتی دارد و یکی را می بیند خوش تیپ است وچهره قشنگی دارد ولی سرد است. جذاب نیست . حالا بعضی ها به غلط میگویند فلانی مهره مار دارد ، همه جذبش میشوند ، دوستش دارند، اینها خرافات است . خدا لطفی به او کرده ، طرف چهره زیبا ندارد ولی مهربانی وعطوفت دارد . پس اوهم در حسرت شماست و شما نقاط منفی شوهر زیبای اورا نمی بینید همانطورکه اونقاط منفی شوهرشما را نمیبیند وبه چشمش نمی آید . همسرتان را مقایسه نکنید . ببینید وقتی شما سیب زمینی میخرید ومیخواهید جدا کنید ، فروشنده میگوید : درهم است . شما میگویید : چشم وسیب زمینی ها را بر میدارید و اصلا هم مقاومت نمیکنید . پس همسرتان را هم درهم بپذیرید . البته از آقایان عذر میخواهم که آنها را به سیب زمینی تشبیه کردم . تشبیه قشنگی نبود ، برای نزدیکی به ذهن بود . چطورشما راحت سیب زمینی درهم را می پذیرید . خوب شوهر شما هم همین جوراست . آقای برنارد شو جمله قشنگی دارد : بیشتر مردم به خاطر چیزهایی که ندارند غصه میخورند وهیچ وقت به آن چیزهایی که دارند فکر نمیکنند . الان شوهر شما کلی نقاط مثبت دارد ، آنها را ببینید و متاسفانه گفته بودند ، عذاب میکشم که دیگران از شوهر من زیباتر هستند . برای اینکه این عذاب را کمتر کنید نقاط مثبت همسرتان را لیست کنید و بنویسید . این موثر است تا نقاط منفی ایشان کمرنگ شود . یادآوری کنید . مرور کنید . این ضعف کم رنگ تر میشود . به ایشان به دیده پدر فرزندتان نگاه کنید . خیلی فرق میکند و معیارهایتان عوض میشود . چون یک پدر، برای اینکه الگوی خوبی برای فرزندش بشود خوشگلی نمی خواهد . برای نقش الگویی ، ایمان ، اخلاق ، مهربان و عطوفت لازم است . وهمیشه به خودتان بگویید اگرشوهرمن قیافه خوبی میداشت ولی اخلاق بدی میداشت ، من چکارمیکردم . من مراجعانی دارم که میگویند خانم من از زیبایی درفامیل زبانزد است ولی وقتی من ایشان را می بینم ، یک شیطان را می بینم . ازاخلاق و عفتش راضی نیستم . متاسفانه از دیانتش راضی نیستم . مادر خوبی برای بچه ام نیست. من یک ذره رغبت به خانمم ندارم . زیبایی معمولا ماندگاری ندارد . یک اثر آنی دارد . مدتی میگذرد ، قیافه عادی میشود و آنچه میماند ارزشهای اخلاقی است و بسیار ارزشمند است . یک توصیه ام این است که در یک موقعیت عاطفی که دارید به همسرتان بگویید ، من این لباس را بیشترمی پسندم ، این آرایش مو را بیشتر می پسندم ، این عطر را بیشتر می پسندم که میتواند آن نقطه ضعف را پر کند و یک هشدارهم بدهم . اینکه شما به قیافه دیگران نگاه میکنید و با همسرتان مقایسه میکنید ، یعنی اینکه شما دارید در قیافه آقایان خرد میشوید ودقت میکنید . دین مااجازه نداده . چراکه میگوید حرام است . برای اینکه پیامدها ی منفی دارد . دل را چرکین میکند ، همسررا از چشم خانم می اندازد ، این پیامهاست . من تقاضا میکنم همسرتان را با کسی مقایسه نکنید و آنچه دارد به آن اکتفا کنید و بدون دغدغه و با طیب خاطر وارد زندگی شوید .
یکی از مشکلاتی که جوانان دارند این است که ، مثلا میخواستند با شخصی ازدواج کنند ، نشده و به او نرسیده اند ، حالا با فرد دیگری ازدواج کرد ه اند . چگونه آنها را راهنمایی کنیم ؟
ازدواج کرده اند و وارد حریم خانواده شده اند ، پیمان بسته اند و همچنان به یاد کسی که به او عشق داشته اند هستند . اینجا کار سخت تر میشود . حتما روی همسرتان اثر میگذارد . خانمی که ارتباط داشته اند و خاطراتی داشته اند ، روی محبت شما نسبت به همسرتان اثر میگذارد و زندگی دچار لطمه میشود. خود این یاد ، بعضی مواقع باعث ارتباط شده ، با اینکه خانم ازدواج کرده و شوهر دارد و آقا هم همینطور ، ارتباط برقرار کرده . که باعث ورود به حریم خانواده طرف میشود که ، جزء پلشت ترین کارها است . نکته بعدی اینکه ، اگر با طرف قبلی مراوده هایی دارند یا دیدارهایی دارند یا گفتگوهایی دارند ، این ها را قطع کنند . اگر آثاری از طرف دارند ، آنها را از بین ببرند ،حتی یک کتاب قشنگ که هنوز در کتابخانه است این را هم حذف کنید.
برای کسانی که قبلاً با افرادی رابطه داشته اند و الان هنوز یاد و خاطره آنها در ذهنشان است و اکنون ازدواج کرده اند ، راه کارهایی بفرمایید .
اولا به پیامدهای منفی این فکر توجه داشته باشید . این فکر ، کم کم روی زندگی شما اثر می گذارد. محبت شما رانسبت به همسرتان کم می شود و به زندگی شما لطمه وارد می کند . گذشته از این فکرها و یادها ، ممکن است انسان را وسوسه کند که برود و رابطه برقرارکند و این چیز خطرناکی است . زمینه ملاقاتها را ، با آن شخص از بین ببرید . یک موقع دیدار است ، مثلا طرف را در تلویزیون می بینید ، مثلا عاشق فوتبالیست یا مجری شده اید ، زمینه همه این ها باید از بین برود . به فردی که گفتند عاشق یک فوتبالیستی شده ام ، توصیه کردم همه عکس های فوتبالیست ها را جمع کند و تا شش ماه فوتبال نبیند . حتی ایشان را هم ، در تلویزیون نبینند . اگر اثری از او دارید باید از بین ببرید . حتی اگر کتاب است آنرا به کتابخانه هدیه کنید . اگر خاطراتی دارید ، آنرا پاک کنید . شما باید فراموش کنید . معلوم نیست ما فرصتی داشته باشیم . حالا اگر شما در دفتر خاطراتتان یادداشتی دارید ، آنرا پاک کنید. احتمال بدهید هر لحظه ممکن است ، دفتر خاطراتتان دست همسرتان بیفتد . خیلی ما این جوری داشتیم که متاسفانه دختر خانم ، به دروغ و تخیلی ، خاطراتی را درباره دوست پسر خود نوشته اند ، بخاطر اینکه از دوستانشان کم نیاورند . بعد یادشان رفته و بعد یک روز همسرشان آنرا پیدا می کند و زندگیشان خراب میشود . هرچه دختر خانم بگوید این تخیلی است ، آقا باور نمی کند . رابطه عاطفی با همسرتان را بیشتر کنید . چالش داشته باشید . یعنی مقابله با فکر طرف . انسان قوی است ، می تواند جلوی فکرش را بگیرد . شما می توانید با شماره معکوس 100 چالش داشته باشید تا میخواهید بطرف آن فکر بروید ، از 99 معکوس بشمارید ، ذهنتان را درگیر می کنید ، فکر نمی آید . یا جمع اعداد دو رقمی و هنگام مطالعه تا فکر طرف به مغزتان می آید ، یکی از حروف کلمه های کتاب را بشمارید یا می توانید یک کش و یک پول را بهم وصل کنید و به مچ خود ببیندید . هروقت فکر این طرف ، به ذهن شما می آید، این کش را از روی مچ بکشید و یک شوکی به شما وارد میشود . با فکرشان چالش داشته باشید . به ائمه معصومین توسل داشته باشید . بخصوص حضرت معصومه (س) که در این مورد مجرب است . از قرآن استمداد بجویید و قرآن بخوانید . سوره طه ، یس و چهارقل بخوانید و آیه الکرسی که چقدر تاکید شده ، ذکر لاالله الاالله و اعوذبالله من الشیطان الرجیم ، از این ذکر ها استفاده کنید . و بدانید این ذکرها ذهن را پاک میکند . ذهن ما ظرف است . اگر با افکار مثبت پرشد ، جایی برای افکار منفی باقی نمی ماند . نذر کنید . نذر صلوات چهارده هزار صلوات برای آقا امام زمان . این خیلی مجرب است . اگر این نسخه ای که به شما میدهم عمل کنید ، پنج هفته دیگر ، شما یادتان میرود و این تضمینی است . البته 80 درصد را فراموش می کنید و معظل باقی میماند ولی درصدی که میماند ، خیلی مهم نیست و دیر به دیر به یادشان می افتید .
دختری نوزده ساله ام . حدود هفت ماه پیش عقد کرده ام و هیچ احساسی به همسرم ندارم و به شخص دیگری علاقه دارم که همه فکر و ذکرم به سوی اوست . نمیدانم چه کار کنم ؟
ایشان فکر میکنند . علت اینکه به همسرشان هیچ احساسی ندارند ، همین فکر و ذکر ها است و همین مشغله ذهنی می باشد . من مطمئن هستم . چون فکر ماست که عمل و رفتار ما را می سازد . اندیشه بر تمام زندگی انسان حاکم است . ای برادر تو همین اندیشه ای مابقی خود استخوان و ریشه ای . حرف درستی است . همه وجود ما اندیشه است . خوب وقتی من فکرم جای دیگر باشد و دلم ، در گروی جای دیگر است ، خوب معلوم است همسرم را دوست ندارم و نمیتوانم عاشقش باشم . راه کارهای سوال قبلی را انجام دهید . بعد می بینید که عاشق همسرتان شده اید و حس خوبی نسبت به ایشان دارید . اگر این فکرادامه پیدا کند ، حقوق او را هم رعایت نمیکنید و این گناه است . شما تا وقتی ازدواج نکرده بودید، حقی بر گردنتان نبود . ولی الان همسر شما بر گردن شما حق دارد و اگر این مشکل را حل نکنید حقوق ایشان ضایع میشود و شاید کم کم زمینه ارتباط پیدا شود که بسیار خطرناک است . شما به همان نسخه قبلی عمل کنید . احساستان نسبت به همسرتان عوض میشود . گاهی می گویند ، همسرم را دوست ندارم و به دنبال کسی می گردم که دوستش داشته باشم تا احساس دوست داشتن ، از یادم نرود . حالاممکن است طرف قبل از ازدواج کسی را داشته و به او نرسیده ، حالامی خواهد دنبال او برود و یا نه ، حالامیخواهد به دنبال کسی بگردد که این نیاز دوست داشتنش را برطرف کند . گاهی موارد می خواهد از شوهرش جدا شود ، بخاطر اینکه به محبوبش نرسیده . خوب شما چون به او نرسیده اید فکر می کنید یک جوری شیفته او هستید . ولی اگر با رابطه ای که داشتید به او میرسیدید ، وصال مدفن عشق است . دیگر این احساس را نسبت به او نداشتید . اگر به او میرسیدید ، نقاط منفی او را هم می دیدید و بعد ، آنکه در آمال وآرزوی شما بود ، آن طرف نخواهد بود .
تصویری از او داشتید ، حالامی بینید عوض شده ، در موارد متعدد داشتیم که تصمیم به جدایی گرفتند و جدا شدند که به محبو ب قبلی شان برسند و وقتی رسیدند ، آرزو می کردند ای کاش نمیرسیدند . دقیقاً برنامه عوض میشود و آرزوی می کند کاش با همان مردی که قبلا زندگی میکرد ، برسد و با او ازدواج میکرد . بطور مثال یک ظرف پر از آب را روی اجاق گذاشته ایم و هر قدر زمان میگذرد ، این آب به نقطه جوش نزدیک تر میشود . چون بین آب و آتش ظرف قراردارد و آب و آتش بهم نمیرسند . ولی اگر ما ظرف را برداریم و آب بهروی آتش بریزد ، آتش خاموش میشود . من توصیه ام به این افراد ، این است که با این فکرها مقابله کنند . این فکر ، وسوسه شیطان است . از اوصاف پرهیزگاران و پارسایان این است که ، با ذکر خدا ، با شیطان مقابله کنند . ان الذین التقواذا مسه طاعه منه الشیطان تذکر. حالا کسانی که این مشکل را دارند و میخواهند طلاق بگیرند و با عشق قبلی ازدواج کنند ، به آنها میگویند سوره واقعه را ، بویژه در شب بخوانید . از رسول گرامی روایت داریم : کسانیکه سوره واقعه را میخوانند ، نامشان در زمره غافران نوشته نمیشود . کلاً طرف شوهر دارد . خوب است یا نقاط منفی هم دارد با این فکرکه اگر من با او ازدواج میکردم ، خوب بود ، عرض میکنم این اشتباه است . وقتی او بیاید ، نقاط منفی بروز میکند و آن موقع احساس خسران میکنید .
اگر دختری ازدواج کند و با خواستگار قبلی رابطه اش را ادامه بدهد ، آیا ممکن است لطمه ای به زندگیش وارد شود ؟
سوال اساسی است . درسوالات قبلی ازدواج کرده و فکر طرف در ذهنش است یا اینکه میخواهد طلاق بگیرد و می خواهد به مطلوب برسد . ولی حالا این یکی ، خیلی خطرناک است و خیانت محسوب میشود. چون شما ازدواج کردید و درآقایان یک ویژگی بنام غیرت هست و یک حسی بنام ناموس پرستی، که دارند ولی کم و زیاد است . بخاطر این ویژگی ، این رابطه بسیار خطرناک است . چون ممکن است لو برود و منجر به جرمها و جنایات خیلی عجیبی بشود . یکی از عوامل مهم جنایت ها و قتل های عجیب و غریب که مثلا طرف را تکه تکه کرده اند ، همین مسئله ناموسی بوده است . لذا در دین ما ، مجازات شدیدی برای اینگونه رابطه ها قرارداده اند که آدم تعجب میکند . رسول گرامی فرمودند : زن شوهرداری که از روی گناه ، به مرد دیگری بنگرد ، خداوند اعمال او را تباه میکند و اگر این رابطه گناه آلود شود ، برخدا است که او را غضب کند و در آتش بسوزاند . در فقه اسلامی شدیدترین مجازات ها برای این رابطه گناه آلود است . چون می خواهند جلوی جرمها و جنایتها را بگیرند . چون جرمهای وحشتناکی در جامعه اتفاق می افتد و سلامت جامعه از بین می رود و به خانم ها توصیه شده که سوره مبارکه نور را بخوانند . یعنی می خواهند با خواندن سوره نور، تنبه ایجاد کنند و بگویند کار خطرناکی است . ذکری به خانم ها گفته اند ، البته بیشتر برای خانم ها گفته اند . ولی رابطه آقا با خانم هم مشکلات دارد و خطرناک است ولی ارتباط یک زن شوهر دار با نامحرم ، به جهت ناموس پرستی و غیرت ، آنچنان جنایتهایی در پشتآن است . ذکر این است : افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد . البته در جامعه ما زیاد نیستند . به خانم ها هشدار میدهیم ، ارتباطاتان را قطع کنید . شما ازدواج کردید ، تعهدی دارید . زیر پیمان مقدس را امضاء کرده اید و باید وفادار بمانید . در آموزه های دینی ما ، با بی وفایی بدجوری برخورد شده است . حتی رسول اکرم (ص) فرمودند : لادسن لمن لاعهدله . کسی که به عهدش وفادار نمی ماند دین ندارد . یعنی بی وفایی کنار بی دینی است . ممکن است اصلا لو نرود ولی احساس خیانت را چه میکنید ؟ مخصوصا اگر همسر خوب باشد و حقوقش را رعایت کند .
قبل از ازدواج با پسر عمه ام رابطه داشته ام و حالا که ازدواج کرده ام ، رابطه ام ادامه دارد و صیغه خواهر و برادری خوانده ایم . آیا این درست است ؟
در اسلام ، ما چیزی بنام صیغه خواهر و برادری نداریم و فتاوی مراجع تقلید ما هم ، همین است و تنها راه ارتباط دختر و پسر، فقط ازدواج است و صیغه خواهر و برادر ی با نامحرم ، مشروع نیست . این یکی از دامهای شیطان است . این اصلا دامی است که برای متدین ها پهن میکند . کسی که خیلی با دین نیست ، این کار را میکند و برایش مهم نیست و دنبال راه کار هم نمیگردد ولی شیطان ، این دام را برای افراد متدین پهن میکند . شیطان اول میگوید ، بعنوان خواهر و برادری و بعد که استارت زده شد ، کارش را بطور جدی شروع میکند . می گوید الان شما خواهر و برادر هستید . چرا دست همدیگر را نمیگیرید ؟ چون خواهرت است و گاهی رابطه برقرا رمیشود . آقا حس شهوانی بطرف ندارد و حس خواهر برادری دارند، آرام آرام شروع میشود ، خواهر و برادر محدودیتهایی ندارند ، دیده بوسی می کنند، سفر می روند ، این جوری شروع میشود و انسان در دام می افتد . وقتی دو تا نامحرم در اتاق هستند ، در را باز بگذارید . چون نفر سوم شیطان است . تا با همدیگر عشق ورزی نکنند ، حرام است. به قدر ضرورت با همدیگر صحبت کنند . اگر حرف جدی هم بیشتر از ضرورت باشد مکروه است . این بخاطر این پیامدهایش است . ما این قدر از این سوژه ها داشته ایم . در وجود ما غرایزی است که ما نمیتوانیم به خودمان مطمئن باشیم . کسانی که ادعا میکنند ما محکم هستیم ، شما از حضرت موسی محکم تر هستید که وقتی ، پشت سر دختران حضرت شعیب راه می رفتند ، گفتند : شما پشت سر من بیا ، شما از یوسف قوی تر هستید که بگفته قرآن ، اگر بخاطر یوسف نبود ممکن بود او هم به خطا برود و ما ، او را حفظ کردیم . شما از حضرت مریم محکم تر هستید ، وقت حضرت جبرییل بصورت یک جوان نزد حضرت مریم ظاهر شد به خدا پناه بردند . شما از حضرت علی قوی تر هستید که می گفتند من به دختران جوان سلام نمیکنم چون میترسم آن ثوابی که به دنبالش هستم ، از گناهش کمتر باشد . ما نمیتوانیم به خودمان مطمئن باشیم . شیخ مقدس اردبیلی ، یکی از عالمان شیعه این قدر ایشان با تقوی بودند لقب مقدس را به ایشان دادند . یعنی قدیس . صیغه مبالغه و از ایشان پرسیدند که اگر شما با یک خانم در اتاق تنها باشید چه میکنید ؟ گفتند : به خدا پناه میبرم . ما کجا ، مقدس اردبیلی کجا و حضرت علی کجا و ...
انسان نمیتواند به خودش مطمئن باشد . چون موجود عجیبی است . بخاطر همان غرایز است . خانمی فرمودند ، من شوهر دارم . با یک جوان ارتباط پیامکی دارم و یکسال است که من ، آن آقا را نمازخوان کرده ام . خانم چه میگویید ؟ حالا ادامه بدهید ، ببینید چه میشود ؟ بعد می بینید که گناهش خیلی بیشتر است . آقایی می گویند ازدواج کرده ام ولی با دختر دانشجویی ، فقط برای کمک ، ارتباط دارم . خوب شما میتوانید از طریق موسسات کمک کنید . چرا به این دختر خانم ؟ این ها کلاه شرعی و دامهای شیطان است .
دختر بیست ساله هستم . قبلا با آقایی ارتباط داشته ام و ارتباطم را قطع کرده ام و خواستگار هم دارم ولی هنوز نتوانسته ام ایشان را فراموش کنم . چه کار کنم ؟
شما با این حالت به خواستگارتان جواب ندهید و در اینجا هشدار به دخترها و پسرها بدهم . طرف ازدواج کرده و اصلا ازدواج را داروی فراموشی می داند . یعنی می گوید من ازدواج بکنم تا مونسی پیدا کنم و طرف را از یاد ببرم . این اشتباه محض است . شما این پروژه را تمام نکرده اید تا تمام نشده ، پروژه بعدی را شروع نکنید . چون اگر محبت و عشق قبلی در دلتان باشد اولا برای همسرتان عاطفه خرج نمی کنید ، حقوقش را رعایت نمی کنید چون کسی که دلش با کس دیگری است ، نمیتواند حقوق مردش را رعایت کند . احساس گناه و احساس خیانت به همسرتان می کند . توصیه ما ، سه ماه تا شش ماه است . البته وحی منزل نیست ما به این نتیجه رسیده ایم . کسانی که این مشکل را دارند بگذارند سه تا شش ماه بگذرد و خیالشان راحت بشود که آن علقه بطور کامل از بین رفته است . و وقتی مطمئن شدید که این پروژه تمام شده ، ازدواج بکنید . معمولا این جور ازدواج ها ، مشکل دارد . و به جدایی کشیده میشود .
بخاطر اعتیاد از شوهرم جدا شده ام و می خواهم دوباره ازدواج کنم . ولی هنوز دلم با او است . چه کار کنم ؟
یعنی با ایشان رابطه عاطفی دارند . این مانند سوال قبل است ولی من یک نکته را هم عرض کنم . در سوال قبلی دوست بوده ولی در اینجا ایشان همسر شما بوده است .و قضه حساس تر است . بالاخره شما سالها با ایشان زندگی کردید و اگر این مشکل اعتیاد را هم نداشتند ، شاید باز هم با ایشان زندگی می کردید. ممکن است شما پشیمان بشوید و بگویید : ای کاش درستش می کردم و از او جدا نمی شدم . شما هم مدت سه تا شش ماه را صبر کنید ، اصلا ممکن است ، اطمینانی به شما دست بدهد که ایشان دارند ترک می کنند . حیف است به زندگیتان بر گردید بویژه اگر فرزند هم داشته باشند. و یک خانواده از هم نپاشد. یک موقع طرف از همسرش جدا شده و طرف معتاد هم نبوده و اصلا علاقه ای هم ندارد که برگردد، ولی باز ما می گوییم سه تا شش ماه صبر کنند . چرا ؟ اولا هیجانات فرایند طلاق که خیلی بد است ، رنج و فشار و هیجانات و استرس هایش خیلی زیاد است ، همچنین احساس کینه ای که نسبت بهم دارند ، بخاطر این مسائل شش ماه صبر کنند تا یک حالت عادی بدست بیاورید . من موارد زیاد داشته ام که از طرف جدا شده است و به اولین خواستگار جواب داده تا روی طرف را کم کند . ممکن است کسی در یک ماه هم به این قطع علقه برسد . شما اطمینان نسبی پیدا بکنید که این رابطه قطع شده و هیجانات فروکش کرده و شما بخاطر رو کم کردن این کار را نمی کنید .
با آقایی رابطه ام را قطع کرده ام و نمیتوانم ایشان را فراموش کنم و دچار افسردگی شده ام ، آیا راه کاری وجود دارد ؟
مهمترین کار شما این است که با افکار ایشان چالش داشته باشد . یعنی با فکر ایشان مقابله کنید .مگر آدم میشود با فکر خودش مقابله کند ؟ بله چقدر آدمها هستند که با فکر گناه مقابله میکنند . بله انسان آنقدر قدرت دارد که جلوی فکر خودش را هم بگیرد . شما خودتان را دست کم نگیرید . هر وقت میخواهید فکر طرف به ذهنتان بیاید با آن مقابله کنید . با ذکر روایات متعددی داریم برای مقابله با وسوسه ها . ذکر لاالله الا الله ، لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم . حضرت علی به مالک اشتر فرمودند : بگو اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . امام باقر (ع) فرمودند : بگویید هو اول و الاخر و ظاهر و باطن و هو علی کل شی علیم . این ها را بگویید و وسوسه ها دور میشود . سوره فلق و ناس و آیة الکرسی را زیاد بخوانید . این جلوی افکار و وسوسه ها و فکر آن شخص را می گیرد . و دیگر اینکه برنامه ریزی کنید و سرتان را شلوغ کنید . شما الان باید از قبل بیشتر و فشرده تر کار داشته باشد . برای خودتان مشغله درست کنید . برنامه های متنوع و ورزش جزء برنامه تان باشد . ورزش علاوه بر اینکه باعث آرامش میشود ، شما را خسته می کند . و زودتر خوابتان می برد و به آن شخص فکر نمی کنید . تنها نباشید . معمولا بعد از قطع ارتباط ، جوانان منزوی میشوند و این اصلا به صلاحتان نیست . در جمع و کنا رخانواده باسید و تنها نباشید . از خدا کمک بگیرید . چون کار خوبی کردید و مورد پسند خدا هست حتما به شما کمک میکند. من قول می دهم در عرض یک ماه این فشار برداشته میشود نه این که کاملا یادتان برود . و افسردگی از بین می رود . تا به مرور زمان ، فکر ایشان هم کمتر به سراغ شما می آید . این هم از مشکلات فراوانی است که بخاطر ارتباطات قبل از ازدواج است .
قبل از ازدواج عاشق آقایی بودم که به او نرسیدم .الان دوسال است که ازدواج کرده ام ولی همچنان با آن آقا علاقمند هستم. و به شوهرم که آقای خوبی است علاقه ندارم ، راهنمایی بفرمایید .
پاسخ – اگر شما با کسی رابطه ی عاطفی برقرار کرده اید و بعد آنرا قطع کرده اید، توصیه ی ما این است که تا این پرونده را نبسته اید با فرد دیگری ازدواج نکنید. این فکر غلطی است که می گویند ما ازدواج می کنیم تا طرف قبلی را فراموش کنیم. در واقع شما طرف را فراموش نمی کنید و مصیبت شما بیشتر می شود. حداقل سه ماه وقت نیاز دارد تا پرونده ی قبلی بسته بشود و تا شش ماه می توان احتیاط کرد. شما که ازدواج کرده اید و شوهرتان هم مرد خوبی است و او را دوست ندارید بخاطر این است که شما دل در گروی دیگری دارید، شما آن آقا را دوست دارید بنابراین نمی توانید شوهرتان را دوست داشته باشید. برای علاقه به همسر مانعی وجود دارد و تا این مانع برطرف نشود شما نمی توانید همسرتان را دوست داشته باشید. الان سایه آن آقا در زندگی شما مثل ابر است ، شما باید پرونده ی عاطفی آن آقا را ببندید. ما راهکارهایی را گفته ایم، آنها را انجام بدهید و پرونده ی عاطفی را ببندید و بعد می بینید که شوهرتان را دوست خواهید داشت .گاهی شوهر خانم هم خوب نیست و خانم می خواهد که از او طلاق بگیرد و با آقایی که قبلا او را دوست داشته ازدواج کند، در اینجا هم نکاتی وجود دارد که اکثرا از آن غافل هستند. خانم چون به آن آقا نرسیده است نکات منفی آن آقا را نمی داند و فقط نکات مثبت آقا را می بیند. شوهر شما نکات منفی دارد ولی نکات مثبت هم دارد ولی شما نکات منفی شوهرتان را می بینید .ممکن است که اگر شما با آن آقا ازدواج می کردید آرزو داشتید که با شوهرتان ازدواج می کردید. در ارتباط از راه دور نقطه ضعف ها دیده نمی شود. در دوران عقد هم ارتباط از راه دور است و هنوز کنار هم زندگی نکرده اند که نقاط منفی مشخص بشود. شما باید پرونده ی این آقا را ببندید تا بتوانید شوهرتان را دوست داشته باشید .