• در طول هفته های اخیر ، اختلاف سیاسی با همسرم داشته ام و همسرم از من قهر کرده است . آیا این درست است که بخاطر مسائل سیاسی با هم قهر کنیم ؟
•به جوانان تأکید میکنم ، چیزی که باید به آن توجه کنید خط فکر سیاسی است . اگر خانم و آقا در دو حزب متضاد سیاسی باشند و تعصب هم داشته باشد روی خط سیاسی و انعطاف هم نداشته باشند این ها با هم دچار مشکل میشوند و این یک اختلاف در زندگی ایجاد می کند . جوانانی که ازدواج نکرده اند دقت کنند.
تعصب چیز خوبی نیست در همه جای زندگی باید انعطاف داشته باشیم . در مورد مسائل سیاسی هم همینطور ، ما نباید تعصب داشته باشیم و مسائل سیاسی را وارد زندگی بکنیم و نباید زندگی را به بن بست بکشانیم . حالا ممکن است یک وقت در مسائل سیاسسی اختلاف دارند ولی درکلیات ، یک خط فکر دارند ولی روی دو تا کاندیدا اختلاف دارند. متاسفانه با درگیری و بی حرمتی است . بالاخره این ها مقطعی است ولی نقطه سیاهی در دل ایجاد میکند واین بد است . بله تمام میشود و فراموش میشود . نقطه سیاه روی دل می ماند و بعد یک جای دیگر نقطه سیا ه و به خودش می آید می بیند دلش سیاه شده است. محبت و صفای زناشویی نباید از بین برود . در این جور مواقع دو تا همکار یا دو تا زن و شوهر بد برخورد می کنند . این یک ضعف مهارت است . ما باید مهارت گوش دادن را یاد بگیریم . بعضی ها این مهارت را ندارند و نمیتوانند گوش بدهند . مهارت اظهار محبت و یکی هم مهارت پذیرش و تحمل اندیشه دیگری ، که باید این را بدست بیاوریم . مقابل کسی است و خیلی هم سخت نیست ولی مهم است. وقتی انسان تحمل اندیشه دیگری را داشته باشد ، این یک درجه است و نشانه شخصیت فرد است و مانع مشکلات این چنینی میشود.
حالا یک انتخاب دیگر و انتخابات مختلف و این هم هر چهار سال باید روی دهد ما نباید روی این چیز ها اختلاف داشته باشیم . در طی این چندین سال که من ازدواج کرد ه ام ، در خانواده دو گروه شده ایم یگ گروه به یک کاندیدا و گروه دیگر به کاندیدای دیگر رای داده ایم . ما نباید مطلق نگر باشیم . هیچ کس مطلق نیست . همه گل هستیم ولی بیخار نیستیم . کاندیداهای ما همه گل هستند ولی خاردارند . وقتی ما به کاندیدا مطلق نگاه می کنیم متعصب میشویم و بعد هم که طرف تعصب ما را می بیند او هم موضع میگیرد و بی حرمتی میکند . جسارت و توهین کارغلطی است . ما روایت داریم به دشمنان دینتان جسارت نکنید . اینها که دشمن نیستند . حالا کاندیدای مورد نظر ما رأی نیاوردند ، باید به طرف مقابل تبریک بگوییم و ناراحت نشویم بعد هم حمایت کنیم . حالا ما یک ذره بین بر میداریم ، که کجا خطا کردند ، نگفتم رای ندهید ، اشتباه میکند . اینها غلط است . میتوانیم این مهارت را بدست آوریم . آقا لطف کنید آشتی کنید . دل شما حرم الهی است دلتان را چرکین نکنید و زندگی خودتان را خراب نکنید .
• آیا دونفر که خط فکری سیاسی متضاد دارند می توانند با هم ازدواج کنند و مشکلی پیش نمی آید ؟
خط فکری سیاسی یعنی طرز تفکر ما در مورد هیات حاکمه و نظام سیاسی کشور . همه جای دنیا هم هست . آدمها متفاوت هستند و سلیقه ها مختلف است و ممکن است آدمها خطوط فکری متفاوتی داشته باشند . در کشور ما هم تنوع خطوط سیاسی هست که شما می بینید . اگر خانم و آقایی که می خواهند کنارهم قرار بگیرند ، دوتا طرز فکری متضاد داشته باشند و حتی اگر عضو دو تا حزب سیاسی هم نباشند و فعال هم نباشند ، همین که به دو خط فکر سیاسی معتقد هستند ، اگر آدمهای متعصبی باشند و غیر قابل انعطاف ، این ها در زندگی دچار مشکل می شوند . در یک صورت این ها دچار مشکل نمیشوند ، که متعصب نیستند و قابل انعطاف هستند . تعصب شدید به عقادشان ندارند و متعادل هستند . استدلال پذیر هستند و حالااین طور نیست که بخواهند از زیر و بم ، ریشه خط فکری مقابل را بزنند . اگر این جوری باشد مشکل جدی نیست . و اگر یکی خط فکری سیاسی دارد و دیگری اصلا خط فکری سیاسی ندارد و برایش مهم نیست و نمی خواهد مقابله بکند ، برا یشان مشکلی پیش نمی آید . اگر شما مسائل سیاسی را وارد زندگی ناشویی نکنید و استدلال پذیر باشید ، اگر دو خط فکری سیاسی متضاد هم داشته باشید ، هیچ مشکلی در زندگی برایتان پیش نمی آید .
•
خط فکر سیاسی تا چه اندازه در زندگی مهم است ؟
تشابه در خط فکری سیاسی مهم است . خط فکری سیاسی یعنی طرز فکر ما راجع به هیئت حاکمه و نظام سیاسی کشور . هر خانم و آقایی برای ازدواج ، باید ازخط فکری سیاسی هم آگاه باشند . اگر طرفین ، از دو جریان فکری سیاسی متضاد باشند و بشدت هم روی بینش خود تعصب داشته باشند و انعطاف نداشته باشند ، بدون تردید آنها دچار مشکلات خواهند شد . درصورتی این اختلاف قابل تحمل است که اولا این دو خط فکری سیاسی دو قطب متضاد نباشند و ثانیا تعصب آنچنانی هم نداشته باشند و قدرت انعطاف هم داشته باشند و بتوانند یک جورهایی همدیگر را تحمل کنند . اگر این طور باشد ، اشکالی ندارد مخصوصا اگر در اصولی هم مشترک باشند . من خودم افرادی را می شناسم که این اختلاف سیاسی نظام زندگی آنها را بهم ریخته است . در یک جاهایی این مشکل موضوعیت ندارد . این موضوع در یک تیپ های خاص و تحصیل کرده و در شهرهای بزرگ و کلان شهرها ، بیشترموضوعیت دارد . من در جریانات انتخابات این مشکلات را فراوان دیدم و مراجعین من بخصوص خانمها از این مشکل گله دارند و می گویند : محبت ما به همسرمان کم شده و حتی محبت بین خانواده ها کم شده و بین فرزندان و پدر و مادر هم همینطور . متاسفانه بین خانواده و نزدیکان کدورت هایی ایجاد شده ، که ای کاش نمی شد . ای کاش خانواده های ما اجازه ندهند که مسائل سیاسی خانواده را تحت شعاع قرار دهند. یعنی حاکم بر زندگی شما نشود . خانواده ها مطلق نگر نباشند و تعصب نداشته باشند . بیایید به دین عمل کنید . در همه امور معتدل باشیم و اعتدال را رعایت کنید . افراط و تفریط نکنید . حد وسط باشید . در این اواخر خانم ها تماس گرفته اند که ما سال قبل به مسافرت ، پیش نزدیکان می رفتیم و آقا می گوید : من امسال نمی آیم . من به عزیزان توصیه می کنم این کار را نکنید زیرا قطع رابطه شما همان قطع رحم است و این خیلی خطرناک است . برکات زندگی از بین می رود و مشکلات خاص خود را هم دارد . شما در این دیدارها ، گره از کار هم باز می کردید. عده ای بودند که می خواستند ازدواج کنند و به خاطر این داستان بهم خورده است . داشته ام که کسانی عقد بسته بودند ولی چون پدرهایشان اختلاف سیاسی داشتند ، ازدواج بهم خورده است . اگر به حرف بنده گوش کردید و به دیدار خانواده رفتید ، خواهش می کنم بحث سیاسی نکنید . 90 درصد این بحثها مراع است یعنی جدل بی حاصل . حضرت علی (ع) می فرماید : مراع باعث قطع پیوندها می شود . سعی کنید این مباحث را مطرح نکنید . ما مباحث مشترک زیاد داریم که درباره آنها صحبت کنیم . من خودم این را رعایت کرده ام و در خانواده هم ، هیچ مشکلی نداریم .
• آیا در یک زندگی مشترک باید تمامیت فکری با همسر منتخب خود داشته باشیم یعنی از نظر فکری ، سیاسی و اعتقادی نباید اختلافی داشته باشیم و باید دیدگاه مشترک داشته باشیم یا درغیراین صورت هم می تواند زندگی ما را تضمین کند؟
اینها هر کدام یک مورد است . برای فکری باید همتای فکری باشد یعنی اندیشه و طرز فکر و اسلوب فکری باشد و اینها با اعتقادی فرق می کند چون ممکن است دو نفر از نظر اندیشه با هم همراه باشند ولی از نظر اعتقادی با هم همراه نباشند . مثلا گفتیم که از نظر سنی خانم سه تا هفت سال از آقا کوچکتر باشد زیرا خانمها در همین حدود رشد عقلانی آنها زودتر شکل می گیرد و وقتی قدرت تفکر و اندیشه ی آنها زودتر شکل می گیرد پس باید کوچکتر از آقا باشند تا در زندگی همتای همدیگر باشند . اگر این فاصله ی سنی رعایت شود این دو قُرب فکری پیدا می کنند اما این حرف به این معنی نیست که حتما این فاصله ی سنی رعایت شود ، مهم این است که فاصله زیاد نباشد . از نظر اعتقادی هم همتایی خیلی مهم است قبلا گفتیم که اولین سوال در خواستگاری ابعاد اعتقادی باشد و نیز اگر زن و مرد در جهات دیگر همتایی نداشته باشند که البته آن هم خوب نیست ولی اگر این طور باشد باید از نظر اعتقادی همتا باشند و با سختی هم بتوانند کاروان زندگی را به سرمنزل مقصود برسانند زیرا اعتقادات به آنها کمک می کند که در جهات دیگر هم باهم سازگاری داشته باشند ولی اگر برعکس در جهات دیگر همتایی داشتند ولی در اعتقادات همتایی نداشتند کار خیلی سخت می شود. منظور ما از همتایی اعتقادی فقط اعتقادات دینی نیست ، ما باید معتقدات مشترک داشته باشیم. اگر شما اعتقادات دینی داشته باشید و با فردی زندگی کنید که او هم اعتقادات دینی داشته باشد و یا برعکس شما اعتقاد دینی ندارید و با فردی هستید که او هم اعتقاد دینی ندارد ، اینها را همتایی اعتقادی می گویند. مثلا دختر خانمی اعتقاد دینی ندارد و می خواهد با مردی ازدواج کند که اعتقاد دینی داشته باشد و دست او را بگیرد و او را هم معتقد کند و یا آقایی که غیرمعتقد است و عامل به ارزشها نیست ولی می خواهد با خانمی ازدواج کند که معتقد بوده و او را هم معتقد کند که این کارها کاملا غلط است . در مواردی مادران پسرهایی که معتقد نیستند ولی به دنبال دختران معتقد، با حجاب ، متدین و نمازخوان می گردند و این مادران اشتباه می کنند چون این دو همتای هم نیستند . مثلا نمره ی اعتقادی خانم شانزده است و آقا سیزده ، در اینجا مشکلی نیست ولی اگر نمره ی خانم شانزده و نمره ی آقا شش باشد این دو با هم خیلی فاصله ی اعتقادی دارند و مشکلات ، خود را درجای جای زندگی آنها نشان می دهد حتی ممکن است درهمان فرایند خواستگاری یا در محفل عروسی و یا درهفته ی اول زندگی مثلا خانم بگوید : جمعه به نماز جمعه برویم و آقا بگوید که به توچال برویم البته نمی خواهم بگویم که آنجا خوب نیست ولی این دو دچار مشکل خواهند شد. از نظرسیاسی هم این دو نفر باید در اصول اشتراک داشته باشند . خط سیاسی یعنی اعتقاد و پذیرش نظام سیاسی کشور و هیأت حاکمه و حالا اگر این دو نفر در اصول مشترک باشند ولی در فروع نباشند مثلا در انتخابات با هم مشکل داشته باشند اشکالی ندارد و یا اصل نظام را قبول دارند ولی هر کدام به بعضی از سیاستها اعتراض دارند اینجا مشکلی نیست خصوصا اگر کمی هم فداکاری کنند .اگر آنها در اصول مشکل دارند یعنی یک نفر به اصول معتقد است و دیگری اصلا اعتقادی ندارد و در جمعی قرار گیرند ممکن است طرفی که اعتقادی به اصول ندارد خدای نخواسته ، بی حرمتی یا بی ادبی کند و یا انتقادهای تند غیرمنطقی بکند و طرف مقابلش را برنجاند زیرا انسان از لباس و خوراک می تواند بگذرد ولی از اعتقادات خیلی کم می تواند گذشت کند . حضرت امام حسین (ع) فرمودند: زندگی عقیده است و جهاد و مبارزه در راه آن ، عقیده . البته این کلیت بحث است و ما مطلقا آن را رد نمی کنیم . مثلا خانمی که سن او خیلی بالا رفته و هیچ خواستگاری هم نداشتند ، آقایی که از تمام جوانب خوب است از او خواستگاری کرده است ولی از نظر اعتقادی ، اصول را هم قبول ندارد. دراینجا با مدیریت ، تقیه ، کوتاه آمدن ، محبت کردن و حساسیت نداشتن می توان با کمی سختی زندگی کرد چون تحمل سختیها کمتر ازسختی مجرد ماندن و زخم زبان شنیدن از دیگران است.