شب زنده داران و قرآن
منصور بن عمار ميگويد: سالي كه عازم حج بودم مقداري در كوفه توقف نمودم. از قضا شبي كه در كوچههاي كوفه ميگشتم به خانهاي رسيدم كه از آن صدايي بلند بود. گوش فرا دادم، شنيدم كسي ميگفت: گناهي كه مرتكب شدم نه به سبب مخالفت با تو بود و نه اينكه جاهل به عذاب دردناك تو بودم بلكه شقاوت به من روي آورد و به بدبختي گرفتار شدم. خدايا، اگر مرا نيامرزي چه كس مرا بيامرزد! من دهانم را نزديك شكاف در آن منزل بردم و اين آيه را تلاوت نمودم:
«وَ اتَّقُوا النَّارَ الَّتِي أُعِدَّتْ لِلْكافِرِينَ...»[1]
«بپرهيزيد از آتشي كه براي كافران مهيا شده است.»
آن شخص چون اين آيه را شنيد نعرهاي زد و ساعتي مضطرب شد و بعد از مدتي سكوت نمود. من نشاني منزل را به ذهن سپردم و رفتم. صبح روز بعد به در آن خانه رفتم، پيرزني را ديدم كه نشسته و جنازهاي در پيش رويش گذاشته است.
گفتم: اي پير زن اين كيست كه وفات نموده است؟
گفت: سيد جواني كه خوف الهي تمام وجودش را پر نموده بود. ديروز هنگام مناجاتش كسي در مقابل منزل گذشت و آيهاي از قرآن را خواند. اين جوان آيه را شنيد مضطرب شد و جان را به جانان تسليم نمود.
[1] . سوره آل عمران، آيه 131.
مصابيح القلوب به نقل گلزار اكبري