ثمره رفاقت میرزا جوادآقا تبریزی در عاقبت بخیری آرایشگر محل
متدینین و مؤمنین جامعه در مقابل قشر گنهکار دو راه دارند؛ یا به بهانه گنهکار بودن از آنان اجتناب کنند،یا با آنان رفاقت نمایند تا با ارشاد و راهنمایی اثرگذار باشند، مسیر دوم سختتر است و ممکن است مورد اتهام هم قرار گیرند اما اولیاء الهی آن را انتخاب میکنند.
? آیه:
فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ طه/44
با او به نرمی سخن گوييد ، شايد پند گيرد
?حکایت؛ مدتها بود میرزا جوادآقا تبریزی با شخصی که شغلش سلمانی بود و ریشتراشی میکرد، دوست بود، بعضیها از دوستی ایشان با این فرد تعجب میکردند و نمیتوانستند بفهمند چرا آقا با او رفاقت میکنند، تا اینکه روزی آقا از کنار مغازه سلمانی رد میشود، میبیند او یک مشتری را روی صندلی نشانده و بهصورت او صابون یا خمیر ریش مالیده و تیغ در دست دارد و آماده تراشیدن ریش مشتری است، در همان موقع آقا با یک حالت خاص و ابهت الهی میفرمایند «فلانی» و رَد میشوند.
آرایشگر با دیدن آیت الله و به حرمت دوستی با ایشان، دست از تراشیدن صورت برمی دارد و به دنبال آقا میدود و اظهار ندامت و پشیمانی میکند و همین امر سبب میشود که دیگر از این شغل دست برمیدارد و به شغل دیگری مشغول میشود. 1
?1.با اقتباس و ویراست از کتاب خاطراتی از آيينه اخلاق