قال على (علیه السلام):
«اَلْعَفْوُ یُفْسِدُ مِنَ اللَّئیمِ بِقَدْرِ اِصْلاحِه مِنَ الْکَریمِ»; «عفو و بخشش به همان مقدار که اگر از سوى کریم باشد باعث اصلاح مى شود، اگر از ناحیه لئیم باشد باعث إفساد است» (1).
?شرح و تفسیر:
این حدیث شریف را به دو شکل مى توان تفسیر نمود.
تفسیر اوّل: انسان کریم هنگامى که شخص خطاکارى را مورد عفو و بخشش خویش قرار دهد محبّت او را جلب مى کند; چرا که عفو او آمیخته با بزرگوارى و تواضع است، ولى عفو و گذشت انسان هاى لئیم و پست، چون آمیخته با منّت و آزار است، سبب إفساد مى شود. و این در واقع مصداقى از مصادیق (قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَةٌ خَیْرٌ مِنْ صَدَقَة یَتْبَعُها اَذىً وَ اللهُ غَنِىٌّ حَلیمٌ) «گفتار پسندیده (در برابر نیازمندان)، و عفو (و گذشت از خشونت هاى آن ها)، از بخششى که آزارى به دنبال آن باشد، بهتر است; خداوند بى نیاز و بردبار است»(2) مى باشد.
تفسیر دوم: در تفسیر اوّل عفو و بخشش گاه از سوى «کریم» و گاه از سوى «لئیم» بود، که در خطاکارى که مورد عفو قرار گرفته دو عکس العمل متفاوت داشت، ولى طبق تفسیر دوم عفو و بخشش گاه در مورد شخص «کریم» و گاه نسبت به شخص «لئیم» که مرتکب خطا شده اند و مورد عفو قرار گرفته اند، مى باشد. طبق این تفسیر معناى روایت چنین مى شود: اگر آدم هاى کریمِ خطاکار مورد عفو قرار گیرند موجب إصلاح آنان مى گردد، ولى عفو انسان هاى پست و لئیم نه تنها موجب اصلاح آنان نمى شود، بلکه از آن سوء استفاده مى کنند و جسور و جرى شده و به فساد بیش تر مى پردازند، پس نتیجه عفو آنان إفساد است.
پیام اخلاقى این روایت این است که عفو و گذشت هم حساب و کتابى دارد، هنگامى که پیغمبر اکرم (صلى الله علیه وآله) مکّه را فتح کرد، فرمان عفو عمومى صادر فرمود(3). این عفو و گذشت اثر بسیار مطلوبى در غالب مردم مکّه گذارد، ولى چند نفر را که اصلاح پذیر نبودند استثناء کرد و فرمان قتل آن ها را صادر نمود. قرآن مجید در مورد ثمره این عفو عمومى مى فرماید: (یَدْخُلُونَ فى دینِ اللهِ اَفْواجاً); آن ها (مردم مکّه) به صورت گروه گروه به دین اسلام مى گرویدند»(4). این اقبال عمومى به اسلام، که بدون هرگونه اجبار و اکراهى بود، ثمره عفو و بخشش پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله)بود. این مسأله براى همه، مخصوصاً براى رهبران جامعه، درس بزرگى است. عفو و بخشش در آیات قرآن مجید و روایات، به صورت گسترده مطرح شده است که این مختصر جاى طرح همه آن آیات نیست(5).
ا---------------
?1. بحارالانوار، جلد 74، صفحه 419.
2. سوره بقره، آیه 263.
3. فروغ ابدیّت، جلد دوم، صفحه 338.
4. سوره نصر، آیه 2.
5. به میزان الحکمة، جلد 6، صفحه 358 به بعد، مراجعه کنید.