احادیث فاطمه زهرا سلام الله علیها
مِن دُعاءِ فاطِمَةَ الزَّهراء عليهاالسلام: بِسْمِ اللّه ِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ. بِسْمِ اللّه ِ النُّورِ بِسْمِ اللّه ِ نُورِ النٌّورِ بِسْمِ اللّه ِ نُورٌ عَلى نُورٍ بِسْمِ اللّه ِ الَّذى هُوَ مُدَبِّرُ الأُمُورِ بِسْمِ اللّه ِ الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ وَاَنْزَلَ النُّورَ عَلَى الطُّورِ فىكِتابٍ مَسْطُورٍ في رَقٍّ مَنْشُورٍ بِقَدَرٍ مَقْدُورٍ عَلى نَبِىٍّ مَحْبُورٍ... [مهج الدعوات: ۷]
يكى از دعاهاى معروف حضرت زهرا عليهاالسلام: به نام خداوند بخشنده مهربان، به نام خدايى كه نور است، به نام خدايى كه نور نور است، به نام خدايى كه نورى بالاى نور است، به نام خدايى كه تدبير امور به دست اوست، به نام خدايى كه نور را از نور آفريد. ستايش و سپاس خدايى را كه نور را از نور آفريد و نور را بر كوه طور فرود آورد، در ـ درون ـ كتابى نوشته شده، در طومارى گسترده بر پيامبرى برخوردار از نعمتها.
مِن خُطبَتِها عليهاالسلام: ... اَيُّهَا النّاسُ اِعْلَمُوا اَنّى فاطِمَةُ وَاَبى مُحَمَّدٌ اَقُولُ عَوْدا وَبَدْءا وَلا اَقُولُ ما اَقُولُ غَلَطا وَلا اَفْعَلُ ما اَفْعَلُ شَطَطا. « لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ اَنْفُسِكُمْ عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَريصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤمِنينَ رَؤُوفٌ رَحيمٌ ...» [بخشى از خطبه بزرگ، احتجاج، ج ۱: ۱۳۴.]
حضرت زهرا در بخشى از خطبه خود مى فرمايد: اى مردم! بدانيد كه من فاطمه ام و پدرم محمد صلي الله عليه و آلهاست. پايان و آغاز سخنم يكى است، نابجا سخن نمى گويم و به كار يـاوه و بيهـوده نمى پـردازم. به حقيقت پيامبرى از ميان خودتان برخاست كه رنجهاى شما بر او دشوار بود و به ـ هدايت و اصلاح ـ شما حريص و بر مؤمنان دلسوز و مهربان بود.
مِن خُطبَتِها عليهاالسلام: ... كِتابُ اللّه ِ النّاطِقُ وَالْقُرْانُ الصّادِقُ وَالنُّورُ السّاطِعُ وَالضِّياءُ الّلامِعُ، بَيِنَّةً بَصائِرُهُ، مُنْكَـشِفَـةً سَرائِرُهُ، مُنْجَلِيَةً ظَواهِرُهُ، مُغْتَبِطَةً بِهِ اَشْياعُهُ، قائدا اِلَى الرِّضْوانِ اِتِّباعُهُ، مُؤَدٍّ اِلَى النَّجاةِ اِسْتِماعُهُ. [بخشى از خطبه بزرگ، احتجاج، ج ۱: ۱۳۴.]
و در بخش ديگرى از خطبه مى فرمايد: ... كتاب گوياى خداوند و قران راستگو و نور فروغ بخش و روشنايى درخشان ـ عهد الهى و يادگار پيامبر است ـ كه ديدگاههايش روشن و اسرار درونى او بر ملا و ظاهر آن جلوه گر و پيروان او مورد غبطه همگان است. تبعيت از آن راهگشاى دستيابى به رضاى الهى و گوش سپردن به او موجب نجات است
مِن خُطبَتِها عليهاالسلام: ... كِتابُ اللّه ِ بَيْنَ اَظْهُرِكُمْ اُمُورُهُ ظاهِرَةٌ وَاَحْـكامُهُ زاهِرَةٌ وَاَعْـلامُهُ باهِـرَةٌ وَزَواجِرُهُ لائحَةٌ وَاَوامِرُهُ واضِحَةٌ... [بخشى از خطبه بزرگ، احتجاج، ج ۱: ۱۳۷.]
و در بخش ديگرى از خطبه مى فرمايد: كتاب الهى فرا روى شماست، امور مربوط به او ظاهر و احكامش فروزان و نشانه هايش خيره كننده و ـ فرامين ـ بازدارنده اش آشكار و دستورهايش واضح است.
مِن خُطبَتِها عليهاالسلام: ... وَاحْمِدُوا اللّه َ الَّذى لِعَظَمَتِهِ وَنُورِهِ يَبْتَغى مَنْ فِى السَّماواتِ وَالْأرَضِ اِلَيْهِ الْوَسيلَةَ وَنَحْنُ وَسيلَتُهُ فى خَلْقِهِ وَنَحْنُ خاصَّتُهُ وَمَحَلُّ قُدْسِهِ وَنَحْنُ حُجَّتُهُ فى غَيْبِهِ وَنَحْنُ وَرَثَةُ اَنْبِيائِهِ... [شرح ابن ابى الحديد ج ۱۶:۲۱۱.]
در پايان خطبه فرمود: سپاسِ خدايى را به جاى آريد كه به خاطر عظمت وجود و جلوه نورش هر آنچه در آسمانها و زمين است خواهان ره يافتن به سوى او هستند و ـ در اين ميان تنها ـ ما وسيله تقرب به او و بندگانِ برگزيده و پايگاه تقديس و تنزيه او و حجت او در غيبت و نهان و وارث پيامبران اوييم.
قالَ جابِرُ... فَقُلتُ لَها: بِأبى أنتَ وَ اُمّى يا بِنتَ رَسُولِ اللّه ِ، ما هذَا اللَّوحُ؟ فَقالَت: هذَا اللَّوْحُ اَهْداهُ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ اِلى رَسُولِهِ صلي الله عليه و آلهفيهِ اسْمُ اَبى وَفيهِ اسْمُ بَعْلى وَاسْمُ ابْنَىَّ وَاَسْماءُ الْأَوْصِياءِ مِنْ وُلْدى. فَاَعْطانيهِ اَبى لِيَسُرَّنى بِذلِكَ. [اكمال الدين ج ۱:۳۰۹.]
جابر بن عبداللّه مى گويد: در دست فاطمه زهرا عليهاالسلام لوحى زمردين ديدم، پرسيدم: اى دختر رسولخدا پدر و مادرم فداى تو باد اين چه لوحى است؟ حضرت فرمود: اين لوح را كه در آن نام پدر و شوهرم و دو پسرم و نامهاى فرزندان معصومم نوشته شده است خداى عزوجل به پيامبرش هديه نمود و پيامبر نيز براى خوشحالى من آن را به من داد.
إفتَخَرَ عَلِىٌّ وَفاطِمَةُ عليهماالسلام فَقالَ رَسُولُ اللّه صلي الله عليه و آلهلِفاطِمَة: لَكِ حَلاوَةُ الْوَلَدِ وَلَهُ عِزُّ الرِّجالِ وَهُوَ اَحَبُّ إلَىَّ مِنْكِ. فَقالَت فاطِمَةُ: وَالَّذِى اصْطَفاكَ واجْتَباكَ وَهَداكَ وَهَدى بِكَ الْأُمَّةَ لازِلْتُ مُقِرَّةً لَهُ ما عِشْتُ. [قوت القلوب ج ۳: ۱۱۱]
در جمع گرم خانواده هر يك از على و فاطمه خود را نزد پيامبر محبوبتر مى شمردند، پيامبر به فاطمه فرمود: تو را حلاوت فرزندى و على را عزّت مردان است و او نزد من محبوتر است.فاطمه گفت: به خدايى كه تو را برگزيد و هدايت كرد و امّت را به سبب تو راه نمود، همواره تا زنده ام به ـ مقام ـ او مقّر خواهم بود.
قالَت فاطِمَةُ عليهاالسلام : اَخْبَرَنَى اَبى وَهُوَذا: هُوَ اَنَّهُ مَنْ سَلَّمَ عَلَيْهِ وَعَلَىَّ ثَلاثَةَ اَيّامٍ اَوْجَبَ اللّه ُ لَهُ الْجَنَّةَ. قالَ الرّاوى: قُلْتُ لَها: فى حَياتِهِ وَحَياتِكِ؟ قالَتْ عليهاالسلام : نَعَمْ وَبَعْدَ مَوْتِنا. [تهذيب الاحكام ج ۶:۹.]
حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود: پدرم قبل از رحلتش به من فرمود: هر كس سه روز بر او و بر من درود فرستد خدا بهشت را بر او واجب گرداند. راوى مى گويد: گفتم: در زندگى او و شما؟ حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود: بلى هم در حال حيات، و هم پس از مرگ.
قالَ رَجُلٌ لاِءمرَأتِهِ: إذهَبى إلى فاطِمَةَ عليهاالسلامفَاسْأَليها أنّى مِن شيعَتِكُم؟ ... فَقالَت عليهاالسلام: قُولى لهُ: اِنْ كُنْتَ تَعْمَلُ بِما اَمَرْناكَ وَتَنْتَهى عَمّا زَجَرْناكَ عَنْهُ فَأَنْتَ مِنْ شيعَتِنا وَاِلاّ فَلا... [تفسير منسوب به امام حسن عسكرى عليه السلام]
شخصى به زنش گفت: پيش فاطمه زهرا عليهاالسلام برو و بپرس: آيا من از شيعيان اهل بيت هستم؟ ـ زن آمد و پرسيد، حضرت زهرا عليهاالسلام در پاسخ گفت: به همسرت بگو: اگر به آنچه ترا فرمان داده ايم عمل مى كنى و از آنچه نهى كرده ايم پرهيز نموده اى از شيعيان خواهى بود و در غير اين صورت از شيعيان نيستى.
مِن دُعائِها عليهاالسلام: اَلّلهُمَّ اِنّى اَسْـأَلُكَ قُـوَّةً فى عِبـادَتِكَ وَتَبَصُّرا فى كِتابِكَ وَفَهْما فى حُكْمِكَ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّـدِ وَالِ مُحَمَّـدٍ وَلاتَجْعَلِ الْقُرْانَ بِنا ماحِلاً وَالصِّراطَ زائِلاً وَمُحَمَّـدا صَلَى اللّهُ عَلَيهِ وَالِهِ عَنّـا مُوَلِّيا. [بلد الامين: ۱۰۱.]
يكى از دعاهاى حضرت زهرا عليهاالسلام اين بود: بارالها: نيرومندى در بندگيت و بينش روشن در كتابت و فهم و درك احكامت را از تو خواستارم. خدايا بر محمد و آل محمد درود فرست و قران را دور از دسترس ما و پل صراط را لغزشگاه ما و محمد صلي الله عليه و آله را رويگردان از ما قرار مده.
قالَت فاطِمَةُ عليهاالسلام: اَبَوا هذِهِ الْأُمَّةِ مُحَمَّدٌ وَ عَلِىٌّ يُقيمانِ اَوَدَهُمْ وَيُنْقِذانِهِمْ مِنَ الْعَذابِ الدّائِمِ اِنْ اَطاعُوهُما وَيُبيحانِهِمُ النَّعيمَ الدّائِم اِنْ وافَقُوهُما. [تفسير منسوب به امام حسن عسكرى عليه السلام ۳۳۰.]
حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود: پدران اين امّت حضرت محمد صلي الله عليه و آله ـ پيامبر خدا ـ و حضرت على عليه السلام ـ ولى خدا ـ است. اگر از آن دو اطاعت كنند، كژى هاى آنان را اصلاح مى كنند و از عذاب دردناكشان نجات مى بخشند و همراهى با آن دو نعمت جاودان ـ بهشت ـ را ارزانيشان مى دارد.
قالَت فاطِمَةُ عليهاالسلام لِرَجُلٍ لَمّا سَئَلَها وَ هِىَ عَلى قَبرِ عَمِّها حَمزَة عليه السلام : اَما وَاللّه ِ لَوْ تَرَكُوا الْحَقَّ عَلى اَهْلِهِ وَاتَّبَعُوا عِتْرَةَ نَبِيِّهِ لَمَااخْتَلَفَ فِى اللّهِ تَعالى اثْنانِ. [كفاية الاثر: ۱۹۹.]
حضرت زهرا عليهاالسلام بر سر مزار حمزه عليه السلام در پاسخ شخصى مى فرمايد: به خدا سوگند اگر حق را به اهلش واگذار مى نمودند و از عترت پيامبر پيروى مى كردند، حتى دو نفر درباره خدا اختلاف نمى نمودند (واسلام همه عالم را فرا مى گرفت.)
دَخَلَتْ اُمُّ سَلَمَة عَلى فاطِمَةَ عليهاالسلام فَقالَت لَها: كَيفَ أَصبَحتِ عَن لَيلَتَكِ يا بِنتَ رَسُولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله؟ قالَتْ: اَصْبَحْتُ بَيْنَ كَمَدٍ وَكَرْبٍ، فُقِدَ النَّبِىُّ وَظُلِمَ الْوَصِىُّ، هُتِكَ وَاللّه ِ حِجابُهُ... [مناقب آل ابى طالب، ج ۲: ۲۰۵.]
روزى ام سلمه براى عيادت حضرت فاطمه عليهاالسلام آمد وپرسيد: اى دختر پيامبر شب را چگونه به صبح آوردى (شب و روزت چگونه مى گذرد)؟ حضرت عليهاالسلام فرمود: به صبح آوردم در حالى كه تاريكى غم و انده مرا فراگرفته است، پيامبر از دست رفت و وصى او مظلوم واقع شد، حَريم و حرمت پيامبر شكسته شد.
قالَتْ فاطِمَةُ عليهاالسلام لِجَماعَةٍ مِنَ النِّساءِ لَمّا قُلنَ لَها: يا بِنتَ رَسُولِ اللّه ِ كَيفَ أصبَحتِ مِن عِلَّتِكِ ؟ فَقالَت : عليهاالسلام اَصْبَحْتُ وَاللّه ِ عائِفَةً لِدُنْياكُنَّ، قالِيَةً لِرِجالِكُنَّ، لَفَظْتُهُمْ بَعْدَ اَنْ عَجَمْتُهُمْ وَشَنِأْتُهُمْ بَعْدَ اَنْ سَبَرْتُهُمْ، فَقُبْحا لِفُلُولِ الحَدِّ وَ خَوَرِ الْقناةِ وَ خَطَلِ الرَّأْىِ ... [معانى الاخبار، ۳۵۴.]
حضرت زهرا عليهاالسلام در پاسخ زنانى كه براى عيادتش آمده و از سلامتى اش سؤال كردند فرمود: به خدا سوگند صبح كردم در حالى كه نسبت به دنياى شما بى رغبت و از مردان شما خشمگينم. پس از چشيدن، آنان را از دهان بيرون افكندم و پس از پيگيرى، از آنان خسته شدم. چه زشت است كند شدن تلاش ها و سستى نيروها و اضطراب انديشه ها ! .
قالَت فاطِمَةُ عليهاالسلام: ... وَمَا الَّذى نَقَمُوا مِنْ اَبِى الْحَسَنِ عليه السلام؟ نَقَمُوا وَاللّه ِ مِنْهُ نَكيرَ سَيْفِهِ وَقِلَّةَ مُبالاتِهِ لِحَتْفِهِ وَشِدَّةَ وَطْأَتِهِ وَنَكالَ وَقْعَتِهِ وَتَنَمُّرُهُ فى ذاتِ اللّه ِ... [بلاغات النساء: ۳۲.]
حضرت زهرا عليهاالسلام در بخشى از سخنانش با زنان مدينه فرمود: ـ به راستى آنان كه ديگران را ترجيح دادند ـ چه عيبى از ابوالحسن اميرالمؤمنين عليه السلام گرفتند؟ به خدا قسم تنها عيب على شمشير بران او و بى اعتنايى به مرگ و برخورد سخت و ضربه هاى مرگبار و خشم سركش او در رابطه با ـ دفاع از دين ـ خداست.
مِن خُطبَتِها عليهاالسلام: ... وَكُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النّارِ مُذْقَةَ الشّارِبِ وَنُهْزَةَ الطّامِعِ... فَاَنْقَذَكُمُ اللّه ُ تَبارَكَ وَ تَعالى بِمُحَمَّدٍ صلي الله عليه و آله بَعْدَ اللَّتَيّا وَاللَّتى وَبَعْدَ اَنْ مُنِىَ بِبُهَمِ الرِّجالِ وَذُؤْبانِ الْعَرَبِ وَمَرَدَةِ اَهْلِ الْكِتابِ كُلَّما أوْقَدُوا نارا لِلْحَرْبِ اَطْفَأَهَااللّه ُ، اَوْ نَجَمَ قَرْنُ الشَّيْطانِ اَوْ فَغَرَتْ فاغِرَةٌ مِنَ الْمُشْرِكينَ قَذَفَ اَخاهُ فى لَهَواتِها، فَلايَنْكَفِى ءُ حَتّى يَطَأَ جَناحَها بِاَخْمُصِهِ وَيَخْمِدَ لَهَبَها بِسَيْفِهِ ... [بخشى از خطبه بزرگ، احتجاج، ج ۱: ۱۳۵.]
حضرت زهرا عليهاالسلام در بخش ديگرى از خطبه مى فرمايد: ... و شما بر لبه پرتگاهى از آتش قرار داشتيد جرعه آبى براى تشنگان و شكار بى رنجى براى آزمندان بوديد، آنگاه خداى بزرگ به وسيله حضرت محمد صلي الله عليه و آله و پس از چه فراز و نشيب ها ـ و گرفتار شدن به دست مردان حيوان صفت و گرگان آدمخوار عرب و گردنكشان اهل كتاب ـ نجاتتان بخشيد. هرگاه كه آتش جنگى بر مى افروختند خدا خاموش مى كرد و اگر شاخ شيطانى سرك مى كشيد و يا مرزى از سوى مشركان گشوده مى شد پيامبر، برادرش ـ حضرت على عليه السلام ـ را در كام آن مى افكند و او نيز تا هنگامى كه يال و بال آنان با كف پاى خود پايمال نمى كرد و آتش آنان را با شمشير خاموش نمى ساخت بر نمى گشت.
قالَت فاطِمَةُ عليهاالسلام: ... وَتَاللّه ِ لَوْمالُوا عَنِ الْمَحَجَّةِ اللاّئحَةِ وَزالُوا عَنْ قَبُولِ الْحُجَّةِ الْواضِحَةِ لَرَدَّهُمْ اِلَيْها وَحَمَلَهُمْ عَلَيها وَلَسْارَبِهِمْ سَيْرا سُجُحا لايَكْلِمُ خِشاشُهُ وَلايَكِلُّ سائِرُهُ وَلايَمُلُّ راكِبُهُ وَلَأَوْرَدَهُمْ مَنْهَلاً نَميرا صافِيا رَوِيّا... [احتجاج، ج ۲: ۱۴۸.]
حضرت زهرا عليهاالسلام در بخش ديگرى از سخنانش با زنان مدينه در مورد حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد: به خدا سوگند اگر از راه روشن منحرف مى شدند و از پذيرش دليل واضح مى لغزيدند، آنان را به راه مستقميم برگردانده و بر التزام به آن وامى داشت و با نرمى و ملايمت راهشان مى برد، به گونه اى كه خشونت و ناهموارى راه آنان را آزار نمى داد و رهروان را خسته نمى ساخت و سواران را ملول نمى كرد. و آنان را به آبشخورى پر بركت و زلال و گوارا رهنمون مى شد
قالَت فاطِمَةُ عليهاالسلام: ... اَما لَعَمْرى لَقَدْ لَقِحَتْ فَنَظِرَةٌ رَيْثَما تُنْتِجْ ثُمَّ احْتَلِبُوا مِلْأَ الْقَعْبِ دَما عَبيطا وَذِعافا مُبيدا، هُنالِكَ يَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ وَيَعْرِفُ التّالُونَ غِبَّ ما اَسَّسَ الْأَوَّلُونَ، ثُمَّ طيبُوا عَنْ دُنْياكُمْ اَنْفُسا وَاطْمَأِنُّـوا لِلْفِتْنَةِ جاشا وَاَبْشِرُوا بِسَيْفٍ صارِمٍ وَسَطْوَةَ مُعْتَدٍ غاشِمٍ وَبِهَرْجٍ شامِلٍ وَاِسْتِبْدادٍ مِنَ الظّالِمينَ، يَدَعُ فَيْئَكُمْ زَهيدا وَجَمْعَكُمْ حَصيدا فَياحَسْرَتا لَكُمْ وَاَنىّ بِكُمْ وَقَد عُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ… [احتجاج، ج ۱: ۱۴۸.]
حضرت زهرا عليهاالسلام در بخش پايانى سخنانش با زنان مدينه فرمود: ... به جان خودم سوگند! نطفه فساد و تباهى بسته شد، اندكى منتظر باشيد تابه نتيجه رسد آنگاه به جاى شير، كاسه هاى پر از خون تازه و زهر كشنده بدوشيد و در آن هنگام گمراهان، زيان كجروى خود را خواهند ديد و آيندگان پيامد كار پيشينيان را خواهند دانست. آنگاه دل از دنيا بركنيد و با فتنه ها آرامش خاطر يابيد! و مژده باد بر شما به شمشير آخته و سلطه متجاوز ستمگر و نيز هرج و مرج فراگير و استبداد زورگويان! همانان كه بخش ناچيزى از حق را به شما برگردانند و اجتماع شما را درو كنند! چه حسرت بزرگى! و چه مى توان كرد؟ در صورتى كه امروز كوركورانه برده شده ايد.
مِن خُطبَتِها عليهاالسلام: ... فَبِعَـيْنِ اللّه ِ ما تَفْـعَـلُونَ، وَسَيَعْلَمُ الَّذينَ ظَلَمُوا اَىَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ ، وَاَنَا ابْنَةُ نَذيرٍ لَكُمْ بَيْنَ يَدَىْ عَذابٍ شَديدٍ، فَاعْمَلُوا اِنّا عامِلُونَ، وَانْتَظِرُوا اِنّا مُنْتَظِرُونَ... [پايان خطبه بزرگ، احتجاج، ج ۱: ۱۴۱.]
حضرت زهرا عليهاالسلام در بخش ديگرى از خطبه فرمود: ... آنچه مى كنيد زير نظر خداست و ستمگران به زودى خواهند دانست كه به سوى چه سرانجامى باز مى گردند! و من دختر كسى هستم كه شما را از عذاب دردناك و سخت بيم مى داد، پس هر چه خواهيد بكنيد ما نيز كار خود پيش مى گيريم و منتظر باشيد و ما نيز در انتظار به سر مى بريم.
مِن دُعائِها عليهاالسلام: اَلّلهُمَّ اِلَيْكَ نَشْكُو فَقْدَ نَبِيِّكَ وَرَسُولِكَ وَصَفِيِّكَ وَارْتِدادَ اُمَّتِهِ وَمَنْعِهِمْ اِيّانا حَقَّنَا الذَّى جَعَلْتَهُ لَنا فى كِتابِكَ الْمُنْزَلِ عَلى نَبِيِّكَ بِلِسانِهِ. [صحيفة الزهرا:۱۷۴ ]
يكى ديگر از دعاهاى حضرت زهرا عليهاالسلام: بارالها: ـ درد جانكاه ـ از دست دادن پيامبر و فرستاده برگزيده ات را به تو باز مى گوييم و نيز عقبگرد امّتش و جلوگيرى آنان از دسترسى ما به حقى را كه تو در كتاب و برزبان پيامبرت تعيين كرده اى به تو شكايت مى كنيم.
قالَت فاطِمَةُ عليهاالسلام: حُبِّبَ اِلَىَّ مِنْ دُنْياكُمْ ثَلاثٌ: تِلاوَةُ كِتابِ اللّه ِ وَالنَّظَرُ فىوَجْهِ رَسُولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله وَالْأِنْفاقُ فىسَبيلِ اللّه ِ. [وقايع الايام خيابانى ح صيام: ۲۹۵]
حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود: از دنياى شما سه چيز براى من دوست داشتنى است: تـلاوت كتـاب خــدا ـ قــرآن ـ ، و نگاه به چهره رسول خدا صلي الله عليه و آله و انفـاق در راه خــدا.
قالَت فاطِمَةُ عليهاالسلام: مَرَّ بى رَسُولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله وَأَنـَا مُضْطَجِعَةٌ مُتَصَبِّجَةً فَحَرَّكَنى بِرِجْلِهِ وَقالَ يا بُنَيَّةَ قُومى فَاشْهَدى رِزْقَ رَبِّكِ وَلاتَكُونى مِنَ الغافِلينَ، فَاِنَّ اللّه َ يُقَسِّمُ اَرْزاقَ النّاسِ ما بَيْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ اِلى طُلُوعِ الشَّمْسِ. [مسند فاطمة الزهراء: ۲۱۹.]
حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود: روزى پيامبر خدا صلي الله عليه و آله آمد در حالى كه من پس از نماز صبح خوابيده بودم، پيامبر صلي الله عليه و آله با پاى مباركش مرا تكان داد و فرمود: دخـتركم برخيز و شاهد روزى پرورگارت باش ـ در طلب روزى بـكوش ـ و از غـافـلان مبـاش زيـرا خـداوند روزى مردم را به هنگام سپيده صبح تا طلوع خورشيد تقسيم مى كند.
قالَت فاطِمَةُ عليهاالسلام: ... تَفَكَّرتُ فى حالى وَاَمْرى عِنْدَ ذِهابِ عُمْرى وَنُزُولى فى قَبْرى، فَشَبَّهتُ دُخُولى فى فِراشى بِمَنْزِلى كَدُخُولى اِلى لَحَدى وَقَبْرى، فَأنْشِدُكَ اللّه َ اِنْ قُمْتَ اِلَى الصَّلاةِ فَنَعْبُدَ اللّه َ تَعالى هذِهِ اللَّيْلَةَ. [احقاق الحق ۶ و ۲۳: ۴۸۱ و ۴۸۹.]
حضرت على عليه السلام در شب ازدواج، همسرش را نگران ديد و علت آن را پرسيد.حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود: ـ در پيرامون حال و وضع خود انديشيدم و پايان عمر و منزلگاه قبر را به ياد آوردم و انتقال ـ از خانه پدر ـ به منزل خودم، مرا به ياد ورود به قبرم انداخت! تو را به خدا بيا تا در آغاز زندگى مشترك به نماز برخيزيم و امشب را به عبادت خدا بپردازيم.
تَقاضى عَلِىٌّ وَفاطِمَةُ اِلى رَسُولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آلهفِى الْخِدْمَةِ، فَقَضى عَلى فاطِمَةَ عليهاالسلام بِخِدْمَتِها مادُونَ الْبابِ وَقَضى عَلى عَلِىٍّ عليه السلامبِما خَلْفَهُ... فَقالَتْ فَاَطِمَةُ عليهاالسلام : فَلايَعْلَمُ ما دَخَلَنى مِنَ السُّرُورِ اِلاَّ اللّه ُ بِاِكْفائى رَسُولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله تَحَمُّلَ اَرْقابِ الرِّجالِ. [وسائل ج ۱۴: ۱۲۳ ح ۲۵۳۴۱]
على و فاطمه عليهماالسلام از پيامبر خواستند تا در تقسيم امور خانواده بين آن دو قضاوت كند، پيامبراكرم صلي الله عليه و آله نيز كارهاى مربوط به درون خانه را براى فاطمه عليهاالسلام و كارهاى بيرون خانه را براى على عليه السلام تعيين كرد. پس حضرت زهرا فرمود: جز خدا كسى نمى داند كه من چقدر از اين تقسيم خوشحال شدم زيرا از شانه به شانه شدن با مردان بيگانه نجات يافتم و مشكل برخورد با مردان نامحرم از دوشم برداشته شد.
اِنَّ سَلمانَ قالَ: كانَت فاطِمَةُ عليهاالسلام جالِسَةً قُدّامَها رَحىً تَطحَنُ... وَ عَلى عَمُودِ الرَّحى دَمٌ سائِلٌ وَالحُسَينُ فى ناحِيَةِ الدّارِ يَبكى، فَقُلتُ يا بِنتَ رَسُولِ اللّه ِ، دَبرَتْ كَفّاكِ وَ هذِهِ فِضَّةٌ، فَقالَت عليهاالسلام: اَوْصـانى حَبيبى رَسـُولُ اللّه ِ اَنْ تَكُونَ الْخِدْمَةُ لَها يَوْما وَلى يَوْما فَكانَ اَمْسِ يَوْمَ خِدْمَتِها وَالْيَوْمُ يَوْمُ خِدْمَتى. [دلائل الامامة: ۱۴۰.]
«سلمان مى گويد: وارد منزل شدم و ديدم فاطمه زهرا عليهاالسلامنشسته و دستاس مى كرد و بر دسته دستاس خون دست مباركش جارى بود، از سوى ديگر حسين عليه السلام در كنار خانه از گرسنگى گريه مى كرد، گفتم: اى دختر رسول خدا دستان شما پينه بسته است در صورتى كه فضه حاضر است!» حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود: پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله مرا توصيه نموده است كه يك روز فضه كارهاى خانه را انجام دهد و يك روز من، ديروز نوبت او بوده و امروز نوبت من است.
دَخَلَتْ فاطِمَةُ عليهاالسلام عَلَى رَسُولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله وَ قالَتْ: يا رَسُولَ اللّه ِ اِنَّ سَلْمانَ تَعَجَّبَ مِنْ لِباسى، فَوَالَّذى بَعَثَكَ بِالْحَقِّ نَبِيّا مالى وَ لِعَلِىٍّ مُنْذُ خَمْسِ سِنينَ اِلاّ مِسْكَ كَبْشٍ نَعْلِفُ عَلَيْهِ بِالنَّهارِ بِعَيرَنا فَاِذا كانَ اللَّيْلُ اِفْتَرَشْناهُ وَ اِنَّ مِرْفَقَتَنا لَمِنْ اُدْمٍ حَشْوُها لِيفُ النَّخْلِ. [الدروع الواقية: ۲۷۵.]
روزى فاطمه عليهاالسلام به محضر پيامبر صلي الله عليه و آله آمد و گفت: يا رسول اللّه سلمان از لباس ساده من تعجب مى كند! قسم به خدايى كه تو را به پيامبرى برانگيخته است، مدت پنج سال است كه زيرانداز شبانه من و على پوست گوسفندى است كه روزها علوفه شترمان را بر روى آن مى ريزيم، و بالش ما نيز قطعه پوستى است كه درون آن از ليف درخت خرماست.
عَنِ الحَسَنِ عليه السلام: رَاَيْتُ اُمّى ... تَدْعُو لِلْمُؤْمِنينَ وَلاتَدْعُو لِنَفْسِها فَقُلتُ: يا اُمّاهُ لِمَ لاتَدْعينَ لِنَفْسِكِ؟ ... قالَتْ عليهاالسلام: يا بُنَىَّ ! اَلجارُ ثُمَّ الدّارُ. [بحارالانوار، ۴۳: ۸۲.]
امام حسن مجتبى عليه السلام گويد: مادرم را ديدم كه در نيمه شب مؤمنين را دعا مى كند و براى خودش دعا نمى كند، گفتم: مادرجان چرا براى خودت دعا نمى كنى؟ مادرم فرمود: پسرم اول همسايه سپس خانه.
عَن أسماءَ بِنتِ عُمَيس إنَّ فاطِمَةَ عليهاالسلام قالَت لَها: اِنّى قَدِ اسْتَقْبَحْتُ ما يُصْنَعُ بِالنِّساءِ، اِنَّهُ يُطْرَحُ عَلَى الْمَرْأَةِ الثَّوْبُ فَيَصِفُها لِمَنْ رَأى، فَلاتَحْمِلينى عَلى سَريرٍ ظاهِرٍ، اُسْتُرينى سَتَرَكِ اللّه ُ مِنَ النّارِ. [وسائل الشيعة، ج۲: ۸۷۶ ح ۳۴۵۳ و ۳۴۵۶ و ۳۴۵۷.]
اسماء بنت عميس مى گويد: فاطمه عليهاالسلام به من فرمود: من شيوه تشييع جنازه زنان را بسيار زشت و ناپسند مى دانم، پارچه اى بر روى او مى كشند كه برجستگيهاى بدن او را براى بينندگان به نمايش مى گذارد! اى اسماء مرا بر تابوت آشكار نگذار بدن مرا بپوشان كه خدا تو را از آتش بپوشاند.
إنَّ فاطِمَةَ عليهاالسلام لَمّا قُبِضَ أَبُوها أسعَدَتْها بَناتُ هاشِم فَقالَت: اُتْرُكْنَ التَّعْدادَ وَ عَلَيْكُنَّ بِالدُّعاءِ. [كافى، ج ۳: ۲۱۸.]
هنگام رحلت پيامبراكرم صلي الله عليه و آله دختران بنى هاشم حضرت فاطمه عليهاالسلام را در برپايى عزادارى يارى مى كردند، آن حضرت فرمود: از شمارش مناقب و مفاخر نژادى دست برداريد و بـر شـما بـاد به دعـا كـردن.
مِن دُعائِها عليهاالسلام: اِلهى اَصْلِحْ دينىاَلَّذى هُوَ عِصْمَةُ اَمْرى وَاَصْلِحْ لى دُنْياىَ الَّتى اِلَيْها مَعادى وَاجْعَلِ الْحَياةَ زِيادَةً لى مِنْ كُلِ خَيْرٍ وَاجْعَلِ الْمَوْتَ راحَةً لى مِنْ كُلِّ شَرٍّ. [فلاح السائل: ۲۳۸.]
يكى از دعاهاى حضرت زهرا عليهاالسلام: بارالها: دينم را كه ملاك و محور كارهاى من و دنيايم را كه خانه تلاش ومعاش من وآخرتم را كه سرانجام من به سوى آن است اصلاح فرما، و زندگيم را وسيله بركت و خير و مرگم را وسيله رهايى و راحتى از هر شرّ و بدى قرار ده.
قالَت فاطِمَةُ عليهاالسلام: ياأَبَاالحَسَنِ ! أَلْمُؤْمِنُ يَنْظُرُ بِنُورِاللّه ِ تَعالى. [عيون المعجزات: ۵۴.]
در آغاز زندگى مشترك، حضرت زهرا عليهاالسلام اسرارى را با حضرت على عليه السلام در ميان گذاشت و سپس در مقابل تعجب او فرمود: اى ابوالحسن! مؤمن، با نور الهى مى نگرد ـ حقايق درون را مى بيند ـ .
قالَت فاطِمَةُ عليهاالسلام: مَنْ اَصْعَدَ اِلَى اللّه ِ خالِصَ عِبادَتِهِ اَهْبَطَ اللّه ُ اِلَيْهِ اَفْضَلَ مَصْلَحَتِهِ. [مجموعه ورّام، ج ۲: ۱۰۸.]
حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود: هركه عبادتهاى خالصانه اش را نزد خداوند بفرستد، خـداوند بهترين مصلحت ها را بر او فرو فرستد.
وَ حَضَرَتْ إمرَأَةٌ عِندَ فاطِمَةَ الصِّديّقَةَ عليهاالسلامفَقالَتْ: ... لا أشُقُّ عَلَيكِ يا بِنتَ رَسُولِ اللّه ِ، قالَت فاطِمَةُ عليهاالسلام: هاتى و سَلى عَمّا بَدالَكِ، اَرَأَيْتِ مَنِ اكْتَرى يَوْما يَصْعَدُ اِلى سَطْحٍ بِحَمْلٍ ثَقيلٍ وَ كِراهُ مِأَةَ اَلْفِ دينارٍ أَيَثْقُلُ عَلَيْهِ ذلِكَ؟ فَقالَتْ: لا. فَقالَتْ عليهاالسلام: اِكْتَرَيْتُ أَنَا لِكُلِّ مَسْأَلَةٍ بِأَكْثَرَ مِنْ مِلْ ءِ ما بَيْنَ الثَّرى اِلَى الْعَرْشِ لُؤْلُؤا فَأَحْرى اَنْ لايَثْقُلَ عَلَىَّ... . [محجّة البيضاء ۱: ۳۰.]
زنى به محضر فاطمه زهرا عليهاالسلام آمد و پس از چندين پرسش گفت: اى دختر رسول خدا مبادا تو را آزرده باشم؟ حضرت فرمود: هرچه مى خواهى بپرس ـ و به فكر خستگى من مباش ـ زيرا اگر كسى براى حمل بار سنگينى، صد هزار دينار بگيرد آيا سنگينى بار را احساس مى كند؟ زن گفت: نه، حضرت فرمود: من براى پاسخ هر سؤال پاداشى بيشتر از زمين تا عرش، مرواريد خواهم گرفت پس چرا بايد بر من گران آيد؟
مِن خُطبَتِها عليهاالسلام: فَجَعَلَ اللّه ُ الاْءيمانَ تَطْهيرا لَكُمْ مِنَ الشِّركِ وَالصَّلاةَ تَنْزيها لَكُمْ عَنِ الْكِبْرِ وَ الزَّكاةَ تَزْكِيَةً لِلنَّفْسِ وَنَماءً فِى الرِّزْقِ وَ الصِّيامَ تَثْبيتا لِلاِْخْلاصِ وَ الْحَجَّ تَشْييدا لِلّدينِ وَ الْعَدْلَ تَنْسيقا لِلْقُلُوبِ وَ طاعَتَنا نِظاما لِلْمِلَّةِ وَ اِمامَتَنا اَمانا لِلْفُرْقَةِ وَ الْجِهادَ عِزّا لِلاِْسْلامِ وَالصَّبْرَ مَعُونَةً عَلَى اسْتيجابِ الْأَجْرِ وَالْأمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعامَّةِ وَ ... . [بخشى از خطبه بزرگ، احتجاج، ج ۱: ۱۳۴.]
حضرت زهرا عليهاالسلام در بخش ديگرى از خطبه فرمود: ... پس خداى متعال ايمان را براى پاك نمودن شما از شرك، و نماز را براى دور نمودنتان از كبر، و زكات را براى تزكيه نفس و توسعه روزى، و روزه را براى استوارى اخلاص، و حج را براى پايدارى دين، و عدالت ورزى را براى هماهنگى دلها، و فرمانبردارى از ما را براى نظم جامعه، و رهبرى ما را سبب امنيت از پراكندگى، و جهاد را براى عزّت بخشى اسلام، و بردبارى در برابر مشكلات را كمكى در بدست آوردن پاداش، و امر به معروف را براى اصلاح جامعه قرار داد.
قالَت فاطِمَةُ الزَّهراء عليهاالسلام: ما يَصْنَعُ الصّائِمُ بِصِيامِهِ اِذا لَمْ يَصُنْ لِسانَهُ وَ سَمْعَهُ وَ بَصَرَهُ وَ جَوارِحَهُ. [دعائم الاسلام ۱: ۲۶۸.]
حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام فرمود: روزه دار اگر زبان و گوش و چشم و اندامش را حفـظ نـكند روزه او به چـه كارش آيـد؟
قالَت فاطِمَةُ عليهاالسلام: اَلْبِشْرُ فى وَجْهِ الْمُؤْمِنِ يُوجِبُ لِصاحِبِهِ الْجَنَّةَ وَالْبِشْرُ فى وَجْهِ الْمُعانِدِ الْمُعادى يَقى صاحِبَهُ عَذابَ النّارِ. [فاطمه الزهرا بهجة قلب المصطفى، ج ۱: ۳۰۰.]
حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود: خوشرويى با مؤمن، موجب دستيابى به بهشت مى شود و خوشرويى نسبت به غير مؤمن انسان را از عذاب آتش حفظ مى كند.
رُوِىَ عَن فاطِمَةَ الزَّهراءِ عليهاالسلام: فِى الْمائِدَةِ اثْنَتا عَشْرَةَ خِصْلَةٌ يَجِبُ عَلى كُلِّ مُسْلِمٍ اَنْ يَعْرِفَها، اَرْبَعٌ فيها فَرْضٌ وَ اَرْبَعٌ فيها سُنَّةٌ وَ اَرْبَعٌ فيها تَأْديبٌ. فَاَمَّا الْفَرْضُ: فَالْمَعْرِفَةُ وَ الرِّضا وَ التَّسْمِيَةُ وَ الشُّكْرُ. وَ اَمَّا السُّنَّةُ: فَالْوُضُوءُ قَبْلَ الطَّعامِ وَالْأَكْلُ جالِسا وَالْجُلُوسُ عَلَى الْجانِبِ الْأيْسَرِ وَ الْأَكْلُ بِثَلاثِ اَصابِعَ. وَ اَمَّا التَّأديبُ: فَالْأَكْلُ مِمّا يَليكَ وَ تَصْغيرُ اللُّقْمَةِ وَ الْمَضْغُ الشَّديدُ وَقِلَّةُ النَّظَرِ فىوُجُوهِ النّاسِ. [عوالم، ج ۱۱: ۶۲۹.]
از حضرت زهرا عليهاالسلام نقل شده است كه فرمود: در آداب سفره دوازده خصلت است كه هر مسلمانى بايد آن را بداند. چهار خصلت واجب و چهار تا مستحب و چهار تاى ديگر از ادب است: شناخت (ارزش نعمت) و رضا (به روزى خداوندى) و نام خدا بر زبان آوردن و سپاس او گفتن از واجبات است، وضوى قبل از غذا و در حال نشسته غذا خوردن و نشستن روى طرف چپ و با سه انگشت غذا خوردن از مستحبات است، و خوردن از غذايى كه نزديك و روبروى توست و كوچك گرفتن لقمه و زياد جويدن و كمتر نگريستن به روى ديگران از آداب غذا خوردن است.
قالَت فاطِمَةُ لِبَعضِ النِّساءِ: اِرْضى اَبَوَىْ دينِكِ مُحَمَّدا وَعَليّا بِسَخَطِ اَبَوَىْ نَسَبِكِ وَ لاتُرْضِى اَبَوَىْ نَسَبِكِ بَسَخَطِ اَبَوَىْ دينِكِ. [تفسير منسوب به امام عسكرى عليه السلام: ۳۳۴.]
حضرت زهرا عليهاالسلام به برخى از زنان فرمود: ـ در صورت ناچارى ـ براى جلب رضايت حضرت محمد و حضرت على عليهماالسلام ـ كه پدر اسلام و امت مسلمان هستند. پدر و مادر خويش را به خشم آر (از رنجش آنان هراس مكن) ولى مبادا براى جلب رضايت پدر و مادرت، آنان را به خشم آرى.
عَن عَلِىٍّ عليه السلام قالَ: كُنّا جُلُوسا عِندَ رَسُولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله فَقالَ: أخبِرُونى أىُّ شَيٍ?خَيرٌ لِلنِّساءِ ؟ فَعَيينا، فَرَجَعتُ إلى فاطِمَةَ فَقالَت: خَيْرٌ لِلنِّساءِ اَنْ لا يَرَيْنَ الرِّجالَ وَ لا يَراهُنَّ الرِّجالُ. [كشف الغمه ۱: ۴۶۶.]
حضرت امير المؤمنين گويد: روزى پيامبر از ما سؤال كرد: بهترين كار براى زن چيست؟ كسى نتوانست پاسخ گويد. من اين پرسش را از فاطمه پرسيدم. او عليهاالسلام فرمود: ولى من مى دانم: بهـترين كار براى زن آن اسـت كـه مردان ـ نامحرم ـ را نبيند و مردان نيز او را نبينند.
مِن دُعائِها عليهاالسلام: اَللّهُمَّ بِعِلْمِكَ الْغَيْبِ وَ قُدْرَتِكَ عَلَى الْخَلْقِ اَحْيِـنى مـا عـَلِمْتَ الْحَـياةَ خَيـْرا لى وَ تَوَفـَّنى اِذا كانَتِ الْوَفاةُ خَيـْرا لى. اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ كَلِمَةَ الاِْخْلاصِ وَ خَشْيَتَكَ فِى الرِّضا وَ الْغَضَبِ وَ الْقَصْدَ فِى الْغِنى وَالْفَـقْرِ. [بحارالانوار ج ۹۴: ۲۲۵.]
از دعاهاى حضرت زهرا عليهاالسلام: بارالها ! به علم غيب و قدرت فراگيرت سوگند، مرا زنده بدار تا روزى كه آن، براى من سودمند است و بميران هنگامى كه مرگ، به سود من باشد. خدايا اعتقاد خالص و ترس از خودت را به هنگام خوشنودى و خشم و ميانه روى در حال دارايى و تهى دستى را از تو خواستارم.
قـالَتْ فـاطِمَةُ عليهاالسلام: ... مَا الَّذى نَقَمُوا مِنْ أَبى الحَسَنٍ؟! نَقـَمُوا ـ وَاللّه ِ ـ مِنْهُ شِدَّةَ وَطْأَتِهِ وَ نَكالَ وَقْعَتِهِ وَ نَكيرَ سَيْفِهِ ـ وَ قِلَّـةَ مُـبالاتِهِ لِحَـتْفِهِ ـ وَ تَبَحُّـرِهِ فى كِتابِ اللّه ِ وَ تَنَمُّـرِهِ فى ذاتِ اللّه ِ. [دلائل الامامة: ۱۲۵، الاحتجاج ۱: ۱۴۷]
حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود: اينان ـ كارگردانان سقيفه ـ چه عيبى از ابوالحسن گرفتند؟! كه او را براى رهبرى جامعه اسلامى صالح نديدند! ـ بخدا سوگند عيب او را بر خورد سخت ـ و بدون مسامحه و سهل انگارى در برابر حق ـ و مرگبار بودن رويارويى با او و شمشير برّان و بى اعتنايى به مرگ و آگاهى گسترده نسبت به كتاب خدا و گردن فرازى در راه خدا دانسته اند. آنچه على عليه السلام را از همه ممتاز ساخته بود، استوارى در راه حق، جهاد بى امان با دشمنان خدا، شهادت طلبى و نترسيدن از مرگ، تبحّر در دين و شناختِ عميق از مكتب و قرآن و قاطعيّت و سازش ناپذيرى در راه خدا بود. همين صفتها سبب شده بود كسانى از روى حسد و دشمنى وجود او را نتوانند تحمّل كنند و از در دشمنى با او درآيند.
كانَتْ فـاطِمَـةُ عليهاالسلام تَنْهَجُّ فىصَلاتِها مِنْ خَـوْفِ اللّه ِ تَعـالى. [ارشاد القلوب: ۱۰۵.]
حضرت فاطمه عليهاالسلام در نمـازش از ترس خـدا نفس نفس مى زد ـ وگريه درگلويش مى شكست ـ. نماز، پرستش انسان در برابر معبود است. هر چه معرفت عابد و نمازگزار بيشتر باشد، حالت خوف و رجا بيشتر مى شود. درك عظمت خالق، سبب مى شود كه بنده نيايشگر و نمازخوان، چشمى اشكبار و قلبى لرزان و حالت خضوع و خشوع در عبادت داشته باشد.
عَنْ فـاطِمَـةَ عليهاالسلام قالَتْ: سَمِعْتُ النَّبـِىَّ صلي الله عليه و آلهيَقُولُ: اِنَّ فِى الْجُمْعَةِ لَساعَةٌ لا يُراقِبُها رَجُلٌ مُسْلِمٌ يَسْأَلُ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ فيها خَيْرا اِلاّ اَعْطاه... وَقالَ هِىَ اِذا تَدَلّى نِصْفُ عَيْنِ الشَّمْسِ لِلْغُروبِ... وَكانَتْ فـاطِمَـةُ عليهاالسلام تَقُولُ لِغُلامِها: اِصْعَدْ عَلَى الضَّرابِ ـ الظراب ـ فَاِذا رَأَيْتَ عَيْنَ الشَّمْسِ قَـدْ تَدَلّى لِلْغُـرُوبِ فَاءَعْلِمْنى حَتّى اَدْعُــوَ. [معانى الاخبار: ۳۹۹]
حضرت فاطمه عليهاالسلام گويد: شنيدم پيامبر صلي الله عليه و آلهمى فرمـود: در روز جمعه ساعتى است كه هركس آن را مراقبت كند و در آن لحظه دعا كند دعايش مستجاب شود، وآن زمانى است كه نيمى از خورشيد غروب كرده باشد. حضرت زهرا عليهاالسلام براى درك آن ساعت به خدمتكارش مى گفت: بر فراز بلندى برو و هرگاه ديدى نيمه خورشيد غروب نمود مرا خبر كن تا دعا كنم. هست حق را نفحاتى دلجوى كه كند سوى بشر گه گه روى از نگاه دينى، بعضى از روزها، جاها و لحظه ها از فضيلت بيشترى برخوردارند و به دليل آن ويژگى، آثار خاصى هم دارند. يكى از لحظات خاصّ كه خداوند دعاها را در آن قبول مى كند، هنگام غروب آفتاب است. از اين رو حضرت زهرا عليهاالسلام انتظار مى كشيد كه آن لحظه دعا فرا برسد.
اِنَّ عَلِىَ بْنَ اَبىطالبٍ عليه السلام اَمَرَ فاطِمَةَ عليهاالسلامتَسْتَخْدِمُ رَسُـولَ اللّه ِ صلي الله عليه و آله فَقـالَتْ: يارَسُولَ اللّه ِ اِنَّهُ قَدْشُقَّ عَلَىَّ الرَّحى ـ وَاَرَتْهُ اَثَرا فى يَدَيْها مِنْ اَثَرِ الرَّحى ـ فَسَأَلَتْهُ اَنْ يُخْدِمَها خادِما، فَقالَ صلي الله عليه و آله: اَوَلا اُعَلِّمُكِ خَيْرا مِنَ الدُّنْيا وَما فيها؟ اِذا آوَيْتِ اِلى_'فِراشِكِ ف [كنز العمّال ۲: ۵۷.]
اميرالمؤمنين عليه السلام به حضرت زهرا عليهاالسلام گفت تا برود و از پيامبر خادمى بخواهد. او نيز رفت و ضمن نشان دادن پينه هاى دستش گفت: آسياب كردن مرا به زحمت انداخته است و آنگاه درخواست خادمى كرد. پيامبر صلي الله عليه و آله در پاسخ فرمود: آيا نمى خواهى ـ به جاى خادم ـ هديه اى به تو دهم كه از همه دنيا ارزشمندتر باشد؟ هنگامى كه براى خواب آماده شدى سى و چهار بار «اللّه اكبر» و سى و سه بار «الحَمْدُ لِلّهِ» و سى و سه بار «سُبحانَ اللّه » بگو. تسبيح حضرت زهرا عليهاالسلام به نحوى كه در اين حديث آمده، فضيلت و ثواب بسيارى دارد و يكى از بهترين تعقيبات نمازها به شمار مى رود و مداومت بر آن موجب خشنودى پروردگار است.
رُوِىَ اَنَّ رَسُولَ اللّه ِ صلي الله عليه و آله كانَ يُحِبُّ فـاطِمَةَ عليهاالسلام لاَِنَّها كانَتْ زاهِدَةً عابِدَةً... وَ لاَِنَّها كانَتْ تَذْكِرَةً لَهُ مِنْ خديجَةَ. [مستدرك عوالم ج ۱: ۴۵۰.]
نقل شده است كه پيامبر صلي الله عليه و آله فـاطمـه عليهاالسلام را به آن جهت دوست داشت كه او دخترى پرهيزكار و همواره مشغول عبادت بود و به خاطر آنكه يادآور و يادگارى از خديجه بود. محبّت پيامبر خدا صلي الله عليه و آله نسبت به دختر گرامى اش حضرت زهرا عليهاالسلام صرفاً براى آن نبود كه وى، دخترش بود، بلكه كمالات و معنويات و فضايل برجسته آن حضرت، او را محبوب خدا و رسول ساخته بود و اين علاقه، ريشه در ارزشهاى مكتبى داشت. اينكه وى، يادآور مادرش حضرت خديجه عليهاالسلام بود، عامل ديگرى براى محبّت پيامبر نسبت به او بود.
كانَـتْ فاطِمَةُ عليهاالسلام اِذا سافَرَ رَسُولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آلهوَبَلَغَها قُدُومُهُ تَخْرُجُ اِلى بابِ الْبَيْتِ تَنْتَظِرُهُ فَاِذا رَأَتْهُ بادَرَتْ اِلَيْـهِ وَ تَقَبَّـلَ وَجْهَـهُ. [كشف الغمة ج ۱: ۱۴۵.]
هرگاه كه خبر بازگشت پيامبر از سفر، به مدينه مى رسيد، فاطمه بر در خانه به انتظار مى نشست و آنگاه كه پدر را مى ديد به استقبال مى رفت و صورت او را مى بوسيد. محبّت دوجانبه ميان پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و دخترش حضرت زهرا عليهاالسلام نمونه بود. اگر زهراى اطهر چنان شوقى نسبت به پدر داشت، پيامبر هم چنان بود و وقتى سفر مى رفت، زهرا عليهاالسلام آخرين كسى بود كه پيامبر با او خداحافظى مى كرد و چون برمى گشت، پيش از همه به ديدار دخترش مى شتافت.
لَمَّااشْتَدَّتْ عَداوَةُ قُرَيْشٍ لِلنَّبِىِّ صلي الله عليه و آله كانَتْ فاطِمَةُ عليهاالسلام تُدافِعُ عَنْهُ ما يَلْقى مِنْ كَيْدٍ وَ اَذَى الْمُشْرِكينَ وَ سُفَهاءِ قُرَيْشٍ، فَذاتَ يَوْمٍ... عَهِدُوا اِلى سَلى جَمَلٍ ـ جَزُورٍ ـ فَرَفَعُوهُ وَ وَضَعُوهُ عَلى رَأْسِ رَسُولِ اللّهِ صلي الله عليه و آله وَ هُوَ ساجِدٌ بِفَناءِ الْكَعْبَةِ... فَجائَتْ ابـْنَتُهُ فاطِمَةُ عليهاالسلام وَ هِىَ باكِيَةٌ فَاحْتَضَنَتْ ذالِكَ السَّلى فَرَفَعَـتْهُ عَنْـهُ فَـاَلْقَـتْهُ. [احقاق الحق ج ۲۵: ۲۸۹ و شرح نهج البلاغه ج ۶: ۲۸۲.]
آنگاه كه ـ پس از وفات ابوطالب ـ دشمنى قريش نسبت به پيامبر شدت يافت، فاطمه عليهاالسلامدر مقابل نيرنگ و آزار مشركان و نابخردان قريش از پدر دفاع مى كرد. در يكى از روزها كه پيامبر در آستانه كعبه سر به سجده نهاده بود تعدادى از مشركين ـ عمروعاص و عقبه و... ـ شكمبه شترى برداشته و بر روى سر او نهادند. آنگاه دخترش فاطمه گريان آمد و آن را از روى سر پدر برگرفت و به سويى افكند. بى جهت نيست كه آن بانوى بزرگوار را «امّ ابيها» گفته اند، يعنى مادرِ پدر. وى با تمام وجود، ياور رسول خدا صلي الله عليه و آله و همدم لحظه هاى دشوار و غم هاى سنگين او بود.
اَصْبَحَ عَلِىٌّ عليه السلام ذاتَ يَوْمٍ فَقالَ: يا فاطِمَةُ هَلْ عِنْدَكِ شَيْى ءٌ تُغَذّينيهِ؟ قالَتْ فاطِمَةُ عليهاالسلام: ... ما كان شَيْى ءٌ اُطْعِمْناهُ مُذْ يَوْمَيْنِ اِلاّ شَيْىٌ ء كُنْتُ اُو ثِرُكَ بِهِ عَلى نَفْسى وَ عَلى ابـْنَىَّ هذَيْنِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ. فَقالَ عَلِىٌّ عليه السلام: يا فاطِمَةُ اَلاّ كُنْتِ اَعْلَمْتينى فَاَبْغيكُمْ شَيْئا؟ فَقالَت عليهاالسلام: يااَبَاالْحَسَنِ اِنّى لَأَسْتَحى مِنْ اِلهى اَنْ تُكَلِّفَ نَفْسَكَ ما لا تَقْدِرُ عَلَيْهِ [تفسير فرات كوفى: ۸۳.]
روزى حضرت على عليه السلام به حضرت فاطمه عليهاالسلامفرمود: روزى حضرت على عليه السلام به حضرت فاطمه عليهاالسلامفرمود: آيا غذايى در خانه هست تا بخورم؟ فاطمه عليهاالسلام گفت: آنچه كه در دو روز گذشته خورده ايد غذايى بوده كه من و دو فرزندم ـ حسن و حسين ـ نخورده و براى تو نگه داشته بوديم. على عليه السلامگفت: چرا به من اطلاع نداده بودى تا براى شما غذايى تهيه كنم؟ فاطمه عليهاالسلامگفت: اى ابوالحسن! من از خداى خود شرم دارم كه خودت را به خاطر آنچه كه نسبت به آن توانايى ندارى به زحمت اندازى. اين اخلاق والا، نمونه اى از برخورد كريمانه و حق شناسانه زن و مرد نسبت به يكديگر در زندگى مشترك است. ايجاد تكلّف و زحمت براى همسر، الفت و دوستى را مى كاهد.
قـالَتْ فـاطِمَـةُ عليهاالسلام فى حَديـثٍ...: يا رَسُولَ اللّه ِ اِنَّ سَلْمانَ تَعَجَّبَ مِنْ لِباسى، فَوَالَّذى بَعَثَكَ بِالْحَقِّ مالى وَ لِعَلىٍّ مُنْذُ خَمْسَ سِنينَ اِلاّ مِسْكُ كَبْشٍ تَعْلِفُ عَلَيْهِ بِالنَّهارِ بَعيرُنا فَاِذا كانَ اللَّـيْلُ افـْتَرَشْناهُ وَ اِنَّ مِرْفَقـَتَنا لَمِنْ اُدْمٍ حَشْـوُها ليفُ النَّـخْلِ. [دروع الواقية: ۲۷۵.]
حضـرت فاطمه عليهاالسلام ـ در ضمن حديثى مفصل ـ به پيـامبر صلي الله عليه و آله گفـت: اى رسول خدا! سلمان از لباس من ـ كه دوازده وصله داشته ـ تعجب مى كند. به خدايى كه تو را به حقّ فرستاده است، پنج سال است كه من و على فرشى جز يك پوست ميش نداريم كه روزها بر روى آن علوفه شترمان را مى ريزيم و شبها روى آن مى خوابيم، بالش ما نيز پوستى است كه درون آن پوشال درخت خرما است. خداوند، عظمت و شكوه بزرگ اين خاندان را براى آخرت و بهشت نگه داشته است و در دنيا، قناعت و ساده زيستى و زهد را براى آنان پسنديده است. دنيا براى آنان، مثل استراحت در سايه درختى در نيم روز گرم است و مقصد نهايى، جاى ديگر است!
عَن عَلِىٍّ عليه السلام: اِنَّهُ قالَ لاُِمِّهِ فاطِمَةَ بِنْتِ اَسَدٍ: اِكْفىفاطِمَةَ عليهاالسلام بِنْتَ رَسُولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله ما كانَ خارِجاً مِنَ السَّقىِ وَ غَيْرِهِ وَتَكْفيكَ ما كانَ داخِلاً مِنَ الْعَجْنِ وَ الطَّحْنِ وَ غَيْرِ ذلِكَ [انساب الاشراف ۲: ۳۷ ح ۳۶]
امام على عليه السلام به مادرش فاطمه بنت اسد گفت: شما كارهاى خارج از خانه همچون تهيه آب و ... را به عهده بگيريد و فاطمه دختر پيامبر به امور داخل خانه همچون آردكردن و خميرگرفتن و... مى پردازد. امام على عليه السلام نيز اين را مى پسنديد كه همسر جوانش بيشتر به كارهاى داخل خانه بپردازد و كمتر بيرون از خانه و در معرض نگاه هاى اين و آن قرار گيرد. مسؤوليت خانه دارى و تربيت فرزندان شايسته، دست كمى از تلاش مردان در بيرون از خانه ندارد. گفته اند: مادر، با يك دستش گهواره را مى جنباند و با دست ديگرش جهان را!
رَأَى النَبِىُّ صلي الله عليه و آله فاطِمَةَ عليهاالسلام وَ عَلَيْها كِساءٌ مِنْ اَجِلَّةِ الاِْبِلِ وَ هِىَ تَطْحَنُ بِيَدَيْها وَ تَرْضِعُ وَلَدَها فَدَمَعَتْ عَيْنا رَسُولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله فَقالَ: يا بِنْتاهُ تَعَجَّلى مَرارَةَ الدُّنْيا بِحَلاوَةِ الاْخِرَةِ، فَقالَتْ عليهاالسلام: يا رَسُولَ اللّه ِ اَلْحَمْدُلِلّهِ عَلى نَعْمائِهِ وَالشُّكْرُ لِلّهِ عَلى آلائِهِ. [مناقب ج ۳: ۳۴۲.]
روزى پيامبر صلي الله عليه و آله فاطمه عليهاالسلام را ديد كه پوششى از پلاس شتر بر دوش انداخته با دستانش خمير مى كرد و فرزندش را شير مى داد. ـ با مشاهده اين صحنه ـ اشك بر چشمان پيامبر صلي الله عليه و آله حلقه زد و فرمود: دخترم به خاطر شيرينى آخرت تلخى دنيا را تحمل كن. فاطمه عليهاالسلام در پاسخ گفت: نعمتها و موهبتهاى بى پايان حق را سپاسگزارم. هركه در دنيا به خاطر ايمان و عقيده اش و براى خدا، سختى يك زندگى همراه با صبر و قناعت را تحمّل كند، بهترين پاداش هاى آخرت را خواهد داشت. آنان كه تلخى زندگى دنيوى را به خاطر خدا تحمّل كنند، از شيرينى نعمت هاى ابدى پروردگار برخوردار خواهند شد.
غَزا رَسُولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله ساحِلَ الْبَحْرِ فَاَصابَ سَبْيا ... فَبَعَثَ اِلى فاطِمَةَ عليهاالسلام وَ اَخَذَ بِيَدِ الْمَرْأَةِ فَوَضَعَها فى يَدِ فاطِمَةَ عليهاالسلام وَ قالَ صلي الله عليه و آله: يا فاطِمَةُ هذِهِ لَكِ وَ لا تَضْرِبيها فَاِنّى رَأَيْتُها تُصَلّى... فَلَمّا رَأَتْ فاطِمَةُ ما يُوصيها بِها... قالَتْ عليهاالسلام: يا رَسُولَ اللّه ِ عَلَىَّ يَوْمٌ وَ عَلَيْها يَوْمٌ فَفْاضَتْ عَيْنا رَسُولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله بِالْبُكاءِ. [مقتل الحسين(ع): ۶۹.]
پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله در يكى از جنگها ـ در ساحل درياى سرخ ـ تعدادى را به اسارت گرفت ـ و پس از بازگشت به مدينه ـ حضرت فاطمه عليهاالسلام را طلبيد و دست يكى از زنان اسير را در دست او نهاد و فرمود: اى فاطمه اين كنيز از آن تو. اما او را كتك مزن، زيرا ديدمش كه نماز مى خواند. وقتى حضرت فاطمه عليهاالسلامتوجه و توصيه پيامبر صلي الله عليه و آله را نسبت به زن ديد گفت: اى پيامبرخدا يك روز من كار مى كنم و يك روز او. با شنـيدن اين سخـن اشـك از چشـمان پيامبر صلي الله عليه و آلهجـارى شد. ارزش گذارى براى كسى كه اهل نماز و نيايش است از يك سو، تقسيم كار بين خود و خادمه از سوى ديگر، از كرامت و بزرگوارى حضرت رسول صلي الله عليه و آله و فاطمه زهرا عليهاالسلام به شمار مى رود. اينگونه است كه اسيران به آزادى مى رسند و انسانيت خود را در مكتب اهل بيت، باز مى شناسند.
دَخَلَتْ اُمُّ سَلْمَةَ عَلَى فاطِمَةَ عليهاالسلامفَقالَتْ لَها: كَيْفَ اَصْبَحْتِ عَنْ لَيْلَتِكِ يا بِنْتَ رَسُولِ اللّهِ صلي الله عليه و آله؟ قالَتْ: اَصْبَحْتُ بَيْنَ كَمَدٍ وَ كَرْبٍ، فُقِدَ الْنَبِىُّ وَ ظُلِمَ الْوَصىُّ، هُتِكَ وَ اللّهِ حِجابُهُ. [ بحارالأنوار، ج ۴۳، ص ۱۵۶ .]
ام سلمه بر حضرت فاطمه عليهاالسلام وارد شد و به او گفت: اى دختر رسول خدا شب را چگونه صبح كردى؟ فرمود: همدم غم و اندوه. پيامبر از دست رفت، به جانشين او ظلم شد و قسم به خدا كه حريم او شكست.
قَالَتْ فَاطِمَةُ عليهاالسلامفى خُطْبَتِهِ: فَجَعَل الاْءيمَانَ تَطْهيرا لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ وَالصَّلاةَ تَنْزيها عَنِ الْكِبْرِ، وَالزَّكَاةَ تَزْكِيةً لِلنَّفْسِ، وَنِماءً فِى الرِّزْقِ [ الحتجاج ، ۹۹ .]
حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلامفرمود: خـداوند ايمان را مايه پاكيزگى شما از شرك قرار داد و نماز را مايه دور شدن شما از تكبر قرار داد و زكات را بخاطر پاكيزگى جان و روان و افزايش روزى واجب كرد.
عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ عليهاالسلام : ما يَصْنَعُ الصّـآئِمُ بِصِـيامِهِ اِذا لَمْ يَصُنْ لِسانَهُ وَسَمْعَهُ وَبَصَرَهُ وَجَوارِحَهُ. [بحار، ج ۹۳، ص ۲۹۵]
حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود: روزه دارى كه زبان و گوش و چشم و جوارح خود را حفظ نكرده روزه اش به چه كارش خواهد آمد.
انسان، از ديدگاه قرآن و سنّت، بايد مسير كمال را ـ كه ايمان و اخلاص و عمل صالح لازمه ى آن است ـ بپيمايد. وى، در مقابل اَموال خصوصى و عمومى مسئول است و بايد حقوقى را، در مراحل توليد و توزيع و مصرف، همه جا، رعايت كند.
عدالت اجتماعى و توازن اقتصادى و استقلال و حداكثر كارايى، از اهداف عمده ى «اقتصاد اسلامى» است. هر فرد مسلمان، بايد براى رشد و گسترش اين اهداف، در حدّ توانِ خويش گام بر دارد. اين همه، حاصل نمى گردد مگر با ضد ارزش ها نيز مبارزه شود. لازمه ى تحقّق اين وظيفه، شناخت ديدگاه اسلام و دستورهايش در اين باره، است.
عصر پيامبر صلي الله عليه و آله و حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام از برترين نمونه هايى است كه در آن، اهداف اقتصاد اسلامى پياده شد و نظام اقتصادى، به صورت سازمان يافته، در جامعه تشكيلاتى پيدا كرد. انفال و زكات و خمس و خراج و ... از اموال دولت محسوب شد و حفظ آن به نفع جامعه اسلامى، بر كارگزاران حكومتى، امرى ضرورى شناخته شد. عهد نامه اى كه حضرت على عليه السلامدر دوران خلافت خويش براى مالك اشتر تنظيم كرده، نمونه ى كامل اين رفتار بخردانه ى امام مسلمين، در مقابل بيت المال و نظام اقتصادى جامعه اسلامى است. اينك كه ما پس از چهارده قرن، به حكومت اسلامى دست يافته ايم، بايد با به كار بستن احكام اسلامى، در رشد و تعالى اقتصادمان كوشا بوده و از هرگونه اسراف و تبذير بپرهيزيم.
چهل حديث حاضر كه به پيشنهاد ستاد احياى امر به معروف و نهى از منكر فراهم آمده، بدين اميد تدوين يافته است تا همه ى كسانى كه دست شان به بيت المال مى رسد، با ديدگاه و رفتار پيشوايان معصوم عليهم السلام نسبت به بيت المال، آشناتر شوند و نسبت به گردآورى و نگهدارى و مصرف بيت المال، دقيق تر عمل كنند.
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهرآءُ عليهاالسلام: ... و َطاعَتُنـا نِظاما لِلْمِلَّةِ وَ اِمامَتُنا لَمّا لِلْفُرقَةِ وَالْجِهـادُ عِـزُّالاِْسْـلامِ. [كشف الغمّه، جلد ۲ ، ص ۱۰۹]
فاطمه زهرا عليهاالسلام فرمود: پيروى از ما «اهل بيت» نطام امّت، و رهبرى ما عامل وحدت، و جهاد مايه عزّت و سربلندى اسلام است.
حضرت فاطمه عليهاالسلام : فَرَضَ اللّه ُ . . . الأمرَ بِالمَعُروفِ مَصلَحَةً لِلعامَّةِ ؛ [ بحار الأنوار ، ج ۶ ، ص ۱۰۷ .]
حضرت فاطمه عليهاالسلام :خداوند امر به معروف را براى اصلاح مردم قرار داد .
حضرت فاطمه عليهاالسلام : إلزَم رِجلَها ؛ فَإنَّ الجَنَّةَ تَحتَ أقدامِها ؛ [ . كنزالعمّال ، ح ۴۵۴۴۳ .]
حضرت فاطمه عليهاالسلام : در خدمت مادر باش ؛ زيرا بهشت زير قدم هاى مادران است .
حضرت فاطمه عليهاالسلام : إذا حُشِرتُ يَومَ القِيامَةِ أشفَعُ عُصاةَ اُمَّةِ النَّبِيِّ صلي الله عليه و آله ؛ [ . إحقاق الحقّ ، ج ۱۹ ، ص ۱۲۹ .]
حضرت فاطمه عليهاالسلام :آن گاه كه در روز قيامت برانگيخته شوم ، گناهكاران امّت پيامبر اسلام را شفاعت خواهم كرد .
حضرت فاطمه عليهاالسلام : إنْ كُنتَ تَعمَلُ بِما أمَرناكَ و تَنتَهي عَمّا زَجَرناكَ عَنهُ فَأنتَ مِن شيعَتِنا و إلاّ فَلا ؛ [ بحار الأنوار ، ج ۶۸ ، ص ۱۵۵ .]
حضرت فاطمه عليهاالسلام :اگر به آنچه تو را به آن فرمان مى دهيم عمل كنى و از آنچه برحذر مى داريم دورى كنى ، از شيعيان مايى و الاّ هرگز .
حضرت فاطمه عليهاالسلام : حُبِّبَ إلَىَّ من دُنياكُم ثَلاثٌ : تِلاوَةُ كِتابِ اللّه ِ و النَّظَرُ في وَجهِ رَسولِ اللّه ِ و الإنفاقُ في سَبيلِ اللّه ِ ؛ [ . نهج الحياة ، ح ۱۶۴ .]
حضرت فاطمه عليهاالسلام :از دنياى شما محبّت سه چيز در دل من نهاده شد : تلاوت قرآن ، نگاه به چهره پيامبر خدا و انفاق در راه خدا .
حضرت فاطمه عليهاالسلام : يا أباالحَسَنِ! إنّي لأَستَحيي مِن إلهي أن اُكَلِّفَ نَفسَكَ مالاتَقدِرُ عَلَيهِ ؛ [ بحار الأنوار ، ج ۴۳ ، ص ۵۹ .]
حضرت فاطمه عليهاالسلام :اى على! من از پروردگارم شرم دارم كه چيزى از تو درخواست كنم كه توان برآوردن آن را نداشته باشى .
حضرت فاطمه عليهاالسلام : بِشرٌ في وَجهِ المُؤمِنِ يُوجِبُ لِصاحِبِهِ الجَنَّةَ ؛ [ همان ، ج ۷۵ ، ص ۴۰۱ .]
حضرت فاطمه عليهاالسلام :خوش رويى هنگام روبه رو شدن با مؤمن ، بهشت را بر فرد خوش رو واجب مى كند .
حضرت فاطمه عليهاالسلام : مَن أصعَدَ إلَى اللّه ِ خالِصَ عِبادَتِهِ أهبَطَ اللّه ُ إلَيهِ أفضَلَ مَصلَحَتِهِ ؛ [ . همان ، ج ۷۰ ، ص ۲۴۹ .]
حضرت فاطمه عليهاالسلام :هر كه خداوند را بى پيرايه عبادت كند ، خداوند برترين مصلحتش را نثار او مى كند .
حضرت فاطمه عليهاالسلام : فَرَضَ اللّه ُ الصَّلاةَ تَنزِيها مِنَ الكِبرِ ؛ [ . بحار الأنوار ، ج ۸۲ ، ص ۲۰۹ .]
حضرت فاطمه عليهاالسلام :خداوند نماز را براى دورى از كبر واجب كرد .
حضرت فاطمه عليهاالسلام : نَحنُ وَسيلَتُهُ في خَلقِهِ و نَحنُ خاصَّتُهُ و مَحَلُّ قُدسِهِ ؛ [ . شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد ، ج ۱۶ ، ص ۲۱۱ .]
حضرت فاطمه عليهاالسلام :ما [اهل بيت] دست آويز الهى مردمان ، بر گزيده خدا و منزلگاه قدس [و پاكى ]اوييم .
حضرت فاطمه عليهاالسلام : فَجَعَلَ اللّه ُ . . . إطاعَتَنا نِظاما لِلمِلَّةِ و إمامَتَنا أمانا لِلفُرقَةِ ؛ [ الإحتجاج ، ج ۱ ، ص ۱۳۴ .]
حضرت فاطمه عليهاالسلام :خدا اطاعت از ما را رشته سامان ملّت ، و امامت ما را مايه ايمنى از تفرقه قرار داده است .
حضرت فاطمه عليهاالسلام : در جواب امام حسن عليه السلام كه پرسيده بود : چرا براى همسايگان و ديگران دعا مى كنى و براى خود دعا نمى كنى؟ فرمود : الجارُ ثُمَّ الدّارُ ؛ [ . علل الشرائع ، ج ۱ ، ص ۱۸۳ .]
حضرت فاطمه عليهاالسلام : اوّل همسايه ، سپس خانه خود .
حضرت فاطمه عليهاالسلام : خِيارِكُم أليَنُكُم مَناكِبَهُ و أكرَمُهُم لِنِسائِهِم ؛ [ دلائل الإمامه ، ص ۷۶ .]
حضرت فاطمه عليهاالسلام :بهترين شما كسانى اند كه با مردم نرم ترند و زنان خويش را بيشتر گرامى مى دارند .
حضرت فاطمه عليهاالسلام : خَيرٌ لِلنِّساءِ أن لايَرَينَ الرِّجالَ و لايَراهُنَّ الرِّجالُ ؛ [ بحار الأنوار ، ج ۱۰۴ ، ص ۳۶ .]
حضرت فاطمه عليهاالسلام :براى زنان بهتر است كه [بدون ضرورت] مردان نامحرم را نبينند و نامحرمان نيز آنان را نبينند .
حضرت فاطمه عليهاالسلام : اَللّهُمَّ أسألُكَ النَّظَرَ إلى وَجهِكَ و الشَّوقَ إلى لِقائِكَ ؛ [ . همان ، ص ۲۲۵ .]
حضرت فاطمه عليهاالسلام :خدايا! نگريستن به رويت و شوق ديدارت را از تو درخواست مى كنم .
حضرت فاطمه عليهاالسلام : ما جَعَلَ اللّه ُ بَعدَ غَديرِخُمٍّ مِن حُجَّةٍ و لاعُذرٍ ؛ [ . دلائل الإمامَه ، ص ۱۲۲ .]
حضرت فاطمه عليهاالسلام :خداوند پس از غديرخم براى كسى حجّت و عذرى باقى نگذاشت .
۲ فاطمه زهرا عليهاالسلام : فَفَرَضَ اللّه ُ الاْيمانَ تَطْهيرا مِنَ الشِّرْكِ... وَ الْعَدْلَ تَسْكينا لِلْقُلوبِ؛
خداوند ايمان را براى پاكى از شرك... و عدل و داد را براى آرامش دل ها واجب نمود. [من لايحضره الفقيه، ج ۳، ص ۵۶۸]
۳۷ فاطمه زهرا عليهاالسلام: فَرَضَ اللّه ُ... العَدْلَ تَسكينا لِلْقُلوبِ؛
خداوند عدالت را براى آرامش دل ها، واجب كرد. [علل الشرايع، ج۱، ص ۲۴۸، ح ۲]
اِبنُ عَبّاسٍ في حَديثِ زَواجِ فاطِمَةَ وعَلِيٍّ عليهماالسلام : ثُمَّ التَزَمَهُما [رَسولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله ] فَقالَ : اللّهُمَّ إنَّهُما مِنّي وأنَا مِنهُما ، اللّهُمَّ كَما أذهَبتَ عَنِّي الرِّجسَ وطَهَّرتَني فَطَهِّرهُما [ المعجم الكبير : ۲۴ / ۱۳۴ / ۳۶۲ ، و ۲۲ / ۴۱۲ / ۱۰۲۲ ، المصنّف لعبد الرزّاق : ۵ / ۴۸۹ / ۹۷۸۲ وفيهما «ثمّ التزمها» بصيغة المفرد إلى آخر الحديث . ] .
ابن عبّاس در حديث ازدواج فاطمه وعلى عليهماالسلام: پيامبر خدا صلي الله عليه و آله آنها را در آغوش گرفت و فرمود: خدايا! اين دو از من هستند و من از اين دو، خدايا همان گونه كه هر گونه پليدى را از من دور كردى و پاكم گرداندى اين دو را نيز پاك گردان.
فاطمة الزّهراء عليهاالسلام ـ مِن كلامٍ لَها تُخاطِبُ فيهِ أبا بَكرٍ وجَماعَةً مِنَ المُهاجِرينَ والأَنصارِ ـ : فَرَضَ اللّه ُ الإِيمانَ تَطهيرًا لَكُم مِنَ الشِّركِ ... وطاعَتَنا نِظامًا ، وإمامَتَنا أمنًا مِنَ الفُرقَةِ ، وحُبَّنا عِزًّا لِلإِسلامِ ... لا نَبرَحُ نَأمُرُكُم وتَأمُرونَ حَتّى دارَت لَكُم بِنا رَحَى الإِسلامِ ، ودَرَّ حَلَبُ الأَنامِ ، وخَضَعَت نَعرَةُ الشِّركِ ، وباخَت [ باخت : سكنت وفترت . (لسان العرب : ۳ / ۹) . ] نيرانُ الحَربِ ، وهَدَأَت دَعوَةُ الهَرجِ ، واستَوسَقَ نِظامُ الدّينِ [ بلاغات النساء : ۳۰ عن زيد بن عليّ عن آبائه عليهم السلام ، وراجع الاحتجاج : ۱ / ۲۵۸ و : ۲۷۱ / ۴۹ ، كشف الغمّة: ۲ / ۱۰۹ و ۱۱۷ ، المناقب لابن شهرآشوب : ۲ / ۲۰۷ ، دلائل الإمامة : ۱۱۳ / ۳۶ . ] .
فاطمه زهرا عليهاالسلام ـ در كلامى كه در آن ابوبكر و گروهى از مهاجران و انصار را مخاطب قرار مى دهد ـ : خداوند ايمان را بر شما واجب كرده تا از شرك پاك شويد... و فرمانبرى از ما را واجب كرده تا نظام يابيد و پيشوايى ما را واجب كرده تا از پراكندگى امان يابيد... ما پيوسته به شما فرمان مى داده ايم و شما فرمان مى برديد تا اين كه آسياى اسلام با ما به گردش در آمد و باران بركات بر مردم فرو باريد و نعره شرك فرو نشست و آتش جنگ خاموشى گرفت و دعوت هرج و مرج به آرامى گراييد و سامانه دين نظم يافت.
عنها عليهاالسلام : اِتَّقُوا اللّه َ حَقَّ تُقاتِهِ ... نَحنُ وَسيلَتُهُ في خَلقِهِ ، ونَحنُ خاصَّتُهُ ، ومَحَلُّ قُدسِهِ ، ونَحنُ حُجَّتُهُ في غَيبِهِ ، ونَحنُ وَرَثَةُ أنبِيائِهِ [ شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد : ۱۶ / ۲۱۱ نقلاً عن كتاب أبي بكر أحمد بن عبد العزيز الجوهريّ بإسناده عن زينب بنت عليّ عليه السلاموعن جعفر بن محمّد عن أبيه عليهماالسلاموعن جابر الجعفيّ عن الإمام الباقر عليه السلاموعن عبداللّه بن حسن بن الحسن ، وراجع دلائل الإمامة : ۱۱۴ / ۳۶ . ] .
فاطمه زهرا عليهاالسلام : تقواى خدا را آن گونه كه بايد در پيش گيريد... ما وسيله خداييم در ميان بندگانش و خواصّ او هستيم و جايگاه قدس اوييم، ما حجّت او هستيم در آن هنگام كه نامرئى است و ما وارثان پيامبرانيم.
فاطمة الصغرى عليهاالسلام ـ لِأَهلِ الكوفَةِ بَعدَ وَقَعَةِ كَربَلاءَ وما جَرى عَلى أهلِ البَيتِ ـ : أمّا بَعدُ ، يا أهلَ الكوفَةِ ، يا أهلَ المَكرِ والغَدرِ والخُيَلاءِ ، إنّا أهلُ بَيتٍ ابتَلانَا اللّه ُ بِكُم ، وابتَلاكُم بِنا ، فَجَعَلَ بَلاءَنا حَسَنًا ، وجَعَلَ عِلمَهُ عِندَنا
وفَهمَهُ لَدَينا ، فَنَحنُ عَيبَةُ عِلمِهِ ، ووِعاءُ فَهمِهِ وحِكمَتِهِ ، وحُجَّتُهُ فِي الأَرضِ في بِلادِهِ لِعِبادِهِ ، أكرَمَنَا اللّه ُ بِكَرامَتِهِ ، وفَضَّلَنا بِنَبِيِّهِ صلي الله عليه و آله عَلى كَثيرٍ مِن خَلقِهِ تَفضيلاً [ الاحتجاج : ۲ / ۱۰۶ ، الملهوف : ۱۹۵ ، مثير الأحزان : ۸۷ من دون «ووعاء فهمه ... لعباده» . ] .
فاطمه صغرى عليهاالسلام: پس از رويداد كربلا و آن چه بر اهل بيت گذشت به اهل كوفه چنين خطاب كرد: امّا بعد، اى كوفيان! اى اهل نيرنگ و خيانت و خودپسندى، ما خاندانى هستيم كه خداوند ما را با شما آزمود و شما را با ما، پس آزمون ما را با توفيق قرين ساخت و علم خود را در ميان ما قرار داد و فهمش را نزد ما نهاد. ما ظرف دانش و فهم و حكمت اوييم و حجّت اوييم در زمين در بلاد او براى بندگانش. خداوند ما را به سبب كرامت خود ارجمند داشته و به سبب پيامبرش ما را بر بسيارى از خلايقش نيك ترجيح داده است.
فاطمة بنت رسول اللّه صلي الله عليه و آله ـ في دُعائِها ـ : يا أكرَمَ الأَكرَمينَ ، ومُنتَهى اُمنِيَّةِ السّائِلينَ ، أنتَ مَولايَ ، فَتَحتَ لي بابَ الدُّعاءِ وَالإِنابَةِ ، فَلا تُغلِق عَنّي بابَ القَبولِ وَالإِجابَةِ . [ فلاح السائل : ۱۷۵. ]
فاطمه عليهاالسلام ـ در دعايش ـ : اى گرامى ترينِ گراميان و نهايتِ آرزوى خواستاران ! تو سرور منى كه درِ دعا و توبه را براى من گشودى. پس درِ قبول و اجابت دعا را بر من مبند .
فاطمة عليهاالسلام ـ أيضا ـ : اللّهُمَّ . . . أسأَلُكَ النَّظَرَ إلى وَجهِكَ ، وَالشَّوقَ إلى لِقائِكَ . [ بحار الأنوار : ۹۴ / ۲۲۵ / ۱ نقلاً عن اختيار ابن الباقي . ]
فاطمه عليهاالسلام ـ در دعايش ـ : بارالها! نگريستن به رخسارت و شوق ديدارت را از تو درخواست مى كنم .
فاطمة عليهاالسلام : دَخَلَ إليَّ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله عِندَ وِلادَتي الحُسَينَ عليه السلام فَناوَلتُهُ إيّاهُ في خِرقةٍ صَفراءَ ، فَرَمى بِها وَأخَذَ خِرقَةً بَيضاءَ وَلَفَّهُ فيها ثُمَّ قالَ : خُذيهِ يا فاطِمَةُ فَإنَّهُ امامُ ابنُ امامٍ أبو الأئِمَّةِ التِسعَةِ ، مِن صُلبِهِ ائِمَّةٌ أبرارٌ وَالتّاسِعُ قائِمُهُم . [ كفاية الأثر : ۱۹۴. ]
فاطمه عليهاالسلام : پس از آن كه حسين عليه السلام را به دنيا آوردم ، رسول خدا صلى الله عليه و آله نزد من آمد . طفل را در پارچه اى زرد رنگ، به دست آن حضرت دادم . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله آن پارچه را دور انداخت و پارچه سفيدى گرفت و حسين را در آن پيچيد . آن گاه فرمود : بگيرش اى فاطمه ، كه او امام است و فرزند امام . او پدر نُه امام بزرگوارى است كه از صُلب او به دنيا مى آيند و نُهمين آنان قائم است .
فاطمةُ الزَّهراءُ عليهاالسلام : مَن أصعَدَ إلى اللّه ِ خالصَ عبادَتِهِ أهبَطَ اللّه ُ عزّوجلّ له أفضَلَ مَصلَحَتِهِ . [ تنبيه الخواطر : ۲/۱۰۸ . ]
فاطمه زهرا عليهاالسلام : هر كه عبادت خالصانه خود را به درگاه خدا فرا برد ، خداوند عز و جل بهترين چيزى را كه به صلاح اوست برايش فرو فرستد .
فاطمةُ الزَّهراءُ عليهاالسلام : فَرَضَ اللّه ُ صِلَةَ الأرحامِ مَنماةً لِلعدَدِ . [بحار الأنوار : ۷۴/۹۴/۲۳ ]
فاطمه زهرا عليهاالسلام : خداوند صله ارحام را به جهت فزونى نفرات مقرّر داشته است .
فاطمةُ الزَّهراءُ عليهاالسلام : فَرَضَ اللّه ُ الصَّلاةَ تَنزِيها مِن الكِبرِ . [ بحار الأنوار : ۸۲/۲۰۹/۱۹ . ]
فاطمه زهرا عليهاالسلام : خداوند نماز را به منظور دور كردن [انسان] از كِبر واجب فرمود .
فاطمةُ الزَّهراءُ عليهاالسلام : فَرَضَ اللّه ُ الصِّيامَ تَثبِيتا لِلإخلاصِ . [ بحار الأنوار : ۹۶/۳۶۸/۴۷ . ]
فاطمه زهرا عليهاالسلام : خداوند روزه را براى استوارى اخلاص ، واجب فرمود .
فاطمةُ الزَّهراءُ عليهاالسلام : ما يَصنَعُ الصائمُ بِصِيامِهِ إذالَم يَصُنْ لِسانَهُ وسَمعَهُ وبَصَرَهُ وجوارِحَهُ ؟! [ دعائم الإسلام : ۱/۲۶۸ . ]
فاطمه زهرا عليهاالسلام : اگر روزه دار زبان و گوش و چشم و اعضا و جوارح خود را نگه ندارد ، روزه به چه كار او مى آيد؟!
فاطمةُ الزَّهراءُ عليهاالسلام : فَرَضَ ... العَدلَ تَسكينالِلقُلوبِ . [ علل الشرائع : ۲۴۸/۲. ]
فاطمه زهرا عليهاالسلام: خداوند عدالت را براى آرامش دلها واجب فرمود.
فاطمةُ الزَّهراءُ عليهاالسلام ـ فِي المُناجاةِ ـ : اللّهُمَّ بِعِلمِكَ الغَيبَ ، وقُدرَتِكَ عَلَى الخَلقِ ، أحيِني ما عَلِمتَ الحَياةَ خَيرا لي ، وتَوَفَّني إذا كانَتِ الوَفاةُ خَيرا لي . [ بحار الأنوار : ۹۴/۲۲۵/۱ . ]
فاطمه زهرا عليهاالسلام ـ در مناجات ـ گفت : بار خدايا!تو را به علم غيبت و تواناييت بر آفرينش، سوگند مى دهم كه مرا، تا وقتى مى دانى زنده بودن برايم بهتر است، زنده بدارى و هر گاه مرگ برايم بهتر بود، بميرانى.
فاطمةُ الزَّهراءُ عليهاالسلام ـ في خُطبَةٍ لَها ـ : فَرَضَ اللّه ُ مُجانَبَةَ أكلِ أموالِ اليَتامى إجارَةً مِن الظُّلمِ . [ بحار الأنوار : ۷۹/۲۶۸/۷ . ]
فاطمه زهرا عليهاالسلام ـ در يكى از سخنرانى هاى خود ـ فرمود : خداوند پرهيز از خوردن مال يتيم را به دليل جلوگيرى از ظلم و حق كشى واجب فرمود.