اميد
۱
امام على عليهالسلام:
۰.اِنْ عَقَدْتَ ايمانَكَ فَارْضَ بِالْمَقضىِّ عَلَيْكَ وَ لَكَ وَ لا تَرْجُ اَحَدا اِلاَّ اللّهَ وَ انْتَظِرْ ما اَتاكَ بِهِ الْقَدَرُ ؛۱
۰.اگر ايمانت را محكم كردهاى، به خواست خدا خشنود باش، چه به زيان تو باشد و چه به سود تو، و به هيچ كس جز خدا اميد نداشته باش و در انتظار چيزى باش كه خداوند برايت پيش مىآورد.
۲
پيامبر صلىاللهعليهوآله:
۰.اِذا اَرادَ صاحِبُكُم اَن لا يَسْاَ لَ رَبَّهُ اِلاّ اَعْطاهُ، فَلْيَياَس مِنَ النّاسِ كُلِّهِمْ، ولا يَكونَنَّ لَهُ رَجاءٌ عِنْدَ غَيْرِ اللّهِ فَاِذا عَلِمَ اللّهُ ذالِكَ مِنْ قَلْبِهِ لَمْ يَسْاَ لْهُ شَيْئا اِلاّ اَعْطاهُ ؛۲
۰.هر گاه يكى از شما خواست كه آنچه را از پروردگارش درخواست مىكند، به او بدهد، بايد از همه مردم چشم اميد بركَند و به غير خدا هرگز اميدى نداشته باشد. پس هرگاه اين از قلب او بر خدا عيان شد، هر چه را از وى بخواهد، به او مىدهد.
۳
امام صادق عليهالسلام:
۰.اِنَّ اللّهَ تَعالى اَوحى اِلى داوُودَ عليهالسلام، اَنْ بَلِّغ قَومَكَ اَ نَّهُ لَيسَ مِن عَبدٍ مِنهُم آمُرُهُ بِطاعَتى فَيُطيعُنى اِلاّ كانَ حَقّا عَلَىَّ اَن اُعينَهُ عَلى طاعَتى فَاِن سَاَ لَنى اَعطَيتُهُ وَ اِن دَعانى اَجَبتُهُ وَ اِنِ اعتَصَمَ بى عَصَمتُهُ و اِنِ استَكفانى كَفَيتُهُ و اِن تَوَكَّلَ عَلَىَّ حَفِظتُهُ و اِن كادَهُ جَميعُ خَلقى كِدتُ دونَهُ ؛۳
۰.خداوند متعال به داوود عليهالسلام وحى فرمود كه: به قوم خود برسان كه هيچ بندهاى از ايشان نيست كه به فرمانبردارى از خودم فرمانش دهم و او فرمان برد، جز آنكه بر من است كه او را بر اطاعتم كمك كنم. پس اگر از من بخواهد، عطايش مىكنم، اگر مرا بخواند، پاسخش مىدهم، اگر به من پناهنده شود، پناهش مىدهم، اگر از من كفايت طلبد، كفايتش مىكنم، اگر به من توكّل كند، او را حفظ مىكنم و اگر همه آفريدگانم عليه او نقشه كشند، من به سود او نقشه مىكشم.
۴
امام على عليهالسلام:
۰.لا تَكُنْ مِمَّنْ يَرجُو الاْخِرَةَ بِغَيْرِ الْعَمَلِ... يَنْهى وَ لا يَنْتَهى وَ يَاْمُرُ بِما لا يَاْتى... ؛۴
۰.از كسانى مباش كه بىعمل، به آخرت اميد دارند... از گناه باز مىدارند، اما خود باز نمىايستند، به كارهايى فرمان مىدهند كه خود انجام نمىدهند.
۵
امام على عليهالسلام:
۰.أعظَمُ البَلاءِ انقِطاعُ الرَّجاءِ ؛۵
۰.بزرگترين گرفتارى نا اميدى است.
۶
امام على عليهالسلام:
۰.لا يصْدُقُ إيمانُ عَبْدٍ حَتّى؟ يكونَ بِما في يدِ اللهِ أَوْثَقَ مِنْهُ بِما في يدِهِ؛۶
۰.هيچ بندهاى مؤمن شمرده نمىشود، مگر آن كه اعتمادش به آنچه نزد خداست، بيشتر باشد از آنچه در دست خود اوست.
۷
امام سجاد عليهالسلام:
۰.اللَّهُمَّ... إِلى؟ تَجَاوُزِكَ اشْتَقْتُ، وَ بِفَضْلِكَ وَثِقْتُ؛۷
۰.خداوندا! به گذشت تو مشتاق شدهام و به احسان تو اطمينان يافتم.
۸ تفسير فرات:
۰.بِشرُ بنُ شُرَيح البصريُّ: قلتُ لمحمّدِ بنِ عليٍّ عليهالسلام: أيُّ آيَةٍ في كتابِ اللّهِ أرجى ؟ قالَ: ما يقولُ فيها قومُكَ؟ قلت: يقولُونَ «يا عبادِي الّذينَ أسْرَفُوا على أنْفُسِهِم لا تَقْنَطُوا من رحمةِ اللّهِ» قالَ: لكِنّا أهلَ البيتِ لا نَقولُ ذلكَ، قلتُ: فَأيَّ شيءٍ تَقولونَ فيها ؟ قالَ عليهالسلام: نَقولُ«ولَسَوفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى» الشفاعَةُ، واللّهِ الشفاعَةُ، واللّهِ الشفاعَةُ ؛۸
۰.به نقل از بشر به شريح ـ: به امام باقر عليهالسلام عرض كردم: كدام آيه در كتاب خدا اميدوار كنندهتر است؟ فرمود: [علماى]گروه تو در اين باره چه مىگويند؟ عرض كردم: مىگويند آيه «اى بندگان من كه بر خويش ستم كرديد! از رحمت خدا نوميد مشويد». حضرت فرمود: اما نظر ما اهل بيت اين نيست. عرض كردم: پس نظر شما چيست؟ فرمود: به نظر ما اين آيه است: «و زودا كه پروردگارت چيزى عطايت فرمايد كه خشنود شوى»، آن چيز شفاعت است. به خدا قسم شفاعت است، به خدا قسم شفاعت است.
۹
امام على عليهالسلام:
۰.ـ فيمَن يَدَّعِي أ نّهُ راجٍ ـ: يَدَّعِي بزَعمِهِ أ نّهُ يَرجُو اللّهَ، كَذَبَ والعظيمِ! ما بالُهُ لا يَتَبَيَّنُ رجاؤهُ في عَمَلِهِ ؟! فكُلُّ مَن رجا عُرِفَ رجاؤهُ في عَمَلِهِ وكلُّ رَجاءٍ ـ إلاّ رجاءَ اللّهِ تعالى ـ فإنّهُ مَدخولٌ وكُلُّ خَوفٍ مُحَقَّقٌ ـ إلاّ خَوفَ اللّهِ ـ فإنّهُ مَعلولٌ ؛۹
۰.درباره كسى كه مدّعى اميدوار بودن است ـ فرمود: به گمان خود ادّعا مىكند كه به خدا اميد دارد ؛ به خداى بزرگ قسم كه دروغ مىگويد؛ و گرنه چرا اميدوارى او در كردارش پيدا نيست؟ چه، هركه اميدوار باشد، اميد او از كردارش معلوم مىشود. هر اميدى، جز اميد به خدا، ديوانگى است و هر ترس حقيقى، جز ترس از خدا، آفت و بيمارى است.
۱۰
امام على عليهالسلام:
۰.مِن كتابِهِ إلى زيادٍ ـ: أتَرجُو أن يُعطِيَكَ (يُؤتِيَكَ) اللّهُ أجرَ المُتَواضِعِينَ وأنتَ عِندَهُ مِن المُتَكَبِّرِينَ ؟! وتَطمَعُ ـ وأنتَ مُتَمَرِّغٌ في النَّعِيمِ، تَمنَعُهُ الضَّعيفَ والأرمَلَةَ ـ أن يُوجِبَ لكَ ثَوابَ المُتَصدِّقِينَ ؟! وإنّما المَرءُ مَجزِيٌّ بما أسلَفَ، وقادِمٌ عَلى ما قَدَّمَ ؛۱۰
۰.ـ در نامه خود به زياد ـ نوشت: آيا در حالى كه نزد خداوند از متكبّرانى، اميد دارى كه پاداش فروتنان را به تو دهد، و در حالى كه در نعمت غوطه ورى و آن را از مستمندان و بيوهزنان دريغ مىدارى، چشم طمع به ثواب صدقهدهندگان دوختهاى؟ همانا آدمى در برابر كارهايى كه پيشاپيش فرستاده است پاداش مىبيند و نزد آنچه فرستاده است مىرود.
۱.۱. مختصر بصائر الدرجات ص۱۳۹.
۲.۲. تيسير المطالبص ۲۳۵.
۳.۳. قصص الأنبياء ص ۱۹۸/۲۵۱.
۴.۴. نهج البلاغه از حكمت ۱۵۰.
۵.۵. غرر الحكم ح ۲۸۶۰.
۶.۶. نهج البلاغه حكمت ۳۱۰.
۷.۷.صحيفهسجاديهدعاى۲۰/فراز۱۵.
۸.۸. تفسير فرات ۵۷۱/۷۳۴.
۹.۹. نهج البلاغه خطبه ۱۶۰.
۱۰.۱۰. نهج البلاغه نامه ۲۱.