امام حسن عسگری (علیه السلام):
1. لَیسَتِ العِبادَةُ کَثرَةَ الصیّامِ وَ الصَّلوةِ وَ انَّما العِبادَةُ کَثرَةُ التَّفَکُّر فی أمر اللهِ
عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار خدا اندیشیدن است.
تحف العقول، ص448
2. جُعِلتِ الخَبائِثُ فی بَیت وَ جُعِل مِفتاحُهُ الکَذِبَ
تمام پلیدیها در خانه ای قرار داده شده و کلید آن دروغگویی است.
بحار الانوار، ج78، ص377
3. کَفاکَ أدبا تَجنُّبُکَ ما تَکرهُ مِن غَیرکَ
در مقام ادب همین بس که آنچه برای دیگران نمی پسندی، خود از آن دوری کنی.
مسند الامام العسکری، ص288
4. اِنَّ الوُصُولَ اِلی اللهِ عَزّوجلَّ سَفَرٌ لا یُدرَکُ اِلّا بِامتِطاءِ اللَّیلِ
وصول به خداوند عزوجل سفری است که جز با عبادت در شب حاصل نگردد.
مسند الامام العسکری، ص290
5. التَّواضُعُ نِعمَةٌ لایُحسَدُ عَلیها
تواضع و فروتنی نعمتی است که بر آن حسد نبرند.
تحف العقول، ص489
6. المُومِنُ بَرَکَةٌ عَلی المُومِنِ وَ حُجَّةٌ عَلی الکافر
مومن برای مومن برکت و برای کافر، اتمام حجت است.
تحف العقول، ص489
7. لا تُمار فَیذهَبَ بَهاوُک وَ لا تمازح فَیجتَرَاُ عَلَیک
جدال مکن که ارزشت می رود و شوخی مکن که بر تو دلیر شوند.
تحف العقول ص 486
8. اَشَدُّ النّاس إجتهاداً مَن تَرَک الذُّنوبَ
کوشنده ترین مردم کسی است که گناهان را رها سازد.
تحف العقول، ص 489
9. لَیسَتِ العِبادة کِثرة الصِّیام و الصَّلاة، و إنَّما العِبادَة کِثرَة التَّفَکُّر فِی أمرِ الله
عبادت به زیاد روزه گرفتن و زیاد نماز خواندن نیست، بلکه عبادت به اندیشه زیاد در امر خداست.
تحف العقول، ص 518
10. بئسَ العَبد عَبدٌ یَکُون ذاوجهَین و ذالسَانینِ، یطرِی أخاه شَاهِداً، و یأکله غائباً، إن أَعطی حَسَده، و إن ابتَلی خَانَه
چه¬قدر بد است بنده دورو و دو زبان، که در حضور برادرش او را می ستاید و در غیاب او بدگوئیش می کند. اگر عطایی به برادرش رسد حسد برد، و اگر گرفتار گردد او را وانهد.
تحف العقول، ص 518
11. أقَل النّاس رَاحَة، الحُقُود
كينه ورز، كم آسايش ترين مردم است.
تحف العقول، ص 519
12. قَلبُ الأَحمَق فِي فَمِه، و فَمُ الحَكيم في قَلبِه
قلب نابخرد در دهان اوست، و دهان خردمند فرزانه در دل او.
تحف العقول، ص 519
13. مَا تَركَ الحَقّ عَزيزٌ إلا ذلَّ، و لا أَخَذ بِه ذَلِيل إلا عزَّ
هيچ عزيزي حق را واننهد جز اين كه خوار شود، و هيچ خواري به حق نرود جز اين كه عزيز شود.
تحف العقول، ص 520
14. خِصلَتان لَيس فُوقَهُما شَيءٌ : الايمانُ بِالله و نَفعُ الإخوان
بالاي دو خصلت چيزي نيست: ايمان به خدا و سود رساندن به برادران.
تحف العقول، ص 520
15. ما أقبَحَ بِالمؤمِن أَن تَکوُن لَه رَغبَة تَذِلَه
چه زشت است برای مؤمن، دلبستگی به چیزی که او را خوار کند.
تحف العقول، ص 520
16. مَن كَان الوَرع سَجِيَّته، و الكَرَم طَبِيعَته، و الحِلم خِصلَته، كَثُر صِديقُه
كسي كه پارسايي خوي او، بخشندگي طبيعت او و بردباري خصلت او باشد، دوستانش بسيار شوند.
مسند الامام العسكري، ص 289
17. مَن وَعَظَ أَخاه سِرّاً فَقَد زَانه، و مَن وَعَظَهُ عَلانِية فَقد شَانَه
هر كه در نهان برادر خود را پند دهد، او را آراسته کرده، و هر كه در برابر ديگران پندش دهد، زشتش كرده است.
تحف العقول، ص 520
18. أورَع النّاس مَن وَقفَ عِند الشُّبهة
پارساترين مردم كسي است كه در هنگام شبهه توقف كند.
تحف العقول، ص 519
19. أعبَد النّاس مَن أقامَ عَلي الفَرائِض
عابدترين مردم كسي است كه واجبات را انجام دهد.
تحف العقول، ص 519
20. أَزهَد النّاس من تَركَ الحَرام
زاهدترين مردم كسي است كه حرام را ترك نمايد.
تحف العقول، ص 519
21. إنّكُم في آجالٍ منقُوصَة و أيّام مَعدُودة و المَوت يَاتي بَغتَة، مَن يَزرَع خَيراً يَحصد غبطَة، و مَن يَزرع شَرّاً يحصد نِدامَة، لكُلِّ زارِع ما زَرعَ، لا يسبِق بَطِيء بِحَظِّه، و لا يُدرِك حَرِيص ما لم يُقدِّر له
شما عمر كاهنده و روزهاي برشمرده اي داريد و مرگ ناگهاني است. آن كه تخم نيكي بكارد خوشي برداشت كند، و هر كه تخم بدي بكارد پشيماني برداشت كند. هر كه هر چه بكارد همان براي اوست. كندكار را بهره از دست نرود، آزمند آنچه را مقدرش نيست به دست نياورد.
تحف العقول ، ص 519
22. لَیسَ مِنَ الاَدَبِ اِظهارُ الفَرَحِ عِندَ المَحزونِ
شادى کردن در حضور غمگین، از ادب به دور است.
غرر الحکم، ح 10875
23. اتَّقُوا الله و کُونُوا زیناً ولا تَکُونُوا شِینا، جَرُّوا إلینا کُلَّ مَودَّة، و ادفَعُوا عَّنا کُلَّ قَبِیح
از خدا پروا نمایید و زینت (و مایه سرافرازی ما) باشید نه مایه ملامت (و سرافکندگی). همه دوستی ها را به سوی ما جذب کنید و هر زشتی را از ما دور نمایید.
تحف العقول، ص 518
24. شِیعة عَلیٍّ هُم الَّذِین یُؤثِرون إخوانِهم عَلی أنفُسِهم و لَو کَان بِهِم خَصاصَة و هُم الّذینَ لایَراهُم الله حَیثُ نَهاهُم و لا یَفقُدُهُم حَیثُ أمَرهُم، و شِیعة عَلِیٍّ هُم الَّذِین یقتَدُون بِعَلِیٍّ فِی إکرامِ إخوانِهِم المُؤمِنین
شیعیان علی (علیه السلام) کسانی هستند که برادران (دینی) خود را بر خویش مقدم می دارند گرچه خودشان نیازمند باشند و شیعیان علی (علیه السلام) کسانی هستند که خداوند آنها را در جایی که نهی کرده نمی بیند و در جاهایی که خواست خدا می باشد غایب نمی باشند و به آنچه امر نموده عمل می کنند و شیعه علی (علیه السلام) در تکریم و احترام برادران مؤمن خود به علی (علیه السلام) اقتدا می نمایند.
میزان الحکمه، ج 5، ص 231
25. عَلامَات المُؤمِنین خَمسٌ: صَلاة الإحدی و الخَمسِین و زِیارة الأربَعِین و التَختُّمُ فِی الیَمِین و تَعفِیر الجَبِین و الجَهرُ بِبِسمِ الله الرحمن الرحیم
نشانه های مؤمنان (شیعیان) پنچ چیز است: خواندن پنجاه و یک رکعت نماز در هر روز (17 رکعت واجب و 34 رکعت نافله)، زیارت اربعین امام حسین (علیه السلام)، داشتن انگشتر در دست راست، و ساییدن پیشانی به خاک و بلند خواندن بسم الله الرحمن الرحیم (در نمازها).
روضة الواعظین، ج 1، ص 195
26. عَلیکُم بِالفِکر فِإنَّه حَیاة قَلبِ البَصِیر و مَفاتِیح أبوابِ الحِکمَة
بر شما باد به اندیشیدن! که تفکر موجب حیات و زندگی دلِ آگاه و کلیدهای درب های حکمت است.
الحکم الزاهرة، ج 1، ص 19
27. أکثِروا ذِکرَ الله و ذِکرَ المَوت و تِلاوة القُرآن و الصَّلاة عَلَی النَّبی
زیاد به یاد خداو مرگ باشید و همواره قرآن بخوانید و بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) (و آل او) درود بفرستید.
تحف العقول، ص 518
28. أکیَس الکَیِّسِین مَن حَاسَبَ نَفسَه و عَملَ لِما بَعد المَوت
زیرکترین زیرکان (و هوشمندترین افراد) کسی است که به حساب نفس خویش پردازد و برای پس از مرگ خویش تلاش نماید.
وسائل الشیعه، ج 16، ص 98
29. یَا مَن مَواعِیدُه صَادِقَة، یَا مَن أیادِیه فاضِلة، یَا مَن رَحمَته واسِعَة، یا غِیاثَ المُستَغِیثِین، یا مُجِیب دَعوَة المُضطَرِّین، یا مَن هُو بِالمَنظَر الأعلَی، وخَلقَه بالمِنزِل الأدنی... فَصَلِّ عَلی مُحَمَّد و آله واهدِنِی مِن عِندِک وافضِ عَلَیَّ مِن فَضلِک وانشُر عَلَیَّ مِن رَحمَتِک وأنزِل عَلَیَّ مِن بَرکاتِک، إنّک أنت الرَّب الجَلیل وأنا العَبد الضَّعیف. وشَتّانَ ما بَیننَا یا حَنّان یا منّان، یا ذالجَلال والإکرام
ای خدایی که در وعده هایش راستگوست! ای آفریدگاری که نعمت هایش افزون است! ای کسی که سایه رحتمش گسترده است! ای دادرس دادخواهان! ای اجابت کننده دعای بیچارگان! ای کسی که در بالاترین مرتبه قرار داری و آفریده هایت در پایین ترین منزل جای دارند!... بر محمد آل او درود فرست و خودت مرا هدایت کن و فضل خودت را بر من افاضه کن و رحمت خود را بر من فراگیر ساز و برکات خودت را بر من نازل گردان، همانا که تو پروردگار بزرگ هستی و من بنده ضعیف و ناتوان; و چقدر تفاوت است بین من و تو، ای خدای مهربان و بخشاینده و ای صاحب جلالت و بزرگواری.
مصباح المتهجد، ص 227
30. فَاعلَم یَقِیناً یا اسحاق! إنَّه مَن خَرَجَ مِن هَذِه الدُّنیا أعمی فَهُو فِی الآخِرة أعمی وأضَل سَبِیلا، یَابن اسماعیل! لَیس تعمِی الإبصار ولکِن تعمی القُلُوب الَّتِی فِی الصُّدور، وذلِک قَول الله فِی مُحکَم کِتابه حِکایة عَنِ الظّالِم إذ یَقُول «ربّ لِمَ حَشرتَنی أعمی وقد کُنتُ بَصِیراً قال کَذلِک اتتک آیاتنا فنَسِیتُها وکَذلِکَ الیَوم تُنسی
ای اسحاق! یقین بدان هر کس از این دنیا نابینا [و گمراه] رود او در آخرت نیز نابینا و گمراه خواهد بود . ای پسر اسماعیل! مقصود از نابینایی، کوری چشم نیست، بلکه قلب هایی هستند که در اندرون سینه ها قرار دارد که کور می شوند و این همان سخن پروردگار متعال است که در کتاب محکم خویش از ستمگری حکایت می کند که وی [هنگامی که روز قیامت نابینا محشور می شود با اعتراض به خداوند] می گوید: «خداوندا! چرا مرا نابینا محشور کردی، در حالی که در دنیا بینا بودم. خداوند می فرماید: همچنان که در دنیا آیات ما به تو رسید و آن ها را به فراموشی سپردی، همین طور امروز تو از فراموش شدگانی.
تحف العقول، ص 484
31. والله لَیَغیبَنَّ غِیبَةً لایَنجُوفِیها إلا مَن ثَبَّتَهُ الله عَزَّوجَل عَلی القولِ بِإمامَتِه و وَفَّقَه لِلدُّعاءِ بِتعجِیل فَرجِه
به خدا سوگند مهدی (ارواحنافداه) آن گونه نهان خواهد گشت که هیچ کس در زمان غیبت او، از گمراهی و هلاکت نجات نخواهد یافت؛ مگر آنان که خدای عزوجل بر اعتقاد به امامت آن حضرت پایدارشان دارد و در دعا برای تعجیل فرج مقدسش، موفقشان فرماید.
کمال الدین، باب 38، حدیث اول
32. لِلقُلوبِ خَواطِرٌ مِن الهَوی و العُقُول تَزجُر و نزادُ فِی التَّجارُبِ عِلمً مُستَأنَف و الإعتِبار یُفِید الرّشاد
دل ها را خاطره هایی از هوا و هوس است، ولی عقل ها مانع می شوند و در کوران تجربه ها، دانش تازه ای به دست می آید. پند و عبرت گرفتن، مایه هدایت است.
نزهة الناظر، ص 72
33. إيّاک وَالإذاعَةَ وطَلَبَ الرِّئاسَةِ فَإنَّهُما يَدعوانِ إلَى الهَلَكَةِ
از افشاى اسرار و ریاست طلبى بپرهیز که این دو آدمى را به هلاکت می کشاند.
تحف العقول، ص 487
34. نَحنُ كَهفٌ لِمَنِ التَجَأَ إلَينا
ما پناهگاهى هستيم براى كسى كه به ما پناه آورد.
اهل بيت، ج 1 ص 248 ح 348
35. مِن الذُّنوبِ الَّتِي لاتُغفَر: لَيتَني لا أؤاخِذ إلا بِهذا
از گناهاني كه آمرزيده نشود اين است كه گفته شود: كاش بجز بر اين گناه مؤاخذه نشوم.
تحف العقول، ص 517
36. الإشراكُ فِي النّاسِ أخفَي مِن دَبِيب النَّمل عَلَي المَسح الأسوَد فِي اللَّيلة المُظلمَة
شرك در ميان مردم از جنبش مورچه بر روپوش سياه در شب تار نهان تر است.
تحف العقول، ص 517
37. إنَّ الوصُول إلي الله عزوجل سَفَر لايُدرِك إلا بِامتِطاءِ اللَّيل
رسيدن به خداوند متعال، سير و سفري است كه جز با شب زنده داري حاصل نگردد.
مسند الامام العسكري، ص 290
38. جُرأة الوَلَد عَلي والِدِه فِي صِغرِه تَدعُو إلي العُقوقِ فِي كِبَره
فرزندی كه به پدرش گستاخي كند، چون بزرگ شد عاق و ناسپاس گردد.
تحف العقول، ص 520
39. حُسنُ الصُّورة جَمالُ ظاهِرٍ، و حُسنُ العَقلِ جَمالُ بَاطِن
صورت نيكو، زيبايي ظاهري است، و عقل نيكو، زيبايي باطني است.
بحار الانوار، ج 78، ص 379
40. مِن الفَواقِر الَّتِي تقصِم الظَّهر، جَارٍ إن رَأي حَسَنة أَطفَأَها و إِن رَأي سَيِّئَة أَفشَاها
از بلاهاي كمرشكن، همسايه¬اي است كه اگر کار خوبي ببيند، نهانش سازد، و اگر بد¬كرداري بيند آن را فاش كند.
تحف العقول ، ص 517