بسم الله الرحمن الرحمن الرحیم
ویژگی که امشب می خواهم به آن اشاره کنم، سرعت و سبقت به کار نیک است. یکی از ویژگی های یاران اباعبدالله این بود که به جهاد، شهادت و به یاری امام حسین سبقت و سرعت می گرفتند، شتاب می کردند و می دویدند.
ببینید عزیزان! سه گونه سرعت در قرآن مطرح شده است. - سرعت یعنی اینکه انسان تند برود تا به یک چیزی برسد، شتاب و عجله کند و یک چیزی را دریافت کند. -
1- قرآن می فرماید: پیامبر! بعضی ها سرعتشان در کفر است؛ آنها هیچ ضرری به خدا نمی رسانند. اگر همه هم کافر شدند ای پیغمبر! هیچ ناراحت نشو، عالم هستی در حال تسبیح خداست و خدا هم به این ها نیاز ندارد. مگر خورشید به مردم نیاز دارد؟ مردم به خورشید نیاز دارند. اگر همه هم روزنه های خانه شان را ببندند و مسدود کنند تا هیچ اشعه ای از خورشید وارد نشود، خورشید لطمه نمی بیند. این مردم هستند که ضرر می کنند و از انرژی و تابش خورشید محروم می شوند. این ها تو را ناراحت نکنند؛ کسانی که می دوند دنبال کفر. این یک سرعت.
عبیدالله بن جهش که مسلمان بود، رفت که آنجا دینش را حفظ کند چون اینها که رفتند حبشه، رفتند که دینشان را حفظ کنند مثل جناب جعفر بن ابی طالب و همسرش، این بنده خدا رفت آنجا، دید که شراب می خورند و در سهولت هستند وگناه می کنند. فوراً رفت مسیحی شد و شراب خورد و اسلام را کنار گذاشت. رفته بود آنجا که اسلامش را حفظ کند اما کافر و مرتد شد و بعد هم به حالت ارتداد در حبشه از دنیا رفت. این شخص، کفریابی اش قوی است و در این زمینه استعداد دارد. بن اب الأوجا، کافر بود. مکرر نشست جلوی خود امام صادق و با امام صادق بحث می کرد. بارها امام با او مباحثه کرد و بارها هم در مذاکرات به حاکمیت امام و به محکومیت خودش اذعان کرد ولی آخرش هم با کفر از دنیا رفت. با اینکه با خود امام بارها گفت و گو و مباحثه کرد ولی باز هم کافر از دنیا رفت. اینها یک دسته اند اما دسته دوم قرآن کریم می فرماید: بعضی ها سرعت به انجام گناه دارند چون ممکن است مسلمان هم باشد ولی تا یک جا ببیند یک معصیتی هست فوری اهلش می شوند و فوراً خودشان را با آن جمع تطبیق می دهند مثل بعضی از اینهایی که ما در سفرهای خارجه می رویم می بینیم. انگار که تشنه ی این هستند که این حجاب را بردارند مثل اینکه این روسری دارد خفه اش می کند. حالا روسری اش هم روسری نیست و حجابش هم حجاب نیست. ولی اول کاری که در فرودگاه اروپا یا امارات انجام می دهند این است که این روسری را برمیدارند یا این مانتو را در می آورند، و یا همچنین که نگاهش به این شیشه های مشروب می افتد مثل اینکه نعمات آنچنانی دیده که یک ولع و حرصی نسبت به آن دارند. البته همه شان اینگونه نیستند. اینها کسانی اند که سرعت به اثم و گناه دارند.
گفتم سه جور سرعت در قرآن داریم ؛ سوم که قرآن هم سرعت رو آورده و هم سبقت ، هر دو تعبیر رو دارد ، (( یسارعون فی الخیرات )) کسانی که به کار خیر سبقت می گیرند می دو کجا ثوابه ؛ کجا خوبیه ، نمازجماعته ، کجا روضه است کجا کمک به مردم است ، چیزی یاد مردم می دهند کدوم شبکه آموزش توش بیشتره ؟ اما یسارعون فی الاثم دنبال اون شبکه های خاص خودش می گرده ، همه رو تعطیل می کنه اونا رو ببینه ، یسارعون فی الخیرات دنبال شبکه های مفید می گرده ، بعضی ها این طورند ، سرعت به خیر دارند. ببینید آقا دو تا برادرند روز عاشورا به نام عبدالله و عبد الرحمن غفاری اینا بچه های قیس غفاری اند داداش هم هستند روز عاشورا چون می دونید کربلا پدر و پسر چند تا داریم و دو تا برادر داریم ، پسر عمو زیاد داریم ، دوست هم که خوب بودند کسانی ، این دو تا برادر آمدند خدمت امام حسین سلام کردند عرض کردند (( یا حسین نحب أن نقتل بین یدیک )) ما یه خواهشی از شما داریم اولا جفتمون با هم می خواهیم برویم میدان ، قالبا تک به تک می رفتند ، گفتند ما دو تا داداش می خواهیم با هم بریم میدون ، دلمون هم می خواد جلو شما بجنگیم ، شما جنگیدن ما رو تماشا کنید نمی گیم بالا سر ما بیاید و سر مارو مانند حبیب به دامن بگیرید همچین توقعی نداریم از شما فقط(( نحب أن نقتلبین یدیک )) فقط دلمون می خواد جلو شما بجنگیم ، شما جنگیدن ما رو ببینید ، آقا ابا عبدالله فرمودند جفتتون بیاید نزدیک ، آمدند نزدیک ، فرمود مرحبا بکما – بارک الله به شما . دنبال چی چی می دوید ، دنبال کشته شدن جلوی امام حسین ، آقا یه موضعی را تعیین کردند و ایستادند ، این ها هم رفتند به میدان نبرد و همین طوری که تماشا می کرد اباعبدالله هر دو به شهادت رسیدند ، این یک نوع سرعت است این یک نوع دویدن است که دارد توی کربلا (( یسارعون فی القتل )) نسبت به شهادت سرعت می گرفتند ، سبقت می گرفتند . شب عاشورا اباعبدالله بچه های عقیل را جمع کرد ، بچه های عقیل چند تا بودند در کربلا ، برادر های مسلم ابن عقیل بودند ، پسر مسلم ابن عقیل عبدالله که حالا عرض خواهم کرد در ادامه ی عرایضم اشاره ای به تاریخش می کنم . ظاهرا بالای ده نفر بودند اینا رو جمع کرد فرمود : (( حسبکم بصاحبکم مسلم )) یعنی کافیه ، مسلم از شما شهید شده مسلم بزرگ شما بوده ، مسلم صاحب و دوست و آقای شما بوده شهید شده ، من از شما بیعتم را برداشتم ، شما خاندان عقیل کلا می توانید برگردید .پسر مسلم ، داداش مسلم و مجموعه ی خانوادش که اونجا بودند به همشون گفت که می تونید برگردید ، یک مرتبه اشک تو چشمهای آن ها حلقه زد ، یکی که نمایندشون بود بلند شد و گفت یا حسین ، آقا جان ، ابا عبدالله (( والله لا نفرقک حتی نقتل بین یدیک )) به خدا قسم ما شما را رها نمی کنیم تا کشته شویم ، آن هم قبل از سایر شهدای بنی هاشم لذا بعضی ها معتقدند عبدالله ابن مسلم ابن عقیل اولین شهید ، حتی یعضی ها نوشته اند قبل از علی اکبر میدان رفته بعضی ها نقل کرده اند این رو . این میشود سبقت در کار خیر . برادران ، عزیزان ، جوان های عزیز یکی از ویژگی های یاران ابا عبدالله سرعت به خیر است ، بگذارید از یک زاویه دیگری من وارد بحث بشوم ، ما یک خیر داریم و یک شر ، تعریفش را هم برایتان میگم ، خیر یعنی چیزی که باعث کمال است ، شر یعنی چیزی که باعث نقص است ، فرقی هم نمی کند شما در مسائل پزشکی مثال بزنید ، الآن کسی که چربی اش بالاست اگر غذای چرب بخورد برایش شر است ، چون باعث نقص و مریضی است هر چیزی باعث نقصان بشود به آن می گویند شر و هر چیزی باعث کمال و رشد و ترقی بشود به آن می گویند خیر . و مردم درباره ی خیر و شر چهار دسته هستند ، 1- بعضی های خیر و شر را تشخیص نمی دهند ، یعنی نمی دانند چه خیر است و چه شر این ها یک دسته اند به نظر شما چه کار باید با این افراد کرد ؟ کسی که نمی داند چه غذایی برایش خوب است و چه غذایی برایش بد است ؟ خوب این شخص باید به پزشک مراجعه کند تا غذای خیر و شرش را پزشک به او بگوید . کسی که خیر و شر را نمی شناسد باید به کارشناس مراجعه کند ، آقا این موسیقی خیر است یا شر ؟ ببین کارشناس دین چه می گوید ؟ شراب خیر است یا شر ؟ پیغمبر می فرماید ((مفتاح الکل شر الشراب )) کسی که خیر و شرش را نمی داند باید به کارشناس مراجعه کند . 2- بعضی ها خیر را شر می بینند و شر را خیر می بینند . این خطرناک است . قرآن می فرماید : (( عسا أن تحبوا شیئا و هو شر لکم )) مثل آن بنده خدایی که دزدی می کرد ؛ صدقه هم می داد و واقا فکرمی کرد که دارد خدمت می کند . چون دزدی کردن سخت است و با زحمت چیزی را از مغازه کش می رفت زیر عبا می گرفت بعد می آمد فقرا را پیدا می کرد در کوچه های مدینه و به آنها می داد . این شخص واقعا فکر می کند که دارد واقعا کار خیر می کند . من برخورد داشتم با این افراد که دارد به بیت المال لطمه می زند ، به خانه و زندگی خودش لطمه می زند و فکر می کند که دارد خدمت می کند . روز عاشورا یک کسی آمد میدان به نام امر ابن غرضه این جزء شهدای کربلاست ، همین قدر به شما بگم که این شخص کسی است که نوشته اند هر تیری که به سمت امام حسین می آمد دستش را جلوی آن تیرها می گرفت تا به دستش بخورد ولی به امام حسین تیر نخورد ، صبح عاشورا وقتی تیر باران شروع شد و موقع نماز ابا عبدالله شد این با دستش تیرها را می گرفت و وقتی شمشیر به طرف امام حسین می آمد با قلب و سینه اش جلوی شمشیر می ایستاد ، عاشق امام حسین بود ، از اون کسانی است که از پشت سر امام حسین تکان نمی خورد ، روز عاشورا اجازه گرفت و آمد میدان شهید هم شد یک داداش دارد تو سپاه عمر سعد بود به نام علی ابن غرضه ، حیف از این اسم که روی این آدم بود . آمد ، فریاد زد: (( یا حسین ضللت أخی )) برادرم را گمراه کردی ، تو باعث شدی برادر من تو خون خودش بغلته و گمراه از دنیا بره . برداشت او این بود که راه امام حسین راه گمراهی است . ابا عبدالله فرمود : (( إن الله هدا أخاک )) خدا برادرت رو هدایت کرد (( و أضلک )) و گمراه تویی ، اما قبول نمی کند ، گفت یا حسین من قسم می خورم به خدا تا شما رو نکشم شمشیرم رو زمین نمی گذارم .یکی از اون کسانی که تن به تن با امام حسین وارد نبرد شده همین آدمه ، تا حمله کرد به طرف اباعبدالله ، نافع ابن حلال آن شخصیتی که یک شب قصه اش رو گفتم قبل از اینکه این بیاد مقابل ابا عبدالله نافع ضربه ای زد به گردنش و پرتابش کرد و او را به درک واصل کرد ، خوب دو تا داداش کشته شدند ، دو جنازه کنار هم یکی امربن غرضه و دیگری علی بن غرضه ، برادر هم هستند زیر یک سقف هم بزرگ شده اند و توی یک خانه هم زندگی کرده اند . کی این جا خیر و رفته و کی شر رو ؟ آیا خیر و شر را عمر سعد تعیین می کند ؟ او که اهل شراب است ، اهل معصیت است ، اهل همکاری با ظلم است . یا خیر و شر رو سیدا شباب اهل الجنه تعیین می کند ؟ 3- اما دسته سوم کسانی هستند که خیر را می شناسد ، میداند که نماز خوب است ، روزه خوب است و می داند دروغ بد است ، می داند نگاه به نامحرم بد است ، امر به معروف نمی خواد ، وارد است ، خودش می داند ، می آید و می گوید حاج آقا ناراحتم ، مبتلا به ربا شده ام ، مبتلا به نامحرم شده ام ، هم خیر را میداند و هم شر ؛ اما هنر اینجاست که آدم به خیر سبقت بگیرد و از شر دوری کند ، این دسته ی سوم می شود ، ما بحثمان روی این دسته ی سوم است . دسته ی چهارم هم که مهم است ولی اشاره می کنم ، گاهی میان دو خیر آدم می ماند که کدامشان را انتخاب کند ، مثلا اینجا هم نماز جماعت است و هم روضه ، هم این کار را که بکنم دل مادرم به دست می آید هم اگر آن کار را بکنم دل مادرم بدست می آید ، اینجا آدم عاقل باید خیر برتر را انتخاب کند . گاهی هم آدم بین دو تا شر گیر می افتد ، من به یکی از این دو تا مبتلا می شوم خواه یا ناخواه ، یا باید مثلا با ربا مشکل قرضم را حل کنم ، یا باید پول از کسی قرض کنم و با بد قولی چند ماه دیر تر پس بدهم ، خوب اینجا هر دو گناه است ، باید آدم توجه کند که بین دو تا شر کمتر را بگیرد و بین دو تا خیر بالاتر را بگیرد . آمد شخصی خدمت امام مجتبی مشکل مالی داشت ، آقا فرمود پول هست ، من می توانم بهت کمک کنم ، ولی شنیده ام در منطقه ی شما یه ناصبی است زد شیعه و اهل بیت است و علیه ما اهل بیت تبلیغ می کند ، و ما اهل بیت را ناسزا می گوید ، می خواهی یه چیزهایی به تو بیاموزم تا بروی و جواب او را بدهی و محکومش کنی ؟ این را می خواهی یا پول را ؟ این شخص بین دو کار خیر قرار گرفته است . یه فکری کرد و بعد گفت آقا اون اسدلال را به من یاد بدهید ، پول پیدا می شود البته آقا هر دو را به او داد ، فقط می خواست ببیند که او چند مرده حلاج است ؟ امیرالمومنین دو تا پیراهن خرید ، پنج درهم و سه درهم ، خوب انفاق هر کدام از اینها به اندازه ی قیمتش ثواب دارد قنبر آنجا ایستاده بود آقا فرمود قنبر این لباس پنج درهمی برای تو و این سه درهمی برای من ، از میان دوتا خیر ، آقا خیر برتر را انتخاب کرد . آمد خدمت رسول خدا ربیعه ، چند سال خدمتکار پیغمبر بود حضرت فرمود یه حاجت پیش ما مستجاب داری چه دنیایی و چه آخرتی ، هر چه می خواهی بگو ، این خدمتکار میان خیرها تفکر کرد و گفت یا رسول الله دعا کنید در بهشت همسایه ی شما باشم ، اینها می شود میان دو تا خیر . جعفربن ابی طالب بعد از چهارده سال از حبشه برگشت وقتی آمد رسول خدا رفت استقبالش ، خیلی خوشحال شد ، حالا می خواهد یک جایزه ای به او بدهد ، به او فرمود : جعفر چه می خواهی ؟ دام ، خانه ، پول ؟ یا می خواهی یک نمازی به تو یاد بدهم که اگر این نماز را بخوانی این ثوابش است و این امتیازش است و جعفر گفت که یا رسول الله نماز را به من یاد بدهید ، که نماز جعفر الآن هم معروف است راوی می گوید که وقتی ما علی ابن موسی را از مدینه به طرف ایران می آوردیم در طول مسیر نماز جعفر امام رضا ترک نشد نمازی که امام معصوم هم رویش عنایت دارد و امام صادق هم به آن سفارش کرده است . ببینید آقایان 1- گاهی آدم در تشخیص خیر و شر می ماند ؛ برود پیش کارشناس 2- گاهی خیر را شر و شر را خیر می بیند ؛ که این خطرناک است ، و قرآن می فرماید این پرخطر ترین صفت اخلاقی است . ما یک خاسر داریم و یک أخسر ، خاسر یعنی کسی که ضرر می کند ، و أخسر یعنی کسی که خیلی ضرر می کند . علامه طباطبایی می فرماید أخسر کسی است که تمام سرمایه اش را از دست می دهد . هیچی برایش نمی ماند . قرآن می فرماید این دسته دوم أخسرند نه خاسر .3- دسته ی سوم کسی که کار خیر را میداند ، شر را هم می داند اما تنبل است ، اینجا جای یسارعون است یعنی باید بدود دنبال خیر 4 – و دسته ی چهارم ؛ میان دو تا خیر خیر برتر را انتخاب کند و میان دو تا شر ، شر کمتر را انتخا کند . برادران ، جوانان عزیزان گرامی حالا بیایید من یک نتیجه ای بگیرم ، این کارهایی که انجام می دهید ببینید چه گونه بهتر و زیباتر می شود ، الآن نماز ، نماز جماعت خیرش بیشتر است یا فرادی ؟ خوب مسلما جماعت . نماز با آرامش ثوابش بیشتر است یا نماز با سرعت خواندن ؟ نماز با آرامش . یه آقایی در مسجد پیغمبر نمازمی خواند این را رفاعه نقل می کند ، رفاعه از اصحاب رسول خداست ، می گوید نماز می خواند ، تا نمازش تمام شد پیغمبر فرمود : بلند شو و یک بار دیگر بخوان . دوباره نماز خواند و دوباره پیامبر فرمود دوباره بخوان ، میگوید سه مرتبه رسول خدا به او فرمود نمازت را دوباره بخوان چرا که تند می خواند . پیش امام صادق حماد دو رکعت نماز خواند ، امام صادق ناراحت شدند و فرمود : (( ما أقبه بالرجل منکم )) چقدر زشت است برای بعضی از شما . شصت سال ، هفتاد سال از عمرتان می گذرد و دو رکعت نماز درست نمی توانید بخوانید . حتما کسی که پیش امام صادق نماز می خوانده است حواسش را هم جمع کرده است و حتما دقت هم داشته است ، بعد می گوید : گفتم آقا شما دو دکعت نماز بخوانید تا ما ببینیم که آقا دو رکعت نماز خواندند و گفتند اینگونه نماز بخوانید . جوان عزیز تویی که در کافی شاپ و مو و انتخاب همسر و هر چیزی دنبال بهترین آن هستی ، کل شهر را طرف می گردد و می گوید فلان مغازه پیتزایش بهتر است ، فلان مغازه در آن طرف شهر کبابش بهتر است ، اما کدام نماز بهتر است ؟ کدام دعا بهتر است ؟ رسول خدا فرمود : سارق ترین مردم کسی است که از نمازش می دزد . فرمود مثل نماز هایی که کامل نیست کمش می گذارند ، خوب ادا نمی کنند مثل زنی است که حامله شده و مثلا بیست روز ، یک ماه دیگه مانده تا بچه متولد شود ، کلی زحمت کشیده و کلی مواظبت کرده هفت ماه ، هشت ماه ، نزدیک نه ماه ، در این زمان بچه را سقت کند ، فرمود نه دیگه حامله است که امید داشته باشد . و نه دیگه بچه برایش است . فرمود این نماز مانند آن بچه برای آن مادر برای شما هم سقت شده است . در نماز و در دعا و در انفاق دنبال بهترینش باشید . برادران ، جوانان ، عزیزان بحث من امشب این است که خیر رو باید انتخاب کرد ، به کار خیر سرعت گرفت شتاب گرفت ، کار خیر رو دریافت نباید سستی کرد .
حدیث از خیر الکلام داریم ، از میان حرف هایی که داریم خیر الکلام چیست ؟ روایت میگوید - سبحان الله و الحمدالله ولا اله الا الله و الله اکبر – این خیر الکلام است و لذا حدیث داریم هر کس سلام نماز را داد و چند مرتبه این ذکر را گفت در روایت دارد خداوند ده برابر می کند ثواب آن نماز را ، درجه ی او را ده برابر بالا می برد این خیر الکلام است . oخیر البلاد - بهترین زمین ها کجاست ؟ تو روایت داریم چهار تا زمین مکه ، مدینه ، کوفه ، و در یک روایت داریم کربلا دارد و بیت المقدس هم دارد این خیر الاراضی بالاترین زمین ها .
خیر النساء – بالاترین زن ها در حریث دارد چهار زن اند : خدیجه کبری ، آسیه همسر فرعون ، حضرت صدیقه ی طاهره حضرت زهرا (س) است .
از آن طرف شر هم داریم ، مثلا شر الناس ، در حدیث دارد : (( من باء آخرته بالدنیا )) کسی که آخرتش رو به دنیا بفروشد شر الناس است . ((شر الناس من یضرب الناس ))
کسی که به مردم ظلم کند. ببینید جوان ها بگردید، تو رفیق خیر الأخوان حدیث داریم بهترین رفیق کسی است که تو را رها نکند و کمک کند . آمد شخصی خدمت پیغمبر گرامی اسلام گفت یا پیغمبر من می خوام خیرالناس باشم باید چه کنم ؟پیغمبر فرمود: ((خیر الناس من ینفع الناس )) بهترین مردم کسی است که به مردم خیر برساند .
آقایان ، جوان ها ، خانم ها در دوست خیر الأخوان ، در ذکر ، خیر الذکر و در ایام روز جمعه خیر الأیام است . در ماه ها 4 ماه داریم که خیر الشهور است . ماههای ذی حجه ، ذی القعده ، محرم ، و ماه رجب که ماه های حرام است تو بعضی ماه ها ماه رمضان داریم . تو هر چیزی دنبال بهترینش بگردید چطور تو انتخاب لباس دنبال لهترینش می گردی ؟ نمازتان ، دعایتان ، دین داری تان را هم به بهترین وجه اداره کنید تا بشید مصداق یسارعون فی الخیر .
خوب من در آخر عرایضم یک حدیث رو هم برایتان بخوانم تا این بحث کامل شود ، خیلی این حدیث جای تأمل دارد ، نبی مکرم اسلام فرمود 4 چیز به هر کس داده شود خیر دنیا و آخرت به او داده شده است : 1- قدرت ترک گناه 2- خوش اخلاقی ، جوان های عزیز بی احترامی به والدین عمرتان را کوتاه می کند ، برکت را از زندگی تان می گیرد مواظب باشید ، با والدین خوش اخلاق برخورد کنید ، با رفیق ، با همسایه ، با کاسب ، خوش اخلاقی خوبه ، اما با والدین فریضه است ، واجبه ، وظیفه است . چرا بعضی جوان ها داد سر پدر و مادر می زنند ؟ چرا تندی می کنند ؟ 3- حلم و بردباری ، جوان شانزده ، هفده ساله چه معنا دارد بگوید اعصابم خرد است مگه شما چه کار کردی ؟ 4- همسر صالح ، همسری که آدم را بر دنیا و آخرت کمک کند ، آخه بعضی زن ها مرد را هم به گناه می کشند ، مرد رو هم به بی نمازی می کشند . همسری و زوجی که کمک مرد باشه و او را بکشد به سمت دین داری ، خوب این چهار ویژگی که انشاءالله خداوند همه آنها را نسیب شما بگرداند .