پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در مهریَشتِ اوستا، پارهی ۳۶ میخوانیم که ایزد مهر، جنگ میافروزد و ردههای دشمن را از هم پاره میکند. شگفتانگیزتر از این را در بند ۳۷ از مهریَشتِ اوستا، به ترجمه مرحوم پورداود (پدر اوستاشناسی ایران) میخوانیم که آمده است: «اوست کسی که میتواند پریشانی و هراس به آنان (دشمنان) مستولی نماید. سرهای مردمانی که به مهر دروغ گویند، او از بدنها پرتاب کند. سرهای مردمانی که به مهر دروغ گویند، جدا شود».[۱] همین گفتار نیک، به ترجمهی دکتر دوستخواه: «او [ایزد مهر] است که میتواند دشمن را پریشان و هراسان کند. اوست که سرهای مهردروجان [پیمان شکنان] را از [تنهاشان] فروافگند. سرهای مهردُروجان [از تنهاشان] جدا شود».[۲] در ترجمهی جیمز دارمستتر James Darmesteter ، اوستاشناس فرانسوی آمده است:
[He can bring and does bring down upon them distress and fear; he throws down the heads of those who lie to Mithra, he takes off the heads of those who lie unto Mithra. [3
علاوه بر بریدنِ سر دشمنان، مواردی را نیز مییابیم که اوستا، دیگر رفتارهای نیکِ (؟!) ایزدان را به زرتشتیان تعلیم میدهند. از جمله کوبیدن سر دشمنان. برای مثال، در یسنای پنجاه و هفتم اوستا (مشهور به سروش یشت سرشب) آمده است که سروش پارسا به جهت اینکه سر دیوان را میکوبد و بر سرهایشان ضربه میزدند، سزاوار ستایش است.[۴] در خرده اوستا نیز آمده است که ایزد مهر با گرز بر سر دیوان می کوبد.[۵] و سرهایشان را له میکند. گرچه این کردارهای نیک، هیچگاه به نیکی بُریدن سر غیرزرتشتیان نیست! گذشته از این، در شاهنامهی فردوسی به وفور مشاهده میکنیم که اشَوَنانِ (مؤمنین) زرتشتی، در درگیریها و اختلافات، سر از بدن منتقدین و مخالفین جدا میکردند. به تعبیری رساتر، سربُریدن و گردنزدن یکی از مجازاتهای رایج در ایران باستان، و مصداق کردار نیک شمرده میشد.
زرتشتیان و باستانگرایان همواره دیگران را به خشونت متهم میکنند، در حالیکه اگر نگاهی به متن اوستا و یا متون تاریخی و ادبی بیندازیم، درمییابیم که زرتشتیان در تاریخ خود از خشنترین مکاتب عقیدتی بوده و هستند. از جملهی این موضوعات، بُریدنِ سر دشمنان است؛ که در اوستا به صراحت مصداقِ کردار نیک شمرده شده است.
پینوشت :
[۱]. یشتها، به ترجمه و شرح ابراهیم پورداود، انتشارات اساطیر، تهران ۱۳۷۷، ج ۱ ، ص ۴۴۳
[۲]. اوستا، ترجمه دکتر ج.دوستخواه، انتشارات مروارید، تهران ۱۳۹۱، ج ۱ ، ص ۳۶۲
[۳]. بنگرید به : MIHR YASHT (Hymn to Mithra), Translated by James Darmesteter (From Sacred Books of the East, American Edition, 1898.)
و نیز بنگرید به : James Darmesteter ,The Zend Avesta , From The Sacred Books of The East , Translated By Various Oriental Scholars , Oxford , At the Clarendon Press 1883 , VOL. XXIII , p.129
[۴]. اوستا، ترجمه دکتر ج.دوستخواه، انتشارات مروارید، تهران ۱۳۹۱، ج ۱ ، ص ۲۲۸ ؛ و نیز بنگرید به: یسنا، به ترجمه و شرح ابراهیم پورداود، انتشارات اساطیر، تهران ۱۳۸۷، ج ۲ ، ص ۶۵
[۵]. خرده اوستا، به ترجمه و شرح موبد اردشیر آذرگشسب، ترجمهی خورشید نیایش، تهران ۱۳۵۴، ص ۲۲