پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در انجیل متی حکایتی از تولد حضرت عیسی (علیه السلام) بیان شده است. بدین صورت که «عیسی در زمان سلطنت «هیرودیس »، در شهر «بیت لحم» یهودیه به دنیا آمد. در آن هنگام چند مجوسِ ستاره شناس از مشرق زمین به اورشلیم آمده، پرسیدند: «کجاست آن کودکی که باید پادشاه یهود گردد؟ ما ستاره او را در سرزمینهای دور دستِ شرق دیدهایم و آمدهایم تا او را بپرستیم. وقتی این مطلب به گوش هیرودیس پادشاه رسید، سخت پریشان شد. تمام مردم اورشلیم نیز از ماجرا آگاهی یافتند»[۱].
مدتی پیش برخی از رهبران مسیحی، در جهت تبلیغ دین خود، مجسمه ای از چند موبد زرتشتی-مجوسیان ستارهشناس- در کشور برزیل نصب کردند. همین امر موجب شد تا غرور ملیِ (؟!) موبدان زرتشتی و جریانات باستانگرا تحریک شده، از آن چه در کشور برزیل رخ داده، به عنوان افتخاری برای ایران زمین یاد کنند! تصویری از سه موبد زرتشتی (Natal-Reis-Magos) که به اورشلیم رفته بودند.
البته تردیدی نیست که موبدان زرتشتی در زمینه ستارهشناسی و مخصوصاً پیشگویی، تا حدی توانا بودند و پیشگویی دانشمندی چون بزرگمهر در عصر حکومت انوشیروان، درباره تولد محمد (صلی الله علیه و آله) به عنوان پیامبر آخرالزمان در متون کلاسیک تاریخی و حتی شاهنامه بیان شده است[۲]. اما نکاتی دربارهی مجسمهی آن سه موبد زرتشتی، قابل بیان است. نخست اینکه این طرح هنری، بیش از هر چیز تبلیغی برای جریان های مذهبی مسیحیت است، نه تقدیر و تشکر از زرتشتیان! بلکه این طرح هر چه باشد، به هیچ روی افتخاری برای زرتشتیان نیست. چه اینکه اگر موبدان زرتشتی ظهور این منجی (حضرت عیسی علیه السلام) را پیشگویی کردند، پس چرا به ایشان ایمان نیاوردند؟ موبدان زرتشتی نه تنها به عیسای مسیح (علیه السلام) ایمان نیاوردند، بلکه ایشان را به باد فحش و ناسزا گرفتهاند. نمونه ی فحاشیهای موبدان زرتشتی به حضرت عیسی (علیه السلام) را میتوان در کتاب پنجم دینکرت، فصل ۴، فقره ۳ مشاهده کرد، که در آنجا حضرت عیسی (علیه السلام) دروغگو و پیامبری اهریمنی خوانده شده است[۳].
البته این گونه توهینها تازگی ندارد و در متون دینی زرتشتی، حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) و دیگر انبیای الهی نیز پیامبرانی اهریمنی نامیده شدهاند[۴]. همچنین موبدان زرتشتی، عقائد ادیان ابراهیمی درباره یگانه بودنِ ذات خدا را همواره به باد انتقاد گرفتهاند[۵]. روشن است که عیسای مسیح (علیه السلام) نیز همواره معتقد به یکتا بودنِ ذات خدا بود. به راستی اگر موبدان زرتشتی، برای پرستیدن عیسای مسیح (علیه السلام) به اورشلیم رفته بودند و اگر تندیس موبدان در برزیل، افتخاری برای زرتشتیان است، پس چرا هیچگاه حاضر به پذیرش حقایق ادیان ابراهیمی نشدند؟؟
پینوشت:
[۱]. انجیل متی ۲ : ۱-۴ (باب دوم، آیه ۱-۴)
[۲]. بنگرید به مقاله «بشارت اوستا و متون پهلوی درباره اسلام»
[۳]. کتاب پنجم دینکرت، ترجمه و پژوهش ژاله آموزگار و احمد تفضلی، تهران: انتشارات معین، ۱۳۸۶. ص ۳۶
[۴]. بنگرید به مقاله «توهینها و فحاشیهای موبدان زرتشتی به پیامبران ادیان ابراهیمی»
[۵]. آذرفرنبغ پسر فرخزاد و آذرباد پسر امید، کتاب سوم دینکرت، دفتر دوم، پژوهش فریدون فضیلت، تهران: انتشارات مهرآیین، ۱۳۸۴. فصل ۱۱۹، ۱۲۶، ۱۵۰
و نیز بنگرید به مقاله «نفی توحید ذاتی در دین زرتشتی»