پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ موبدان زرتشتی در گذر تاریخ اصرار داشته اند که بگویند، زرتشت در راه آرمانهای خود به قتل رسید. در حقیقت تلاش رهبران زرتشتیگری این بود که از زرتشت یک «شهید» بسازند. در حالی که زرتشتِ پاک -با این پیشفرض که پیامبر بوده باشد- نیازی به افسانهبافی و فضیلتتراشی ندارد.
مدتی پس از اینکه کیگشتاسپ به زرتشت گروید، زرتشت از او خواست تا عهدنامهای که با خیونان (تورانیان) دارند تا زیرپا بگذارد. گشتاسپ نیز تحت تأثیر سخنان زرتشت چنین کرد. این رخداد سبب وقوع جنگهایی خونین میان دو سرزمین شد که صدهاه هزار و بنا بر قول موبدان زرتشتی، میلیونها کشته برجای گذاشت.[۱] در مکتوبات موبدان زرتشتی میخوانیم که زرتشت در ۷۷ سالگی (در حالی که ۴۷ سال از آغاز رسالتش میگذشت) در روز ۱۱ دیماه یا ۱۱ اردیبهشتماه، توسط شخصی به نام تورِبرادروُریش کشته شد.[۲]
داستانی که برای کشته شدنِ زرتشت نقل شده است، بسیار جالب است. گشتاسپ در ابتدا به هیچ روی حاضر نبود که به زرتشت ایمان آورد، چندین بار هم اطرافیان مانع از گرویدن گشتاسپشاه به زرتشت شدند. بر اساس روایات پهلوی، به خواست اهورامزدا چند تن از ایزدان به خانهی گشتاسپ رفتند و او را تهدید کردند که اگر ایمان نیاوری، کرکسها را امر خواهیم کرد که گوشتت را بخورند و استخوانت را بر زمین بیندازند. گشتاسپ باز هم ایمان نیاورد. پس اهورامزدا ایزد نریوسنگ را فرستاد تا به گشتاسپ، بنگ خوراند، پس گشتاسپ در حال مستی جایگاه و ارزش دین زرتشتی را دید و حاضر شد که ایمان بیاورد. پس حیوانات و آتشها از شنیدن خبر ایمانِ گشتاسپ شاد شدند. گشتاسپ هم زرتشت را به عنوان موبدِ موبدان گماشت. سالها پس از اینکه زرتشت پیام خود را بیان کرد، شخصی از تورانیان به صورت گرگی درآمد و زرتشت را کشت و خودش نیز همانجا کشته شد.[۳] این داستان به روشنی جلوهای افسانهای و بیشتر به یک تخیل شبیه است. به هر روی، برخی از پژوهشگران معتقدند که سرنوشت زرتشت این چنین بود و وی در حالی که در آتشکده بلخ به عبادت مشغول بود، توسط یک تورانی کشته شد.[۴]
وقتی در تاریخ و متون پژوهشی بیشتر مطالعه میکنیم، درمییابیم که در کنار این داستان تخیّلی، دیدگاهی دیگر نیز درباره چگونگی مرگ زرتشت، بیان شده است و آن مردنِ، به مرگ طبیعی است.[۴] مری بویس (Mary Boyce)، ایرانشناس نامدار و استاد مطالعات ایرانی دانشگاه لندن، که بیش از ۶۰ سال از عمر خود را صرف پژوهش پیرامون دین و جامعه زرتشتی نمود، در جدیدترین اصلاحیهای که بر کتاب پژوهشی خود وارد کرد، به صراحت اعلام نمود که داستانِ به قتل رسیدن زرتشت، جعلی و ساختگی است که البته با حسنِ نیتِ (موبدان)، ساخته شد.[۵] گذشته از موارد فوق، اصل اختلاف در این امر، خود دلیلی بر عدم استحکام متون و سنّت زرتشتی است.
پینوشت:
[۱]. بنگرید به «جنایات اشَوَنان زرتشتی در تازش به ترکستان» و «نقد و بررسی یادگار زریران».
[۲]. ژاله آموزگار و احمد تفضّلی، اسطوره زندگی زردشت، تهران: نشر چشمه، ۱۳۸۶. ص ۴۱-۴۵ و ۱۱۲ و ۱۴۳.
[۳]. ژاله آموزگار و احمد تفضّلی، همان، ص ۱۴۹.
[۴]. ابراهیم پورداود، گاتها کهنترین بخش اوستا، تهران: انتشارات اساطیر، ۱۳۷۸. ص ۴۹-۵۳
سرپرسى سايكس، تاريخ ايران، ترجمه سيد محمد تقى فخر داعى گيلانى، تهران: نشر افسون، ۱۳۸۰. ج ۱، ص ۱۳۷
[۴]. سرپرسى سايكس، همان، ج ۱، ص ۱۳۷
[۵]. مری بویس، زرتشتیان، باورها و آداب دینی آنها، ترجمه ع.بهرامی، تهران: انتشارات ققنوس، ۱۳۹۱ (ویراست دوم)، ص ۲۰.