وندیداد یکی از اصلی ترین بخشهای اوستا است که همواره پژوهشگران برای درک عقائد و باورهای دین زرتشتی بدان مراجعه می کردند .
یان ریپکا می گوید : « ویدودات ( وندیداد ) شامل بسیارى جزئیات تاریخى و فرهنگى است که به وسیله آن مى توان زندگى جامعه مزدیسنا و اخلاق و اعتقادات و خرافات غالبا شگفت آن را عمیقا بررسى کرد. » [ ۱ ]
گرانتوسکی میگوید : « منبع اصلى بررسى وضع ایران باستان اوستاست . » ایشان می افزایند : « آنچه از اوستاى باستانى حفظ شده به بخش هاى مهمى تقسیم گردیده است. مهمترین آنها یسنا (قربانى، دعا ) ، یشتها (نیایش و سرودهاى خدائى ) ، وندیداد ( قانون ضد دیوها ) است. » [ ۲ ]
استاد پورداود از بزرگترین اوستا پژوهان تاریخ ایران درباره ی وندیداد میگوید : « وندیداد که الحال جزوی از اوستا است ، بنا به دینکرد نسک نوزدهم اوستای ساسانیان بود . بنا به شرحی که دینکرد از وندیداد می دهد این نسک تماماً به ما رسیده است » ایشان می افزاید : « آن قسمتی از اوستا که مخصوصاً مقدس شمرده می شد و در جـــزو ادعیه و نماز و ستایش بود و محل احتیاج روزانه مردم بود و موبدان ، محفــــوظ تر ماند تا از قسمت هایی که کمتـــر طرف احتیاج بوده است.» [ ۳ ]
سرپرسی سایکس در کتاب « تاریخ ایران » می گوید که کتاب وندیداد یگانه قسمتی از اوستا است که به صورت کامل باقی مانده است . « قسمتهاى موجوده اوستا فقط شامل يك كتاب تمام از كتب اوستا مى باشد و آن موسوم به ونديداد ، بطور اصح ويدوات يا شريعت بر ضد ديوان است . » [ ۴ ]
شادروان حسن پیرنیا ( از بزرگترین پژوهشگران عرصه تاریخ ایران ) در کتاب « تاریخ ایران باستان » می نویسد : وندیداد کتابی است که چیزی از آن مفقود نشده است . [ ۵ ] این نشان می دهد پیشوایان دین زرتشتی ؛ هیربدان و موبدان ، همان کسانی که گاتها و ... را به عصر حاضر رساندند برای وندیداد ارزشی فوق العاده و قداستی فراوان قائل بودند که آن را کامل به عصر حاضر رساندند . وندیداد به صورت کلی گفتگوهای میان اهورامزدا و زرتشت است که نوشته ی موبدان است . که از دو کانال به عصر کنونی رسید . یک ، از طریق رهبران زرتشتی ( هیربدان ، موبدان و ... ) که نگارش این متنها در اختیار آنان بود . و در ثانی به صورت شفاهی ( و سینه به سینه ) . و این دو کانال دقیقاً همان دو کانالی است که گاتها و ... امروز به دست ما رسیده است و هرگونه زیر سؤال بردن وندیداد ، مستقیماً به گاتها و دیگر بخشهای اوستا ، از لحاظ سند و اعتبار آسیب می رساند .
تأیید ماهیت وندیداد توسط گاتها
در گاتها بسیاری موارد از دستورالعمل ها و قوانین جزئی به صورت کلی و گذرا اسم برده شده است . برای مثال در گاتها ، هات ۳۴ بند ۱۲ : « ای مزدا ؛ داد تو چیست ؟ خواستار چیستی ؟ کدامین ستایش و کدامین نیایش را سزاوار می شناسی ؟ » ترجمه ی دکتر دوستخواه . و در متن گزارش دکتر آبتین ساسان فر آمده است که بارتولومه و کانگا و دیگر محققین و پژوهشگران در ترجمه ی عبارت « razare » که در متن گاتها آمده است از کلماتی همچون اصول ، ضوابط ، فرمان ، دستور ، دستورالعمل و ... استفاده کردند . [ ۶ ] درحالیکه ما در متن گاتها از ضوابط یا دستورالعمل ها و ... ( مخصوصاً در زمینه ی عملی : یا همان کردار ) اثری خاص و قابل ملاحظه نمی بینیم . و تنها بخش اوستا که به بیان این دستورالعمل ها و ضوابط ( آن هم از سوی اهورامزدا ) می پردازد همان بخش وندیداد است . و البته ده ها بار دیگر در متن گاتها به صرت گذرا از قوانین جزئی و کیفی سخن به میان آمده ، اشاراتی شده است که نشان میدهد دین زرتشتی شریعت عملی داشته است و امروزه نیز از این شریعت فقط نسک ِ وندیداد مانده است . در متن یسنا نیز به صراحت داد دیو ستیز ( داتام وی دئو ) یا همان " ویدیودات " مورد ستایش قرار گرفته است . نگاه کنید به یسنا ، هات ۷۱ بند ۵ . امروزه نیز زرتشتیان هندوستان ( پارسیان ) برای وندیداد ارزشی فراوان قائل اند و حتی زرتشتیان ایران نیز تا دهه های گذشته به بسیاری از آموزه های داتیک اوستا ( که مهم ترین آنها وندیداد است ) به صورت نسبی پایبند بوده اند . دیگر دلیل بر ارزش و اعتبار وندیداد در دین زرتشتی ، گواهی ِ بزرگترین پیشوایان و احیاگران دین زرتشتی بر اعتبار و حتی حجیّت وندیداد است . آنچنانکه در زمان بازنویسی اوستا در عصر ساسانیان ، بزرگانی چون موبد تنسر و آذربد مهراسپندان و ... ( که در تألیف و مکتوب نمودن اوستا نقشی اساسی داشتند ) بند بند وندیداد اوستا را سخنان اهورامزدا و زرتشت معرفی نمودند . و این امر تا امروز همچنان در متن وندیداد اوستا به روشنی موجود و قابل رؤیت است .
-------------------
پی نوشت ها :
[ ۱ ] یان ریپکا ؛ تاریخ ادبیات ایران از دوران باتان تا قاجاریه ، مترجم : عیسی شهابی ؛ انتشارات علمى و فرهنگى ، تهران ، چاپ اول ، صفحه ۳۰
[ ۲ ] ادوین گرانتوسکى ، تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز ، ترجمه: کیخسرو کشاورزى ، انتشارات پویش ، تهران ، چاپ اول ، صفحه ۶۳ – ۶۴
[ ۳ ] ابراهیم پورداود ؛ گاتها کهن ترین بخش اوستا ، انتشارات اساطیر ، تهران ، چاپ اول ، صفحه ۷۵
[ ۴ ] سرپرسى سایکس ، تاریخ ایران ، ترجمه سید محمد تقى فخر داعى گیلانى ، انتشارات افسون ، تهران ، چاپ هفتم ، جلد ۱ صفحه ۱۳۸
[ ۵ ] حسن پیرنیا ؛ تاریخ ایران باستان ، ناشر: دنیاى کتاب ، تهران ، چاپ اول ، جلد ۴ صفحه ۲۸۸۵
[ ۶ ] آبتین ساسان فر ؛ گاتها سروده های آسمانی زرتشت ، انتشارات بهجت ، تهران ، چاپ اول ، صفحه ۴۹۸