جایگاه آتش در دین زرتشتی
آنچه در این نوشتار میآید، پاسخی به این پرسش است که آتش در دین زرتشتی چه جایگاهی دارد؟ آیا تنها یک قبله است؟ یا جایگاهی بس فراتر از این دارد؟ برای یافتن پاسخ، نگاهی به اوستا و متون پهلوی میاندازیم.
در اوستا، سرآغاز یسنا میخوانیم: «خشنودی تو را ای آذر پسر اهورامزدا، ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین.» [۱] نکته ی قابل توجه این است که به گفتهی موبد جهانگیر اوشیدری، رئیس سابق انجمن موبدان تهران، آذر همان آتش است.[۲] همچنین در یسنا ۱ : ۱۲ ؛ یسنا ۳ : ۱۴ ؛ یسنا ۱۶ : ۴ ؛ یسنا ۱۷ : ۱۱ آمده است که آتش، پسر اهورامزدا است.[۳] این مسئله در اوستا، نسکِ وندیداد ۱۸ : ۱۸، نَسکِ ویسپَرَد ۱۶ : ۱ نیز تکرار شده است.[۴] موبد اردشیر آذرگشسب نیز می فرماید که بنا بر آموزه های دین زرتشتی، آتش پسر اهورامزدا شمرده می شود.[۵]
در یسنا ۱ : ۴ میخوانیم: «نوید ستایش می دهم. ستایش یه جای می آورم اردیبهشت و آذر اهورامزدا را.» [۶] در یسنا ۱۳ : ۲ آذرِ اهورامزدا، یاور و پاداش بخش خوانده میشود.[۷] در یسنا ۳۶ : ۱-۳ از آتش حاجت خواسته می شود و سپس گفته میشود: «ای آذر! تویی مایه ی خوشی مزدااهوره ؛ چونان سپندمینو. تویی مایهی شادکامی او با کارآمدترین نامی که تو راست.» [۸] در هفتن یشتِ خرده اوستا (هپتنگ هایتی) می خوانیم: «ای آذر اهورامزدا به کمک ما برس، ما با بی ریا ترین نماز به تو روی میآوریم و از تو کمک میخواهیم.» [۹] و حتی آمده است: «ای آتش، ای مظهر اهورامزدا تو نشانی از آن روح قدوس هستی.» [۱۰] در خرده اوستا فصلی به نام «آتش نیایش» وجود دارد. که در آن آمده است: «نماز به تو ای آتش، ای بزرگترین آفریده ی اهورامزدا و سزاوار ستایش.» در این نیایش بارها و بارها به آتش، نماز و نیایش تقدیم میشود. و این یعنی آتش به معنیِ واقعی پرستیده میشود. در ادامه چنین میخوانیم: «ای آذر عزیز اهورامزدا ! پیوسته افروخته باش در این خانه، روشن باش در این خانه، فروزان باش در این خانه تا دیر زمان، تا رستاخیز بزرگ و نیک، بده من به من ای آذر عزیز اهورامزدا، رامش آسوده، روزی آسوده، زندگی آسوده، رامش فراوان، روزی فراوان، پارسایی کامل، فرزندانی برومند و...» و در ادامه از آتش، کامروایی و سعادتِ پایدار و بهشت خواسته میشود.[۱۱] در ادامه میخوانیم: «به تو ای آذر عزیز اهورامزدا، به تو برای نورت نماز میبرم.» موبد آذرگشسب نیز به عنوان توضیح در پایان این بند مینویسند که ما در مقابل آتش سجده میکنیم.[۱۲] در خرده اوستا، آتش بهرام نیایش، بند بیستم به صراحت آمده است که آتش مهترین ایزد است و او را پرستش میکنیم: «ای آذر اهورامزدا؛ ای مهترین ایزد خوب کنش، تو را نماز میگذارم.» [۱۳] در ویسپرد ۱۶ : ۱ نیز آمده است که (ما زرتشتیان) آتش را پرستش میکنیم. در ویسپرد ۱۹ : ۲ آمده است آتش میتواند به انسان مال و ثروت ببخشد.[۱۴] ناگفته نماند که ویسپرد یکی از مهم ترین بخش های اوستا است. علاوه بر این، موارد بسیاری در متن اوستا وجود دارد که اهدای هیزم به آتش، موجب آمرزش گناهان میشود. و در اندرز دستوران به بهدینان که یکی از متون مهم پهلوی است به صراحت از «آتش نیایش کردن» سخن به میان آورده است.[۱۵] در گاه هاون نیز که یکی از نیایش های خرده اوستا است، میخوانیم: «تو را ای آذر اشو، سردار اشویی و عزیز اهورامزدا میستاییم.» [۱۶] در ابتدای نیایشِ گاه رفتون نیز، ستایش و نیایش و تقدیم آتش میگردد.[۱۷]
آنچه گفته شد، نشانگر این است که آتش در نگاه دین زرتشتی، صاحب اراده و مظهر اهورامزدا است، یعنی به عنوان پسر اهورامزدا و تمثیل وی پرستش میشود، نیایش شده و نماز گزارده میشود. بسیار فراتر از یک قبله... چه اینکه قبله تنها جهت و سوی پرستش است نه صاحب اراده، و نه مظهر خداوند. هیچ کس قبله را پرستش نمیکند. هیچ کس قبله را نیایش نمیکند. بلکه تنها خداوند است که پرستش میشود.
نکته ی جالب توجه این است که گرچه زرتشتیان برای چهار آخشیج (عنصر) آتش و باد و خاک و آب ارزش قائل اند اما در این میان چون آتش را به عنوان پسر و مظهر اهورامزدا پرستش میکنند، حتی نفسشان نیز نباید به آتش برسد. چون موجب آلودگیِ معبودشان میشود. به همین علت هنگام نزدیک شدن به آتش، از روبند (پنام) استفاده میکنند.[۱۸]
شگفت انگیز آن است که این منطق زرتشتی، ریشه در گاتها دارد. در ابتدای آتش نیایش (که یکی از نمازهای مهم دین زرتشتی است)، بخشهایی از گاتها (هات ۳۳ : ۱۲-۱۵) خوانده می شود.[۱۹] بدین صورت: «ای اهورا، ای مزدا، ستایشم را به نیکی پاداش ده و به یاری اشا مرا نیروی پارسایی بخش و در پرتو خرد پاک مرا با عشق و مهر بیارای.»[۲۰] گرچه این ترجمه از موبد رستم شهزادی تا حد زیادی غیرعلمی و تحریف شده است، اما روشن است که موبدان در مقابل آتش میایستادند و این عبارات را به زبان میآورند. همین گفتار در ترجمه موبد فیروز آذرگشسب نیز آمده است: «ای اهورا، ای خدای هستی بخش، خودت را بر من آشکار ساز و در پرتو ایمان و فداکاری به من نیروی معنوی بخش. ای خداوند خرد به یاری پاکترین روح خود، پرستشم را با نیکویی ها پاداش ده. به یاری راستی و پاکی مرا از نیروی بسیار برخوردار ساز...»[۲۱] توجه داشته باشیم که این نیایش در ابتدای آتش نیایش، رو به آتش، و با نگاه به آن خوانده میشود. چون آتش پسر، مظهر و هم جنس اهورامزدا است. در هات ۴۳ : ۹ گاتها (ترجمه پروفسور شوشتری) آمده است: «یقیناً تو را ایزد میشناسم ای مزدااهوره، چون به وسیله ی وهومن، نیکی به من در آمد، از او پرسیدم: به که میخواهی که من نماز برم (و نیایش کنم)؟ از آنگاه به آتش پاک تو من نماز میبرم و از همه برتر من تا میتوانم اشا را گرامی خواهم داشت.» روشن است که به آتش نماز برده می شود، پرستش میشود.[۲۲] علاوه بر اینکه بنا بر متن گاتها، آتش دستیار اهورامزدا (شریک خدا در افعال) محسوب میگردد.[۲۳] لذا بنا بر متن گاتها، آتش میتواند به اشَوَنان خرمی ببخشد و دشمنان را عذاب و رنج دهد. یعنی از آتش حاجت خواسته میشود.[۲۴] علاوه بر پرستش آتش، در هات ۴۳ : ۹ (ترجمه پروفسور پرودز شروو) آمده است که به آتش فدیه تقدیم میشود. همچنین بنا بر هات ۴۳ : ۹ گاتها، (ترجمه اول پورداود) سراینده ی گاتها به اهورامزدا میگوید: «تا مدتی که آتش تو زبانه کشد و من در مقابل آن ستایش کنان فدیه آورم پیرو اشا خواهم بود.»[۲۵] و بنا بر هات ۳۱ : ۱۹ دادگاه نهایی جهان در محضر آتش (آذر فروزان) برقرار خواهد شد.[۲۶]
آرتور کریستین سن در کتاب «ایران در زمان ساسانیان» به نقل از نيبرگ مینویسد که در تقويم زردشتيان، گفتار نويسندگان سريانى و ارمنى تأیید شده است، كه زروان و هرمزد و خورشيد (مهر يا ميثرا) و آتش (آذر) را خدايان اعظم عهد ساسانى معرفی کردهاند.[۲۷] همچنین منابع تاریخی مناظرهی میان يكى از مغان با گيورگيس (Giwargis) مسیحی را ثبت کردهاند که در آن موبد زرتشتی میگوید: «ما به هيچ وجه آتش را خدا نمىدانيم، بلكه به وسيله آن، خدا را مى ستاييم، چنانكه شما به وسيله خاج او را عبادت مى كنيد.» گيورگيس، كه خود از مرتدان ايرانى (و نام واقعی او مهران گشنسب) بود، در پاسخ چند عبارت از اوستا را خواند، كه در آنها آتش را چون خدايى نيايش كرده اند. آن مغ پريشان شد و براى اينكه مغلوب به شمار نيايد گفت: «ما آتش را مىپرستيم از اين رو، كه با اوهرمزد از يك طبيعت است.» گيورگيس پرسيد: «آيا هر چه در اوهرمزد هست در آتش هم موجود است؟» مغ جواب داد: «بلى.» گيورگيس گفت: «آتش نجاسات و مدفوع اسب و هرچه را بيابد میسوزاند، پس اوهرمزد هم، كه از همان طبيعت است، اين چيزها را ميسوزاند؟» چون سخن بدينجا رسيد، مغ بيچاره از جواب عاجز ماند.[۲۸] گیورگیس در ابتدا زرتشتی و نام واقعیاش مهرانگشنسب بود که بعدها مسیحی شد و در آن مناظره بر موبد زرتشتی پیروز، و اثبات کرد که زرتشتیان آتش را همچون خدا پرستش میکنند.[۲۹]
همهی این امور در حالی است که پس از ورود اسلام به ایران، اوستای ساسانی توسط موبدان شدیداً مورد تحریف واقع شد.[۳۰] وگرنه ممکن بود بسیار مواردی دیگر نیز بیابیم که مؤیّد مدعای ما باشد.
پی نوشت :
[۱]. اوستا، ترجمه دکتر ج.دوستخواه، انتشارات مروارید، تهران ۱۳۹۱، ج ۱ ، ص ۹۱ ؛ و نیز بنگرید به:
Yasna , Translated by L. H. Mills , from Sacred Books of the East, American Edition 1898
[۲]. شادروان موبد جهانگیر اوشیدری، دانشنامه ی مزدیسنا، نشر مرکز، تهران، چاپ پنجم ۱۳۸۹، ص ۶۰
[۳]. اوستا، ترجمه دکتر ج.دوستخواه، انتشارات مروارید، تهران ۱۳۹۱، ج ۱ ، ص ۹۸ - ۱۰۹ - ۱۶۶ - ۱۶۹ و ... ؛ و نیز بنگرید به:
Yasna , Translated by L. H. Mills , from Sacred Books of the East, American Edition 1898
[۴]. اوستا، ترجمه دکتر ج.دوستخواه، انتشارات مروارید، تهران ۱۳۹۱، ج ۲ ، ص ۵۵۷ - ۸۴۹ و ...
وندیداد اوستا، پژوهش جیمز دارمستتر، ترجمه موسی جوان، نشار دنیای کتاب، تهران ۱۳۸۴، ص ۲۴۸
و نیز بنگرید به:Visperad , Translated by L. H. Mills , From Sacred Books of the East , American Edition 1898
Vendidad , Translated by James Darmesteter, from Sacred Books of the East, American edition, volume 3, New York, 1898
[۵]. خرده اوستا، ترجمه موبد اردشیر آذرگشسب، تهران ۱۳۵۴، ص ۳۲
[۶]. اوستا، ترجمه دکتر ج.دوستخواه، انتشارات مروارید، تهران ۱۳۹۱، ج ۱ ، ص ۹۶ ؛ نیز بنگرید به:
Yasna , Translated by L. H. Mills , from Sacred Books of the East, American Edition 1898
[۷]. همان ، ج ۱ ، ص ۱۵۸ ؛ نیز بنگرید به Ibid , yasna 13 : 2
[۸]. همان ، ج ۱ ، ص ۲۰۱ ؛ نیز بنگرید به Ibid , yasna 36 : 1-3
[۹]. خرده اوستا، ترجمه موبد اردشیر آذرگشسب، تهران ۱۳۵۴، ص ۶۴
[۱۰]. همان ، ص ۶۴
[۱۱]. همان ، ص ۱۰۳- ۱۰۵
[۱۲]. همان ، ص ۱۰۷
[۱۳]. اوستا، ترجمه دکتر ج.دوستخواه، انتشارات مروارید، تهران ۱۳۹۱، ج ۲ ، ص ۶۰۷
[۱۴]. اوستا، ترجمه دکتر ج.دوستخواه، انتشارات مروارید، تهران ۱۳۹۱، ج ۲ ، ۵۶۴
[۱۵]. جاماسب جی دستور منوچهر جی جاماسب آسانا، متون پهلوی، ترجمه سعید عریان، کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران ۱۳۷۱، ص ۱۵۸ ؛ و نیز بنگرید به:
Pahlavi texts , jamasp ji dastur minochehr ji jamasp asana , bombay 1913 , pp 121 – 127
[۱۶]. خرده اوستا، ترجمه موبد اردشیر آذرگشسب، تهران ۱۳۵۴، ص ۳۲
[۱۷]. همان ، ص ۳۳
[۱۸]. شادروان موبد جهانگیر اوشیدری، دانشنامه ی مزدیسنا، نشر مرکز، تهران، چاپ پنجم ۱۳۸۹، ص ۲۰۲
[۱۹]. گاتها، شرح و ترجمه پروفسور عباس شوشتری مهرین، انتشارات فروهر، تهران ۱۳۷۹، ص ۹۶
[۲۰]. گاتها، ترجمه موبد رستم شهزادی، هات ۳۳ : ۱۲
[۲۱]. گاتها، ترجمه موبد فیروز آذرگشسب، انتشارات فروهر، تهران ۱۳۷۹، ص ۵۵
[۲۲]. گاتها، شرح و ترجمه پروفسور عباس شوشتری مهرین، انتشارات فروهر، تهران ۱۳۷۹، ص ۱۱۹
[۲۳]. گاتها کهن ترین بخش اوستا، ترجمه ابراهیم پورداود، انتشارات فروهر، تهران ۱۳۸۴، هات ۳۱ : ۳ ، ص ۱۴۹ و نیز بنگرید :
Gatha , translate by Christian Bartholomae , 31 : 3
[۲۴]. گاتها کهن ترین بخش اوستا، ترجمه ابراهیم پورداود، انتشارات فروهر، تهران ۱۳۸۴، هات ۳۴ : ۴، ص ۱۷۷ ؛ نیز بنگرید به :
Gatha , translate by Christian Bartholomae , 34 : 4
[۲۵]. همان ، ص ۱۹۳
[۲۶]. همان ، ص ۴۶۸
[۲۷]. آرتور كرستين سن، ايران در زمان ساسانيان، ترجمه: رشيد ياسمى، ناشر: دنياى كتاب، تهران ۱۳۶۸، ص ۲۳۲
[۲۸]. همان ، ص ۵۶۸
[۲۹]. عبدالحسین زرینکوب، دو قرن سکوت، تهران: انتشارات سخن، ۱۳۸۱. ص ۲۷۵-۲۷۶
[۳۰]. نگاه کنید به مقاله «رهبران زرتشتی و تحریف عمدی اوستا»