عقل زن و ماهیت او در نگاه دين زرتشتی
زنان و دختران به دلیل برخورداری از روحیهی احساسی و سرشار از عاطفه، معمولاً در مسیر تفکر منطقی با آسیبهایی مواجه میشوند. این آسیبها و موانع در هر فرهنگ و اندیشهای به گونهای نمود یافته است. این صفات در زنان، نه تنها عیبی بر آنان نیست، بلکه لازمهی حیات جامعهی بشری است. چه اینکه این صفات در وجود بانوان، مبنا و اساس مهر مادری و موجب تعالی انسان در مسیر تکامل است. چه اینکه از دامن زن، مرد به معراج میرود.[۱] متأسفانه دین زرتشتی با نادیده گرفتن تمامی این اصول، نه تنها عقل زن را ناقص معرفی کرده است، بلکه پا را فراتر از این گذاشته و آنان را بیعقل و حتی موجوداتی اهریمنی و خبیث معرفی نموده است. اکنون تبیین گفتار:
نشانههای بیارزشی زنان و دختران را به وفور میتوان در منابع دینی زرتشتی و تاریخی مشاهده کرد. از جمله در اندرزنامه آذرباد مارسپندان (که از بزرگترین موبدان تاریخ دین زرتشتی است) چنین آمده است که راز خود را نباید به زنان گفت.[۲] و به تعبیری هرگز نبايد راز خود را به زنان گفت و با احمقان بحث كرد.[۳] حتی در پندنامه انوشیروان آمده است خود را اسير زنان نكنيد، خود را از مکر آنان ایمن ندانید و از مرگ دختران و زنان اندوهگین نشوید.[۴] گرچه برخی مفاد این پند و اندرز را به اردشیر بابکان (سرسلسلهی ساسانی که خود یک موبد زرتشتی بود) نسبت داده اند. آنجا که در شاهنامه آمده است: «دگر بشكنى گردن آز را، نگويى بپيش زنان راز را» [۵] اسفندیار (مؤمن و مروّج دین زرتشتی که زرتشتیان در نیایشهای خود در خردهاوستا همچنان او را میستایند) در اندرز خود به بهمن چنین میگوید که «بدو گفت كز مردم سرفراز، نزيبد كه با زن نشيند براز» [۶] و حتی گوش دادن به سخنان زنان را کاری ناپسند و «کردار زشت» می داند: «كه پيش زنان راز هرگز مگوى، چو گويى سخن بازيابى بكوى * مكن هيچ كارى بفرمان زن، كه هرگز نبينى زنى راى زن»[۷] در منابع دینی زرتشتی، زنان به صراحت بیخرد نامیده شدند. آنچنانکه در متن پهلوی «اندرز پیشینیان» آمده است: «زنان را خِرَد نیست. خدای را انباز نیست.» همان گونه که در شریک نداشتن خدا، شک و تردیدی نیست، در بیخردی زنان نیز شکی نیست! [۸]
اهریمنی بودن زن در نگاه دین زرتشتی:
در نگاه مزدیسنا، زنان نه تنها بیخرد، بلکه موجوداتی اهریمنی و خبیث هم شمرده میگردند. مثلاً نیروی اهریمنیِ دُروج (که در نقطهی مقابل پاکی قرار دارد) مادینه (یعنی مؤنث) است. وندیدادِ اوستا، فرگرد ۱۸ بند ۳۱ و ...، به روشنی میگوید که نیرویِ اهریمنیِ دُروج ، از جنس مادینه (مؤنث) است.[۹] حتی در یشتهای اوستا، یشت ۵ (آبان یشت)، بند ۹۲ آمده است:
Of this libation of mine let no foe drink, no man fever-sick, no liar, no coward, no jealous one, no woman, no faithful one who does not sing the Gathas, no leper to be confined.
«از این زَور (نوشیدنی مقدس) من، دشمن، بیمار تبدار، دروغگو، زن، پیس جداکرده تن، [نا]پارسایی که گاهان نمی سراید، و ... نباید بنوشند.» [۱۰] روشن است که زنان در کنار دشمنانِ (اهریمنی) و دروغگویان و بیماران و... حق نوشیدنِ نوشیدنی مقدس را ندارند. در مهر یشتِ اوستا، بند ۱۲۰ نیز آمده است که مردان زرتشتی میتوانند از نوشیدنیِ مقدس بنوشند، اما برای بانوان این حق را قائل نشده است.[۱۱] در یسنای اوستا، هات ۵۷ بند ۳۴ آمده است: «خانمانی را میستایم که در آن سروشِ اشَوَن را گرامی داشته و اشَوَن مرد [مردِ پاک]، سرآمد در اندیشه نیک، سرآمد در گفتار نیک و سرآمد در کردار نیک را به خوبی پذیرفته باشند.» [۱۲] روشن است که مردانِ پاک، در نیکاندیشی سرآمد خانمان شناخته شده؛ ستوده شدند. شگفتانگیز این است که ریشهی این باورها از آنجایی ناشی میشود که در دین زرتشتی، زن موجودی خبیث و اهریمنی محسوب میشود. به زبانی گویاتر، در نگاه دین زرتشتی، زن از نژاد یک دیو خبیث اهریمنی آفریده شده است! و اهورامزدا هیچگاه به آفریدن زن راضی نبود و تنها از سر ناچاری او را به عنوان بستر پیدایش مردان پذیرفت. در بندهشن (از معتبرترین متون عقیدتی زرتشتی) چنین میخوانیم: «هرمزد، هنگامی که زن را آفرید، گفت که تو را نیز آفریدم (در حالی) که تو را سردۀ پتیاره از جَهی است.» [۱۳] سردهی پتیاره یعنی نژادِ زشت و خبیث، و جَهی نیز نام یک دیو اهریمنی (یا دختر اهریمن) است.[۱۴] در ادامه آمده است: «از من تو را یاری است، زیرا مرد از تو زاده شود ، (با این وجود) مرا نیز که هرمزدم [اهورامزدا هستم]، بیازاری، اما اگر مخلوقکی را می یافتم که مرد را از او کنم، آنگاه هرگز تو را نمی آفریدم، که تو را آن سردۀ پتیاره از جهی است.» [۱۵] آنچه که در این متن زرتشتی و متون مشابه، به روشنی دیده می شود این است که آفرینشِ زن، بنیادی اهریمنی داشته و زن از نسل اهریمن است.دومین نکته ای که در این متن جلوهگری می نماید این است که اهورامزدا اذعان میدارد که زن، او را آزار میدهد. سوم اینکه هرمزد اعلام میدارد که اگر میتوانست چیز دیگری را برای بوجود آوردن مردان بیافریند هرگز زن را نمی آفرید ، و ایجاد زن از روی ناچاری در یافتن بستری برای بوجود آوردن مردان است. در متن پهلوی «چیده اندرز پوریوتکیشان» آمده است که پتیارهها مخلوق اهریمن اند.[۱۶] از همين روي در دين زرتشتي پسران برتري ويژهاي بر دختران دارند. آنچنانكه اين آيين به زشتترين صورت دختران را تحقير كرده است. [۱۷]
پی نوشت :
[۱]. سخن امام خمینی
[۲]. جاماسپ جی دستور منوچهر جی جاماسپ آسانا، متون پهلوی، ترجمه سعید عریان، کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران ۱۳۷۱، ص ۱۰۰
[۳]. مرتضى راوندى، تاريخ اجتماعى ايران، انتشارات نگاه، تهران ۱۳۸۲، ج ۱ ، ص ۷۵۵
[۴]. مرتضی راوندی، همان، ج ۶ ، ص ۹۳
[۵]. شاهنامهی حکیم ابوالقاسم فردوسی، بر اساس نسخهی چاپ مسکو، ناشر : مؤسسه نور تهران، ص ۸۸۷ ؛ بيت ۳۲۲۰۰
[۶]. همان، ص ۷۲۵
[۷]. همان، ص ۷۱۳ بیت ۲۵۹۱۶ – ۲۵۹۱۸
[۸]. جاماسپ جی دستور منوچهر جی جاماسپ آسانا، همان، ص ۸۵
[۹]. اوستا، ترجمه و پژوهش دکتر ج.دوستخواه، انتشارات مروارید، تهران ۱۳۹۱، ج ۲ ، ص ۸۵۲
[۱۰]. اوستا، ترجمه و پژوهش دکتر ج.دوستخواه، انتشارات مروارید، تهران ۱۳۹۱، ج ۱ ، ص ۳۱۴ ؛ و نیز بنگرید به :
James Darmesteter ,The Zend Avesta , From The Sacred Books of The East , Translated By Various Oriental Scholars , Oxford , At the Clarendon Press 1883 , VOL. XXIII , pp 75
[۱۱]. اوستا، ترجمه و پژوهش دکتر ج.دوستخواه، انتشارات مروارید، تهران ۱۳۹۱، ج ۱ ، ص ۳۸۲ ؛ و نیز بنگرید به :
James Darmesteter ,The Zend Avesta , From The Sacred Books of The East , Translated By Various Oriental Scholars , Oxford , At the Clarendon Press 1883 , VOL. XXIII , pp 151
[۱۲]. اوستا، ترجمه و پژوهش دکتر ج.دوستخواه، انتشارات مروارید، تهران ۱۳۹۱، ج ۱ ، ص ۲۲۸
[۱۳]. فرنبغ دادگی، بُندَهِشن، ترجمه مهرداد بهار، انتشارات توس، تهران ۱۳۸۰، بخش نهم درباره چگونگی زنان، ص ۸۳
[۱۴]. اوستا، ترجمه و پژوهش دکتر ج.دوستخواه، انتشارات مروارید، تهران ۱۳۹۱، ج ۲ ، ص ۹۶۸-۹۶۹
[۱۵]. فرنبغ دادگی، همان، ص ۸۳
[۱۶]. جاماسپ جی دستور منوچهر جی جاماسپ آسانا، همان، ص ۹۱