شنبه 3 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

 

 
 
 
در بحث حشر اين آيه مباكه از سورة تكوير «و إذا الوحوش حشرت» يعني حالت حشر وحوش محشور مي­شوند يعني گرگها، سگها و همه محشور مي­شوند اين حشر براي چيست؟ حشر يعني چه؟
 
مفسرين شيعه و سني در اينکه معناي حشر وحوش چيست دچار تحير و اختلافند؟ از يك طرف محاسبه براي انسان است و براي حيوان نيست و از طرف ديگر بطور صريح قرآن مي­فرمايد: حيوانات وحشي هم محشور مي­شوند. اما اين محشور شدن يعني چه؟ يك حديثي وجود دارد كه اهل سنت از پيامبر اكرم (ص) نقل كرده­اند ـ و خيلي هم از نظر سند تمام نيست ـ كه فرمودند: اينها هم محشور مي­شوند. ابوهريره از رسول اكرم (ص) نقل مي­كند كه در قيامت «لتأذن الحقوق إلي أهلها» كه اذن داده مي­شود به همة صاحبان حق كه حق خودشان را احقاق كنند نه اينكه خدا محاسبه كند يعني هر كس به كسي ظلم كرده دامن او را مي­گيرد و اذن داده مي­شود كه حق خود را بگيرد. «حتي يعاد لشأن الجماع في الشاة القرناع» حتي دو گوسفندي كه يكي شاخ دارد و ديگري ندارد آنكه شاخ دارد به آنكه شاخ ندارد زده در كنار هم قرار مي­گيرند تا آنكه شاخ ندارد به آنكه دارد مي­زند.
 
مرحوم علامه طباطبايي (ره) در كتاب «الميزان» در ذيل آية «و إذا الوحوش حشرت» مي­­نويسد چيزي كه قابل اين باشد كه ما بتوانيم آية شريفه را معنا كنيم در دست ما نيست بعد ايشان مي آيند سراغ قرآن و آية ديگري را نقل مي­كنند و مي­فرمايند اين حشر است، حشر حيوانات، اما اينکه چگونه و چرا علامه مي­نيسند: نمي­دانيم. اين حرف خوبي است زيرا ما خيلي چيزها را نمي­دانيم. چطور از قبر سؤال مي­كنند، اين را هم نمي­دانيم كه كي فارغ مي­شويم از حساب؟ چقدر حساب خواهيم شد؟ اينها را نمي­دانيم ما طبيعت را هنوز نشناخته­ايم چه رسد به ماوراي طبيعت.
 
به هر حال ما بايد به آن چيزي كه گفته شده ايمان داشته باشيم و انسان باور داشته باشد به كتاب و ايمان داشته باشد اگر انسان آبروي كسي را برد حتماً روز قيامت بازخواست خواهد شد.
 
«علمت نفس ما قدمت» نفس يعني انسان، انسان مي­داند چه كار كرده، انسان و عقل محاسبه مي­شود و نه حيوان ، بحث راجع به تقاص است، بحث راجع به اين است كه اين حيوان به اين حيوان ظلم كرده، اقتضاي طبيعت او اين بوده حال اين كه اقتضاي طبيعتش بوده خداوند چه مي­كند و چه مي­گويد؟ در اينجا واقعاً ما نمي­دانيم كه چه خواهد شد.
 
بعضي از مفسرين صدر اول اسلام مثل قتاده خيلي محكم قصاص را معنا كرده و به اين حديث هم تكيه كرده­اند ما نمي­دانيم ولي اين نكته را مي­فهميم كه «إذا الوحوش حشرت» يعني مسأله قيامت آنچنان وحشت­آور است و چنان عدل خداوند حاكم است كه اگر حيواني ظلم كرده در روز قيامت دامن او را مي­گيرد.
 
شايد بشود كه «إذا الوحوش حشرت» را اينطور معنا كرد كه حشر بر حسب لغت يعني جمع ؛ يعني تمام حيوانات جمع مي­شوند يعني آنچنان محشر رعب­آور است كه حتي حيوانها هم جمع مي­شوند و مي­ترسند يعني گرگ و ميش كنار هم هستند. «حُشِرَت» يعني در كنار هم هستند ولي از وحشت متعرض هم نمي­شوند در سورة مباركة حج «إذا زلزلة الساعة شيء عظيم»( حج:1.) زلزلة قيامت خيلي عظيم و هولناك است به طوري ­كه «تذهل كل مرضعة عما ارضعت»(حج:2.) وقتي قيامت به پا مي­شود آنچنان صحنة وحشتناك است كه زني كه بچه­اش را شير مي­دهد بچه­اش را رها مي­كند. اين حالت محشر درس است.
 
در ماه مبارك رمضان بايد از خداوند بخواهيم كه به ما ايمان عطا كند. اين كلمات و تفاسير جنبة فنّي و علمي دارد ولي اصل ايمان است. اگر انسان ايمان داشته باشد به قيامت و اينكه هيچ چيز در اين دنيا گم و فراموش نمي­شود در اين صورت حشر و قيامت سلامت خواهد بود.
 
 
 
جابر بن يزيد از امام باقر (ع) نقل مي­كند: وقتي كه حضرت امير المؤمنين (ع) در حال احتضار و وصيت بودند به فرزندان فرمودند:
 
«يا بنيّ عاشروا النّاس عشرة ان غبتم حنّوا إليكم و إن فقدتم بكوا عليكم يا بني انّ القلوب جندٌ مجنّدة تتلاحظ بالمودّة و تتناجي بها و كذلك هي في البغض فإذا أحسنتم من احدٍٍ في قلبكم شيئاً فاحذروه»(1)
 
طوري با مردم زندگي كنيد كه اگر به مسافرت رفتيد وقت آمدن خيلي خوشحال شوند و در نبود شما دلتنگ شوند ، و اگر سفر رفتيد و نبوديد مشتاق ديدن شما باشند و اگر فوت كرديد براي شما گريه كنند. بر عکس برخي افراد که روابطشان طوري است كه انسان مي­گويد هر چه من اين را نبينم خوشحالترم.
 
بعد به يك نكته مهم اشاره مي­فرمايند و بحث با اهميتي مي­كنند فرمودند: دلها مثل يك سپاه و لشگر مي­ماند كه با هم هستند «تتلاحظ بالمودّة و تتناجي بها» اين دلها با مودّت با هم هستند و با هم هم­سرّ مي­باشند.
 
«و كذلك هي في البغض» در بغض با هم همينطور.
 
نكته مهم اين است كه اگر كسي را نگاه مي­كنيد دوست داريد با او صحبت كنيد و خيري از او به شما نرسيده مي­فرمايد اميد به او داشته باشيد. يك نفر را نگاه مي­كنيد با اينكه از او بدي نديديد ولي به او علاقه­اي نداريد و دوستش نداريد البته اين شامل زيبايي­هاي ظاهري نمي­شود با او رفاقت نكنيد.
 
اين يك ريشه­اي دارد كه «إن ارواح جنودٌ مجنده» دلهاي بعضي با هم مرتبط است ولي دلها آن ارتباط را ندارد
 
وقتي حضرت امير المؤمنين (ع) در بستر افتاده بودند فرمودند كه به ما وصيت كنيد و متكايي پشت سر حضرت گذاشتند.
 
اسبق بن نباته مي­گويد: ما با عده­اي آمديم خدمت حضرت نگاه كرديم كه يك پارچة زردي بسته شده به فرق مبارك حضرت علي (ع) و آنقدر هم رنگ چـهره زرد شده كـه ما تشخيص نمي­داديم كه آن پارچه زردتر است يا صورت حضرت. بعد مشغول صحبت شدند:
 
 ايها الناس، هر كس به آن چيزي كه بايد برسد مي­رسد (به مرگ مي­رسد و نمي­توان از آن فرار كرد). و اجل حركت انسان است به مرگ اگر از مرگ هم بخواهد فرار كند همان لحظه­اي كه فرار مي­كند به سوي مرگ مي­رود.
 
اما وصيت امام به شما اين است كه شما چنين باشيد كه «حمل كل امروءٍ منكم مجهودة» تمام عمل انسان بار انسان است يعني تمام كوشش و كار انسان همه بار آدم است و بر دوش اوست. شما از من عبرت بگيريد من ديروز با شما بودم از حضور من دشمن مي­لرزيد امّا امروز ديگر نمي­توانم از جاي خود برخيزم و زير بغل مرا مي­گيرند «اليوم عبرة لكم و غداً مفارقكم» فردا هم در ميان شما نيستم. فردا به دنبال جنازة من حركت خواهيد كرد «خلا ساكناً» ساكن و بي­حركت و ساكت هستم و صحبتي نمي­توانم بكنم «ليعظكم قلوبي و سكون اطرافي» تمام بدنم ساكن است و پلك و مژه­ها نمي­زند و«فإنه أوعظ لكم في الناطق البليغ» اين قيافه و حالت من است كه خود اين موعظه بهتر از اين است كه من شما را موعظه كنم.
 
بعد از مدتي امام طلب شير مي­كنند بعد آن را ميل مي­كنند و حضرت به اين مضمون مي­فرمايد كه من همة شير را خوردم و چيزي از آن را باقي نگذاشتم چون حضرت هميشه مقداري از غذاي خود را نگه مي­داشتند و آن را براي يتيم و اسير باقي مي­گذاشتند و فرمودند اين آخرين قوط من از دنياست.
 
 
 
1.مجموعة ورام، ج2، ص75؛ و بحارالانوار، ج42، باب 127، ص 253، كيفية شهادة
 
 

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group