موضوع :محشر صحنه عرضه انسان به خداوند
هفت موطن در قيامت داريم که موطن اول آن محشر است . محشر صحنة عرضه انسان به خداوند است. كسانيكه وارد محشر ميشوند افراد مختلفي هستند بعضي وارد بهشت ميشوند و بعضي به راحتي وارد جهنم ميشوند و بعضي ديگر زنداني ميشوند و در زندان اگر مشكلات حل شود وارد بهشت ميشوند.
آيههاي مباركة سورة فاطر در اين باب چنين ميفرمايد:
«ثُمَ أوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اِصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وً مِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْراتِ بَاِذْنِ اللهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِير. جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَا يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ اَسَاوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤلُؤاً وَ لبَاسُهُمْ فِيهَا حَرير. قَالُوا الْحَمْدُ لله الّذي اذهب عنّا الحزن انّ ربّنا لغفور شكور»(1)
اين آيات راجع به امت اسلام است. ميفرمايد امت اسلام سه گروه هستند:
1ـ سابقين بالخيرات هستند كه اوليا هستند مثل امام و ولي خدا.
2ـ سعي ميكنند گناه نكنند و تزكيه ميكنند و «سابق بالخيرات» هستند.
3ـ دور خود ميچرخند. يك ثواب ميكنند يك گناه. يك غيبت يك كار خير اينها «ظالم لنفسه» هستند.
اين سه دسته را ملاحظه ميفرماييد كه اكثر اين احاديث اين است كه من چكيدهاي را كه صحيحتر است ميگويم. «ثُمَ أوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اِصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا»
«ما قرآن را ارث داديم به كساني كه برگزيديم از امت خودمان كه امت محمد (ص) هستند. حال اين امت پيامبر بر اين تفسيري كه عرض ميكنم سه دسته هستند «ظالم لنفسه» عدهاي هستند كه ظلم ميكنند به خودشان در کتاب در معاني الاخبار روايت از امام صادق (ع) است كه با سند ذكر شده که حضرت در جواب سوال از معناي آية شريفه ميفرما يند :
« ... فقال (ع) : الظالم يحوم حوم نفسه و المقتصد يحوم حوم قلبه و السابق يحوم حوم ربه عزّ و جلّ»(2)
«الظالم لنفسه يحوم حوم نفسه» يعني دور خودش ميچرخد. مؤمن است. نمازخوان است ولي يك گناه ميكند و يك ثواب ميكند همينطور دور خودش ميچرخد؛ مثلش حکايت مجنون است: روزي مجنون ميخواست به خانة ليلي برود. مجنون سوار شتر شد و شتر بچهاي داشت و بچه شتر را در طويله گذاشت و بعد با شتر به خانة ليلي رفت وقتي كه ميرفت اين شتر برميگشت به طرف طويله و مجنون هم در فكر عشق ليلي بود و نميفهميد كه اين شتر برگشت. دوباره او را به طرف خانه ليلي ميبرد ولي دوباره شتر به سمت طويله برميگشت.
همچو مجنوناند و چون ناقهاش يقين ميكشد آن پيش و اين واپس به كين
ميل مجنون پيش آن ليلي روان ميل ناقه پس پي كره دوان
يك دم ار مجنون ز خود غافل بدي ناقه گرديدي و واپس آمدي ...
گاهي خود مجنون ميچرخيد و گاهي شتر ميچرخيد. بالاخره از صبح تا شب و شب تا صبح رفت آخرش جاي اولش بود.
فهم كردي زو كه غافل گشت و دنگ رو سپس كردي به كره بيدرنگ
چون به خود باز آمدي ديدي ز جا كاو سپس رفته ست بس فرسنگها
در سه روزه ره بدين احوالها ماند مجنون در تردد سالها(3)
اين بيان حال همان افرادي است که با تعبير «ظالم لنفسه» آمده است و حضرت صادق (ع) نيز آنرا اين چنين بيان ميكند که دور خودش ميچرخد. انسان هفتاد سال عمر كند اما در همة طول عمرش دور خودش ميچرخد بدون اينکه کارنامه و پروندهاي بارور داشته باشد. تعبير ديگر را ابي الدرداء از پيغمبر اكرم (ص) نقل كرده که فرمود: «الظالم لنفسه يحبس»(4) آن كسي كه نسبت به خود ظالم است محبوس است و به هيچ نقطهاي نميرسد.
حال آن دو دستة ديگر: «المقتصد يحوم حوم قلبه» قرآن كريم ميفرمايد: « وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ...» و امام صادق (ع) اين چنين توضيح ميفرمايند که : انسان مقتصد دور خودش نميچرخد بلکه دور قلب و دور دلش ميچرخد. «يحوم حوم نفسه» نفس جاده است و انسان مقتصد در مسير دل و فطرت خودش حرکت ميکند. يك بار انسان ميگويد كه چطور رضاي نفس خود را بدست آورم و يك بار ميگويد چكار كنم كه خودم را درست كنم اين «مقتصد» است.
اما گروه سوم: «السابق يحوم حوم ربّه عزّ و جلّ»(5) اين گروه افراديند كه مسابقه در خيرات دارند و در مسير تکامل پرواز ميکنند و هيچ معطلي ندارند و به محض ورود به بهشت و برزخ در شرايط عالي قرار ميگيرند. « ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِير»(6) و بعد ميفرمايد: «جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَا يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ اَسَاوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤلُؤاً وَ لبَاسُهُمْ فِيهَا حَرير...»(7)
آنهايي كه «ظالم لنفسه» هستند گرچه بالاخره وارد بهشت ميشوند اما بعد از زندانرفتنها و سختي کشيدنها. آنهايي كه مقتصد هستند نيز وارد بهشت ميشوند اما آنهايي كه سابق بالخيرات وارد بهشتي ميشوند که بسيار عالي است: «جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَا» تمام آن تزئين شده است و ديوارها و زمين حور و غلمان هم تزئين هستند. وقتي وارد شدند «لبَاسُهُمْ فِيهَا حَرير...»
لباسهايشان نرم و از جنس حرير است. وقتي به خودشان نظر ميكنند ميگويند: «الْحَمْدُ لله الّذي أذهب عنّا الحزن انّ ربّنا لغفور شكور»(8) حمد خدا را كه حزن را از دل ما برداشت و آنها ميگويند حمد خدا را كه زندان و گرفتاري را از دل ما برداشت. ولي بعضي روايات هستند كه بعضيها كه گناهكارند آنقدر در زندان ميمانند كه «حتي أدخل اجوافهم الحزن» يعني آن وقت كه وارد شدند آن حزن آنچنان ميماند كه حزن و غم تمام باطن و وجودشان را پر كند. در حديث پيامبر (ص) که ابي الدرداء نقل کرد حضرت (ص) در ادامه ميفرمايد: «... و ظالم لنفسه يحبس في يوم مقداره خمسون ألف سنة حتي يدخل الحزن في جوفه ثم يرحمه فيدخله الجنة فقال رسول الله (ص) : الحمدلله الّذي اذهب عنّا الحزن الّذي أدخل أجوافهم في طول المحشر انّ ربّنا لغفورٌ شكورٌ قال شكر لهم العمل القليل و غفر لهم الذّنوب العظام»(9)
... و کسي که به خود ظلم مينمايد به مقدار يک روز که طولش پنجاه هزار سال است حبس ميشود تا آنکه حزن در قلبش وارد شود ، آنگاه مورد رحمت قرار ميگيرد و سپس وارد بهشت ميشود و سپس رسول الله (ص) فرمود:
«الْحَمْدُ لله الّذي اذهب عنّا الحزن انّ ربّنا لغفور شكور»(10)
ان شاء الله كه خداوند به ما توفيق دهد كه بدون زندان و گرفتاري وارد بهشتش شويم.
[1] . سورة فاطر: 32 ـ 34
2. معانيالأخبار:104 /ح1 (باب معني الظالم لنفسه ... )
3. مثنويمعنوي، دفتر چهارم:623 (حکايت چاليش عقل با نفس همچون تنازع مجنون با ناقه ... )
4. بحارالأنوار:7/ 199 (باب 8- أحوال المتقين و المجرمين) و تفسيرفراتالكوفي: 349 (و من سورة فاطر ...)
5. معاني الاخبار، ص 104، باب معني الظالم لنفسه.
6. فاطر: 32
7. فاطر: 33
8. فاطر: 34
9. بحارالانوار، ج7، ص 199.
10. فاطر: 34.
11. كافي، ج3، ص 149.