حسـرت خوردن و ناراحـتی به سبـب قصور در اجرای فرامین الهی و ناسـپاسیهای مردم، از عوامل اصلی حـزن مـمدوح است که توضیح خواهیم داد.
از آن چه بیان کردیم روشن شد که منظور از حزن مذموم، غمهای مادّی و ترسهای دنیایی است والاّ اولیای خدا وجودشان از غم و خوف مالامال است.
ـ امام صادق(علیه السّلام) میفرماید:
مؤمن صبح و شبش را به اندوه میگذراند و جز این به صلاح او نیست.[1]
ـ همان حضرت(علیه السّلام) میفرمایند:
حزن و اندوه همواره با عارفان است به سبب کثرت واردات غیبی بر دلهایشان و افتخار بسیارشان بر بودن در زیر پوشش کبریاء...
اگر اندوه لحظه ای از دلهای عارفان کنار رود، دست به استغاثه برمیدارند و اگر در دلهای دیگران نهاده شود، آنرا خوش ندارند.[2]
ـ امام باقر(علیه السّلام) به جابر جُعفی فرمودند:
ای جابر! من غمگینم و دلم مشغول است.
عرض کردم: اندوه و دل مشغولی شما چیست؟
فرمود: ای جابر! هر کس دین ناب و زلال خداوند به دلش راه یابد، او را از هر چه غیر اوست، بازمیدارد.[3]
ـ داوود در مناجات خود به خداوند عرض کرد:
الهی! فرمان دادی که صورت و بدنم و پاهایم را با آب بشویم، دلم را با چه بشویم؟
خدای متعال فرمود:
بالهُمومِ والغُمومِ
با غمها و اندوهها.[4]
ـ پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند:
ما عُبِدَاللهُ عزّوجلّ علی مِثلِ طُولِ الحُزنِ
خدای عزّوجلّ با چیزی همانند اندوه طولانی، عبادت نشده است.[5]
ـ امام سجاد(علیه السّلام) میفرمایند:
اِنّ اللهَ یُحِبُّ کُلَّ قَلبٍ حَزینٍ
بدرستی که خداوند قلبهای حزین را دوست دارد.[6]
نتیجه ی این اندوه، چیست؟
ـ الامام علیٌ(علیه السّلام):
کَم مِن حَزینٍ وَفَدَ بِهِ حُزنهُ عَلی سُرورِالأبَدِ
چه بسا اندوهگینی که غمش، او را به شادمانی همیشگی بکشاند.[7]
ـ و همان حضرت(علیه السّلام) میفرماید:
هر که در دنیا بر نفس خویش اندوه بسیار خورد، خداوند او را در روز قیامت شادمان گرداند و در سرای ماندگاری جایش دهد.[8]
1- میزان الحکمه، ج3، ص1156
2- همان مدرک ص1157
3- همان مدرک
4- بحارالانوار، ج73، ص157
5- مکارم الاخلاق، ج2، ص367، و میزان الحکمه، ج3، ص1157
6- اصول کافی، ج2، ص99
7- غررالحکم، 6964
8- غررالحکم، 9027