آیة اللّه مصباح یزدی
اشاره
آنچه پیش رو دارید گزیده ای از سخنان حضرت آیة اللّه مصباح یزدی (دامت برکاته) در دفتر مقام معظم رهبری است که در تاریخ 25/6/86 ایراد فرموده اند.
* * *
برای اینکه انسان انگیزه قوی ای برای توبه پیدا کند، باید از یک طرف درباره زیانهای گناه فکر کند و از طرف دیگر، بداند همه این خسارتها و زیانها با «توبه» جبران می شود و در این میان، عقل انسان اقتضا می کند که فرصت را غنیمت شمارد و زودتر اقدام نماید؛ اما گاهی انسان با اینکه علم به ضرر چیزی دارد، باز اراده ترک آن را پیدا نمی کند.
یک دسته از عواملی که موجب این امر می شود، یک سلسله وسوسه های شیطانی است که موجب ایجاد شبهه ها و تسویلهایی برای انسان می شود و نمی گذارد که دانسته های اثرگذار باشد. عامل دیگر، ضعف اراده است که سبب سستی انسان می شود.
در این جلسه به اندازه ای که خدای متعال توفیق بدهد به شبهاتی که موجب وسوسه شیطان می شود، اشاره می گردد و همچنین راه های جبران ضعف اراده نیز بیان می شود.
به لذتش می ارزد!
یکی از شبهاتی که باعث می شود علم و یقینی که آدمی برای ضرر دارد کارایی نداشته باشد، این است که آنچه در انسان قبل از اینکه رشد و تکامل انسانی پیدا کند، بیشتر تأثیر دارد، حسّیّات است؛ از اینرو، اگر یک نفع آنی و یک نفع بزرگ تری امّا با فاصله، برایمان میسّر باشد، لذت آنی را ترجیح می دهیم. این اصل، طبیعت آدمی زاد است و تا تکامل عقلانی و تربیت دینی صحیح پیدا نکند، کم و بیش تحت تأثیر این عامل باقی می ماند؛ ولی گاهی شیطان علاوه بر این طبیعت انسانی، شبهاتی را هم به انسان القاء می کند. برای مثال می گوید: کارگر برای چند دقیقه استراحت، از صبح تا شب زحمت می کشد، عرق می ریزد و دردها را تحمل می کند؛ پس چون آن استراحت در مقابل آن زحمتهای طولانی می ارزد، این لذّت گناه هم در مقابل عذابهای آن، ارزش دارد. این وسوسه شیطان است. ایمان انسان ضعیف است که نمی داند آن زیان بی نهایتی که بر گناه مترتب می شود، چه نسبتی با این لذّت محدود دارد.
باید گفت: بعد از تلاشهای روزانه، لذّتی که از غذا خوردن می برید چقدر است؟ آیا بیشتر از نیم ساعت است؟ چطور حاضرید هشت ساعت زحمت بکشید تا نیم ساعت لذّت ببرید؛ ولی حاضر نیستید سختی گذشت از لذّت مادّی را به خاطر یک لذّت طولانی تحمّل کنید؟ آن هم لذّتی که با لذّتهای دنیوی قابل مقایسه نیست. برای علاج این شبهه، انسان باید درباره اهمیت نعمتهای اخروی و شدّت عذابهای اخروی بیشتر مطالعه کند و ببیند آیا لذّتها و عذابهای دنیا و آخرت با هم قابل مقایسه هستند؟!
خدا عادل است
شیطان از راه دیگری نیز وارد می شود. او می گوید: خدا عادل است. خداوند برای لذّتی که در مدت نیم ساعت استفاده کردم، هزاران سال که عذاب نمی کند! این که عدالت نیست! حتی نیم ساعت لذّت بردن با یک روز عذاب کشیدن قابل تحمّل است؛ امّا این را نمی شود باور کرد که به خاطر یک لذّت آنی، خدا سالها و شاید بی نهایت، انسان را عذاب کند.
پاسخ این شبهه را در مسائل عقلی، کلامی و فلسفی گفته اند. فرض کنید: انسان خرمنی را که تمام سال برای آن زحمت کشیده است، با یک کبریت آتش بزند و سپس به کبریت بگوید: من یک لحظه تو را روشن کردم، توهم باید یک خوشه گندم یا یک دسته از این خوشه ها را در آتش بسوزانی! آثاری که بر گناه مترتب می شود، آثاری است که بر عمل خود ما مترتب می شود. همچنین فرض کنید که انسان در یک لحظه، به چشم خود چاقو بزند. برای این عمل مثلاً یک دقیقه وقت صرف می کند؛ امّا برای همیشه نابینا می شود. آن نابینایی همیشگی، بر اثر عملی است که خود انسان انجام می دهد. گناه هم نسبت به آثاری که بر آن مترتب می شود، چنین رابطه ای دارد.
خداوند در برابر یک عمل کوچک، بی نهایت ثواب می دهد؛ اما وقتی هم انسان خرمن اعمال خویش را آتش بزند، همه اش می سوزد. مسئول این سوختن، خودِ انسان است که کبریت می زند. ظلمی از طرف خدا نیست. خدا به انسان چشم سالم عطا کرده، چاقو هم داده است. به او هم گفته نزن، نابینا می شوی! تأکید هم می کند؛ ولی او گوش نمی دهد. به هر حال این هم یک شبهه شیطانی است. انسان وقتی لذّت گناه و شیرینی آن را چشید، با این بهانه ها حاضر نیست گناه را ترک کند.
حتی گاهی محبت اهل بیت علیهم السلام و اعتقاد به خداوند مورد سوء استفاده واقع می شود و وسیله ای برای وسوسه شیطان را فراهم می کند. شیطان به انسان می گوید: نگران نباش! تو اکنون لذّت ببر! بعد با یک روز عاشورا و یک روضه، مشکل حل خواهد شد. امام حسین علیه السلام شفاعت می کند و همه گناهانت آمرزیده می شود؛ اما اینکه شفاعت چیست، چه شرایطی دارد و شامل چه کسانی می شود، بحث مفصلی دارد که به اجمال به آن می پردازیم.
شفاعت اهل بیت علیهم السلام ، برزخ یا قیامت؟
در بسیاری از روایات اهل بیت علیهم السلام آمده است که کسانی که مرتکب بعضی از گناهان گردند، از شفاعت ما محروم می شوند. به علاوه ائمه اطهار علیهم السلام فرموده اند که برای عالم برزختان، خودتان باید فکر کنید، شفاعتها برای روز قیامت است. عمده روایات شفاعت که در باب شفاعت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله ، ائمه اطهار علیهم السلام و شفاعت حضرت زهرا علیهاالسلام موجود است، برای روز قیامت است؛ اما آیا می دانید که از وقت مرگ تا قیامت چقدر فاصله هست و در این مدّت، انسان ممکن است چه عذابهایی تحمّل کند؟! در روایات آمده کسی که به زیارت حضرت امام رضا علیه السلام برود، آن حضرت شب اوّل قبر به بازدیدش می آیند؛ اما همان لحظه ای که ایشان برای بازدید می آیند، لذّت دارد؛ ولی معلوم نیست نتیجه اش تا چه وقت ادامه داشته باشد.
به هر حال، آثار گناهی که یک عمر انسان مرتکب شده، با یک چیز ساده ای محو نمی شود. این گونه نیست که خدای متعال جنایات یک عمر کسی را با یک قطره اشک چشمی از بین ببرد. گفته اند: عمر سعد هم روز عاشورا گریه کرد. معاویه هم بعد از شهادت امیر المؤمنین علیه السلام برای ایشان گریه کرد. مگر هر گریه ای اثر می کند؟ همه این ثوابهایی که در روایات، زیارتها و عزاداریها آمده، همه اش صحیح است؛ امّا باید شرایطش رعایت شود. وقتی شرایط مصرف دارو رعایت نشود، هر چه از خواص درمانی آن بگویند سودی ندارد. گریه کردن برای حضرت سید الشهداء علیه السلام می تواند نتایجی داشته باشد؛ اما به شرطها و شروطها. این طور نیست که فاسق ترین و شقی ترین افراد با گریه بر حضرت سید الشهداء علیه السلام ، آمرزیده شوند. وگر نه، آفرینش عالم به شوخی شبیه تر می شود.
آری، نباید در آثار عظیم داشتن ولایت اهل بیت علیهم السلام و محبّت آنها شک کرد؛ اما شرط آن را نیز باید در نظر داشت. حدیث معروف و معتبری از حضرت رضا علیه السلام نقل شده است که فرمود: «کَلِمَةُ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی اَمِنَ مِنْ عَذابِی؛ کسی که وارد حصن «لا اله الاّ اللّه» بشود دیگر هیچ عذابی به او نمی رسد و کاملاً ایمن از عذاب خواهد بود.» اما سپس فرمود: «بِشَرْطِها (بِشُروطِها) وَأَنَا مِنْ شُرُوطِها.» کلمه «لا اله الاّ اللّه» می تواند انسان را از عذاب نجات دهد؛ اما شرط دارد. یکی از شروطش هم ولایت ائمه علیهم السلام است. این حصن، انسان را محافظت می کند؛ اما به شرط اینکه آن حصن را سوراخ نکنی و شرایطش را رعایت کنی. آب آتش را خاموش می کند؛ اما به شرط اینکه آن آب خودش روی آتش آن قدر نماند که بخار بشود و دیگر خاصیت خاموش کردنش را از دست بدهد.
راه علاج شبهات
به هر حال، این موارد از شبهاتی است که باعث می شود کسانی بر گناه جری شوند و توبه نکنند. راه حل آن هم این است که انسان پاسخ اینها را بیاموزد تا بتواند شبهه های شیطانی را دفع کند. بهترین راه برای علاج این شبهات شیطانی، یادگیری صحیح معارف است. پاسخ شبهات و بالاخره علم مربوطش را باید آموخت.
[البته] اگر انسان توانست از دام این شبهه های شیطانی رها شود و باور کرد که یک گناه، اگر چه کوچک، ضررهای عظیمی برای سعادت انسان دارد، باز باید مراقب باشد. با اینکه بسیاری از شبهه ها هم رفع شده است، باز هم برخی همّت توبه کردن ندارند. این یک عاملی روانی است که در مقابل آن عاملهای شناختی مطرح می شود. گاهی برای انسان شبهه هایی پیش می آید که حقیقت را نمی شناسد و معرفتِ صحیح ندارد؛ بنابراین، باید یاد بگیرد تا معرفتِ صحیح پیدا کند.
اراده و اختیار
امّا اعمال اختیاری ما فقط ناشی از شناخت نیست. دو عامل است که باید دست به دست هم بدهند تا یک کار اختیاری از آدم سر بزند. در اینجا عامل دوم را به اجمال اشاره می کنیم. ما این عامل را «اراده» می خوانیم. انسان باید بخواهد و اراده قوی ای داشته باشد که اگر چیزی را تشخیص داد، عمل کند؛ اما اینکه چه عواملی سبب تضعیف اراده می شود، داستانش مفصّل است. همه می دانیم سحرخیزی خوب است. برای بیدار شدن، ساعت هم کوک می کنیم؛ ولی وقتی زنگ می زند، برای بیدار شدن تعلل می کنیم، تا آنجا که وقتی بیدار می شویم، می بینیم نزدیک آفتاب است و گاهی سحر را هم از دست داده ایم. چه چیز موجب این می شود؟
بلایی عالم گیر
عاملی که امروزه بلایی عالم گیر محسوب می شود، فیلم و اینترنت است که شبانه روز وقت جوانها و نوجوانها را می گیرد و آنها را از همه چیز غافل می کند. با اینکه شبهات رفع شده و هیچ ابهامی نیست؛ اما باز هم می بینیم بعضی فیلمهای آنچنانی را نگاه می کنند تا آنجا که اگر شبی فیلم دلخواه خود را تماشا نکنند خوابشان نمی برد و همانند یک معتادی می شوند که تریاک یا هروئینش نرسیده است. روانشناسان غربی نیز به چنین خطری پی برده اند و بیمارستانهایی برای معتادان به فیلم و اینترنت ساخته اند!
هیجان، غلبه هوی
هر مقدار هم که انسان ثواب یک چیزی را بداند یا از آثار گناهی آگاهی داشته باشد؛ باز وقتی چشمش افتاد و جاذبه آن را دید، معلوم نیست چه می شود. مخصوصا وقتی که آن انسان، جوان باشد. در اینجا دیگر با اقامه برهان نمی توان جلوی ارتکاب گناه را گرفت. فرض کنید وقتی انسان از مسئله ای عصبانی است، اگر در یک جایی بی دلیل به او فحش بدهند و بی احترامی کنند، او در این میان هیجان زده می شود، دیگر نمی تواند خود را کنترل کند و یک وقتی به خود می آید، می بیند هزار حرف بی جا گفته و چه بسا کسی را کتک زده است. علت چیست؟ غلبه یک هیجان است. وقتی یک هیجان بر انسان غالب می شود، عقل انسان دیگر کار نمی کند. «اِلهِی عَقْلِی مَغْلُوبٌ وَهَوائِی غالِبٌ؛ خدایا عقل من شکست خورده و هوای نفسانیم پیروز و غالب است.» وقتی هیجانات نفسانی غالب می شود، دیگر جایی برای فکر کردن و توسل به حکم عقل و شرع باقی نمی گذارد.
جلوگیری از هیجان
ما اگر بخواهیم از شرّ هیجانات در امان باشیم، باید از پیدایش هیجان و از چیزهایی که موجب تقویت این هیجان و احساسات می شود جلوگیری کنیم. وگر نه مثل انسانی می مانیم که در یک سراشیبی شروع به دویدن می کند و وقتی خوب سرعت گرفت، دیگر اختیار از دستش می رود و نمی تواند جلویش را بگیرد. وقتی هیجانات در انسان قوی شد، نمی شود جلویش را گرفت. باید سعی کرد از اوّل شرایطی به وجود نیاید که آن هیجانات تحریک و تقویت شود؛ یعنی اگر ما بخواهیم توبه کنیم، اوّل باید تصمیم بگیریم فیلمی را که سبب هیجان است تماشا نکنیم. وقتی فیلم را تماشا کرد و هیجان پیدا شد، دیگر نمی شود جلوی آثارش را گرفت.
رفیق ناشایست
برای نجات از این سلسله گناهان و فسادهای اخلاقی، ابتدا باید با رفیقهای ناشایست قطع رابطه کرد. وگر نه تا رفیق بد باشد، خواه ناخواه انسان را به زشتی فرا می خواند. اینجا است که انسان احتیاج دارد با کسانی که در این زمینه ها تجربه ای دارند، مربّی هستند و مسائل روانشناسی و اخلاقی را می دانند، مشورت کند.
اگر انسان بخواهد با هر کس که دلش می خواهد معاشرت کند، آرام آرام از دست می رود. اگر انسانی می خواهد توبه کند، باید با رفیقهای ناشایست رابطه اش را قطع کند. فیلمهای نامناسبی که در خانه دارد دور بریزد. باید برنامه ای عقلایی داشته باشد. باید در کنار کارهای سالمی چون درس خواندن، کار کردن، اداره رفتن و تحقیق کردن، برای اوقات فراغت خود برنامه ریزی کند. تفریح و گردش برود؛ اما با کسانی که اهل گناه نباشند و انسان را دعوت به گناه نکنند. جوانها باید وقتی به رختخواب بروند که خسته باشند و کارهایشان را انجام داده باشند، تا اینکه حتی المقدور راه شیطان را بر خودشان مسدود کنند. وگر نه، تا این راههای شیاطین از دیدنیها، شنیدنیها، شوخیها، معاشرتها، فیلمها و نوارها باز هست، محافظت از خود، کار آسانی نیست. اگر انسان بخواهد از این گناهان در امان بماند، باید راه هایش را از اوّل مسدود کند. از محیط گناه، از اشخاصی که دعوت به گناه می کنند و از چیزهایی که برای انسان هیجان ایجاد می کند، دور شود.
اصلاح در پرتو انس با خدا
در مقابل هم باید یک عوامل تقویتی باشد؛ یعنی با رفیقان خوب معاشرت کند، قرآن و حدیث مطالعه کند، کتاب اخلاقی بخواند، در جلسات موعظه و دعا بنشیند و ادعیه و مناجات بخواند. آن وقت می تواند تصمیمی بگیرد که خود را اصلاح کند. از جمله چیزهایی که به انسان کمک می کند برای اینکه در این راه موفق باشد، این است که با دعاها و مناجاتهایی از قبیل مناجات تائبین انس پیدا کند.