شنبه 3 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

شکر

اعوذ بالله السميع العليم من الشيطان اللعين الرجيم بسم الله الرحمن الرحيم

نحمده و نصلي علي رسوله الكريم و آله الطيبین الطاهرين المعصومين المظلومين المنتجبين و لعنة الله علي اعدائهم اعداء الله اجمعين من الاولين و الاخرين ابد الابدين و دهر الداهرين.

اما بعد فقد قال الله الحكيم في كتابه الكريم:

بسم الله الرحمن الرحيم

«وَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَتِ أُوْلَئكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَلِدُون»[1]

«وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئنِ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئنِ كَفَرْتمُ‏ْ إِنَّ عَذَابىِ لَشَدِيد».[2]

" وآنان که ایمان آوردند وعمل صالح کردند،اهل بهشتند وایشان درآن جاودانند".

"وآنگاه که پروردگارتان اعلام کرد که اگر واقعاً سپاسگزاری کنید،البتّه نعمت شمارا افزون خواهم کرد، واگر ناسپاسی کنید عذاب من بسیار سخت است".[3]

بحث ما در اين است كه خداوند متعال به لفظ«آمنوا» خطاب فرموده است: اين لقب مؤمن را به بندگانش داده است و اين بهترين و بزرگترين نعمت الهي است، شكر اين نعمت لازم و ضروري است. هر نعمتی را با شکر آن از خداوند بخواهد بدون شک خداوند عطا می فرماید، توفیق یافتن انجام هر خوبی را از خدوند باید خاشعانه طلب کند، توفيق گفتگوی اخلاقی در این ماه مبارک، این هم يك نعمت بزرگي است از جانب خداي متعال بما عنايت شده است من حقير ارزشي و حيثيتي و لياقتي ندارم كه چيزي در خدمت شما عرض كنم.

فقط عرايض مختصري در ضمن چند جمله درباره شناخت نعمت و شكر نعمت؛ به گوش مبارك تان مي رسانم لطفا اين چند جمله را گوش فرماييد و دقت كنيد كه قدر نعمات خداوند را بايد بدانيم اگر امسال اين نعمت را دانستيم و شكر آن را بجا آورديم آينده هم خداوند متعال اين توفيق رابه ما خواهد داد انشاء الله.

درباره ي شكر نعمت گفته شده

شكر نعمت نعمت افزون كند كفر نعمت از كفت بيرون كند

اما اصل مطلب اين است كه ايمان يك نعمت بزرگ خداوند متعال است، شكر آن ضروري و لازمي است؛ اما مهم این است که انسان بداند شکر آن را چه طور بجا آورد ؟ از روايات متعدد معلوم مي شود؛ تمام نعمات و اشياء‌ موجودات را از جانب خداوند بداند، من اینجا به دو روایت که از حضرت موسی وحضرت داوود علیهما السلام نقل شده اکتفا می کنم دوتا روايات نقل شده در (كتاب شكر، ابن ابي الدنيا،[4]) مضمون هر دو روايات يكي است و آن روایت اول این است كه خداوند متعال فرمود شكر مرا بجا آورید آنچنانكه حق شكركردن است (گويا اين طوري فرموده، شكر واقعي مرا انجام بده)

در جواب عرض كردند كه خدايا چطور شكر واقعي تان را ادا كنيم كه تمام اشياء‌ مال شما است اگر يك شكر ادا كنيم شكر ديگري براي آن شكر اولي برما واجب مي شود، چنانچه از امام سجاد علي بن الحسين(ع) هم همين طور نقل شده است بلكه در دعاهاي آن حضرت آمده است، خدايا وقتيكه شكری را انجام می دهم شكر ديگري بر من واجب مي شود (براي اينكه توفيق شكر اولي حاصل شده، اگر شكر دومي بجا آورم شكر سومي بر من واجب مي شود و همين طور تسلسل دارد، لذا امكان ندارد كه تمام شكر ترا بجا آورم). [5]

خداوند متعال به حضرت موسي و حضرت داوود علیهما السلام فرمود الان شكر مرا بجا آوردي. از اينجا معلوم مي شود مهم اين است كه اقرار واعتراف كند تمام نعمت ها از جانب خداوند متعال است.

شكر از نعمتِ ايمان

طريقه ديگر در بجا آوردن شكر از بزرگان؛ بلكه از معصومين: نقل شده اين است؛ نعمتي را كه خداوند متعال عطا نموده آن را طبق دستور داده شده استفاده و مصرف کنیم. شكر بعضی از نعمتها اين است كه آن نعمت را بايد حفظ كرد و نگذارد ضايع شود. نعمت ايمان از همين قبیل است كه بايد ايمان را حفظش كند. شكرش همين است. پس نبايد از دائره ايمان خارج شود بلکه محيط ايمان و حريم ايمان را باید حفظ كند و نگذارد كه آن ضايع شود.

حفظ ايمان مهم تر از حفظ جان

حفظ ايمان از حفظ جان هم مهم تر است. جان عزيزت را از دست بده؛ انتهای آن مردن انسان است و مردن برای همه واجب است؛ اگر مؤمن باشد ترسي از مردن ندارد بلكه شوق به مردن دارد و هميشه به یاد موت و مردن خود می باشد نه اینکه ازموت بترسد، مهم اين است كه خود را براي موت آماده كند ، چون موت حقیقت دارد بدون هیچ شکی آمدنی است كمي زودتر يا ديرتر و شكي در وقوع آن ندارد بايد براي آن آماده شد.

يقين داشتن بر موت جزء ايمان است.

يقين داشتن بر موت،‌جزء ايمان است. اگر چه يقين ما دخالت در وقوع آن ندارد، چون ما يقين بر موت داشته باشيم يا نداشته باشيم واقع شدن موت حتمي است، ولي اين يقين در ايمان ما دخالت دارد. خوب پس مردنش؛ اگر با ايمان باشد؛ تلف نشده است بلكه بسوي خدا رفته است خداوند متعال خودش فرموده است:

الي المصير برگشت تو بسوي من است و خداوند محبوب همه كائنات است، وقتي حبيب بسوي محبوب خودش برود باكي ندارد با ايمان مرده است، با محبوب خودش ملاقات كرده است، (بلكه روايت دارد كه مؤمن مرده نيست؛ مؤمن زنده است فقط نقل مكان کرده است البته اگر محبت در قلب داشته باشد؛ و الا محبت ظاهري فایده ای ندارد) ملاقات واقعي با محبوب واقعي حتمی است؛ غير از اين راهي وجود ندارد؛ لذا جان انسان از اين جسم كثيف جدا مي شود. خداوند متعال بارها فرموده است الي المصير برگشت تو لزوماً بسوي من است، بنابر اين موت يك وسيله ظاهري است ولي واقعا و حقيقتا يك انتقال و نقل مكان است از اين عالم فاني به آن عالم ابدي و هميشگي.

اما اگر ايمان را از دست داده باشد ديگر موت واقعي آمده و هلاك شده است، در اين صورت حيثيتي و ارزشي ندارد. آنچه كه اهميت و ارزش داشته بخاطر ايمان بوده است. پس اهميت حفظ ايمان از همه بيشتر است. و همين حفظ ايمان؛ شكر كردن از اين نعمت بزرگ است. چون خود ايمان از نعمتهاي بزرگ الهي است و شكر آن حفظ آن است.

پس بنابراين اگر ايمان را حفظ كرديم و از دائره ايمان خارج نشديم، شكر آن را ادا كرده ايم، اگر ايمان را از دست داديم، شكر آن را نكرديم بلكه كفران نعمت کرديم. وقتي كفران نعمت شد،‌ عذاب الهي شديدا پشت سرش هست. چون كفر نعمت عذاب دارد (لئن كفرتم ان عذابي لشديد) و مقداري از ايمان اگر مانده باشد آن هم از دست خواهد داد.پس عاقبت خراب شد ديگر چيزي باقي نمی ماند.

همه دعا مي كنندكه خدايا عاقبت ما به خير ختم كن، ولي اينجا كه عاقبت خراب شده است چون ايمان را از دست داده است، ‌عاقبت بخير بودن با ايمان بود وقتي ايمان را از دست داد، عاقبت هم خراب شد. براي حفظ ايمان بهترين راه اين است كه هميشه مطيع و فرمان بردار خداوند متعال باشيم و شكر واقعي هم همين است.

اوامر الهي را امتثال كند واز نواهي الهي از آنچه خداوند متعال منع كرده اجتناب كند. اين هم فريضه الهي است و هم شكر نعمت الهي. يعني اطاعت كردن از اوامر و نواهي الهي همان شكر است. به تعبير ديگر هر نعمتي كه خداوند متعال داده و جاي مصرف آن را هم تعيين كرده، همان جاها و همان موارد معين شده استعمال شود.

و در تعريف عدل هم آمده است كه العدل وضع الشيء في موضعه و در مقابل براي ظلم آمده (وضع الشيء في غير موضعه) و شكر هم مثل همين است كه هر نعمتي را كه خداوند متعال عنايت فرموده در جاي خودش استعمال كند.

از جمله روزه ماه مبارك رمضان را خداوند واجب كرده. اگر كسي درماه مبارك سفر كند ويا مريض شود، روزه براي مريض مشقت داشته باشد ويا مرضش طولانی مي شود نبايد روزه بگيرد. از چنين روزه ی خداوند منع كرده است. فرايض و احكام الهي سخت نيست بلكه آسان است، خداوند متعال در قرآن فرموده:

«شهَْرُ رَمَضَانَ الَّذِى أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْءَانُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَ بَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى‏ وَ الْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشهَّْرَ فَلْيَصُمْهُ وَ مَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلىَ‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُكْمِلُواْ الْعِدَّةَ وَ لِتُكَبرُِّواْ اللَّهَ عَلىَ‏ مَا هَدَئكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُون»[6]

پس اتيان فرايض واجتناب از محرمات، هم اطاعت است و هم شكر است. و درباره تقوي هم همين طور گفته شده اقل مراتب تقوي اين است كه واجبات را انجام دهد و از محرمات پرهيز كند وقتي درمراتب تقوي شامل باشد اگرچه مرتبه پايين تر باشد ولي در دائره تقوي هست در راه تقوي هست و نااميد نشود و توفيق بالاتر از خداوند متعال بخواهد همين اندازه كه در راه تقوي هست شكر اين را بجا آورد و باقي زياديش دست خداوند متعال است و از خداوند متعال بخواهد. انجام فريضه ماه مبارك رمضان موجب متقي شدن است و كوشش كند كه روزه را با شرايطش انجام دهد. پس وقتي در صف متقي داخل شد در صف مومن هم هست.

اقسام شكر

درباره اقسام شكر، از امام رضا از اجداد گراميش علیهم السلام از رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم نقل شده؛ فرموده: شكر اقسامي دارد:

(1)شكر لساني، كه بر زبان جاري مي شود و الفاظ را استعمال كند. مثلا بگويد شكراً لله الحمدلله شكر يا الله و غيره.(2) شكر جوارحي، يعني شكر غير لساني، البته شكر لساني در قسم دوم شامل مي شود،‌چون لسان و دهان، از جوارح مي باشد، منتهي فرقش اين است كه شكر لساني لفظي است، ولي شكر جوارحي عملي است(3) و يك شكر جوانحي دارد كه شكر قلبي است كه نيتي باشد. و اين شكر عملي بهتر از شكر لفظي است چون در شكر لفظي خلاف دارد يعني مخالفت با عمل است ممكن است انسان لفظ را بگويد ولي عملا خلاف آن واقع شود و بالعكس هم امكان دارد يعني عملي كه انجام مي دهد با گفتارش مطابقت نداشته باشد.

و اما شكر جوارحي يعني غير لساني يعني شكر عملي،‌وقتي خود عمل انجام شد بدون اينكه حرفي بزند؛ ديگر مخالفتي معني ندارد. مثلا بهترين مثالش براي شكر عملي خود زبان است كه يك نعمت بزرگي است، اگر نگاه كني به آنها كه زبان ندارند؛ و يا دارند ولي نمي توانند حرفي بزنند و صحبتي بكنند، مي فهمد كه نعمت زبان و حرف زدن چه نعمت بزرگي است، قدرت بر حرف زدن خودش يك نعمت بزرگ الهي است. پس شكر اين نعمت ها چيست؟

مرادش، فقط شكر لفظي كافي نيست بلكه زبان را درجاي خودش استعمال كند كه موارد ممنوعه شرعي و عقلي نباشد. يعني بعضي موارد ماموربه هستند و بعضي موارد منهي عنه هستند، در اين موارد زبان را بر عكس استعمال نكند. پس در مواردي که حرف زدن امر شده است نبايد كتمان كند، همين طور درمواردي كه سخن گفتن منع شده است نبايد سخن بگويد.

يعني همان تعريف عدل در مورد شكر عملي هم مي آيد. حال اگر كسي دروغي بگويد، حرف بزند فحش بدهد.غيبتي كند به مومني مسخره كند توهيني كند، و امثال اينها؛ خلاف عدل است و خلاف عدل؛ ظلم است. و ظلم كفران نعمت است، و بالعكس خود كفران نعمت هم ظلم است هر كجا كفران نعمت باشد ظلم بر آن صادق است و هر كجا ظلم باشد كفران نعمت صادق است كفران نعمت طبق آيه شريف عذاب شديد دارد و خود ظلم هم بر حرام بودن آن دليل مستقل دارد و ظالم جايش هميشه جهنم است، مگر اينكه قبل از موت توبه كرده و قبول هم شده باشد. اما این جای بحث نیست.

پس ايمان با كفران نعمت سازگار نيست، ‌اگركفران نعمت شد از دائره ايمان خارج شده است وقتي از دائره ايمان خارج شد، طبق نظر بعضي مفسرين از دائره اسلام خارج شده است پس با همين حالت اگر بميرد از شفاعت معصومين محروم شده است.

چون امام صادق(ع) فرموده است: اگر شخصی مسلمان شود و بميرد،‌ در حشر ما براي مسلمانان شفاعت مي كنيم، اما براي غير مسلم شفاعت نمي كنيم (اجازه ي شفاعت در حشر از جانب خداوند متعال براي غير مسلم شايد نداشته باشد)

نتيجه

نتيجه ی بحث اين شد كه شكر نكردن از نعمت هاي الهي، امكان دارد که موجب شود که انسان از دائره اسلام هم خارج شود. پس بايد مواظب باشد كه اين نعمت بزرگ تا زماني كه در دنيا زنده است از دست نرود. اين همه عزت و آبرو و مقام و منزلت در دنيا ولي وقت مردن از اسلام خارج شده در حال كفر بميرد،‌ خسر الدنيا و الاخره شده است.

اهميت شكر عملي

شكر عملي از اهمیت زیادی برخوردار است حتي گاهي شكر لساني هم ظاهر نكرده باشد ولي شكر عملي را انجام داده باشد باعث نجات در آخرت است و اما تنها شكر لساني ممكن است گاهي نفعي نداشته و بيهوده باشد مورد رضايت خداوند متعال واقع نشده باشد (البته اين خطر درباره شكر عملي هم وجود دارد) وقتي خداوند متعال راضي نشود، بيهوده است و خداوند متعال كارهاي بيهوده را دوست ندارد.. چون خداوند متعال هیچ کار بیهوده ای را انجام نمی دهد. مثلا درباره ظلم همين طور است كه خداوند متعال ظلم نمي كند لذا به ظالم مذمت كرده و از ظلم كردن منع كرده است. پس آن وقت هم ضايع شده و فرصت را از دست داده است، ديگر نمي تواند آنچه را که از دست رفته بر گرداند غير از پشيماني چيزي ندارد و پشيماني هم بموقع اگر نباشد آن هم فايده ای ندارد.

اگر رضايت خالق منان بر عملي كه انجام داده حاصل شد، مهم همين است ديگر شكر لسان اگرچه ظاهر نكرده باشد، شكر عملي كه قبول شده كفايت مي كند. من جمله شكر غير لساني يعني غير لفظي يعني شكر عملي كه بآن امر شده است، همين روزه ي ماه مبارك رمضان است بايد انجام شود. خداوند شما را با اين جسمي كه با اين كيفيت زیبا آفريده اين خودش يك نعمت بزرگ است.

و در اين جسم زیبا نعمت هاي زيادي گنجانیده است به شکلهای مختلف که هر كدام يك وظيفه ي خاصي دارند که برای هر کدام از اینها از دستوراتی برخوردار هستند با كيفيت و كميت خاصي که بايد به آن عمل شود و عمل بدون معرفت امكان ندارد، ‌اولا بر ما لازم است كه معرفت دستورهاي شارع مقدس را حاصل كنیم بعد شكر آن را بجا آوریم.

يكي از نعمت هاي بزرگ الهي وسيله هاي خداوند متعال است كه بما داده شده است که این وسیله ها، محمد و آل محمد:هستند و این خود نعمت بزرگی است که شکر آن بر ما واجب و ضروری است، و آن اين است كه شب و روز بايد ياد كنيم و مظلوميت آنها را بيان كنيم،

و مصايب آن ها را ذكر كنيم و اشك بر مظلوميت آن ها بريزيم، از صميم قلب گريه كنيم و مخصوصا آن مظلومه ي عالم سيده ي كونين، پهلو شكسته، در ميان در و ديوار افتاده، محسن مظلومش كشته شده به پدر گراميش صدا مي كند وا ابتا واويلا وامصيبتا آه محسن من كشته شد پهلوي من شكسته شد.

الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيلعم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون انا لله و انا اليه راجعون.

حسن زاهدی

[1]- بقره/82

[2]-ابراهیم/ 7

[3] - ترجمه از بهرام پور.

[4] - کتاب ابن ابی الدنیا الحافظ ابی بکر عبد الله بن عبید بن ابی الدنیا سنة الوفاة 281ه، التحقیق یاسین محمد السواس عبد القادر الاناؤوط المطبعة دار ابن کثیر 1407 ه، ص 67، 66، 70.

[5] - مفاتیح الجنان،مناجات شاکرین ازمناجات پانزده گانه ماه مبارک رجب

-[6]بقره/185

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group