شنبه 3 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

معیار و شناخت صراط مستقیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین، و الصلوۀ و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین ابی القاسم محمد و آله الطیبین الطاهرین و صحبه المنتجبین و لعنۀ الله علی اعدائهم ملعونین من یومنا هذا الی قیام یوم الدین. اما بعد فقال الله تبارک و تعالی بسم الله الرحمن الرحیم.اطیعو الله و اطیعو الرسول و اولی الامر منکم[1]

مقدمه

بمناسبت فرا رسیدن ایام ضیافت الهی و نیز ایام نزول انوار وحی از عالم ملکوت به عالم ملک را به شما عزیزان تبریک عرض می کنم.

و خدا را شاکریم که یکبار دیگر این ایام را در عمرمان آورد و این فرصت را برای ما مهیا ساخت که غبار کثیف گناهان را از آیینه قلبمان پاک کنیم. بنده بسیار خوشحالم که در جمع صمیمی شما محبان اهل بیت علیهم السلام اعم از شیعه و سنی حضور پیدا کردم.

اطاعت از خدا و رسول خدا

من آیۀ اطاعت را سر نامه سخن قرار دادم تا اینکه بتوانیم در بین مذاهب و مکاتب گوناگون اولاً راه درست و واقعی که مورد تایید وحی منزل باشد بشناسیم و آن را طبق موازین عقلی و نقلی بسنجیم و بعد بتوانیم در امتداد خط مستقیم آن حرکت کنیم. خداوند متعال در آیه 59 سوره نساء می فرماید: از خداوند متعال اطاعت کنید و از رسول و صاحبان امر که در میان شما هستند اطاعت کنید و اگر بین شما بر سر مسئله ای اختلافی پیش بیاید آن را به خدا و رسول ارجاع دهید اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید!

همانطور که ملاحظه می کنید اوّل سخن از اطاعت خدا در میان آمده چون مبدأ و مقصد همه خداوند و پیروی از دستورات اوست. سپس حکم شده که از رسول و اولی الامر اطاعت کنید. نکته قابل توجه اینکه بعد از اطیعوا الله لفظ اطیعوا قبل از نام پیامبر دوباره تکرار شده است. و علت آن بقول صاحب المیزان اشاره­ای به این است که اطاعت رسول دو جنبه دارد یک جنبه اطاعت الهی و یک مستقلاًخوداطاعت شخص پیامبر است که در امتداد اطاعت الهی است.[2] و تبیین و قضاوت و اجرایی احکام را به عهده دارد. ولو بعضی­ها تکرار لفظ اطاعت را مفاد تاکید می دانند اما از نظر صاحب المیزان سخنی به دور از واقعیت می باشد چون تکرار لفظ هر جا تاکید را نمی رساند و بلکه در اینجا حذف اطیعوا بیشتر تاکید را می رساند. همانطور که در بخش بعدی آیه و اولی الامر بلافاصله پس از اطیعوا الرسول تکرار شده است و همانطور که بعداً ذکر خواهیم کرد که مفاد عینیت و وحدت اطاعت هر دو می باشد.

ملاک صراط مستقیم

در این آیه در واقع خداوند معیار و ملاک صراط مستقیم را بیان فرموده است. و خدا در واقع نقشه صراط مستقیم را جلوی همه گذاشته است و آن عبارت از سه نوع اطاعت است یک اطاعت خدا دوم اطاعت رسول و سوم اطاعت اولی الامر ، پس هرکس که ادعای مسلمانی دارد برای اینکه بداند راه او درست است آن را به این آیه عرضه کند و ببیند که خداوند متعال در این آیه معیار حق را در سه اطاعت قرار داده است. و از این آیه بر می­آید که اولاً کار مسلمان تسلیم و اطاعت مطلق در مقابل دستورات دینی است بدون هیچ شرط و شروطی، بدون هیچ قید و بندی و عبد محض شدن، و سراپای گوش بودن در مقابل آنچه که قرآن دستور اطاعت از آن را داده است. و آن عبارت است اطاعت در مقابل خدا و رسالت و بعد از اولی الامر. همانطور که عرض شد جمله اولی الامر منکم بلافاصله ذکر شده است و معنای آن اینست که همانگونه که در مقابل رسول سر تسلیم خم می کنید در مقابل کسانیکه اولی الامر نام دارند هم اطاعت کنید و هیچ فرقی بین اطاعت رسول و اولی الامر وجود ندارد پس معیار سنجش عقیده هر مسلمان و مومن بالاتر از ادعاها و امتیازات قبیلگی سر تسلیم خم کردن است همانطور که قرآن می فرماید:

"أجعلتم سفایۀ الحاج و عماره المسجد الحرام کمن آمن بالله و الیوم الآخر و جاهد فی سبیل الله. آیا شما گمان بردی که آب دادن به حجاج و تعمیر مسجد حرام مثل کسی است که به خدا و رسول ایمان آورده است".[3]

پس نزد خدا هیچوقت ظاهر عمل و کمیت عمل ملاک نیست بلکه کیفیت عمل ملاک است یعنی عمل که ولو بظاهر کوچک باشد ولی از دل تعبد و اطاعت و روح بندگی نشأت بگیرد و الیه یصعد کلم الطیب و العمل الصالح یرفعه.[4]

و در ضمن ما هم در ماه رمضان بدنبال ظواهر و تکثر اعمال نباشیم بلکه یک عمل کوچک اگر با معرفت و با خلوص همراه باشد صدها برابر ارزشمندتر از اعمال زیادی است که ولو زیاد باشند اما بدون خلوص و تفکر باشدهمان طور که پیامبر اسلام فرمود یک ساعت تفکر کردن بهتر هفتاد سال عبادت هست۔پس عبادتی مورد پسند خدای متعال است که همراه با تفکر و معرفت باشد هم "عبد بودن" خودش را بشناسد و هم مقام عالی معبود را من عرف نفسه فقد عرف ربه [5] از اینجا انسان پی می برد که چرا ضربت علی علیه السلام در روز خندق بر اعمال عبادات همه جن و انس ارزش پیدا میکند.

ندارد در جهان کسی جواب او

مظهر وصف خلائق شباب او

نیز از این آیه بر می آید که باید در درک فهم و معارف دین، تابع و مطیع اولوالامر باشیم و به دستورات آنها گوش فرا دهیم چون آنها هستند که مصداق بارز« و من عنده علم الکتاب» [6]می باشند. و نیز صدها روایات که از ذات پیامبر اکرم (ص) نقل شده راه و روش و منش ذوات مقدسه اهل بیت (ع) بزگرترین شاهد بر این مطلب است. یعنی اگر کسی بخواهد به حقیقت حق برسد باید حول و محور علی بگردد "الحق مع علی..." اگر بخواهد به قرآنیت قرآن برسد، باید گوش به سخن "ناطق قرآن" فرادهد. اگر بخواهد دور کعبه بگردد بایدکینه "مولود کعبه" راازدلش بیرون کند اگر بخواهد چاشنی ایمان را بچشد باید زبان خود راقبلاً با ذکرِ عطرِ "کُل ایمان" معطر کند. اگر بخواهد از معارف حقه الهی بهره ببرد باید ظرفِ قلب را از نجاست وناپاکی بغض علی علیه السلام تطهیر کند.

و الا همان قرآنی که هدایت همگانی است برای او مایه­گمراهی و ضلالت خواهد بود. "من لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه"[7] – یعنی دین بدون امام بجای هدایتگر بودن مایه­گمراهی است يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَ يَهْدِى بِهِ كَثِيرًا وَ مَا يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِين‏[8].

و نیز تا وقتیکه انوار درخشان امامت و ولایت بر جهان دین بتابد، پیروایان خود را به سمت نورانیت راهنمایی خواهد کرد والا دین است ولی هدایت نیست. قرآن است ولی انذار و ابشار نیست۔ در واقع امام عصارۀ همه عبادات و ارکان دین و روح آن می باشد و حقیقت و مقصود واقعی عبادات الهی می باشد. اوست که همه چیز بوسیله او معنی می یابد. یعنی اگر بخواهیم بطور مثال بیان کنیم دین ثمری است که روی شاخه­های بلند ولایت قرار دارد. دین مجموعه ستارگان است که بر فراز آسمان ولایت می درخشند. پس دین وقتی ثمرمی دهدکه با درخت ولایت پیوند بخورد.و نسیم معطر دین از گلستان امامت بہ مشام انسانیت می رسد۔ ۔ ۔!!

خلاصه سخن اینکه در واقع در آیه نقشه کامل "صراط مستقیم" بیان شده که سه رکن دارد 1. اطاعت خدا و رسول و اولی الامر. کسانیکه فقط به توحید بسنده کرده و یا نیز کسانیکه بعد از توحید در مسیر اطاعت رسول هم راه هستند اما در راه اطاعت اولی الامر توقف کرده انجام آن نیز مثل کسی است که از اول توحید را هم قبول نکرده است. پس ایمان و اسلام سه شرائط دارد. سه رکن دارد و سه پایه دارد که سقف دین بر آن سه پایه اساسی قرار گرفته که اگر یکی از آنها نباشد سقف دین فرو خواهد ریخت و پناه گزین خودش را هلاک خواهد ساخت."هم اساس الدین و عماد الیقین "[9]

اینکه هر شیعه و مؤمنی که در کلمه پس از اعلان توحید و رسالت شهادت ولایت می دهد بدعت و چیزی جدیدی از خود اضافه نکرده است بلکه می­خواهد آیه الهی را کاملاً اطاعت کرده باشد تا ایمانش تکمیل گردد. و این مانند پل هوائی است که بالای جهنم و به سوی بهشت قرار گرفته است که اول آن توحید و وسط آن رسالت و آخر آن ولایت قرار دارد هرکس می خواهد از آن پل به آسانی بگذرد و در قعر جهنم و آتش نیفتد باید هر سه موضع را بخوبی طی کند مبادا یکی از اینها را رعایت نکند که نتیجه آن جز فرو افتادن در آتش جهنم نیست.بمعنای دیگر حقیقت باطنی پل صراط همان ولایت است۔

نکته­ای دیگر که در این آیت وجود دارد و خیلی هم مهم است اطاعت بدون قید و شرط ذکر شده است که علاوه بر بیان عصمت پیامبر التزاماً عصمت اولی الامر را نیز اعلام می کند. چون اگر اینطور نبود هیچوقت اطاعت مطلق آنها رااعلام نکرده بود.

و در این آیه قرآن (ملاک عقیده و عمل را بیان شده است که هرکس خواهان اطاعت الهی باشد، از رسول اتباع کند و اطاعت خدا در اطاعت رسول متجلی می شود " من یطع الرسول فقد اطاع الله"[10] پس اطاعت خدا جز اطاعت رسول نیست که او تجلی کمالات و صفات خدا است حامل پیام و دستورات الهی می باشد. پس ذات گرامی رسول (ص) حول و محور دین و معیار و سنجش صراط مستقیم می باشد واحدی حق اباء از اطاعت از او ندارد و در هیچ امری چاره­ای جز تسلیم شدن و چون اطاعت مطلق اطاعت را خواسته است نه اطاعت معین و مقید در بعضی موارد.

"و ما کان لمومن و لا لمومنة اذا قضی الله و رسوله امراً أن یکون لهم الخیرة" [11] بلکه قرآن با لحن شدیدتر نیز گفته است که "فلا و ربک لایومنون حتی لیحکوک فیما شجر بینهم"[12] که هرگز جزو اهل ایمان نمی­توانند تا اینکه ای پیامبر تو را در امورمختلف فیه حاکم و داور قرار ندهند و سپس در سینه خودشان احساس تنگی و حرج نکنند.در این آیه ملاک و محور ایمان تنها در پزیرفتن ولایت رسول الله صلی الله علیه و آله می باشد و ولایت او روح دین است که بدون آن هیچ عملی پزیرفته نیست۔ اما در طبق این آیه خط ولایت با مرگ و فوت پیامبر اسلام ص پایان نمی یابد بلکه خط ولایت او ادامه دارد و هر حکمی که بر متخلف ولایت پیامبر ص بار است بر متخلف ولایت جانشینان برحق وی نیز بار است کسانیکه نام و صفات آنها در صد ها احادیث تصریح شده است ۔ از دعوت ذوالعشیر تا اعلان غدیر و در پایان با بیان حدیث ثقلین دست امت اسلامی را به دامان پاک اهل بیت علیهم السلام قرار داد۔ و به آنها اعلام نمود که "ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی ابدا"[13]

با قاطعیت می توان گفت که تا امروز تمامی مکاتب اسلام در بقاء و جود دین اسلام مدیون اهل بیت هستند. یعنی هرچه که به اسلام عزت و سربلندی رسیده است منبع و سرچشمه آن بوسیله اهل بیت است. و هرچه که پستی دیده می شود نتیجه دوری از اهل بیت می باشد. اینکه امروز جمهوری اسلامی جلوی دیکتاتوری­های جهان ایستاده است سرآن ولایت است، چون خمینی بت شکن اثبات کرد پیروزی انقلاب بر استعمار مبانی و موفقیت مرهون منت ولایت می­باشد. پیروان راستین اهل بیت امروز در سرزمین یاران و انقلاب باشد شکست امروز به جهانیان اثبات کردند آن اگر از یکی از این دو را رها کند شبیه آن را در صورت امت­های سرافکنده و ذلیل را می توانید مشاهده کنید که با تمام وجود خود تابع محض ولایت طاغوت می باشند در سرزمین خودشان هیچ در اجرای کوچکترین عمل استقلال ندارند این یعنی سرنوشت شبیه کسی است که دیروز در مقابل ولایت سر تسلیم خم نکردند و صدای "حسبنا"را سر دادند ولی فردای آن روز مجبور بودند درمقابل پست ترین خلایق "یزید" تسلیم شدند یعنی کسانیکه امروز در مقابل ولایت امام علی سر تسلیم نکردند خدا آنها را به فردی مانند یزید مبتلا کرد و بر آنها مسلط کرد و پس کسی که ولایت الهی را نپذیرد باید ولایت طاغوت را بپذیرد. همه مصائب در جهان اسلام نتیجه دوری از ائمه اهل بیت علیه السلام بود.و نتیجه این تفکیک دین با ولایت این شد که دشمنان دین در لبادہ دین آمدند و علیه دین جنگیدند با اسم اسلام با ورث اسلام جنگ کردند با اسم قرآن ناطق قرآن را تیر باران کردند ۔ برای خوشنودی و رضای الهی، محبوب­ترین و بندگان خدا را کشتند. اما با چه صورت اسفناک آن­ها را تشنه و گرسنه کشتند اما فقط با کشتن اکتفا نکردند بلکه روی اجساد آنها اسب تابیدند.

زن­های آنها را اسیر کردند. و آنان را از بازار کوفه و شام در بین ملأ عام بردند و مردم بر نوامیس رسالت سنگ پرتاب کردند وهلهله کردند!! روایت شده از امام سجاد علیه السلام پرسیدند:

سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود ؟ حضرت در پاسخ فرمودند: الشام الشام الشام
به روایت دیگر امام زین العابدین علیه السلام به نعمان بن مندر مدائنی فرمود:ای نعمان ندیدم مصیبتی را که شدیدتر باشد از آن زمانی که مارا وارد شام کردند زیرا در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از اول اسیری ، این چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود.

1) در شام ماموران در حالی که شمشیرهای خود را برهنه و نیزه ها را استوار کرده بودند بر ما حمله می کردند و کعب نیزه بر ما می زندند و ما را در میان جمعیت اهل شام نگه می داشتند ، در حالی که ساز و طبل می زدند و شادی می کردند.

2 - سرهای شهدا را میان زنهای ما قرار دادند و سر عمویم عباس علیه السلام را در مقابل عمه هایم زینب و ام کلثوم علیهما السلام نگهداشتند و سر برادرم ، علی اکبر علیه السلام و سر پسر عمویم قاسم علیه السلام را در کجاوه ی خواهرانم سکینه و فاطمه علیهما السلام می آوردند و با سرها بازی می کردند و چه بسیار سرها به زمین می افتاد و در میان دستها و پاهای ستوران قرار میگرفت.

3 - از بالای بام ها آتش و آب بر سر ما می ریختند . وقتی آتش به عمامه ام افتاد چون دستهایم را به گردنم بسته بودند ، نتوانستم آن را خاموش کنم ، پس عمامه ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزانید.
4 - از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب ما را با ساز و آواز در برابر چشم مردم در کوچه و بازار گردش دادند و میگفتند : ای مردم ! بکشید اینها را که در اسلام هیچگونه احترامی ندارند.

5 - ما را از شتران پیاده کردند وبه یک ریسمان بستند. پس ما را از در خانه ی یهودی و نصاری عبور دادند و به آنها گفتند: اینها کسانی هستند که پدرانشان پدران شما را کشتند و خانه های آنها را ویران کردند. امروز شما تلافی کنید. ای نعمان تمام یهودیان و نصاریان هر چقدر خواستند از خاک و سنگ و چوب بسوی ما افکندند.

6 - ما را به بازار برده فروش ها بردند و خواستند ما را به جای غلامان و کنیزان بفروشند ، ولی خداوند این موضوع را برای آنها میسر نساخت.

7 - ما را در مکانی منزل دادند ، که سقف نداشت روزها از گرما و شبها از سرما و گرسنگی و ترس از کشته شدن در عذاب بودیم.[14]

لاحول و لا قوه الا بالله.


سید طاهر حسین شاه

 

 

[1]. نساء59.

[2] : المیزان ،4،618

1 .توبه 19

[4] .فاطر ،آیه10

[5] ۔مصباح الشریعہ،13

6 ۔ رعد 43.

[7] . سلیم بن قیس هلالی2،932.

[8] ۔ بقرۃ ۲۶.

[9] نهج البلاغه خطبه 2

2.نساء80.

3.احزاب36..

4.نساء65.

5۔ سليم بن قيس الهلالي ؛ التخريج‏ج‏2 ؛ ص30صحيح مسلم: ج 5 ص 22.

[14] رمز المصیبه به نقل از تذکره الشهدا ص (تاریخ نگار محرم)

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group