-------------------------------------------------------------------------------
تضاد بین والدین و فرزند ریشه در باورها و رفتار پدر و مادر در دوران کودکی و نوجوانی دارد . اعم از رفتار تند و سرزنش آمیز و یا محبت ها و دلسوزی های بیجا که به تدریج به نوعی مزاحمت آزار دهنده و بیماری زا تبدیل می گردد. این عشق های تحمیلی و رفتارهای نابجای والدین در کودکی و نوجوانی و بعد هم، دخالت و تحمیل سلیقه ها در انتخاب راه آینده ی جوانان منجر به واکنش های گاه تلخ و دور از انتظار و رنج آور از سوی فرزندان نسبت به والدین می شود .
محبت مادر و مراقبت های ویژه ای که در سنین کودکی برای فرزند ضروری و غیرقابل اجتناب است اگر به موقع قطع نشود یا تغییر جهت ندهد تبدیل به عوامل بیماری زا و رفتارهای بیمارگونه می شود و به رکود رشد و یا انحراف شخصیت در کودک و نوجوان می انجامد. اسارت کودک و نوجوان در دام مراقبت دائمی پدر و مادرانی که به این مهم توجه ندارند به آنجا می رسد که اگر روز و شب هم در برابر فرزند خود خم و راست بشوند و تمام خواسته های او را فراهم آورند بازهم به تدریج احترام لازم را نزد فرزند خود از دست می دهند و با فقدان احترام ، عشق نیز رو به زوال می گذارد.
دخالت های غیر منطقی
این مشکل حتی در آستانه ی ورود نوجوان و جوان به اجتماع و در مرحله ی حساس و دشوار انتخاب راه آینده نیز به گونه ای دیگر رخ می نماید. در این مواقع ، تنها دخالت های غیر منطقی و سرسختانه والدین نیست که اثر منفی بر فکر و روح فرزندان می گذارد بلکه توصیه ها و اندرزهای خیرخواهانه ی آنها نیز درگمراه کردن فکر سالم جوانان تأثیر می گذارد. زیرا هر نوع تلقین و یا تحت تأثیر گذاشتن جوانان دراین دوره ، آنها را از رشد متعادل شخصیت و دستیابی به بلوغ کامل فکری باز می دارد. خواه آنهایی که وابسته به پدر و مادر خود هستند و یا آنها که سرکش و نافرمان بوده و دائم دم از استقلال فکری می زنند . دسته ی اول که همیشه زمینه آماده ای برای فرار از مسئولیت و تصمیم گیری مستقل دارند در مرحله انتخاب شغل و یا رشته تحصیلی (که فرصتی برای ابراز عقیده و اظهار نظر شخصی است) در اثر تلقین و دخالت های بی مورد والدین این آخرین موقعیت را از دست داده و تا پایان عمر به صورت دوم شخص و عضو علی البدل زندگی می کنند. دسته ی دوم نیز که عناد و لجاجت با پدر و مادر را پیوسته شیوه خود قرار داده واین مقاومت را دلیل اثبات شخصیت خود می دانند وقتی در مرحله ی ورود به اجتماع و انتخاب راه آینده خود با نصیحت و توصیه های خیرخواهانه پدر و مادر مواجه می شوند بدون این که به خود زحمت فکر کردن بدهند صرفاً برای مخالفت با والدین دقیقاً راهی را انتخاب می کنند که در جهت عکس تمایلات و خواسته های آنان باشد ؛ فقط به این جهت که به خود و دیگران ثابت کنند که می خواهند و می توانند خودشان راه آینده و مشی زندگی را انتخاب کنند. به این ترتیب دلسوزی ها و محبت های غیر منطقی پدر و مادر و ملاطفت های خیر خواهانه، به زودی تبدیل به نوعی مزاحمت و در نهایت موجب دلسردی می شود.
اسلام از نظر حقوقى حساب ويژهاى براى پدر و مادر بازكرده همان گونه كه در جنبههاى عاطفى نيز حساب جداگانهاى براى آنها در نظر گرفته است لذا در روايات آمده كه اگر پدر و مادرى از فرزندانشان راضى باشند موجب خير و بركت و سعادت فرزند مىشود اگر در حق فرزندان خود دعا كنند خداوند به اين دعا توجه خاصى مىنمايد كما اين كه اگر والدين از فرزندان ناراضى باشند و خداى ناكرده آنها نفرين كنند ممكن است، خداوند بر چنين فرزندانى كه موجب ناراحتى والدين شوند قهر و غضب نمايد حتى از نظر حقوقى در بخش قصاص و ديات آمده كه اگر پدرى خداى ناكرده فرزند خود را به قتل برساند قصاص نمىشود مگر در يك شرايط استثنايى با تشخيص حاكم شرع، همچنين از نظر شرعى پدر و مادر مىتوانند به اندازه نيازشان از اموال فرزند خود بردارند و مسائلى از اين قبيل در فقه اسلامى زياد وجود دارد. يا در روايات آمده «نيكى كردن به والدين بزرگترين فريضه است» و يا اينكه مىفرمايد «بهشت زير پاى مادران است» اين همه آيه و روايت كه در اين زمينه وارد شده حاكى از اهميتى است كه خداوند براى والدين قائل شده است و اينها بدون حكمت نيست. چه اينكه اينها در مقابل زحماتى كه والدين براى فرزندان متحمل مىشوند، ناچيز است .آنها از لحظه انعقادو نطفه تا هنگام تولد و همچنين بعد از تولد دوران شيرخوارگى و بعد كودكى مشكلاتى بسيار زيادى را متحمل شدهاند. بنابراين خداوند نيز در مقابل زحمات آنها حقوق ويژهاي را براى آنها قائل شده است. از اين رو بايد در هر شرايطى احترام آنها را نگه داشت هر چند در بعضى اوقات دربرخورد با فرزندان خود دچار اشتباه شوند. البته توجه به اين نكته لازم است كه خداوند همه انسانها را در مقابل اعمال و رفتارى كه انجام مىدهند ،مورد سؤال قرار مىدهد و والدين نيز بايد پاسخگوى اعمال و رفتار خود باشند. بنابراين در همه حال ما وظيفه داريم به والدين خود احترام بگذاريم حتى اگر آنها به ما بى احترامى كنند فقط اگر آنها بخواهند ما را به كار حرامى وادار كنند يا از انجام تكليف واجبى باز بدارند، اطاعت از آنها لازم و صحيح نيست چه اينكه اطاعت خداوند بر هر كس ديگر حتى والدين نيز مقدم است خلاصه سعى كنيد به پدر و مادر خود احترام بگذاريد و به گونهاى با آنها رفتار كنيد كه رفتارهاى اشتباه آنها به حدّ اقل برسانيد. مطمئن باشيد اگر رضايت والدين را بدست آوريد خداوند بسيارى از گناهان شما را مىبخشد و به زندگى شماخير و بركت مىدهد و دعاى والدين را بدرقه راه پُر فراز و نشيب زندگى شما قرار مىدهد و در آخرت نيز پاداشهاى فراوانى در انتظار شما خواهد بود .گاهى اوقات قرار گرفتن در يك چنين شرايطى موجب مىشود كه شما تجارب بسيار زيادى بدست آوريد حداقل تجربهاى كه شمامىتوانيد از اين طريق بدست آوريد اين است كه در رفتار والدين خود دقت كنيد تا به اشتباه آنها پى ببريد و سپس علت اين اشتباهات را جستجو كنيد كه چرا آنها دچار اينگونه اشتباهات مىشوند و همه آنها را در دفترچه خاطرات خود يادداشت كنيد و بعنوان يك منبع گرانبها درزندگى آينده خود مورد استفاده قرار دهيد و شما آن اشتباهات را در زندگى آينده خود تكرار نكنيد اين حداقل استفادهاى است كه شما مىتوانيد ببريد. ديگر اينكه مىتوانيد با انتخاب راه صحيح و برخورد مناسب با آنها، رفتار اشتباه آنها را به حداقل برسانيد.
در این مرحله این سؤال همیشگی پیش می آید که چه باید کرد؟
1. شما تنها فردى نيستيد كه با اين مسأله در خانواده خود مواجه هستید؛ متأسفانه جوانان بسیاری از مسأله مشابه شما در خانواده خود رنج می برند؛ لذا آن را به عنوان یک مسأله ببینید نه یک معضل و مشکل لاینحل؛ زیرا بسیاری از هم سن و سالان شما توانسته اند با آن کنار بیایند ؛ لذا شما نیز می¬توانید.
2. ما انسان ها به گونه ای هستیم که هرگاه نسبت به اهميت و ارزش موضوعي اطلاع يابیم, در اثر آن شناخت, انگيزه بهتر و بيشتري براي عمل و پاي بند بودن به آن پید اخواهیم کرد؛ لذا شایسته است ابتدا به اهميت , قدر و منزلت والدين از ديدگاه اسلام اشاره ای نماییم و سپس به بيان راهکارها و چگونگي انجام وظيفه و احترام در قبال مادرتان بپردازیم.
در آموزه های دینی استحکام نظام خانواده و رعایت حقوق دیگران از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ از این رو فرزندان نسبت به والدین وظایفی دارند که رعایت آن ها نقش بنیادی در استحکام نظام خانوادگی داشته و شناخت صحيح اين وظايف گامي بسيار مهم در ابراز محبت واقعي به والدين است.
در این جا به برخی وظایف فرزندان نسبت به والدین اشاره می شود.
* شناخت مقام والدین
یکی از وظایف فرزندان نسبت به والدین شناخت مقام و حق آنان است. در اسلام والدین جایگاه بس بلندی دارند تا آنجا که نگاه نمودن به والدین عبادت شمرده شده است. پیامبر(ص) فرمود :«... و النّظر الی الوالدین برأفة و رحمةٍ عبادةٌ؛[1] نگاه نمودن بر صورت والدین با مهربانی و لطف، عبادت است».
*احترام به والدین
در آموزه های دینی به احترام والدین سخت اهمیت داده شده است؛ تا آن جای که در آیات متعدد[2] احترام به والدین در کنار توحید قرار گرفته[3] و به فرزندان سفارش شده است که: «... فلا تقل لهما أفٍّ و لا تنهر هما و قل لهما قولاً کریماً؛[4] و بر آن ها فریاد مزن، و گفتار لطیف و سنجیدة بزرگوارانه به آن ها بگو».
* احسان به والدین
یکی از وظایف مهم فرزندان نسبت به والدین، احسان به آنان است، از این رو قرآن و روایات همگان را به احسان به والدین فرا خوانده و از آن به عنوان جهاد یاد کرده است.[5]
احسان به والدین بدان جهت اهمیت دارد که والدین در شکل گیری زندگی و تربیت فرزندان نقش بنیادی داشته و فرزندان مدیون زحمات طاقت فرسای والدین هستند. به همين خاطر است كه مرحوم شیخ اعظم انصاری، مادرش را تا نزدیک حمام به دوش می گرفت و او را به زن حمامی سپرده، می ایستاد تا او را به خانه برگرداند. هر شب به دست بوسی مادر می آمد و صبح با اجازه او از خانه بیرون می رفت.
* اطاعت از والدین
یکی از وظایف مهم فرزندان نسبت به والدین اين است که خواسته های مشروع والدین را بر آورند و از دستورهای آنان سرپیچی نکنند. تا جايي كه اگر پدر و مادري فرزند خویش از انجام عمل مستحبی نهی کنند، فرزند نباید آن را انجام دهد. البته توجه داشته باشيد كه اگر اطاعت والدین موجب معصیت و نافرمانی خدا شود و یا با یکی از واجبات الهی تعارض پیدا کند، اطاعت آنان واجب نیست.[6]
دانستن عاقبت رويگرداني از اين وظايف نيز عامل محرك مناسبي براي ارج نهادن به مقام والدين است، به گونه اي كه انجام ندادن وظایف نسبت به والدین، گاهی به عاق والدین شدن منجر می شود.علامه مجلسی در شرح کافی می گوید: عقوق والدین به این است که فرزند حرمت آن ها را رعایت نکند و بی ادبی نماید و آن ها را به سبب گفتاری یا رفتاری برنجاند و آزار و اذیت کند و در چیزهایی که عقلاً و شرعاً مانعی ندارد، نافرمانی نماید و این عقوق از گناهان کبیره است. [7]
3. اسلام از نظر حقوقى حساب ويژهاى براى پدر و مادر بازكرده همان گونه كه در جنبههاى عاطفى نيز حساب جداگانهاى براى آنها در نظر گرفته است؛ لذا بايد در هر شرايطى احترام آنها را نگه داشت هر چند در بعضى اوقات در برخورد با فرزندان خود دچار اشتباه شوند.
4. توجه به اين نكته لازم است كه خداوند همه انسانها را در مقابل اعمال و رفتارى كه انجام مىدهند مورد سؤال قرار مىدهد و پدرتان نيز بايد پاسخگوى اعمال و رفتار خود باشد, بنابراين شما وظيفه داريد در همه حال به وی احترام بگذاريد حتى اگر به شما بى احترامى كند. فقط اگر بخواهد شما را به كار حرامى وادار كند يا از انجام تكليف واجبى باز دارد ، اطاعت از وی لازم و صحيح نيست چه اينكه اطاعت خداوند بر هر كس ديگر حتى والدين نيز مقدم است.
5. يكى از مهم ترين عوامل سازگارى و حسن تفاهم بزرگسالان و جوانان در خانواده و اجتماع اين است كه شخصيت تمام افراد در آن دو محيط مورد توجه و احترام باشد و هيچ فردى ، در هر سنى كه هست ، خويشتن را در معرض اهانت و تحقير نبيند و نسبت به عزت نفس و شخصيت خود احساس ناامنى و نگرانى ننمايد. لذا توصيه مي شود تا مي توانيد نسبت به پدر و مادر خود محبت نماييد؛ زيرا انسان به طور طبيعى دوستدار كسى است كه به او نيكى كرده و دشمن كسى است كه درباره او بدى نموده است .
6. يک اصل کلي در مورد انسانها وجود دارد و آن اينکه انسان موجودي تغييرپذير است يعني همانطور که تأثير روي ديگران مي گذارد از رفتار ديگران نيز متأثر مي شود و رفتار او تغيير مي کند. قطعا شما با رفتار پسنديده خود مي توانيد پدر و مادرتان را تحت تأثير قرار دهيد. آنها را آن گونه كه هستند، دوست بداريد ،از آنها اطاعت كرده و فرمانبردارشان باشيد؛ چون رفتار و روحيه آنها با گذر عمر به صورت يک صفت ثابت شخصيتي در آمده است سخت تغيير مي پذيرد و متحول ساختن چنين افرادي دشواري مي نمايد، اما امري شدني است؛ لذا نيازمند صبر و حوصله و همين طور تدبير و هوشياري و ظرافت هاي رفتاري خاص از طرف شما است. هرگز سعي در ايجاد تغيير ناگهاني و برخوردهاي تند و عجولانه نداشته باشيد که اين شکل رفتار نه تنها آنها را به سوي مخالفت مي کشاند، بلکه ناسازگاري را به صورت لجاجت آميز در ايشان تشديد مي نماید.
7. از جدال و جر و بحث با والدین خود جدا خودداري کنيد.
8. از طرح مسائل اختلافي ولو چيز کوچک و پيش پا افتاده در خانواده اجتناب کنيد.
9. در کارهاي منزل به مادرتان کمک کنيد بدون اينکه او از شما در خواست کمک کند و بدون اينکه شما منتي بر او داشته باشيد.
10. در صورت امکان هر از چند گاهي هديه اي هر چند کوچک براي اعضای خانواده خود تهيه کنيد.
11. جنبه هاي مثبتي که اعضای خانواده¬تان دارند را برجسته کنيد و گاهي اوقات آنها را مطرح کنيد.
12. از ايجاد تغيير و اصلاح در رفتارشان مأيوس نشويد. بهترين وسيله براي سالم سازي زمينه تأثير بر روي رفتار آنها محبت نمودن, تحويل گرفتن و احترام گذاردن به آنها است آن هم احترام بدون قيد و شرط و به عنوان والدین و کسانی که سهمی بزرگ در حیات شما دارند.
13. براي تأمين اهداف رفتاري خود در مورد والدینتان از روش غيرمستقيم استفاده کنيد. ابتدا خودتان را به اخلاق نيک بياراييد تا آنها از عمل شما متأثر گردند نه از حرف شما که اين بهترين شيوه اصلاح بزرگترها است. در ادامه از افرادي که در والدینتان نفوذ دارند و مي توانند تأثير بگذارند(مانند اقوام و خويشان دلسوز که والدینتان از آنها حرف شنوی دارند) استفاده نماييد؛ چرا که بعضي از والدین بر خلاف اخلاق تندي که در خانه دارند در بيرون از خانه، به خصوص نزد بعضي افراد نرم و حرف شنو هستند ؛ لذا از طريق آنها مي توانيد به اهداف خود در زمينه اصلاح اخلاق پدر و مادرتان، برسيد.
14. شنونده خوبي براي نظرات آنها باشيد و با گوش جان صحبتهاي آنها را بشنويد.
16. سعی کنید علاقمندي خود را نسبت به تأمين خواسته هاي آنها در رفتار و گفتار خود نشان دهيد، اما در كنار اين مسأله خيلي محترمانه و در فضايي صميمانه سيري را كه به نظر شما خواسته آنها بهتر تأمين مي گردد برايش تشريح نماييد.
17. براي گفتگو و مذاكره با آنها در مورد مسأله مورد نظر خود وقت مناسبي تعيين كنيد.
18. هيچ گاه از آنها به خاطر داشتن نظري مخالف با نظر خود ايراد نگيريد و سرزنششان نكنيد. به موضوع حمله ببريد نه به شخص .
19. به احساسات منفي و غيرقابل كنترل خود در برابر آنها اجازه بروز ندهيد.
20.سعي كنيد هر چه بيشتر خوبيهاي پدر و مادرتان را ببينيد تا بتوانيد روابط بهتري با آنها برقرار سازيد .
در ادامه هدیه ما به شما طبق حدیثی که در ادامه خواهد آمد این جمله است که (مدارا با دیگران به ویژه والدین و خواهرتان زندگی را برای شما زیبا و دلپذیر می سازد ).
«مدارا کن که مدارا در چیزی نباشد مگر آن را زینت دهد و در هرچه نباشد آن را خوار کند ». [8]
در مورادی که از رفتار و یا گفتار والدینتان ناراحتی زیادی را متحمّل می¬شوید و ممکن است دچار عارضه ای شوید که در متن ارسالی خود بدان اشاره نمودید، بهتر است از شیوه آرميدگى بهره بگیرید: يادگيرى آرميدگى مانند هر مهارتى نياز به زمان و تمرين دارد. اكثر افراد مىتوانند با سى دقيقه تمرين روزانه به مدت يكماه به نتائج مهم و پايدار دست يابند. شما مىتوانيد تمرين آرميدگى را در حالت دراز كشيده و يا اينكه بر روى يك صندلى راحتى به صورت نشسته انجام دهيد در يك اتاق ساكت و نسبتاً گرم نشسته و همه چراغها را خاموش كنيد و چشمانتان را ببنديد. اين امر حواسپرتى را كاهش داده و به شما در تمركز بر روى احساسات بدنىتان كمك خواهد كرد. قبل از اين كه تمرينها را به طور واقعى شروع كنيد، براى چند دقيقه با چشمان بسته، از طريق بينى نفس بكشيد. سعى كنيد تنفّس آهسته، عميق و از سر معده باشد. اجازه دهيد كه قفسه سينهتان باز و پر از هوا گردد. فشار نياوريد. با تمرين، اين شكل از تنفس به طور طبيعى در شما ايجاد خواهد شد. با هر بازدم كلمه «آرام» را در ذهن تان تكرار نماييد. با انجام اين عمل عضلات بدن شما به تدريج شروع به آرام شدن خواهند كرد و احساس آرامش به طور طبيعى در شما ايجاد خواهد شد. هنگامى كه همه تمرينها را به اتمام رسانديد، دوباره به كلمه «آرام» بازگرديد و با هر بازدم آن را در ذهنتان تكرار نماييد. بدين ترتيب يك تداعى ميان كلمه «آرام» و احساس آرامش عميق عضلانى در بدنتان بر قرار خواهد شد، طورى كه عاقبت صرفاً با بستن چشمانتان و فكر كردن به كلمه «آرام» مىتوانيد اين احساس را در خودتان ايجاد كنيد.
از این طریق می توانید برای کنترل احساسات خود در زمان ناراحتی استفاده نمایید.
نویسنده: رضا وظیفه مند
1)بحارالانوار، ج 74، ص 45
2) بقره/83 ؛ نسا ء/ 36؛ انعام / 151
3) تفسیر نمونه، ج 12، ص 78
4)اسراء (17) آیة 23
5)کافی، ج 2، ص 158
6)تفسیر نمونه، ج 12، ص9 7
7) گناهان کبیره، ج 1- 2، ص 120
8) نهج الفصاحه ,ح 2902