شنبه 3 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

ENGLISH shiaquest

منو بهداشت و سلامت

104 ـ بابی انتم و امی و نفسی و اهلی و مالی

بِأبى أنْتُمْ وَ اُمّى وَ نَفْسى وَ أهْلى وَ مالى ! مَنْ أرادَ اللّهَ بَدَءَ بِكُمْ وَ مَنْ وَحَّدَهُ قَبِل عَنْكُمْ وَ مَنْ قَصَدَهُ تَوَجَّهَ بِكُمْ .

پدرم و مادرم و خودم و خانواده ام و دارايى ام فدايتان باد ! هر كه خدا را بخواهد با شما آغاز مى كند و هر كه او را يگانه بداند ، از شما مى پذيرد و هر كه آهنگِ او را كند ، به شما رو مى آورد ...

توضيح واژه ها

أرادَ : خواست ، اراده كرد. [۱]

قَبِلَ : گرفت، پذيرفت. [۲]

قَصَدَ : روان شد ، قصد كرد ، خواست . [۳]

تَوَجَّهَ : رو كرد ، رو آورد ، رفت . [۴]

شرح

جمله «بِأبى أنتم و اُمّى...» ، پنج بار «در زيارت جامعه كبيره» ، تكرار شده است. بعضى شارحان ، با توجّه به اختلاف نسخه ها ، از هر يك از آنها ، معناى جداگانه اى برداشت كرده اند. براى نمونه ، گفته شده كه اين جمله در عبارت پيشين زيارت ، با افزوده «و اُسْرَتى ؛ و تبارم» آمده بود و در اين جا «و نَفْسى» به آن ، افزوده شده است؛ يعنى افزون بر پدر و مادر و خاندان و ثروتم ، جانم را هم فداى شما مى كنم . از اين نكته ، تكامل تدريجى معرفت ، استخراج مى شود. اينك زائر به آن معرفتِ حقيقى ، دست يافته است و به راحتى ، از جانِ خويش در راه اهل بيت عليهم السلام مى گذرد.

اين توجيه ، در صورتى پسنديده است كه در همه نسخه هاى «زيارت جامعه» ، كلمه «نفسى» در اين عبارت آمده باشد ؛ امّا در برخى نسخه ها ، در عبارت پيشين نيز «و نفْسى» آمده است .

بنا بر اين ، به نظر مى رسد كه تفاوت هاى اين گونه تعابير ، تنها گوناگونىِ عبارت است و نكته ويژه اى در به كار بردن واژگان متفاوت ، وجود ندارد. زائر ، پنج بار با اين تعبير ، نسبت به اهل بيت عليهم السلام ، اظهارِ ادب كرده ، تا سر حدّ ايثار ، اعلام وفادارى مى نمايد .

پيوند امامت و توحيد

يكى از مباحث زيباى مطرح شده در «زيارت جامعه كبيره» ، برقرارى پيوند ميان امامت و توحيد است . زائر ، اگر چه در برابر امامان عليهم السلام ، باورها و درخواست هاى خود را بيان مى كند ؛ امّا باور داشتن به خداوند متعال ، بيش از هر چيز ديگرى در سر تا سر زيارت ، موج مى زند . در اين مجال ، چگونگى خداشناسى با توجّه به عبارات اين قسمت از زيارت ، بررسى مى شود :

راه اهل بيت عليهم السلام ، تنها راه عرفان حقيقى

جمله «مَنْ أراد اللّهَ بَدَء بِكُم ؛ آن كه خدا را بخواهد ، از شما آغاز مى كند»، اشاره به اين است كه تنها راه عرفان و خداشناسىِ حقيقى ، همان راه اهل بيت عليهم السلام است . مدّعيان خداشناسى بسيارند و هر يك با ادّعاى آشنايى با خدا ، از در هم شكستن بُتِ نفس امّاره خويش ، خبر مى دهند ؛ امّا تنها راه مطمئنِ خداشناسى ، راه معلّمان برگزيده خداست كه از هر گونه گناه و خطايى ، مصون اند . در انديشه آنان ، تنها خدا جاى گرفته و سخنان و رفتارشان ، خدايى شده است. در حديثى آمده كه پيامبر صلى الله عليه و آله به امام على عليه السلام فرمود :

يا على ! ما عُرِفَ اللّهُ إلّا بى ثُمَّ بِكَ ، مَنْ جَحَدَ وِلايَتَكَ جَحَدَ اللّهَ رُبوبِيَّتَهُ . [۵] اى على ! خداوند ، جز به من و سپس به تو ، شناخته نشده است . هر كس ولايت تو را انكار كند ، ربوبيّت خداوند را انكار كرده است .

منكران ولايتِ اهل بيت عليهم السلام ، اگر چه خدا را به عنوان خالق جهان پذيرفته اند ؛ امّا در واقع ، خدا را مدبّر و مربّى جهان نمى دانند و بدين سان ، ربوبيّت پروردگار را انكار مى كنند. از اين رو ، بنا بر روايتى از امام باقر عليه السلام ، راه اهل بيت عليهم السلام ، تنها راه توحيد و عبوديت خداوند ، معرّفى شده است :

بِنَا عُبِدَ اللّهُ وَ بِنا عُرِفَ اللّهُ وَ بِنا وُحِّدَ اللّهُ ـ تَبارَكَ وتَعالى ـ . [۶] به سبب ما ، خدا پرستيده شده و به سبب ما خدا ، شناخته شده و به سبب ما ، خداوند ـ تبارك و تعالى ـ ، يگانه شمرده شده است .

در نگرش شيعى ، اهل بيت عليهم السلام ، بنا بر حكمت الهى ، راهِ شناخت حقيقى خدا ، تعيين شده اند و به ديگر سخن ، معيار و آزمونِ ورودى يگانه پرستى ، ره نمودهاى اهل بيت عليهم السلام است و خداوند توانا ، اين راه را به عنوان معيارِ شناخت توحيد حقيقى از توحيد ساختگى ، برگزيده است . روايت شده كه امير مؤمنان عليه السلام فرمود :

إِنَّ اللّهَ ـ تَبارَك و تَعالى ـ ، لَو شَاءَ لَعَرَّفَ العِبادَ نَفسَهُ ، وَ لكِنْ جَعَلَنا أبْوابَهُ وَ صِراطَهُ وَ سَبيلَهُ وَ الوَجْهَ الَّذى يُؤتى مِنهُ . [۷] خداوند ـ تبارك و تعالى ـ ، اگر مى خواست ، خود را به بندگانش مى شناسانْد ؛ امّا ما را دروازه [ شناخت ] خود و مسير و راه و جانبى كه از آن وارد مى شوند ، قرار داده است .

بنا بر اين ، در نظام آفرينش ، نخستين گامِ خداشناسى ، معرفتِ اهل بيت عليهم السلام است ، [۸] چنان كه بر پايه روايتى از امام رضا عليه السلام به نقل از پدر بزرگوارش امام كاظم عليه السلام ، شناخت خدا و خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله ، از هم ناگسستى دانسته شده و آمده است :

مَن عَرَفَهُم فَقَد عَرَفَ اللّهَ ، وَ مَن جَهَلَهُم فَقَد جَهلَ اللّهَ . [۹] هر كه ايشان را بشناسد ، خدا را شناخته است ، و هر كه ايشان را نشناسد ، خدا را نشناخته است .

پيوند توحيد و پذيرش ولايت

جمله «مَنْ وَحَّدَهُ قَبِل عَنكُم ؛ هر موحّدى ، [ ولايت ] شما را پذيرفت» را دو گونه مى توان معنا كرد : نخست ، آن كه هر يگانه پرستى ، ولايت شما را هم مى پذيرد ؛ زيرا همان برهانى كه يگانگى خالق را واجب مى شمُرَد ، اطاعت از برگزيدگان خدا را هم واجب مى داند .

برداشت دوم ، آن است كه هر موحّدى ، حقيقتِ توحيد را از شما فرا گرفته است ؛ زيرا توحيد حقيقى را تنها اهل بيت عليهم السلام ، آموزش مى دهند. در اين صورت ، اين عبارت ، ترجمانِ پيوند ناگسستنى ميان توحيد و ولايت است. علّامه مجلسى ، در شرح اين جمله مى نويسد :

مَن لَمْ يَقْبَل عَنكُم فَلَيسَ بِمُوحِّدٍ بَل هُوَ مُشرِكٌ وَ إن أَظهَرَ التَّوحِيدَ . [۱۰] هر كس از شما نپذيرد ، موحّد نيست ؛ بلكه مشرك است ، هر چند توحيد را اظهار كرده [ و پذيرفته ]باشد .

آنچه از ظاهرِ عبارت بر مى آيد ، مراد از توحيد در اين جا ، توحيدِ طاعت است و توحيد طاعت ، يعنى موحّد ، تنها از خدا اطاعت مى كند و فرمانِ غيرِ او را نمى پذيرد. بنا بر اين ، امكان دارد كه شخص در اعتقاد ، موحّد باشد و يگانگى خدا را با دلايل بى شمار ، اثبات كند ؛ امّا از كسانى اطاعت كند كه خداوند ، فرمان روايىِ آنان را دوست ندارد. پيروان اهل بيت عليهم السلام ، در فرمان بُردارى از خدا و كسانى كه خدا ، فرمان بُردارى از آنان را واجب كرده است ، سرآمدند. در روايتى ، امام صادق عليه السلام ، پيروى از كسانى را كه به خدا منسوب نيستند ، شرك مى داند و مى فرمايد :

مَن أَشرَكَ مَعَ إمامٍ إمامتُهُ مِن عِنْدِ اللّهِ مَن لَيسَت إمامَتُهُ مِنَ اللّهِ كانَ مُشْرِكا بِاللّهِ . [۱۱] هر كس پيشواى غير الهى را با پيشوايى كه امامتش از جانب خداست ، شريك گردانَد ، به خدا شرك ورزيده است .

در برابر توحيد طاعت ، شرك در اطاعت قرار دارد. برخى از آيات قرآن ، دسته اى از مؤمنان را مشرك مى داند كه مراد ، شرك در اطاعت است و منظور ، كسانى است كه به خدا باور دارند ، ولى از غيرِ او اطاعت مى كنند :

«وَ مَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلَا وَ هُم مُّشْرِكُونَ . [۱۲] و بيشترشان ، به خدا ايمان نمى آورند ، مگر اين كه [در همان حال ]مشرك اند» .

شرك در اطاعت ، از مواردى است كه گريبانگرِ بسيارى از مؤمنان است و برخى سخنان ، مانند اين عبارت مرسوم كه مى گويند : «اگر فلانى نبود ، زندگى ام نابود مى شد» و يا «اوّل خدا ، دوم شما !» ، در واقع ، بوى شرك در اطاعت مى دهند كه بايد از به كار بردن آنها پرهيز كرد و به گونه اى سخن گفت كه شرك آميز نباشد. براى نمونه ، بايد گفت : «اگر خدا ، فلانى را وسيله اين كار نمى كرد ، كارم بسيار مشكل مى شد» .

پيوند آهنگ خدا و توجّه به اهل بيت عليهم السلام

در جمله «و مَن قَصَدَهُ تَوَجَّهَ بِكُم ؛ و هر كه آهنگِ خدا را داشته باشد ، به شما رو مى كند»، «قصد» به معناى نيّت ، آهنگ كارى كردن و خواستن چيزى است و رو به روى هر چيزى را هم كه در نخستين برخورد ، به چشم مى آيد ، «وجه» مى گويند [۱۳] . بنا بر اين ، هر كه رسيدن به مقامِ قربِ الهى را در سر مى پرورانَد ، بايد به خاندان پاك پيامبر صلى الله عليه و آله ، رو كند و از اين راه ، به بالاترين مرتبه معرفتِ حق ، دست يازد. در فرهنگ شيعى ، امامان عليهم السلام ، « وجهُ اللّه » هستند كه مشتاقان را به سوى خدا ، راه نمايى مى كنند. از امام باقر عليه السلام روايت شده كه فرمود :

نَحنُ الوَجهُ الَّذي يُؤتَى اللّهُ مِنهُ . [۱۴] ما نمايانگر خداييم كه به نشانِ ما ، به خدا راه مى يابند .

يكى از معانى «وجه» ، طريق و جهت است كه در اين جا ، «وجه» به اين معناست . بنا بر اين ، مقصود از اين جمله ، اين است كه اهل بيت عليهم السلام ، بزرگ ترين نشانه هاى توحيدند ، گفتار و رفتار آنان ، راه مستقيم رسيدن به خداوند متعال را نشان مى دهد و اين را كه انسان ، براى رسيدن به كمال مطلق و لقاء اللّه ، چگونه بايد عمل كند ، چه جهتى را انتخاب كند و چه راهى را بپيمايد تا به مقصد برسد ؟

 

 

[۱] «أراد الشى ء : شاءه» (لسان العرب ، ج ۳ ، ص ۱۸۸) .

[۲] «قَبِلَ الشى ء : أخذه» (لسان العرب ، ج ۱۱ ، ص ۵۴۰) .

[۳] «القصد : إتيان الشيء» (لسان العرب ، ج ۳ ، ص ۳۵۳) . «و قصدتُ قصده : نحوت نحوه» (همان جا) . «قصدته و قصدت له وقصدت إليه : طلبته بعينه» (مجمع البحرين ، ج ۳ ، ص ۱۲۸) .

[۴] «التَوَجُّه : الإقبال» (لسان العرب ، ج ۱۳ ، ص ۵۵۸) .

[۵] . كتاب سليم بن قيس ، ج ۲ ، ص ۸۵۵ ، ح ۴۴ ؛ بحار الأنوار ، ج ۲۲ ، ص ۱۴۸ ، ح ۱۴۱ .

[۶] . الكافى ، ج ۱ ، ص ۱۴۵ ، ح ۱۰.

[۷] . همان ، ص ۱۸۴ ، ح ۹ ، مختصر بصائر الدرجات ، ص ۵۵ ؛ دانش نامه عقايد اسلامى ، ج ۳ ، ص ۲۵۷ ، ح ۳۶۶۸ .

[۸] . ر . ك : دانش نامه عقايد اسلامى ، ج ۳ ، بخش يكم ، فصل دوم : الهداة إلى معرفة اللّه .

[۹] . الكافى ، ج ۴ ، ص ۵۷۹ ، ح ۲.

[۱۰] . بحار الأنوار ، ج ۱۰۲ ، ص ۱۴۳.

[۱۱] . الكافى ، ج ۱ ، ص ۳۷۳ ، ح ۶.

[۱۲] . سوره يوسف ، آيه ۱۰۶.

[۱۳] . معجم مقاييس اللّغة ، ج ۶ ، ص ۸۸ (الوجه مستقبل لكلّ شى ء) .

[۱۴] . بصائر الدرجات ، ص ۶۵ ، ح ۳ .

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group