علت مخفي بودن امام زمان عليه السلام
شخصيتي در قم به نام احمد بن اسحاق قمي بود که از علما و بزرگان قم بوده است. ايشان نماينده امام يازدهم علیه السلام در قم بوده است. مسجدي در قم هست، به نام مسجد امام حسن عسگري علیه السلام ، به امر امام يازدهم علیه السلام در قم بنا کرد. در يکي از سفرها که در سامرا، به خدمت امام يازدهم علیه السلام شرفياب ميشود، از حضرت سئوال ميکند[1] آقا امام و جانشين بعد از شما چه شخصيتي است. امام يازدهم علیه السلام هميشه فرزند بزرگوارشان را مخفي نگه ميداشت. چون دشمن زياد بوده است. چون از پيغمبرخدا صلی اله علیه وآله وسلم هم رواياتهاي زيادي رسيده بود، که دوازدهمين جانشين من ريشه ظالمها وطاغوتها را ميکند و از بين ميبرد. در تلاش بودند، از امام يازدهم علیه السلام فرزندي بوجود بياید، از بين ببرند. لذا امام علیه السلام هميشه فرزند عزيزشان را به خيليها نشان نميدادند. ولي به اصحاب خاص گاهي نشان ميدادند يکي از شخصيتها که در آن زمان توفيق نصيبشان شد که امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف را زيارت کند همين احمد ابن اسحاق بود. که حضرت فرمود: اگر بزرگواري شما پيش ما نبود ما فرزندمان را به شما هم نشان نميداديم.
نشانههاي اهل نجات، در زمان غيبت
بعد، امام يازدهم علیه السلام بياناتي درمورد فرزندشان فرمودند. يک جمله اش اين است: «وَاللَّهِ لَيَغِيبَنَّ غَيْبَةً لَا يَنْجُو فِيهَا مِنَ التَّهْلُكَةِ إِلَّا مَنْ يُثْبِتُهُ اللَّهُ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِيلِ فَرَجِهِ» (بحارالأنوار/مجلسي /52/23/باب 18- ذكر من رآه صلوات الله عليه ص:1) به خدا قسم فرزندم مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف غيبتي خواهند داشت، که در زمان غيبت، کسي از هلاکت و گمراهي نجات پيدا نميکند، مگر با دو شرط. اول: خدا او را بر اعتقاد بر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ثابت دارد. و شرط دوم: خدا او را موفق بدارد که براي فرج و ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دعا کند. اگر اعتقادش ثابت باشد، و توفيق دعا براي فرج نصيب بشود، از هلاکت و گمراهي نجات پيدا ميکند.
وقت ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
اولاً ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف که طبق روايات فراوان وقتش مشخص نيست. که آيا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چقدر غيبت ميکند؟ آنهايي که وقت براي آمدن حضرت مشخص ميکنند دروغ ميگويند. تعبير روايات اين است: «كَذَبَ الْوَقَّاتُونَ كَذَبَ الْوَقَّاتُونَ كَذَبَ الْوَقَّاتُونَ» (بحارالأنوار/مجلسي/ 52/ 103/ باب 21- التمحيص و النهي عن التوقيت ص:101) کساني که وقت تعيين ميکنند دروغ ميگويند. وظيفه ما هم اين است که آنها را تکذيب کنيم. «أَبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُخَالِفَ وَقْتَ الْمُوَقِّتِينَ» (الكافي/الشيخ کليني/1/368/ باب كراهية التوقيت ص:368) غيبت به اين معنا نيست، که ارتباط ما با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و ارتباط امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف با ما کاملاً قطع باشد. غيبت نسبي است يعني: امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را ببينيم و بشناسيم اين در بسته شده است. مگر يک عالم رباني امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را ببيند. در طول تاريخ اتفاق بيفتد و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را زيارت بکند.
علم امام زمان عليه السلام
از طرف ما در بسته است ما امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را نميبينيم و نميدانيم امام زمان کجاست. ولي امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف با علم امامتش همه جا احاطه دارد. خود آقا در توقيعي که به شيخ مفيد نوشتند، فرمودند: «فَإِنَّا يُحِيطُ عِلْمُنَا بِأَنْبَائِكُمْ وَ لَايَعْزُبُ عَنَّا شَيْءٌ مِنْ أَخْبَارِكُمْ » (بحارالأنوار/مجلسي/53/174/باب 31- ما خرج من توقيعاته ص:150) فرمود: به همه کارهاي که شما انجام ميدهيد احاطه داريم. ما امام زماني عجل الله تعالی فرجه الشریف را قبول داريم، که به تمام عوالم اشراف دارد، احاطه دارد. امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از تمام کره زمين، مثل کف دست خبر دارد. احاطه دارد. ما درباره علماي برجسته يا عرفاي بزرگوار معتقديم که از ضمير افراد و از چيزهاي مخفي خبر ميدهند. چه برسد به شخصیت انسان کاملي که قطب عالم هستي هست.
شيخ محمد تقي بافقي ؛ يار امام زمان عليه السلام
مرحوم آقا شيخ محمد تقي بافقي يزدي حدود شصت سال قبل، در قم و در شهر ري زندگي ميکرد. و از عاشقان و دلباختهگان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بوده از کساني بوده، که آن زمان پياده از قم به جمکران تو برف تو سرما تو گرما در هر حالتي ميآمدند. يک عشق خاصي به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف داشت. و گاهي هم تشرفاتي محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف داشته است. شخصيت فوقالعادهاي بوده است. آقا شيخ محمد تقي بافقي کسي بوده، که يک تنه با رضاخان مبارزه کرد. ايام سال تحويل، خانواده رضاخان بيحجاب در حرم حضرت معصومه علیها السلام آمده بودند. ايشان رفت مقابل همسر و مادر رضاخان ايستاد، نهي از منکر کرد. که مردم را ميخواست بسيج کند، که رضاخان خودش با يک عدهاي نيرو آمدند قم و ايشون را دستگير کردند و زندان بردنش. بعدش به شاه عبدالعظيم تبعيدش کردند. يک آدم خيلي شجاع و قهرمان و نترسي بود. مرحوم آقا شيخ محمد تقي بافقي که خيلي عاشق امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بود. شايد منبري و مجلسي نبود، که ذکر حضرت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را ايشان نداشته باشد.
ايشان ايامي که در شاه عبدالعظيم تبعيد بودند، آنجا گاهي سخنراني ميکردند. گاهي مراسم برگزار
ميکردند. يک شخصي ميگويد: من يک موقعي تو عبدالعظيم براي زيارت رفتم. شب جمعهاي هم بود. ديدم يکي از اين مقبرهها سر و صدا ميآيد. پرسيدم چه خبر هست؟ گفتند: شب جمعه است دعاي کميل ميخوانند. کي دعاي کميل ميخواند؟ يک شيخي روي منبر نشسته دارد دعاي کميل ميخواند. چراغها را هم خاموش کردند. پرسيدم اين آقا کيست؟ گفتند: آقا شيخ محمد بافقي هست. همين شخصيت موردنظر ميگويد: من به روحانيت هم راستش خيلي اعتقاد آنچناني نداشتم. گفتيم: حالا که شاه عبدالعظيم که آمديم. شب جمعه و دعاي کميل هم هست ما برويم دعاي کميل شرکت کنيم مقبره بزرگي بود، مردم براي دعاي کميل جمع شده بودند. چراغها را هم خاموش کرده بودند. آخر مجلس نشستم. اين آقاي بافقي هم که من نميشناختم، پيرمردي بود، دعاي کميل ميخواند. و حال ميکرد. و گريه ميکرد. وسط دعا منقلب ميشد. من انتهاي مجلس نشسته بودم. به ذهن من خطور کرد، که اين هم خودش را به گريه ميزند، براي اينکه بگويد: من حال خوبي دارم. و ميخواهد مردم را به خودش جلب بکند ـ ميخواهم بگويم: که يک عالم سرباز امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ممکن است، از خيلي چيزها خبر داشته باشد. امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به همه عوالم احاطه دارد ـ دعا تمام شد. مردم پراکنده شدند. چراغها را روشن کرده بودند. چند نفر، آمده بودند که با آقا مصافحه کنند. يا مسئلهاي داشتند ميخواستند بپرسند. ما هم بيکار بوديم. آمديم کنار آقا مثلاً مصافحهاي کنيم. وقتي که نزديک آقا آمدم آقا صورتش را نزديک گوش من آورد و به من گفت: اين فکري که به ذهنت آمد، که اين آقا الکي گريه ميکند ديگه درباره کسي اين فکر به ذهنت نيايد. يکدفعه به بدن من لرزه افتاد. ميان دعاي کميل وسط اين همه جمعيت به زبانم هم نياوردم. تو ذهنم گفتم: که اين آقا الکي گريه ميکند. آقا به من فرمود: اين فکر خطا و نسبت ناروا به ذهنت خطور نکند.
حضور هميشگي امام زمان عليه السلام
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف همه جا نظارت دارد. همه جا حاضر است. مثل اينکه ما رفتيم توي غاري مخفي شديم. بعد هم ميگوييم: خورشيد کجاست غيبت او از طرف ماست. ما نميبينيم ما شعاع وجودي حضرت را همه جا نميبينيم. جهل ما، گناهان ما، پرده جلو چشم ما انداخته، و الّا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف همه جا اشراف دارد. امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بدن شريفش هم رو همين کره زمين هست. از مرحوم آيت الله انصاري همداني پرسيده بودند: ميشود به خدمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف رسيد؟ ايشان فرموده بودند: که کور باد اون چشم دلي که همه جا امام زمان را حاضر نبيند.
ثبات عالم، با وجود حجت الهي
«وَ بِأَسْمَائِكَ الَّتِي مَلَأَتْ [غَلَبَتْ ] أَرْكَانَ كُلِّ شَيْءٍ وَ بِعِلْمِكَ الَّذِي أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ» (مفاتيح الجنان/الشيخ عباس قمي/1/63/دعاى كميل بن زياد ص:62) ما خدا رو قسم ميدهيم. خدايا تو را قسم ميدهيم به اسماء تو که رکن همه موجودات رو پر کرده است يعني اينها اسماء الهي هستند. روايت داريم: اگر حجت خدا خليفه خدا نباشد زمين اهلش رو فرو ميبرد. طومار عالم برچيده ميشد. امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مثل خورشيد تابان است حيات موجودات به وسيله او است. اگر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نباشد موجودات عالم از بين خواهد رفت. روايات زيادي داريم: امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در موسم حج شرکت ميکند. دور خانه خدا طواف ميکند. سعي صفا مروه قدم ميگذارد.
موقعيت خاص و جذاب شهر مدينه
امام صادق علیه السلام ميفرمايند: «نِعْمَ الْمَنْزِلُ طَيْبَةُ وَ مَا بِثَلَاثِينَ مِنْ وَحْشَةٍ» (الكافي/الشيخ کليني/1/340/باب في الغيبه ص:335) يعني شهر مقدس مدينه چون شش معصوم از چهارده معصوم در مدينه دفن است اين خودش جذابيت خيلي فوقالعاده ميآرود. قبر پيامبر اول شخصيت عالم خاتم الانبيا محمد مصطفي صلی اله علیه وآله وسلم، قبر مطهره و منوره حضرت فاطمه علیها السلام، امام مجتبي علیه السلام ، امام باقر علیه السلام امام صادق علیه السلام ، به فاصله دويست متر قبر شش معصوم هست. حالا ببينيد چقدر جذبه دارد. يکي از جاهايي است که احتمال دارد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف براي سکونت انتخاب کرده باشند. امام صادق عليه السلام فرمود: مدينه خوب جايي است براي سکونت فرزندم امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وبعد هم فرمودند: که تا سي نفر از خواص با حضرت رابطه داشته باشند مشکلي ايجاد نميکند. که ما در روايات داريم عدهاي از انصار حضرت از غلامهاي حضرت، از کارگزارهاي حضرت هستند که در زمان غيبت هم با حضرت ارتباط دارند کارهاي حضرت را انجام ميدهند فرمان حضرت را انجام ميدهند. مسلماً امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در زمان غيبت هم اينطور نيست، که برود در يک جزيرهاي، بياباني، و با هيچ انساني هم ارتباط نداشنه باشند. نخير يک عدهاي خاصالخاص که ما آنها را نميشناسيم و حق افشاگري هم اصلاً ندارند آنها امام زمان را ياري ميکنند. ما در روايات داريم: امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف با مردم در ارتباط است. يعني امام زمان علیه السلام در بازارهاي ما در مجلسهاي ما شرکت ميکند. «يطع فرشکم» پا روی فرشهاي شما ميگذارد. در مجالس اهل بيت شرکت ميکنند. امام زمان(عجل الله فرجه) در بازار شما رفت و آمد ميکند «يدخل اسواقکم» يعني پا توي بازار شما ميگذارد.
فضيلت نماز در جمکران
آقا به حسن بن مثله جمکراني فرمودند: کسي در اين مسجد مقدس جمکران نماز بخواند مثل اين است که در خانه کعبه نماز خوانده است. حضرت فرمودند که «مَنْ صَلَّاهَا فَكَأَنَّمَا صَلَّاهَا فِي الْبَيْتِ الْعَتِيقِ» (مستدرك الوسائل/محدث نوري/ 3/ 447/54- باب نوادر ما يتعلق بأحكام المساجدص:435)يعني اگر کسي تو مسجد مقدس جمکران تو اين خانه خدا نماز بخواند مثل اينکه توي خود خانه کعبه نماز خوانده است. روايت داريم: وقتي آقا ظهور ميکنند بعضيها ميگويند: عجب اين آقا را ما مکرر ديده بوديم ولي نشناخته بوديم.
راه صحيح درخواست از امام زمان عليه السلام
وقتي چيزي را از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ميخواهيم عرض کنيم: اگر صلاحمان است حاجتمان را برآورده کنيد. يک جواني خاطرخواه يک خانمي شده بود. خيلي ميآمد جمکران نماز امام زمان ميخواند، التماس ميکرد، اي امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف اين موردي که من ميخواهم جور کن. جور نشد، و آن خانم هم رفت با مورد ديگري ازدواج کرد و اين آقا هم پکر شد. بعد ديد که اين خانم، اين دختر، دختر خيلي ناجوري بوده است. آبروي آن خانوادهاي که باهاش ازدواج کرد، برد و زندگيشان را بهم ريخت. بعد ميآيد جمکران از خدا و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تشکر ميکند. که آقاجان من ممنونم که اين مورد را براي من جور نکردي که منم زندگي و خانوادهام بهم بخورد. متلاشي بشود. حاجتهايي که ميخواهيم، بگوييم: خدايا اگر صلاح است، حاجت هايمان را برآورده کن.
وجوب جلب رضايت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
آقا در جواب کسي که در خواب از آقا شکايت کرده بود، که اين همه مشتري داريد. اين همه جمکران ميآيند چرا ظهور نميکنيد، فرموده بود: خيليها که ميآيند من را حقيقتاً نميخواهند. خيليها ميآيند مريض دارند، قرض دارند، گرفتاري دارند، خانه ميخواهد. خالص اين است که خود آقا را بخواهد. عاشق خود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد
گر از دوست چشمت دراحسان اوست تودر بند خويشي نه در بند دوست
رضايت امام زمان از هر چيزي بالاتر است. از هر چيز يعني اينکه ما امر امام زمان (عجل الله فرجه) را اطاعت کنيم. فرمان امام زمان را اجرا بکنيم. بينيم امام زمان (عجل الله فرجه) چي از ما ميخواهد. آيا امام زمان (عجل الله فرجه) رفتار ما را ميپسندد. اگر ما خودمان را جوري ساختيم که امام زمان (عجل الله فرجه) پسنديد. راه به سوي امام زمان(عجل الله فرجه) باز ميشود. بعضيها هستند که ميگويند ما زيارت خيلي ميرويم. زيارت عاشورا خيلي ميخوانيم. نماز امام زمان (عجل الله فرجه) خيلي ميخوانيم دور ضريح امام حسين علیه السلام هر چه بگي ميگرديم. ولي حرفش را گوش نميدهيم. اينطوري مشتري خيلي دارند.
نوکر امام زمان عليه السلام باشيم نه نوکر زمان
يکي از اساتيد ما ميفرمودند: خيليها نوکر زمان هستند نه نوکر امام زمان(عجل الله فرجه). ماهواره تو خانهاش ميگذارد. هر چيز ناهنجاري را نگاه ميکند بعد هم ميگويد: نوکر امام زمان(عجل الله فرجه) هستم. يک عدهاي خيلي کم هم هستند، که نوکر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند. رضايت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و اينکه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به ما يک تبسم بکند، يک لبخند بزند با هيچ چيزي در عالم قابل قياس نيست. فرمان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را بر هر چيزي مقدم بداريم. در راس دعاهایمان صلوات هايمان «عجل فرجهم» باشد «اللهم کن لوليک» را فراموش نکنيم. «إِلَهِي عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ» (مفاتيح الجنان/الشيخ عباس قمي/1/115/ يازدهم دعاء فرج حضرت حجت عليه السلام ص:115)را فراموش نکنيم. زيارت ال يس را فراموش نکنيم. شما اگر تو کار امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشيد، قطعاً امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هم تو کار شما خواهد بود. شما ياد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشيد. دعا کنيد. قطعاً بدانيد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هم چند برابر به ياد شما هست. و براي شما دعا خواهد کرد.
ذکر مصيبت: امام حسن عسگري علیه السلام
شب شهادت جانگداز پدر بزرگوار آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف حضرت امام حسن عسگري علیه السلام است. عرض ادبي به محضر امام يازدهم علیه السلام داشته باشيم. دلها را روانه سامرا بکنيم. واقعاً سامرا نميدانيم چه وضعي دارد شبيه قبرستان بقيع، تخريب شده است. اگر کسي با چشم دل نگاه بندازد و با پاي دل سامرا برود، قبر دو امام، عليهما السلام نه زائري دارد نه بارگاهي دارد. گنبد و بارگاهش خراب شده است. آن زمان که گنبد و بارگاه داشتند، خيلي غريبانه بودند. اين دو امام عليهما السلام، حالا ديگه بارگاه ملکوتيشان هم تخريب شده است با پاي دل بريم زيارت امام يازدهم علیه السلام و عرض ادب داشته باشيم. ابوسهل ميگه که من شنيدم که امام يازدهم علیه السلام حالشون بسيار وخيم است. چون امام يازدهم علیه السلام در سن جواني، بيست و هشت سالگي به شهادت رسيدند. بر اثر سمي که خليفه زمان به حضرت علیه السلام خوراندند، حضرت علیه السلام را به شهادت رسانیدند. ابوصل ميگويد: من براي عيادت وملاقات امام يازدهم علیه السلام رفتم. ديدم حضرت علیه السلام در بستر افتادند. به خادم فرمود: که براي من شربت مصطکي درست کن. - شربتي از دواهاي قديمي بوده است - من جامي قدحي درست کردم. خدمت آقا امام عسگري علیه السلام آوردم. وقتي که آقا خواستند اين قدح را نوش جان کنند آنقدر سم به بدن آقا سرايت کرده بود؛ که آقا دست مبارکشان ميلرزيد. نتوانستند از اين شربت ميل کنند. به خادم فرمودند: که برو اتاق اندروني شو، فرزندم را صدا کن بيايد. خادم ميگويد: من رفتم وارد اتاق شدم. ديدم آقازادهاي در حال سجده قرار گرفته و مشغول سجده کردن هست. عرضه داشتم: پدر بزرگوارتان ميفرمايند: خدمت ايشون بياييد. آقا سر از سجده برداشتند مشغول نماز بودند. نماز را سلام دادند. آمد در اتاقي که پدر بزرگوارشان در بستر افتاده بود. ابوصل ميگويد: من چشمم افتاد به يک فرزندي که خيلي زيبا و دلربا بود. موهاي مجعد و پيچيدهاي داشت. دندانهاي گشاده، رنگ روشن صورت درخشنده بود. وقتي که وارد شد، امام يازدهم علیه السلام به فرزند بزرگوارشان فرمود: «يَا سَيِّدَ أَهْلِ بَيْتِهِ اسْقِنِي الْمَاءَ فَإِنِّي ذاهِبٌ إِلى رَبِّي وَ أَخَذَ الصَّبِيُّ الْقَدَحَ الْمَغْلِيَّ بِالْمُصْطُكَى بِيَدِهِ ثُمَّ حَرَّكَ شَفَتَيْهِ ثُمَّ سَقَاهُ» (بحارالأنوار/مجلسي/ 52/ 16/ باب 18- ذكر من رآه صلوات الله عليه ص:1) فرمود: فرزندم اي آقاي اهل بيتم. به من شربت آبي بده. من آماده رفتن از اين عالم هستم. آقا امام زمان علیه السلام در سن پنج سالگي، شربت آب را نزديک دهان پدر آوردند. - امشب شب يتيمي امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است- پدر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شربت آب را نوش جان کردند. فرمودند: من را وضو بده. چون قدرت نداشتند؛ از جا بلند بشوند. آقازاده پدر را وضو داد. اون لحظه اخر آقا امام يازدهم علیه السلام فرمود: فرزندم تويي مهدي، تويي حجت خدا، در روي زمين. آقا امام يازدهم موقع شهادت فرزندش مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف کنار بالينش بود. او را وضو داد شربت آب مرحمت کرد. در آغوش فرزندش به شهادت رسيد. و از دنيا رفت. عرض کنيم: «لا يَوْمَ كَيَوْمِكَ يا ابا عَبْدِاللَّه» اي امام يازدهم علیه السلام شما در موقع شهادت شربت آب نوشيديد. فرزند دلبندتان به بالينتان حاضر بودند. اما دلها بسوزد براي جد غريبتان، امام حسين علیه السلام لحظه آخر با بدن پر از زخم و جراحت، اين همه داغ جوان و برادر عزيز، ديده. ابا عبدالله علیه السلام در گودي قتلگاه هر چي صدا ميزد: جگرم از تشنگي ميسوزد کسي جواب آقا را نداد. يک وقت آقا علیه السلام ببينند سينه مبارکشان سنگين شد. چشم باز کنند ببينند «والشّمر جالس على صدرك » (مقالات/جمعي ازنويسندگان /809 /9. زيارت ناحيه مقدسه ص:809)
لا حول ولا قوة الا بالله العلي العظيم ولعنة الله علي قوم الظالمين وَ سَيَعْلَمُ الَّذينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ [ الشعراء : 227]
[1] كتاب، [إكمال الدين ] عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْوَرَّاقُ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِسْحَاقَ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ ع وَ أَنَا أُرِيدُ أَنْ أَسْأَلَهُ عَنِ الْخَلَفِ بَعْدَهُ فَقَالَ لِي مُبْتَدِئاً يَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمْ يُخْلِ الْأَرْضَ مُنْذُ خَلَقَ آدَمَ وَ لَا تَخْلُو إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مِنْ حُجَّةِ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ بِهِ يَدْفَعُ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِ الْأَرْضِ ...