شنبه 3 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

 


 

قَالَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ علیه السلام: مَا بَرَأَ اللَّهُ نَسَمَةً خَيْراً مِنْ مُحَمَّدٍ  صلی الله علیه وآله وسلّم[1]
 
سـايه­اش گـرچـه پـنـاه خـلـق بـود                در نـروديـد آفـتـابـش زود زود
 
عکس پنهان گشت وسوي غيب راند                تو گمان بردي که آن اختر نماند
 
مصطفي(صلی الله علیه وآله وسلّم) را وعده داد الـطاف حـق،         گر بميري تو، نميرد اين سبـب
 
حق مراو را، برگزيد از انس و جان               رحمت للـعالمين­اش خـوانـد از آن
 
يک دهان خواهم به پهناي فلک                     تا بگويم مدح آن رشـک مـلك
 
فضيلت ذکر صلوات
 
ما همانطور که قدر خدا و پيامبر و ائمه را نميدانيم؛ قدر صلواتها و دوردهايي که ميفرستيم هم نميدانيم. يک روايتش را عرض ميکنم. امام صادق علیه السلام فرمود: إِذَا ذُكِرَ النَّبِيُّ ص فَأَكْثِرُوا الصَّلَاةَ عَلَيْهِ فَإِنَّهُ مَنْ صَلَّى عَلَى النَّبِيِّ  صلی الله علیه وآله وسلّم صَلَاةً وَاحِدَةً صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ أَلْفَ صَلَاةٍ فِي أَلْفِ صَفٍّ مِنَ الْمَلَائِكَةِ [2]اگر نام پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم آمد ياد حضرت صلی الله علیه وآله وسلّم شد؛ زياد صلوات بر محمد و آل محمد بفرستيد. امام صادق علیه السلام فرمود: هر کسي يکبار صلوات بر پيامبر بفرستد خدا متعال هزار صلوات با هزار صف از ملائکه بر او ميفرستد. گفت:
 
يک دهان خواهم به پهناي فلک                    تا بگويم مدح آن رشک ملک
 
کي ميتواند به جز خدا و حضرت علي علیه السلام، پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم را بشناسد. فرمود: يا علي علیه السلام نشناخت خدا را جز من و تو، و نشناخت مرا مگر خدا و تو، و نشناخت تو را مگر خدا و من. گفت:
 
اينکه ميگويم بقدر فهم تو است                               مردم اندرحسرت فهم درست
 
آب دريـا را اگر نتـوان کـشيد                      هم بقدر تشنـگي بايـد چشـيد
 
اقرار به جهل قدم اول فهم
 
مرحوم آيت الله بهاالديني(ره) ميفرمودند: ما يک ذره از شخصيت پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم را هم شايد نتوانيم درک کنيم و معرفت پيدا کنيم. تمام مخلوقات سر سفره پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم هستند. اول قدم اين است که ما بفهميم، که جاهل هستيم. مرحوم حاج آقا دولابي اين جمله را خيلي تکرار ميفرمودند: که راه رسيدن به علم، اقرار به جهل است؛ راه رسيدن به عزت، اقرار به ذلت است. راه رسيدن به حيات، شهيد شدن و مردن و جان دادن است؛ راه رسيدن به غنا، فقر است. بگو خدايا نميدانم. ميگويند: "لاادري" يعني نميدانم نصف علم است. کسي که ميگويد: من ميدانم به علم نميرسد. مَنْ قَالَ أَنَا عَالِمٌ فَهُوَ جَاهِلٌ [3]هر کسي ميگويد: من عالم هستم جاهل است. در دعاها نگاه کنيد أَنْتَ الْعَالِمُ وَ أَنَا الْجَاهِلُ عَصَيْتُكَ بِجَهْلِي[4]
 
طبيب عشق مسيحي دم است ومشفق ليک          چو درد در تو نبيند که را دوا بکند
 
وقتي شما احساس درد نکنيد؛ دنبال دکتر ميرويد؟ تا زماني که آدم فکر ميکند ميداند، ديگر اصلاً دنبال فهميدن نميرود. هر چقدر در راه خدا اقرار به نفهمي و جهل و کوچکي بکنيم دستمان را زياد ميگيرند. نجات ميدهند. واقعاً ما هيچي نيستيم. نه اينکه در دلمان خودمان را چيزي بدانيم، يلي بدانيم، ولي در ظاهر بخواهيم که تواضع کنيم، بگوييم: چيزي نميدانيم. آدم بايد با تمام سلولهاي بدنش اين را حس کند که چيزي نميفهمد و جاهل است. باور کنيد که درهاي علم به رويمان باز ميشود. اگر بيچاره شدي چاره­ساز سراغت ميآيد. گفت: خوب خوانديم، خوب شنيديم، خوب نوشتيم، ولي بسيار زياد هم نفهميديم.
 
عظمت خلقت موجودات آسمانها و زمين
 
پيامبرخدا  صلی الله علیه وآله وسلّم ميفرمايد: أَنَا أَدِيبُ اللَّهِ وَ عَلِيٌّ ع أَدِيبِي [5]من تربيت شده خدا هستم؛ و علي هم تربيت شده من است. شما وقتي به عظمت کوهها و درياها و عجايبي که در درياها هست نگاه مي­کنيد مي­گوييد که سبحان الله خداي متعال چه کار کرده است. يک موقع به کهکشانها نگاه مي­کنيد چند ميليارد کهکشان داريم؟ چند ميليارد ميليارد ستاره و سياره داريم؟ امام سجاد علیه السلام فرمود: اگر من شب فرصت داشتم؛ تا صبح به آسمانها نگاه مي­کردم. دراين آسمانها چه خبر است؟ روايت ميفرمايد: «مدن کمدنکم» خداي متعال در آسمانها، مانند شهرهاي شما شهرهايي را خلق کرده است. فرمود: آنها بيش از شما اطاعت ما امامها را ميکنند. ما براي آنها هم فرمانده و امام هستيم. ما روي اين کره زمين هم، خيلي از موجودات را کشف نکرده­ايم. اخيراً يک شبکه اينترنت روي مورچه­ها کار کرده، تا حالا که تحقيق کرده، يازده هزار نوع مورچه تا حالا کشف شده است. يک سوره به نام مورچه در قرآن است. همه موجودات همين طور است.
 
عظمت شخصيت پيامبر و اميرالمومنين علیه السلام
 
ما به اين موجودات عالم نگاه مي­کنيم مي­گوييم: الله اکبر از عظمت اين موجودات ولي آن عارف الهي به پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم نگاه مي­کند مي­گويد: الله اکبر خدا چي درست کرده است. همه اين موجودات از شعاع نور پيامبر است، همه هستي را خدا از نور پيامبر آفريده است. ما اصلاً بدن پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم را هم درک نمي­کنيم. مثلاً بدن پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم اينقدر لطيف بوده که سايه نداشت. يکي از معجزات پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم ما اين است، که سايه نداشته است. و امام زمان  عجل الله تعالي فرجه الشريف هم سايه ندارد. ابوعلي سينا (ره) مي­فرمايد:
 
سايه پيغمبر ندارد هيچ ميداني چرا        آفتابي چون علي در سايه پيغمبر است
 
مي­گويد: سايه پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم حضرت علي علیه السلام است. که خود او به خورشيدها نور ميدهد. ما بدن پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم را درک نمي­کنيم؛ چه برسد به روح پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم. پيامبر خدا  صلی الله علیه وآله وسلّم شاگردي تربيت کرده به نام اميرالمومنين عليه السلام پيامبر خدا  صلی الله علیه وآله وسلّم اگر هيچ معجزه­اي نداشته باشد؛ الا اينکه شاگردي مثل اميرالمومنين تربيت کرده است؛ بس است. اميرالمومنين علیه السلام مي­فرمايد: من هرچه دارم، از پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم دارم. مي­دانيد اميرالمومنين  علیه السلام تا زماني که پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم زنده بود منبر و سخنراني نرفت. يک خطبه هم نخواند. اميرالمومنيني علیه السلام که خطبه بدون نقطه مي­خواند. بالبداهه خطبه بدون الف مي­خواند. آقا اميرالمومنين علیه السلام پرسيدند، در کلمات آن چيزي که بيشتر استفاده ميشود چيست؟ گفتند: نقطه. بلند شدند بالبداهه به صورت اعجازي يک خطبه بدون نقطه خواندند. فرمودند: در ميان حروف اوني که بيشتر در کلمات استفاده ميشود چيست؟ گفتند: الف. بلند شدند يک خطبه بدون الف خواندند. اميرالمومنين علیه السلام آنقدر نسبت به پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم اظهار ادب و شاگردي ميکند؛ تا زماني که پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم زنده بود؛ حضرت امير علیه السلام يک سخنراني هم نکردند.
 
روايت در اصول کافي است يک موقعي يک عده از علماي يهودي و نصاري آمدند خدمت اميرالمومنين سئوالي کردند خلفا نتوانستند جواب بدهند. بعضي آنها را راهنمايي کردند و پيش حضرت امير آوردند. سئوالهاي که مطرح کردند؛ حضرت بلافاصله جواب دادند. اصلاً ائمه متصل به خزينه علم الهي بودند هر چي سئوال مي­کردند بلادرنگ جواب ميدادند. گفتند: آقا شما همان پيامبري که حضرت موسي علیه السلام حضرت عيسي علیه السلام وعده و بشارت آمدنش را دادند هستيد؟ شما پيامبر آخرالزمان هستيد. حضرت علیه السلام فرمود: اشتباه نگيريد، من پيامبر آخرالزمان نيستم فرمود: إِنَّمَا أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِيدِ مُحَمَّدٍ  صلی الله علیه وآله وسلّم [6]فرمود: من بندهاي غلامي از غلامهاي پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم هستم. چقدر حضرت مودب بود. پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم کي بوده، حضرتِ امير، عبدش است؟ دست نشانده او است.
 
حضرت امير علیه السلام در جنگها که از همه شجاع­تر بوده است. حضرت امير علیه السلام در نهج البلاغه مي­فرمايد: وقتي از همه طرف جنگ شعله ور ميشد من علي علیه السلام هم به پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم پناه ميبردم. قَالَ عَلِيٌّ  علیه السلام كُنَّا إِذَا احْمَرَّ الْبَأْسُ اتَّقَيْنَا بِرَسُولِ اللَّهِ  صلی الله علیه وآله وسلّم لَمْ يَكُنْ أَحَدٌ أَقْرَبَ إِلَى الْعَدُوِّ مِنْهُ وَ ذَلِكَ مَشْهُورٌ مِنْ فِعْلِهِ يَوْمَ أُحُدٍ [7]الله اکبر پيامبر کي بوده خيلي گمنام است. قدرش مجهول است.
 
شاهکار علي عليه السلام در جنگ احزاب
 
شيخ رجبعلي خياط(ره) گفته بود: که از همه غريب­تر خود خداست. بعد از خدا اگر بخواهيم نمره بدهيم پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم است. بعد از پيامبر، حضرت امير علیه السلام. هرچقدر که بزرگتر هستند قدرشان هم همينطور ناشناخته است. اميرالمومنين در جنگ خندق يک ضربه زده به عمرو بن عبدود شيعه و سني در اينجا متفق هستند در جنگ احزاب ياخندق، خندق ميگويند چون دور شهر را خندق کندند، احزاب ميگويند چون همه گروه­ها جمع شدند و گفتند: که ريشه مسلمانان را بکنيم؛ کار تمام بشود. ده هزار نيروي قدرتمند در مقابل چند صد نفر از مسلمانها جمع شده بودند. خندق را که مي­کندند؛ حتي طوري شده بود که پيامبر سه روز پشت سر هم غذا هم نخورده بودند؛ و کار ميکردند. حضرت زهرا  علیها السلام غذا آماده کردند، پيامبر خدا فرمودند: فاطمه جان علیها السلام! من سه روز است که غذا نخورده­ام دشمن آمده بودند پشت خندق ايستاده بودند. نمي­توانستند رد بشوند چون مي­خواستند رد بشوند سپاه اسلام تير بارانشان مي­کردند. ولي يک يلي از دشمن به نام عمرو بن عبدود که پهلوان مشهور عرب بود، رد شد(شتر را بر ميداشت سپر قرار ميداد). آمد اين طرف خندق و هل من مبارز سر داد. که چه کسي جرأت دارد با من مبارزه کند. هر بار که صدا ميزد هيچ کسي جرأت نداشت ولي حضرت امير علیه السلام هر بار از پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم اجازه ميخواست که جوابش را بدهد. آخر پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم عمامه خودش را به سر حضرت امير علیه السلام بستند و دعايش کردند، وقتي روانه ميدان شد، پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم فرمود: همه اسلام در مقابل همه کفر واقع شده، اگر حضرت امير علیه السلام غالب بشود، اسلام پيروز شده است ولي اگر عمرو غالب بشود، فاتحه اسلام خوانده شده است. حضرت امير علیه السلام در مبارزه به پاهاي عمرو يک ضربتي زد پاهايش قطع شد افتاد زمين، اين ضربت کارساز بوده که حضرت سر عمرو را از بدنش جدا ميکند ولي شيعه و سني نقل مي­کنند: که پيامبرخدا صلی الله علیه وآله وسلّم فرمود: «ضربة علىّ يوم الخندق افضل من عبادة الثّقلين» [8]يعني يک ضربت زدن حضرت امير علیه السلام از عبادت همه جن و انس بالاتر است. يک بزرگي مي­فرمود: که يک يا علي علیه السلام برابر است با يک ختم قرآن. امام صادق علیه السلام فرمود: «انا من الثقلين» يعني من هم جزو ثقلين هستم. يعني يک ضربة اميرالمومنين علیه السلام از عبادت يازده امام هم بالاتر است. امام زمان  عجل الله تعالي فرجه الشريف هزار و خورده­اي سال عبادت کرده است. به خدا قسم يک سبحان الله، الله اکبر امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف چقدر قيمت دارد ما درک نميکنيم. مال يک مومن را درک نميکنيم؛ چه برسد به امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف آن وقت هزار و خورده­اي سال امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف عبادت ميکند. يک ضربت شمشير اميرالمومنين علیه السلام از عبادت امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف بالاتر است. چند ميليارد جن وانس خلق شده است. و مي­شوند يک ضربت شمشير اميرالمومنين علیه السلام و از عبادت همه جن وانس بالاتر است. بنده معتقدم، کسي که يک ضربتش اين طور است، همه کارهايش اين طور است. تازه اميرالمومنين علیه السلام کيست؟ شاگرد پيامبر است. حالا ما ميتوانيم عبادت اين پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم را درک کنيم. آقا اين پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم شاگردي را تربيت کرده است، که يک ضربتش از عبادت جن و انس بالاتر است. پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم فرمود: آدَمُ وَ مَنْ دُونَهُ تَحْتَ لِوَائِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ [9] حضرت آدم و همه انبيا تحت پرچم من هستند هر چه خوبان همه دارند، تو تنها داري. اين مصداق کامل و اکملش پيامبرخدا صلی الله علیه وآله وسلّم است.
 
عقل کامل
 
امام صادق علیه السلام مي­فرمايد: خداي متعال صد جزء عقل خلق کرده، نود و نه جزئش را به پيامبر عنايت کرده است. و يک جزء باقي مانده را به بقيه خلق قسمت کرده است. فَأَعْطَى اللَّهُ مُحَمَّداً ص تِسْعَةً وَ تِسْعِينَ جُزْءاً ثُمَّ قَسَمَ بَيْنَ الْعِبَادِ جُزْءاً وَاحِداً [10]عقل منشا همه خيرات است. به قول خواجه عبدالله ميفرمايد:
 
که آن را که عقل ندادي چه دادي؟          آن را که عقل دادي چه ندادي؟
 
اگر انسان عاقل باشد همه کارهاش سر جاي خودش است. يک بزرگي در شب قدر به خداي متعال عرض مي­کرد: اي خداي متعال به هر کسي هر چي ميدهي بده، ولي براي من عقل کامل بده. در دعاها هم داريم: اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي عَقْلًا كَامِلًا [11]عقل کامل انسان را به مرحله عشق کامل ميرساند. در مقام بالا عقل و عشق يکي ميشود. عقل کل پيامبرخدا صلی الله علیه وآله وسلّم است.
 
 
 
تواضع پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم
 
امام صادق علیه السلام مي­فرمايد: که پيامبر آنقدر خاکي بود روي خاک مي­نشست. با برده­ها و غلامها مي­نشست. جلسه پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم بالا و پايين نداشت. دايره­وار بود مجلس دور هم مي­نشستند. اگر کسي قبلاً پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم را نديده بود، غريبه بود، از ميان اصحاب پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم را نمي­شناخت. بعد سئوال ميکرد: کدام يکي­تان محمد  صلی الله علیه وآله وسلّم هستيد؟ امام صادق علیه السلام ميفرمايد: يک خانمي وارد مدينه شد. پيامبر روي زمين نشسته بود، داشت نان مي­خورد، پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم فرمود: که خدايا بين ما و نان جدايي نينداز. بعضي از بزرگان اينقدر احترام اين نان را نگه مي­داشتند نان اگر در سفر آمد کراهت دارد، منتظر غذاي ديگر باشيم. آن خانم ديد که پيامبر روي زمين نشسته نان مي­خورد. گفت: يَا مُحَمَّدُ إِنَّكَ لَتَأْكُلُ أَكْلَ الْعَبْدِ وَ تَجْلِسُ جُلُوسَهُ [12]گفت آقا مثل برده­ها روي زمين نشستي فرمود: «أَيُّ عَبْدٍ أَعْبَدُ مِنِّي [13]کي بنده­تر از من است؟ من بنده هستم. آقايي مال خداست. در تشهد اول ميگوييم: عبده بعد ميگوييم رسوله يعني افتخار پيامبر خدا بندگي خداست. روايت داريم که اگر پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم ابهتش را ظاهر ميکرد جبرئيل پر مي­ريخت.
 
احمد ار بگشايد آن پر جليل                          تا ابد مدهوش ماند جبرئيل
 
اما پيامبرخدا  صلی الله علیه وآله وسلّم آن ابهتش را کنار مي­گذاشت. يک خانم هم مي­توانست بيايد با پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم راحت صحبت کند. خانم گفت: يا رسول الله من ميخواهم شما يک لقمه تبرکي به من بدهيد. پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم يک تکه جدا کرد که به­ او بدهد. گفت: نه رسول الله صلی الله علیه وآله وسلّم من از اين لقمه نمي­خواهم از اون لقمه­اي که تو دهانتان با آب دهانتان قاطي شده است مي­خواهم. پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم لقمه دهانش را در آوردند به اين خانم دادند. اين خانم آن لقمه را ميل کرد. امام صادق علیه السلام مي­فرمايد: به برکت اين لقمه هيچ مرض و بلايي ديگر به جان اين خانم نيامد. و اين خانم ديگر عاقبت بخير مي­شود به خاطر اينکه با آب دهان پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم تبرک شده است.
 
ذکر مصيبت امام حسن مجتبي علیه السلام
 
امشب بريم در خانه کريم اهل بيت عليهم السلام درميان پنج تن از همه غريب­تر، مظلوم­تر، امام مجتبي علیه السلام است. نه گنبد و بارگاهي، نه سايه­باني، تو خانه­اش هم غريب بود. آقا امام حسين علیه السلام همسراني داشت يکي از يکي بهتر، حضرت رباب بعد از شهادت امام حسين علیه السلام يک سال زير آفتاب نشست براي همسرش گريه کرد. اصحاب امام حسين علیه السلام يکي از يکي بهتر بود. خود آقا علیه السلام فرمود: اصحابي بهتر و باوفاتر از شما من سراغ ندارم. ولي دلها بسوزد براي آن امام غريبي که ياران او قصد ترور آقا علیه السلام را داشتند سجاده از زير پاي آقا کشيدند حمله کردند، مجروحش کردند. به معاويه لعنة الله عليه نامه نوشتند که اين پولهايي که براي ما فرستادي، در مقابل هر وقت که بگويي دست بسته آقا را تحويل ميدهيم. آقا علیه السلام مجبور به صلح شد. آن هم با معاويه که مجسمه فساد بود. بيخود نيست که حضرت زهرا  علیها السلام گلايه کرده است. مرحوم ميرزا علي اکبر ترک، از منبري­هاي خيلي خوب تهران بوده است. يک ماه رمضان ميگويد: تهران منبر ميرفتم آخرهاي ماه رمضان بود، يک شب بي بي حضرت زهرا عليها السلام را خواب ديدم. عرض ادب کردم، ديدم که بي بي به من توجه نمي­کنند. گفتم: بي­بي جان! من روضه خوان فرزندتان حسين علیه السلام هستم. چرا لطف و عنايتي، نظري نمي­فرماييد. فرمودند: مگر امام حسن علیه السلام فرزند من نيست؟ يعني من از شما گله دارم. چرا از حسنم علیه السلام روضه نمي­خوانيد. ذکري ازش نمي­کنيد. خيلي غريب است. همه عالم برای غربت اباعبدالله علیه السلام اشک مي­ريزند اما خود اباعبدالله علیه السلام براي غريبي برادرش گريه مي­کرد. در تشييع جنازه بر دل آقا اباعبدالله  علیه السلام چه گذشت. چون مامور به صبر بود، برادر وصيت به صبر کرده بود. ببيند جنازه برادر را تيرباران مي­کنند. آورد جنازه برادر را در قبرستان بقيع اين چوبهاي تير را از کفن و از بدن آقا جدا کند. وقتي بدن برادر را درميان قبر گذاشت، ميگويند: آقا عمامه از سر برداشت. شروع به گريه کردن کرد. صدا بزنند: غارت زده آن نيست، که اموالش را ببرند غارت زده آن کسي است که به دست خويش برادر را در قبر بگذارد .
 
 
 
[1]. الكافي/شيخ کليني/ج1/440/باب مولد النبي ص و وفاته .....  ص: 439
 
[2]. الكافي/شيخ کليني/2/492/باب الصلاة على النبي محمد و أهل بيته عليهم السلام ....ص:491
 
[3]. بحارالأنوار/مجلسي/2/110/باب 15- ذم علماء السوء و لزوم التحرز عنهم...ص:105
 
[4]. بحارالأنوار/مجلسي/94/183/اليوم التاسع و العشرون .....  ص : 2
 
[5]. مستدرك الوسائل/محدث نوري/7/32/5- باب تحريم البخل و الشح بالزكاة ونحوها...ص:26
 
[6]. بحارالأنوار/مجلسي/3/283/باب 12- إثبات قدمه تعالى و امتناع الزوال عليه ...ص:283
 
[7]. بحارالأنوار/مجلسي/16/116/باب 6- أسمائه صلى الله عليه و آله وعلله....ص:82
 
[8]. گنج حكمت يا احاديث منظوم/باقري بيدهندي/302/على ميرى بود كه ضرب يوم خندقش أفضل .....  ص: 302
 
[9]. بحارالأنوار/مجلسي/16/402/باب 12- نادر في اللطائف في فضل نبينا....ص:401
 
[10]. بحارالأنوار/مجلسي/1/ 97/باب 2- حقيقة العقل و كيفيته و بدو خلقه...ص:96
 
[11]. مستدرك الوسائل/محدث نوري/10/222/21- باب استحباب زيارة أميرالمؤمنين...ص:222
 
[12]. مكارم الأخلاق/شيخ حسن فرزندشيخ طبرسي/ 16/في تواضعه و حيائه ص .....  ص: 15
 
[13].همان     
 
 

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group