قال الله تبارک و تعالي: «لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَريصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُفٌ رَحيمٌ» [1]
 
بـر سـر آنـم کـه گـر ز دسـت بـرآيـد / دست به کاري زنم که غصه سرآيد
 
خلوت دل نيست جاي صحبت اغيار / ديـو چـو بيـرون رود فرشتـه درآيد
 
صحـبت حکام ظلمت شب يلداست / نـور ز خـورشـيد خـواه گـو که برآيد
 
در بر در اربـاب بي مروت دنيـا / چند نـشـينـي که خواجه کي به درآيد
 
بلبل عاشق تو عمر خواه که آخـر / باغ شـود سبـز و سـرخ گل به درآيد
 
غلبه حق در عالم
 
خداوند وعده داده است حقيقت عالم گير بشود. «لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»[2] وعده حتمي خدا است که روزي حقيقت توحيد و دين اسلام بر همه گيتي غالب خواهد شد و لو اينکه مشرکين نخواهد و مانع تراشي کنند. هر روز در دنيا اسلام فراگيرتر مي شود و مسلمانان بيشتر مي شوند. مخصوصاً مذهب تشيع از همه مذاهب بيشتر رو به گسترش است.
 
مصطفي را وعده داد الطاف حق / گر بـميـري نمـيرد اين سبب
 
حق مر او را برگزيد از انس و جان / رحمت للعالمينش خواند از آن
 
برکات ذکر صلوات
 
از آثار و برکات بسيار مهم ذکر صلوات اين است که انسان در قيامت با پيامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم محشور مي شود. پيامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم مي فرمايد: «اولي الناس بي يوم القيامة من اکثر الصلاة عليّ في الدنيا»[3] بشارت خيلي بزرگي است که فرمودند نزديک ترين فرد در قيامت به من کسي است که در دنیا بيش از همه بر من و آل من صلوات فرستاده است.
 
ارزش دوست خوب
 
ماه مبارک رمضان ماه رحمت است «قَدْ أَقْبَلَ إِلَيْكُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَكَةِ وَ الرَّحْمَةِ»[4] پيامبر ما صلي الله عليه و آله و سلم، پيامبر رحمت است کتاب قرآن هم کتاب رحمت است از طرف خدا براي هدايت بشريت و اهل بيت پيامبر عليهم السلام هم معدن رحمت هستند «السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ بَيْتِ الرَّحْمَةِ»[5] رحمت خداي متعال بر غضبش غالب است. و الّا کار ما خيلي مشکل بود. حتي اگر رحمت و غضب الهي با هم مساوي بودند دوباره کار ما خيلي مشکل بود. بهشت خدا از جهنم بزرگ تر هست. چون جهنم زندان خداست و بهشت مهمان خانه خداست. و هيچ غم و غصّه اي در مهمان خانه خدا وجود ندارد. براي اين که در اين مهمان خانه خدا، خانه اي داشته باشيم روايت مي فرمايد: «مَنِ اسْتَفَادَ أَخاً فِي اللَّهِ- فَقَدِ اسْتَفَادَ بَيْتاً فِي الْجَنَّة» [6] هر کسي دوستي را براي خدا پيدا کند خدا خانه اي در بهشت برايش مي دهد. هر کسي دوست خوب دارد قدرش را بداند و اگر هم ندارد پيدا کند. چون دوست خوب از نان شب هم واجب تر است هر کسي به جايي رسيده علتش همراه خوب است. و تمام اين زندانيان که مرتکب خلاف شده اند علتش را دوست ناباب مي گويند. هر کسي خانه جهنمي مي خواهد با دوست ناباب دوستي کند و اگر خانه اي در بهشت مي خواهد دوستي خوب و متقي انتخاب کند.
 
شخصي دوستي بدي داشت که فوت کرد بعد از مدتي او را در حال سوختن در گودال جهنم در بين آتش ديد به او گفت چه خبر؟ دوست بد گفت اين که مي گويند بعد از مردن نکير و منکر مي آيند و سؤال مي کنند دروغ است. من که مردم مستقيم به جهنم آمدم.
 
تا تواني مي گريز از يار بد / يار بـد بدتـر بـود از مـار بـد
 
مار بد تنها تو را از جان زند / يار بد بر جان و بر ايمان زند
 
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمايد: «أَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اكْتِسَابِ الْإِخْوَانِ وَ أَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَيَّعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ»[7] عاجزترين انسان ها کساني هستند که نتوانند دوستان خوب براي خودش انتخاب کند. و عاجزتر از او کسي است که دوست خوبش را از دست بدهد
 
غلبه رحمت الهي بر غضب الهي
 
انبيا و ائمه عليهم السلام و اوليا که مظهر رحمت الهي هستند بر طاغوت و دشمنان که مظهر غضب الهي هستند؛ غالب هستند. ظالمان هم که به اختيار خودشان ظالم شدند و وسيله امتحان مردم هستند. در روايت قدسي داريم الظالم سيفي به انتقم و عنه انتقم. يعني هم شمشير من است از ظالم و از بعضي از بنده ها انتقام مي گيرد و از خود او هم انتقام مي گيرد. مثلاً به وسيله آمريکاي ظالم از صدام ظالم انتقام گرفت. و خود آمريکا هم مورد غضب الهي واقع خواهد شد. ما هيچ جا نداريم که غضب خدا همه موجودات را گرفته است ولي داريم که «وَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ ء»ٍ[8] رحمت عمومي است اما غضب هيچ وقت عمومي نيست فراگير نيست. آيه قرآن است: «رَبَّنا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْ ءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً»[9] يعني رحمت خدا به همه ذرات و موجودات مي رسد. غضب مخصوص يک عده مفسدي که قابل اصلاح نيستند هست.
 
امام زمان عجّل الله تعالي فرجه الشريف، رحمت واسعه خدا است. در بين زيارت هاي امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف، زيارت آل ياسين بهترين زيارت است. در اين زيارت مي خوانيم سلام بر شما که علامتي هستي که از طرف خدا نصب شده است. علمي هستي که از طرف خدا به خلق ريزش کردي. پناه عالم هستي و شما رحمت واسعه خدا بر مخلوق خدا هستي. يعني هر نعمتي که به خلق مي رسد به واسطه امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف مي رسد.
 
وسعت نعمت هاي خداوند در بهشت
 
بهشت آن قدر گسترده است که يک نفر بهشتي مي تواند تمام افراد اهل بهشت را در خانه اش مهمان کند. خداوند متعال در بهشت چندين هزار حورالعين را در خدمتش قرار داده است که خدمتکارش هستند در روايت داريم که حورالعين آن قدر زيبا است که اگر خدا در دنيا جمالش را ظاهر کند؛ مردم بي هوش مي شوند چون جمال خدا در او تجلي کرده است. لبخندي که مي زند تمام بهشت را روشن مي کند. در روايت داريم يک فرشته اي از خدا خواست که خدايا من مي خواهم بهشت را اندازه گيري کنم خداوند مي فرمايد که تو نمي تواني. گفت اگر اجازه بدهيد امتحان کنم. خداوند مي فرمايد اشکال ندارد. فرشته مدت ها پرواز کرد از خداي متعال پرسيد خدايا آيا به وسط هاي بهشت رسيدم؟ از جانب خداوند خطاب شد شما از خانه يک مومن هم ردّ نشدي. خداوند متعال در قرآن مي فرمايد: «سابِقُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُها كَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ»[10] يعني سبقت بگيريد به آمرزش خدا و سبقت بگيريد به بهشتي که وسعتش به وسعت آسمان ها و زمين است. کسي تا به حال نتوانسته وسعت آسمان اول را اندازه گيري کند.
 
مقام بالاي امام حسين عليه السلام در نزد خداوند
 
يکي از مظاهر گسترده رحمت خدا امام حسين عليه السلام است. امام صادق عليه السلام مي فرمايد آنهايي که اهل بهشتند هزار صف از آنها تشکيل مي شود. امام صادق عليه السلام مي فرمايد: نهصد و نود و نه صف را امام حسين عليه السلام فقط شفاعت مي کند. فقط يک صف را بقيه شفاعت کننده ها شفاعت مي کنند. امام حسين عليه السلام نور خدا است و خاموش شدني هم نيست و روز به روز هم در تمام دنيا پرنورتر مي شود.
 
روايت است که خداوند بهشت را از نورامام حسين عليه السلام خلق کرده است يعني تمام اهل بهشت در بهشت مهمان امام حسين عليه السلام هستند.
 
يک عالم سني در فلسطين بعد از پيروزي حزب الله شيعه شد. گفت ما چند سال است که مبارزه مي کنيم ولي چون حسين عليه السلام و امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف نداريم؛ پشتوانه نداريم. يک حزب الله به ظاهر کوچک به خاطر اين که درسش را از امام حسين عليه السلام مي گيرد. ابر قدرت جهاني را در مدت سي وسه روز به زانو درآورد.
 
پاداش اخروي روضه خوان امام حسين عليه السلام
 
آيت الله وحيد خراساني حفظه الله فرمودند: يکي از شاگردان شيخ انصاري در نجف درس خواند و مجتهد شد. به شيخ انصاري گفت: که در کشور ما ايران احتياج به بنده است و لازم است که به وطن برگردم. مقداري که از نجف دور شد در يک منزلي خوابيد. خواب ديد قيامت به پا شده حساب کتاب هايش را از او گرفتند و گفتند: بفرماييد بهشت وضعش خوب بوده است. مي گويد وارد بهشت شدم يک باغي ديدم که «رَوْحٍ وَ رَيْحَانٍ وَ جَنَّةٍ وَ نَعِيمٍ»[11] و حورالعين و غلمان و نهر هاي جاري و خيلي سرسبز و قشنگ بود به من گفتند سه روز ديگر شما اينجا مي آييد يعني سه روز ديگر مي ميريد. ديدم کنار اين باغ، باغي است گفتم اين باغ براي کيست؟ گفتند اين باغ براي استاد تو شيخ انصاري است. شيخ انصاري هم هر وقت از دنيا برود اينجا مي آيد. اطراف را نگاه کردم ديدم باغي خيلي بهتر از باغ من و شيخ انصاري بود. گفتم اين براي کيست؟ گفتند اين باغ براي يک عاشق و روضه خوان امام حسين عليه السلام، براي ملا آقا دربندي صاحب اسرار الشهادة است. روضه خوان امام حسين علیه السلام مقامش از يک مرجع تقليد هم بالاتر است. ملا آقا دربندي کسي بود که روز عاشورا حالت جنون پيدا مي کرد از خود بي خود مي شد آن قدر براي امام حسين عليه السلام گريه مي کرد که خودش و همه مردم را منقلب مي کرد.
 
او گفت از خواب بلند شدم. گفتم من که قرار است سه روز ديگر بميرم چرا بروم به ايران برمي گردم به نجف و بهترين مکان براي دفن قبرستان وادي السلام کنار اميرالمؤمنين عليه السلام است. گفت برگشتم و شيخ انصاري به من گفت: مگر شما به ايران نرفتيد؟ گفتم: چرا. گفت: پس چرا برگشتيد؟ گفتم: چنين خوابي ديدم. گفت: خوابي ديده ام که تا سه روز ديگر معلوم مي شود. و بعد از سه روز اين آقا از دنيا رفت. خوابش صادق بود. ملاآقا دربندي، عاشق امام حسين عليه السلام بود و جايگاهش از يک عالم و مرجع هم بالاتراست.
 
از حالات دربندي نقل کرده اند که سفري به ايران آمد و به آذربايجان رفت و مردم آذربايجان خبردار شدند. خيلي ها فلج بودند، مرض سرطان داشتند، زمين گير بودند، مرض هاي لاعلاج داشتند، از او خواهش کردند منبر برود و روضه بخواند، توسل بگيرد. در مسجدي ملا آقا آمد، ديد خيلي مريض و گرفتار آوردند. مقداري صحبت کرد. هنگام روضه خواندن و توسل گفت امشب شما را کجا ببرم که مشکل شما حتماً حل شود. گفت من جايي بهتر از خانه باب الحوائج قمر بني هاشم اباالفضل العباس عليه السلام ندارم و به حضرت اباالفضل عليه السلام عرض کرد يا اباالفضل شما باب الحوائج هستيد. شما مي توانيد اين مريض ها را خوب کنيد. اگه جاي ديگري بهتر از جايگاه خودتان سراغ داريد به ما معرفي کنيد برويم آنجا و شروع کرد به خواندن روضه حضرت اباالفضل عليه السلام، ناله زد، التماس کرد بعد هم دعا کرد. نوشته اند تمام مريض هاي آن مسجد شفا پيدا کردند.
 
ذکر مصيبت حضرت ابوالفضل علیه السلام
 
اي آقايي که غم و غصه از چهره برادرت اباعبدالله عليه السلام برطرف کردي. ما هم دردمنديم. گرفتاريم. يک نظر و لطفي به ما بکن، يهودي، مسيحي، نصراني، هر نوع فرقه اي توسل به حضرت اباالفضل علیه السلام پيدا مي کند حاجت مي گيرد. خيلي از بزرگان مي فرمايند وقتي به کربلا مشرف شديد؛ اول به زيارت حضرت اباالفضل علیه السلام برويد. چه حالي داشت قمربني هاشم آن لحظه اي که همه اميدش اين بود که اين آب را به خيمه ها برساند. دست در بدن ندارد اما آرزو دارد آب براي خيمه هاي بچه ها ببرد اما يک نانجيبي تيري به سينه و مشک اباالفضل عليه السلام زد که اميد آقا نااميد شد. ديگر آب هم ندارد. در ميان انبوه دشمنان، آقا متحير مانده است. ناگهان نانجيبي عمودي به فرق و پيشاني آقا زد. حضرت با صورت روي زمين افتاد صدا زد برادر! برادرت را درياب! اباعبدالله سراسيمه آمد. يکي از جاهايي که نوشته اند آقا اباعبدالله بلند بلند گريه کرد اينجا بود؛ کنار بدن قطعه قطعه اباالفضل العباس علیه السلام بود. دست به کمر مي گذارد صدا مي زند الآن پشت من شکست و اميدم نااميد شد. «أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمينَ»[12].
 
________________________________________
 
[1]. التوبة: 128.
 
[2]. التوبة: 33.
 
[3]. جامع الأخبار / تاج الدين شعيرى / 59 / الفصل الثامن و العشرون في الصلاة على النبي صلي الله عليه و آله و سلم .... / ص: 59.
 
[4]. أمالي الصدوق / شيخ صدوق / 93 / المجلس العشرون ... / ص:93.
 
[5]. الكافي / شيخ کليني / 3 / 221 / باب التعزي..... / ص: 220.
 
[6]. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار / مجلسي / ج 75 / 78 / باب 16 ما جمع من جوامع كلم أميرالمؤمنين صلى الله عليه و على ذريته..... / ص: 36.
 
[7]. وسائل الشيعة / شيخ حرعاملي / 12 / 18 / 7- باب استحباب استفادة الإخوان... / ص:16.
 
[8]. الكافي / شيخ کليني / 4 / 72 / باب ما يقال في مستقبل شهر رمضان... / ص:70.
 
[9]. غافر: 7.
 
[10]. الحديد: 21.
 
[11]. بحارالأنوار / مجلسي / 35 / 71 / باب 3- نسبه و أحوال والديه عليه... / ص:68.
 
[12]. هود: 18.