قال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم : «أَلَا أُخْبِرُكُمْ بِشَيْ ءٍ إِنْ أَنْتُمْ فَعَلْتُمُوهُ تَبَاعَدَ الشَّيْطَانُ عَنْكُمْ كَمَا تَبَاعَدَ الْمَشْرِقُ مِنَ الْمَغْرِبِ قَالُوا بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ الصَّوْمُ يُسَوِّدُ وَجْهَهُ وَ الصَّدَقَةُ تَكْسِرُ ظَهْرَهُ وَ الْحُبُّ فِي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْمُؤَازَرَةُ عَلَى الْعَمَلِ الصَّالِحِ يَقْطَعُ دَابِرَهُ وَ الِاسْتِغْفَارُ يَقْطَعُ وَتِينَهُ وَ لِكُلِّ شَيْ ءٍ زَكَاةٌ وَ زَكَاةُ الْأَبْدَانِ الصِّيَام»[1].
به حسن خلق و وفا کس به يار ما نرسد تو را در اين سخن انکار کار ما نرسد
اگر چه حسـن فروشـان به جلوه آمده اند کسي به حسن و ملاحت به يار مـا نرسد
به حق صحبت ديرين که هيچ محرم راز به يار يـک جهـت حـق گـزار ما نرسد
هـزار نـقـد به بـازار کائنـات آرنـد يکي به سـکه صـاحـب عـيار ما نرسد
دلا ز رنـج حسـودان مرنج و واثق باش که بـد به خـاطـر امـيـدوار ما نرسد
چنان بزي که گر خاک ره شوي کس را غـبـار خـاطـري از رهـگـذار ما نرسد
نيت مؤمن
«نِيَّةُ الْمُؤْمِنِ خَيْرٌ مِنْ عَمَلِه»[2]. نيت مؤمن بهتر از عمل اوست. چون ممکن است همراه عمل، ريا و غرور باشد ولي نيت از همه اين آفات محفوظ است. يکي از راه هاي رسيدن به ثواب و فضيلت اعمال، نيت اعمال است. هر چه قدر که مي توانيم انجام بدهيم و هر چه قدر را که نتوانستيم انجام بدهيم نيت انجامش را داشته باشيم. روايت داريم اگر کسي نتوانست کار خيري انجام بدهد ولي آرزوي آن کار خير را دارد که اگر بتواند انجام مي دهد خداوند ثواب آن عمل را در نامه عمل او مي نويسند. اگر دوست داريد دعاي ابوحمزه ثمالي يا نماز شب بخوانيد هر چه قدر مي توانيد انجام بدهيد و لو اين که به جايش بگوئيد: «رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً» (البقره/201). و بقيه را نيت بکنيد بگویيد خدايا من دوست دارم همه اش را انجام بدهم.
روايت داريم شخصي بعد از پايان جنگ جمل به اميرالمؤمنين علي عليه السلام گفت: کاش برادر من هم در رکاب شما بود و به فيض رزمندگي و جهاد موفق مي شد. حضرت فرمود: نيت برادر تو با ماست؟ گفت: بله، حضرت فرمود: برادر تو و همه کساني که در نسل هاي آينده که هنوز نيامده اند و نيتشان با ماست همه آن ها در ثواب اين جنگيدن با ما شريک هستند. نيت يک شرکت بين المللي گسترده است. هر کجاي عالم هر کس کار خيري انجام بدهد اگر شما هم بگوييد که خدايا کاش من هم مي توانستم شرکت کنم ثواب آن عمل خير در نامه عمل شما هم ثبت مي شود. در مقابل اين روايت، روايات ديگري داريم که مي فرمايند اگر کسي گناهي مرتکب شد و شما بگوييد دستش درد نکند همان گناه بلافاصله در نامه عمل شما هم ثبت مي شود. ملائکه براي نيت گناه، مواخذه و گناهي نمي نويسند ولي در چنين مواردي مي نويسند. مثلاً يک نفر در جايي گناهي انجام داد يا بمبي گذاشت و يک عده بي گناه را کشت، اگر شما بگوييد دستش درد نکند، احسنت، فوري آن گناه در نامه عمل شما نوشته مي شود. وقتي ناقه حضرت صالح علیه السلام از کوه در آمد معجزه حضرت صالح علیه السلام بود و يک امت را شير مي داد يک نفر رفت و او را پي کرد قوم صالح به او گفتند بارک الله، دستت درد نکند. خدا بلا فرستاد و تمام آن قوم را از بين برد. مواظب باشيد که در گناه و معصيت خودتان را کنار بکشيد و هر کجا کار خيري بود پيش قدم بشويد.
ثواب شهداي کربلا
امام هشتم عليه السلام به ريان بن شبيب فرمود: «إن سرك أن تكون لك من الثواب مثل ما لمن استشهد مع الحسين عليه السلام»[3]. اگر دوست داري ثواب شهداي کربلا در نامه اعمالت ثبت بشود. شهداي کربلا کساني هستند که «لم يسبقهم احد و لم يلحق احد من بعده» از گذشته ها و آيندگان کسي به آنها نخواهد رسيد. تمام اينها که مي گويند «السلام علي الحسين»[4]. «السلام علي اصحاب الحسين»[5]. حتي امام عليه السلام جواب اين ها را هم مي دهد، سلام مي دهد. بگو «فقل متى ما ذكرته يا ليتني كنت معهم فأفوز فوزا عظيماً»[6]. بگو يا ابا عبدالله کاش در روز عاشورا بودم و به کمک شما مي کردم با اين کار ثواب اصحاب سيدالشهداء علیه السلام در نامه عملت ثبت مي شود. جابر بن عبدالله پيرمرد بود قسم خورد من در ثواب شهداي کربلا شريک هستم. عطيه گفت: جابر تو نه بچه هايت شهيد شدند، نه تشنگي کشيدي، نه زخم و نيزه و شمشير خوردي. جابر گفت: از پيامبر شنيدم که فرمودند: «مَنْ أَحَبَّ قَوْماً حُشِرَ مَعَهُمْ»[7]. هر کس هر گروهي را دوست داشته باشد با همان گروه محشور مي شود و عمل هر گروهي را هم دوست داشته باشد در نامه عمل او هم ثبت مي شود. چرا گفته اند وقتي اسم شمر و عمر بن سعد يا شيطان مي آيد فوري «لعنت الله عليه، اعوذ بالله من الشيطان الرجيم» بگوييد و وقتي اسم خوب ها را مي آوريد «سلام الله عليه» بگوييد؟ براي اين که بايد از بدها ببريم و به خوب ها وصل شويم. پيامبر خدا فرمودند: «مَنْ أَحَبَّ قَوْماً حُشِرَ مَعَهُمْ وَ مَنْ أَحَبَّ عَمَلَ قَوْمٍ أُشْرِكَ فِي عَمَلِهِم»[8]. هر کس هر دسته و قومي را دوست دارد و عمل هر کس را امضاء کرد عمل آن ها در نامه عمل او هم ثبت مي شود.
يک آدم سبيل تابيده و گردن کلفتي که سر دسته لات ها بود، در ايام محرم لات ها را جمع مي کرد و در مسجد پاي منبر مي نشست. سخنران مجلس تاريخ کربلا را که مي گفت، هر وقت که صحبت شمر و حرمله مي شد مردم به اين آقا نگاه مي کردند. اين بنده خدا حواسش به سخنراني نبود ولي يک شب ديد که مردم وسط جلسه گاهي همگي به او نگاه مي کنند. دقت کرد ديد سخنران اسم هر ملعوني را که مي برد مردم به او نگاه مي کنند. به او برخورد. آخر شب که سخنران به منزلش مي رفت رفت جلوي آقا ايستاد، چاقويش را به طرف او گرفت و گفت: حاج آقا، شما متوجه نمي شويد هر وقت صحبت شمر و عمر بن سعد را مي کني مردم به من نگاه مي کنند. منبرت را درست کن. آقا گفت: امشب را به من مهلت بده تا من اين مسئله را درست کنم. فردا شب آقا روي منبر رفت گفت اي مردم شما فکر مي کنيد که شمر ريش هايش را مي تراشيد؟ نه، شمر ريش هايش را نمي تراشيد. اين بنده خدا هم با خودش گفت من که ريش هايم را مي تراشم پس اين علامت شمر در من نيست. سخنران گفت: فکر مي کنيد شمر سبيل هايش را تابانده بود؟ نه، سبيل هايش را از ته مي زد. شما فکر مي کنيد که شمر کت شلوار تنش بود؟ نه، شمر عبا و عمامه داشت. چهار سال در کوفه امام جماعت بود. در اين موقع اين لات از پاي منبر بلند شد و گفت هر کس از اين به بعد وقتي آقا از شمر حرف زد به من نگاه کند پدرش را در مي آورم. همه اين علامت ها که آقا گفت در خود آقا هست. از اين به بعد هر وقت آقا از اين صحبت ها کرد به خود آقا نگاه بکنيد.
ثواب سجده شکر
خداي متعال به کسي که بعد از نماز واجب سجده شکر بجا آورد و سه بار «شکراً شکراً شکراً» يا «شکراً لله، شکراً لله، شکراً لله» بگويد مباحات مي کند. خداوند به ملائکه خودش مي فرمايد: من با اين بنده ام چه کار بکنم که نماز واجب را خوانده و از من تشکر هم مي کند. ملائکه مي گويند: رحمت خودت را شامل حال او بکن. خدا مي فرمايد: ديگر چه کار کنم؟ مي گويند: بهشت را بر او واجب کن. خدا مي فرمايد: ديگر چه کار کنم؟ ملائکه مي گويند: حاجات او را برآورده بکن. خدا مي فرمايد: ديگر چه کار کنم؟ تا اين که ملائکه مي گويند ما ديگر نمي دانيم چه بگوييم. خداوند مي فرمايد: «وَ أُرِيهِ وَجْهِي»[9]. خودم را به او نشان مي دهم، رحمت خودم را به او نمايان مي کنم.
ثواب و ارزش تسبيحات اربعه
در موقع انجام اعمال مستحبي عملي را که ثوابش بيشتر است انجام بدهيم. «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ جَمَالِكَ بِأَجْمَلِهِ، اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ أَسْمَائِكَ بِأَكْبَرِهَا»[10]. خدايا همه ي آيه هاي تو بزرگ است ولي تو را به آن آيه بزرگترت مي خوانم. اين دعا پيامش چيست؟ يک پيام اين است که دنبال بهترين ها برويم. و در بين هر چيزي بهترينش را براي خودمان انتخاب بکنيم. روايت داريم بهترين ذکرها «سبحان الله و الحمدلله و لا اله الاالله و الله اکبر» تسبيحات اربعه است. چون چهار تا ذکر مهم در آن وجود دارد. پيامبر خدا وقتي مبعوث شدند فرمودند: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تُفْلِحُوا»[11]. آن موقع نه نماز، نه روزه و نه قرآن بود بلکه هر کسي آن موقع «لا اله الاالله» مي گفت اهل بهشت بود. يعني چکيده همه ذکرها ذکر «لا اله الا الله» است. ورايت داريم در ميزان حسنات چيزي سنگين تر از اين اذکار قرار داده نمي شود تسبيحات اربعه آن قدر مهم است که در رکعت سوم و چهارم نماز مي تواند جاي سوره حمد قرار بگيرد. سوره حمد خلاصه قرآن است و وقتي نازل شد شيطان ناله اش در آمد. روايت داريم اگر سوره حمد بر يک مرده خوانده شد و زنده شد تعجب نکنيد. تسبيحات اربعه عصاره ذکرهاست و عصاره تسبيحات اربعه هم ذکر شريف صلوات بر محمد و آل محمد است. روايت داريم در جنگ صفين يک نفر دستش قطع شد خيلي ناراحت شد. خدمت مولا آمد و گفت آقا محبتي بکن بدون دست برايم خيلي مشکل است. آقا دست او را وصل کرد و شروع کرد به تلاوت کردن ذکري و دست آن شخص مثل روز اول شد. اين آدم پرسيد آقا چه خوانديد؟ مولا فرمود: سوره حمد را خواندم. آن شخص گفت: آه، حمد را خوانديد. يعني برايش عادي شده بود. اگر چيزي ارزان به دست بيايد آدم ارزشش را نمي داند. صلوات در امت هاي سابق جزء اسماء خاص بود. يعني انبياء فقط به افراد خاص خودشان مي گفتند اگر مي خواهيد مشکلاتان حل بشود برويد اين ذکر را بگوييد.
عترت کشتي نجات
يکي از شاگردهاي شيخ رجبعلي مي گفتند: اگر دست ولايت بالا سر ما نباشد همه ما طلحه و زبير هستيم. اين دست مولا و آقا امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف است که ما را حفظ کرده است. ايشان چهارده تا اولاد داشت مي گفت يک بار آن قدر شلوغي کردند که عصباني شدم بلند شدم که اين بچه را بزنم يک وقت مکاشفه شد ديدم مولا اميرالمؤمنين عليه السلام دستشان را بالا سر من گرفته مي گويد اگر بزني مي زنم. (اگر انسان بداند که اگر بزند او را خواهند زد کسي را نمي زند.) گفتم آقا بچه من هست. آقا فرمود: همه امت بچه من هستند. اين آقا مي گفتند ذکر «لا اله الا الله» خيلي عظمت دارد اما «لا اله الا الله» براي خواص است چون وقتي «لا اله الا الله» مي گويي يعني خدايا من نباشم و تو باشي. اگر معتقد به «لا اله الا الله» باشي داخل منگنه مي گذارندت و پرست مي کنند. داغ بچه اي که به او خيلي دلبستگي داري را به دلت مي گذارند تا دلت کنده بشود، بت هايت بشکنند. اگر به پول و رياست علاقه داري از تو مي گيرند. «لا اله الا الله» يعني من فقط خدا را مي خواهم. دلي که «لا اله الا الله» بگويد پشت آن خيلي بلا است. ولي در ذکر صلوات با پنبه سر آدم را مي برند. صلوات چکيده ذکر «لا اله الا الله» است ولي در اين ذکر پيامبر و امامان واسطه مي شوند. «لا اله الا الله» مثل برق فشار قوي است که کسي نزديک آن سيم برود پرتش مي کند. ولي با ترانس ها فشار اين برق را مي گيرند و ولتاژش را کم مي کنند و الّا اگر مستقيم بيايد همه لامپ ها و وسايل مي سوزند. در ذکر صلوات هم که عصاره «لا اله الا الله» است ائمه آن فشار و قدرت ذکر «لا اله الا الله» را مي گيرند.
خدايا تو را به امام حسن و دل اميرالمؤمنين و حضرت زهرا علیهم السلام قسم مي دهيم دلمان را به ظهور امام زمانمان شاد بگردان.
________________________________________
[1]- من لا يحضره الفقيه/شيخ صدوق/2/75/باب فضل الصيام...ص:74
[2]- الکافي /ثقه الاسلام کليني /2/84/ باب النيه ...ص:84
[3]- الامالي للصدوق/شيخ صدوق/130المجلس السابع والعشرون ...ص:126
[4]- مفاتيح الجنان/شيخ قمي /454/زيارت عاشورا
[5]- همان
[6]- الامالي للصدوق /شيخ صدوق/130 /المجلس السابع والعشرون....ص:126
[7]- بحار الانوار /علامه مجلسي/65/131/ باب18- الصفح عن الشيعه وشفاعه ائمتهم صلوات الله عليهم فيهم ...ص:98
[8]- همان
[9]- من لا يحضره الفقيه /شيخ صدوق/ 1/334/ باب سجده الشکر والقول فيها ...ص:329
[10]. مفاتيح الجنان/ شيخ عباس قمي/1/ 184 سوم دعاى سحر ..... ص : 184
[11]- بحار الانوار /علامه مجلسي /18/202/ باب1- المبعث واظهار الدعوه وما لقي ص من القوم وما جري بينه وبينهم و جمل احواله الي دخول الشعب وفيه اسلام حمزه رضي الله عنه واحوال کثيره من اصحابه واهل زمانه ...ص:148