دستورالعمل بعدی سورۀ مزّمّل به استناد آيۀ شريفۀ «وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ» [1]ذكر و یاد خداوند تعالی است. اين آيۀ شریفه، پيامبر گرامی«صلی الله علیه وآله و سلم» را موظّف و مكلّف به ياد خدای سبحان مينمايد.
به ياد داشتن خداوند تبارك و تعالي داراي آثار، خيرات و بركاتي غيرقابل شمارش است. به بزرگي ياد كردن پروردگار، آدمي را به ياد عظمت و جبروت او مياندازد و از لغزشها و عصيان از اوامر الهي باز ميدارد. از اينرو، هر انسان مؤمني بايد به فراخور حال خويش و به نسبت اراده و معرفتش، ذكري از اذكار را براي خود برگزيند. البته مقصود از ذكر گفتن، دست كشيدن از امور زندگي و رو به قبله نشستن و فقط اذكاري را بر زبان جاري كردن نيست؛ بلكه در هر حال انسان ميتواند از ياد خدا غافل نباشد. چنانكه در قرآن ميفرمايد:
«قُل إنَّ صَلاتي وَ نُسُكي وَ مَحْيايَ وَ مَماتي للهِ رَبِّ الْعالَمينَ» [2]
بگو: همانا نماز من و عبادت و حج و قرباني من، و زندگي من و مرگ من از آنِ خدا، پروردگار جهانيان است.
در جهانی که همۀ ذرات و موجودات، مشغول ذکرند و خداوند متعال را تسبیح مینمایند، حیف است انسان که اشرف مخلوقات است، ذکر خدا نگوید. قرآن کریم میفرماید:
«تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فيهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبيحَهُمْ إِنَّهُ كانَ حَليماً غَفُورا» [3]
آسمانهاى هفتگانه و زمين و هر كس كه در آنهاست او را تسبيح مىگويند و هيچ چيزى نيست مگر آنكه با ستايش (از كمالات) او را تسبيح مىگويد و لكن شما تسبيح آنها را نمىفهميد. حقّا كه او بردبار و آمرزنده است.
همۀ موجودات ذكر دارند و اگر کسی گوش شنوا و شعور ديني داشته باشد، تسبیح آنان را میشنود. مرحوم آخوند كاشي«ره» وقتی در مدرسۀ صدر بازار اصفهان نماز شب ميخواند، در و ديوار و گیاهان مدرسه با او هم صدا میشدند و ذکر خدای تعالی را میگفتند. وقتي داود پیامبر«صلی الله علیه وآله و سلم» زبور ميخواند، همۀ عالم وجود با او هم صدا ميشدند.«يا جِبالُ أَوِّبي مَعَهُ وَ الطَّيْر» [4] علاوه بر کوه که با او زمزمه میکرد، پرندگان اطراف او جمع ميشدند و زبور میخواندند.
هر کسی باید ذكري را همواره در همه حال ـ چه هنگام كار، چه هنگام رانندگي و پيمودن مسير، چه قبل از خواب و چه هنگام بيداري ـ بر زبان داشته باشد. و اگر در محفلي امكان زمزمه كردن ذكري را دارد، بهجاي سخنان نامربوط و لغو، آن ذكر را زمزمه كند.
قرآن کریم یکی از صفات مؤمنین را توجّه آنان به ذکر در همۀ حالات بر میشمرد. آنجا که میفرماید:
«الَّذينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ في خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّار» [5]
میفرماید: مؤمن آن است که در هر حال به ياد خدا است و با او مکالمه و راز و نياز دارد.
افزون بر این، تأکید خداوند حکیم بر ذکر کثیر و دائمی است. در قرآن كريم ميفرمايد:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثيراً، وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصيلا» [6]
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، خدا را بسيار ياد كنيد و او را در هر صبح و شام تسبيح گوييد.
مقصود از آیۀ شریفه، سفارش بندگان به مداومت بر ذکر است. حضرت امام صادق«سلام الله علیه» در اين زمينه ميفرمايند: پروردگار عالم هرچیزی که از بندگانش خواسته است، محدود است. در تعداد نمازهاي واجب و مستحب، میزان پرداخت خمس و زكات و سائر اعمال و عبادات، محدودیتی قائل شده است و تنها عملی كه از منظر قرآن کریم، انجام آن نامحدود است، ذكر میباشد. [7] عبارت «وَ ذَكَرُوا اللَّهَ کَثيرًا»، [8]مؤید همین مطلب است. يعني به صورت خيلي زياد و هميشه ذكر بگوييد. البته سالک باید نشاط خود را در ادای ذکر در نظر داشته باشد و با اشتیاق ذکر بگوید. ذکری که همراه با تحمیل باشد و موجب خستگی انسان شود، اثر مطلوب نخواهد داشت.
ذكر براي تقويت اراده خيلي مهم است و بديهي است انجام مأموريتي مانند مأموريت پيامبر خاتم»صلی الله علیه وآله و سلم»، نيازمند ارادهاي فولادي است. سير و سلوك معنوي و ريشهكني رذائل اخلاقی نيز ارادهاي قوي ميطلبد و براي كسب اين اراده، مداومت بر ذکر لازم است.
اهل دلي اينچنين سروده است:
صُمت و جوع و سَحَر و عُزلَت و ذِكرِ به دوام ناتمامـانِ جهان را كُـند اين پـنج، تمام
صُمت يعني خاموشي، يعني بیش از حد صحبت نكردن، جوع يعني گرسنگي و كم خوردن، سحر به منزلۀ شب زندهداري و عُزلت به معناي رفت و آمد با دیگران در حدّ اعتدال است. بنابر تعبیر این شاعر که برگرفته از معارف اسلامی است، اگر کسی به چهار دستوری که ذکر شد، عمل کند و مداومت بر ذکر نیز داشته باشد، در دنيا و آخرت، سعادتمند است.
یاد خدا، آرام بخش دلها است و یک زندگی مطمئن و با وقار و عاری از غم و غصه، دلهره، اضطراب خاطر و نگرانی، برای انسان به ارمغان می آورد. قرآن کریم میفرماید:
«أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب» [9]
خداوند میفرماید: ای انسان! آگاه باش، یقین داشته باش، تردید نداشته باش که نجات از گرفتاریها و نگرانیها و خلاصی از بیماریهای روحی و جسمی، در سایۀ یاد خداوند تعالی میسّر میشود.
سير و سلوك معنوي، بدون ذكر امكانپذير نيست. از اينرو، همۀ اولياءالله و نيز ائمۀ اطهار و انبياء الهی«سلام الله علیهم»،ذكري مخصوص به خود داشتهاند. از اذكار پيامبر اكرم«صلی الله علیه وآله و سلم» كه بدان خيلي اهميّت ميدادند و بهويژه در خلوت شبها و حالات معنوي زمزمه ميفرمودند، اين دعا بود: «اللَّهُمَّ وَ لَا تَكِلْنِي إِلَي نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَدا»، [10] يعني اي پروردگار من! مرا يك لحظه به خود وامگذار.
اعراض از ذکر نیز در فرهنگ قرآن کریم، مذمّت شده است. از این رو میفرماید:
«وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرين» [11]
قرآن شريف میفرماید: اگر کسی به یاد خداوند باشد، دست عنایت حق تعالی روی سر او خواهد بود. و کسی که از یاد خدا اعراض داشته باشد و از ذکر غافل شود، همواره با شیطان انسی و جنّی قرین و همنشین خواهد بود. رفیق بد و همنشین گمراه، مصیبت بزرگی است که در اثر اعراض از یاد خدای سبحان نصیب انسان میشود و همواره با او خواهد بود. همچنین اعراض از یاد خدای تعالی، کوردلی انسان در دنیا و آخرت را به همراه دارد و موجب میشود خداوند در قیامت آدمی را فراموش کند.
«وَ مَن أعرَضَ عَن ذِكرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكاً وَ نَحشُرُهُ يَومَ القِيامَةِ اَعمَي قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرتَنِي اَعمَي وَ قَد كُنتُ بَصِيراً قَالَ كَذلِكَ أتَتكَ آيَاتُنَا فَنَسيِتَهَا وَ كَذلِكَ اليَومَ تُنسَي» [12]
مرتبۀ اوّل: ذكر لفظي
اوّلین مرتبه از ذکر، ذكر لفظي است. معنای ذکر لفظی این است که انسان همواره ذکری بر لب داشته باشد و آن را زمزمه کند. اذكاري مانند «لا إلهَ إلا الله»، «لا حَولَ و لا قُوّةَ إلا بالله»، «يا حیّ يا قيّوم»، «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم» و يا «ذكر يونسيّه» [13]كه ذكري فوقالعاده مهم است، برای زمزمه بسیار مفید میباشد.
بزرگان و اساتيد اخلاق، ذكر يونسيّه را بسيار مؤثر ميدانند و سفارش اكيد بر آن دارند. سالک بايد اگر ميتواند در سجده و اگر نميتواند در تعقيب نمازهاي يوميّه و هنگام راه رفتن و خوابيدن و استراحت كردن، ذکر یونسیّه را بر زبان جاري كند، زيرا اين ذكر موجب رهايي يونس گرديد و خواندن این ذکر براي رفع مشكلات و جذب نظر لطف خداوند نیز مؤثّر است. موقعي كه حضرت يونس«علیه السلام»در امتحان الهي سر فراز و موفّق نشد و در شكم ماهي زنداني شد، مرتّباً ذكر شريف «لا إله إلا أنتَ سُبحانَكَ إنّي كُنتُ مِنَ الظّالِمينَ» را تکرار کرد تا اینکه خداوند رحمان و رحیم او را نجات بخشید.
«فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنين» [14]
خداوند متعال در جائي ديگر اشاره ميفرمايد که:
«فَلَوْ لا أَنَّهُ كانَ مِنَ الْمُسَبِّحينَ، لَلَبِثَ في بَطْنِهِ إِلى يَوْمِ يُبْعَثُون» [15]
پس اگر نه اين بود كه او (در شكم ماهى) از تسبيحگويان بود، حتما تا روزى كه (مردم) برانگيخته مىشوند در شكم آن ماهى مىماند.
لذا از طرف علمای علم اخلاق تاكيد شده كه اين ذكر شريف را بسيار بخوانيد. در هر حالي كه هستيد، در سجده، در حالت نشسته، اگر در نماز نشد بعد نماز و يا حتّي در هنگام راه رفتن و نظایر آن.
مداومت بر ذکر لفظی در شبانه روز، یاد خدای سبحان را در دل سالک تقویت میکند و اجازۀ ورود به ورطۀ غفلت را به وی نمیدهد. به همین جهت برای ذکر لفظی هم ثوابهای تفضّلی متعددی وضع شده است تا آدمی را به مداومت بر آن ترغیب نماید. در روایت داریم که پيغمبر اكرم«صلی الله علیه وآله و سلم»به حضرت زهر«سلام الله علیها»فرمودند: دخترم در وقت خواب يك ختم قرآن بخوان، يك حج و عمره به جا بياور و مؤمنين و ملائكه و انبياء را نيز از خود راضي كن. حضرت فاطمۀ زهرا«سلام الله علیها» به پدر گفتند: پدر جان فرمودۀ خويش را تفسير كنيد. ايشان فرمودند: اگر در موقع خواب سه مرتبه سورۀ توحيد را بخواني، يك ختم قرآن خواندهای. ذكر شريف «سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اكبر»، ثواب يك حج و عمره را دارد. گفتن ذكر «اللهم اغفر للمومنين و المومنات و المسلمين و المسلمات الاحياء منهم و الاموات»، رضايت مؤمنين و مؤمنات را در بر دارد و ذكر شريف «اللهم صل علي محمد و ال محمد و علي جميع الانبياء و المرسلين و الملائكة المقربين» با رضايت انبياء و ملائكه همراه است.
در هر حال مداومت بر ذکر لفظی در آموزههای وحیانی و معارف اسلامی، از اهمیّت فوق العادهای برخوردار است. بر اساس روایات شریف اهلبیت«سلام الله علیها»، هر عملی، ذکری مخصوص به خود دارد و در فرهنگ دینی به گونهای برنامهریزی شده است که اگر کسی اهل ذکر باشد، میتواند در شبانه روز به اذکار متنوع و مختلفی مشغول باشد. مثلاً هنگام وضو و غسل، ادعیهای وارد شده است که انسان میتواند به عنوان ذکر، آن ادعیه را بخواند. حتّي هنگام قضاي حاجت هم، مداومت بر ذکر مستحب است و اذكار و مستحبّاتی مخصوص به خود دارد. این موارد نشان دهندۀ میزان اهمیّت ذکر و مداومت بر آن، نزد پروردگار متعال است. بنابراین سالک باید اذکاری در نظر داشته باشد و در هر حالی، آن اذکار را زمزمه کند و مراقب باشد، گناهان زبانی نظیر غیبت و تهمت و شایعه پراکنی و یا صحبتهای لغو و بیهوده، جایگزین ذکر لفظی نشود و او را از یاد خداوند غافل نکند.
مرتبۀ دوّم: ذكر قلبي
هرچند ذكر لفظي اثرات سازندهای در سلوک معنوی انسان دارد، ولی اکتفا به لقلقۀ لسان، سالک را به مقصد نمیرساند. کاربرد ویژۀ ذکر مربوط به هنگامی است که دل سالک، زبان او را همراهی کند. يعني هنگامي كه جملۀ «لا اله الا الله» را بر زبان جاري ميكند، در دل نيز آن را تكرار نماید. در واقع او و زبان او در یاد خداوند منّان، همسوئی و همراهی داشته باشند. برخی تصور میکنند که ذكر قلبي یعنی اینکه قلب سالک، متوجّه یاد خدا باشد و در درون دل، ذکر بگويد و آن را بر لب جاري نسازد. در حالی که ذکر قلبی یعنی اقرار و اعتراف دل انسان به ذکری که بر لب جاری میسازد. وقتي ميگويد «لاحول و لا قوة إلا بالله»، دل هم به آن اذعان و اعتراف داشته باشد و خداوند را با آن صفتی که یاد میکند بیابد. ذکر شریف «لااله الا الله» در این مرحله، بيانگر اصل توحيد است. و ابعاد مختلف توحيد یعنی توحید ذاتي، توحيد عبادي، توحيد صفاتي و توحيد افعالي را در بر میگیرد. يعني واجب الوجودي در جهان نيست جز خداوند متعال، مؤثری در این جهان نيست مگر خدای یگانه، فضيلتي در جهان یافت نمیشود مگر از طرف خداوند رحمان و رحیم، و معبودي نيست جز خداوند تبارک وتعالی.
به عبارت روشنتر، وقتی دل سالک مهيّای یاد خدای سبحان باشد، ذکر میگوید و ناخودآگاه، آن ذکر بر زبان جاری می شود. در این مرتبه از ذکر، آنچه بر لب جاری میشود، برخاسته از قلب سالک است و از اعتقاد درونی که او دارد، سرچشمه میگیرد. در این حالت، قلب انسان در برابر خداوند تعالی، خاشع میگردد. قرآن کریم ميفرمايد:
«أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّه وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَق» [16]
آيا كسانى را كه ايمان آوردهاند هنگام آن نرسيده است كه دلهاى ايشان از ياد خدا و آنچه از سخن راست - وحى الهى - فرو آمده نرم و ترسان شود؟
ذکر قلبی یعنی خشوع دل در برابر خداوند متعال و این خشوع با خواندن قرآن و مداومت بر اذكار ديگر و همراهی دل و زبان در ذکر، حاصل می شود و اگر اين نوع ذكر قلبي و این خشوع، همراه سالک نباشد، نميتواند از منزل اوّل سیر و سلوک بگذرد.
مرتبۀ سوّم: ذكر عملي
مرتبۀ سوّم ذكر، ذکر عملي است. معنای ذکر عملی این است که ذکر و یاد خداوند تبارک و تعالی در عمق جان انسان رسوخ کرده باشد، به گونهای که عمل انسان با ذکری که میگوید مطابقت داشته باشد. در حقیقت کسی که ذکر عملی دارد، بندۀ واقعي خداوند است و كليّه اعضاء و جوارح او، يك كليد اتصال به خدا دارد و به طور ناخودآگاه كاري انجام نمیدهد و سخني نمیگويد، مگر اینکه مورد رضایت حق تعالی باشد.
نسبت به اذكار لفظي و قلبي، آن ذكري از اهميّت والاتري برخوردار است كه از مرحلۀ بيان و مرور در دل، به عرصۀ عمل وارد شود و اين همان ذكري است كه ائمۀ طاهرین«سلام الله علیهم» در رسيدن به آن پافشاري و اصرار دارند؛ يعني انسان بهگونهاي به ياد خداوند متعال باشد كه اگر زمينۀ معصيتي برايش فراهم شد، ياد خداوند مانع از انجام آن معصيت شود.
به تعبير استاد عظيم الشأن ما امام خميني«ره»، انسان بايد عالم را محضر ربّ و پروردگار خود بداند. چنانكه مکرّر ميفرمودند: «عالم محضر خداست در محضر خدا معصيت نكنيد.»
اين همان ذكر عملي است؛ يعني انسان باید چه در حضور، چه در خلوت و چه در جلوت، خود را در محضر حق تعالی بداند و ادب حضور را مراعات كند.
قرآن براي مبحث ذكر، آيات متعدّدي دارد و بر اين دستورالعمل تأكيد و سفارش فراوان فرموده است. [17] مقصود پروردگار از سفارش بندگان به مداومت بر ذکر، توجّه دادن آنان به اين نكته است كه در محضر خدايند. در محضر خداوند بودن به اين معني است كه هنگام انجام فرايض و واجبات، تلاطمي دروني براي انجام آن فريضه در آنان بهوجود آيد و در مواجهه با محرّمات نيز تلاطمي دروني براي اجتناب از گناه، در آنان حاصل شود.
سالك براي رسيدن به اين مرتبه از ذكر بايد علاوه بر توجّه دائمي، از عمل به قانون مراقبه بهره بگیرد و حالت مراقبه را در خود حفظ و تقويت نماید و با مواظبت کامل از نفس، عالم را محضر خداوند تبارک و تعالی بداند و دائماً به ياد او باشد.
امام صادق«سلام الله علیه» ذيل آيۀ شريفۀ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثيراً، وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصيلا» [18] ميفرمايند: خداي متعال دوام ذکر ميخواهد. [19] مراد خداوند از دوام ذکر، صرفاً ذکر لفظي نيست. بلکه مراد تذکّر انسان در وقتي است که با حرام يا حلال خدا مواجه شود؛ که در این صورت باید از حرام اجتناب کند و حلال را بهجا آورد.
=====================
پی نوشت ها:
[1]. المزّمّل / 8: «و نام پروردگار خود را ياد كن.»
[2]. الأنعام / 162
[3]. الإسراء / 44
[4]. سبأ / 10
[5]. آلعمران / 191
[6]. الأحزاب / 42-41
[7]. الكافي، ج 2، ص 498
[8]. الشّعراء / 227
[9]. الرّعد / 28
[10]. تفسير القمي، ج 2، ص 74
[11]. الزخرف / 36: «و هر كس از ياد خداي رحمان چشم بپوشد براي او شيطانى ميگماريم، كه همواره يار و قرين او باشد.»
[12]. طه/ 126-124: «و هر که از ياد من روي گرداند حتماً براي او زندگي تنگي خواهد بود و روز قيامت او را نابينا محشور ميکنيم. گويد: پروردگارا! چرا مرا نابينا محشور کردي در حالي که من بينا بودم؟! (خداوند) گويد: همينگونه آيات و نشانههاي روشن ما برايت آمد امّا تو آنها را فراموش کردي، همچنين امروز فراموش ميگردي.»
[13]. الأنبياء / 87: «لا إله إلا أنتَ سُبحانَكَ إنّي كُنتُ مِنَ الظّالِمينَ»
[14]. الأنبياء / 88: «پس ما خواسته او را بر آورديم و او را از اندوه نجات بخشيديم؛ و ما اينگونه مؤمنان را نجات ميدهيم.»
[15]. الصافّات / 144-143
[16]. الحديد / 16
[17]. الأنفال / 45، الأحزاب / 42-41، الجمعه / 10 و ...
[18]. الأحزاب / 42-41
[19]. الکافي، ج 2، ص 498: «لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ حَدّاً يَنْتَهِي إِلَيْهِ»