موضوع درس:
شماره درس: 213
تاريخ درس: ۱۳۷۷/۱۰/۱۹
متن درس:
شهادت جانگداز مولي الموحدين مولا اميرالمومنين علي عليه السلام را به همه ي شما تسليت مي گويم و از طرف همه ي شما اين شهادت را ، اين افتخار را ، اين مصيبت جانگداز را به ساحت مقدس حضرت ولي عصر و مقام معظم رهبري تسليت مي گويم و از طرف همه ي شما مخصوصاً از طرف خانم ها از حضرت زهرا (س) مي خواهم نظر لطفي به اين جلسه عنايت كند. جلسه جلسه ي عزاي شوهر اوست و انشاء الله با لطف حضرت زهرا (س) با حاجت برآورده شده از جلسه بيرون برويد. روز نوزدهم ماه مبارك رمضان يك سوالي از جلسه كردم و آن سوال ناقص ماند يا بگوييم بي جواب ماند آن سوال اين بود: علي كيست؟ احدي نمي تواند جوابش را بگويد غير معصومين عليهم السلام. غيرقرآن كه هر كه جواب داده است ، ناقص است. جواب است، خوب است، قابل تشكر است اما قطره اي از درياي فضيلت اميرالمومنين علي ( ع ) است قرآن شريف در اين باره گاهي جواب مي دهد مي گويد علي نفس پيغمبر است. علي پيغمبر است، پيغمبر علي است. در آيه ي شريفه مباهله مي فرمايد كه : فَمَن حاجَكَ فيه من بعد ما جاء ك من العلم فقل تعالو ندع ابناء نا ابنا ء كم نسا ء نا و نسا ء كم و انفسنا و انفسكم ثم نبتهل فنجعل لعنته الله علي الكاذبين : مي فرمايد پيغمبرحالا كه لجاجت است حالا كه معلوم است توقعي وزير بار نمي روند تا زيانه عذاب الهي بايد به سر اينها بخورد . با اينها مباهله كن بگو بيايد نفرين كنيم هر كه ناحق است نابود شود هر كه دروغگو است نابود مي شود. پيغمبر به اين ها بگو بيائيم پسرهايمان را بياوريم ، زن هايمان را بياوريم ، خودمان را بياوريم و مباهله كنيم به يكديگر نفرين كنيم بعد پيامبر اكرم حسن و حسين را به عنوان پسرهايشان ، زهرا را به عنوان زنهايشان، علي را به عنوان خود پيغمبر اكرم آوردند براي مباهله لذا اگر از قرآن بپرسند علي كيست؟ مي گويد علي نفس پيغمبر اكرم است اگر از قرآن بپرسند علي كيست ؟ قرآن مي گويد: علي نفس من است قرآن ناطق است. پروردگار عالم در اين باره مي فرمايد: « وَ يَقولُ الذينَ كَفَروا لستِ مُرسَلا قُل كَفي بالله شهيداً بَيني و بَينَكُم وَ مَن عِنده علم الكتاب » پيغمبر اكرم مي گويند تو پيغمبر نيستي بگو پيغمبرم ، شاهدم خداست شاهدم آن كه نفس قرآن است. او كه قرآن را مجسم كنند او مي شود اين علم كتاب ، علم اضافه شده به اسم الف و لام دار و دلالت مي كند بر استقرار. معنايش اين است كه گفتم: پيغمبر مي گويد تو پيغمبر نيستي بگو پيغمبرم شاهدم خداست شاهدم آن كه نفس قرآن است و خيال نكنيد كه اين جواب كوچكي است. اضافه كنيد اين آيه ي شريفه را با آن آيه اي كه درباره ي آسف بن برخيا نازل شده است. به حضرت سليمان هدهد گفت كه در يمن يك زني است كه ادعاي سلطنت دارد ، اما خورشيد پرست است حضرت سليمان آمدند در جلسه به اهل جلسه گفتند كيست از اين زن را با تختش براي من بياورد به آن كسي كه به قول قرآن شريف قطره اي از درياي قرآن داشت ، او گفت من مي آوردم ، با يك چشم بر هم زدن مي آورم شما اجازه بدهيد. چشمهاي مبارك را به هم بگذاريد يا اگر چشمهاي شما فروبسته است باز كنيد تخت را مي آورم.
« قالَ الَذينَ عِندَه عِلمٌ مِن الكتاب اَنَا آتيكَ من قَبل اَن يرتَدَّ اليك طَرَفُكَ» آن يك قطره اي از درياي علم قرآن داشت اين علمٌ تنوانش دلالت مي كند برقلّت يعني خيلي كم از علم قرآن . امام سجاد سلام الله عليه مي فرمايد: قطره از دريا آن كه قطره اي از درياي علم قرآن داشت اجازه گرفت تخت بلقيس را از يمن بياورد فلسطين با يك چشم برهم زدن علي كيست؟ آن كسي كه از درياي علم قرآن پيش اوست علي كيست؟ آن كسي كه نفس قرآن است. قرآن مجسم شده است علي شده است به قول قرآن آن مرد بزرگ آن مرد بي نظير ، مخصوصاً در ولايت، حضرت امام رضوان الله تعالي عليه مي فرمايند كه پروردگار عالم در دو تجلي كرد تجلي ذاتي با همه ي اسماء و صفاتش حتي اسماء و صفات مستاثره اش به تجلي اول علي پيدا شد به تجلي دوم قرآن. روزي اين فرمايش حضرت امام علي كيست؟ آن كه خدا تجلي كرد با همه ي اسماء و صفاتش حتي اسما و صفات مستاثره اش علي پيدا شد قرآن كيست؟ قرآن چيست؟
آن كه خدا خدا تجلي كرد با همه ي اسماء و صفاتش . حتي اسماء و صفات مستاثره اش قرآن پيدا شد.علي قرآن است، قرآن علي است . هر دو نفس پيغمبرند پيغمبر كيست؟ پيغمبر قرآن است پيغمبر كيست؟ پيغمبر علي است. قرآن شريف درباره ي اميرالمومنين علي عليه السلام اين طور مي فرمايد يك آيه اي در قرآن است كه بيانگر همه ي چيزهايي است كه الان گفتم كه امام هادي سلام الله عليه مي فرمايد مصداقش ما هستيم ، مصداقش علي است. قرآن مي فرمايد: « وَ لَو اَنَّما في الارض مِن شجرةٍ اقلام و البَحرُ يَمُدُهُ من بعده سَبعَةُ اَبحَرُ ما نَفِدَت كَلماتُ الله انَ الله عزيزُ حكيم.» اگر تمام چوب ها قلم شود، اگر تمام درياها مركب شود و فضايل علي عليه السلام را بنويسند آن درياها تمام مي شود باز اگر دريا پيدا شود تا دفعه ي هفتم باز دريا تمام مي شود اما فضايل علي تمام شدني نيست. وَ لَو اَنّ ما في الاَرض من شجرةٍ اَقلامٌ و البَحرُ يَمُدُهُ من بعده سَبعَةُ البجُرٍ ما نَفِدَت كلماتُ الله. علي كيست؟ علي از نظر قرآن اوست كه الان اين جلسه در محضر اوست عالم هستي در محضر اوست عالم هستي وابسته به اوست الان من مي گويم واسطه ي فيض اوست اگر شما مي شنويد واسطه ي فيض اوست و بالاخره الان اين جلسه در محضر اوست مي شونود آن چه مي گويد ، مي بيند شما را ، مي بيند دل من را ، مي بيند دل شما را .
قرآن در اين باره مي فرمايد: « وَ كَذلكَ جَعَلنا كُم اُمَّةً و سطا لِتَكونوا شُهدا عَلي النّاس و يَكونُ الرَّسولُ عَلَيكُم شهيداً» اين آيه دو تا معنا دارد يك معناش اين است كه آي مسلمان تو الگو هستي براي جامعه ي بشريت مواظب گفتارت، مواظب كردارت باش. ديگران همه و همه بايد از تو سرمشق بگيرند تو بايد الگو باشي براي همه و همه يك معنايش اين كه در روايات فراواني ائمه ي طاهرين عليهم السلام آيه را معنا كردند كه روايات را استاد بزرگوار ما علامه طباطبايي در الميزان نقل فرموده اند و آن روايات به ما اين را مي گويد كه در روز قيامت روي اعمال ما شواهدي هست يكي از شاهد ها خداست خدا شهادت مي دهد له ما عليه ما . يكي از شاهد ها پيغمبر اكرم است، شهادت مي دهد له ما، عليه ما كي مي تواند عليه شهادت بدهد روي اين جلسه ؟ وقتي كه حاضر و ناظر باشد اين جلسه را. وقتي كه اين جلسه در محضر اميرالمومنين علي عليه السلام باشد لَه اين جلسه وقتي كه تسلط وجودي داشته باشد بر دل من. يا براي شيطان. من گفتم براي علي يا براي دشمن علي. او بايد حاضر باشد ناظر باشد بر دلم تا نحوه ي گفتار من را شهادت بدهد كي مي تواند اميرالمومنين شهادت بدهد شما كه اينجا نشستيند براي عزاداري براي چيز فهميدن و بالاخره براي اميرالمومنين ، براي ولايت ، وقتي كه تسلط داشته باشد بر دل شما اين آيه به ما مي گويد اميرالمومنين علي عليه السلام الان تسلط وجودي دارد سعه ي وجودي دارد برجلسه ي ما اين جلسه در محضر اميرالمومنين علي عليه السلام است. تسلط وجودي دارد بر دل ما. نحوه ي عمل رامي داند آيا جنبه ي ملكوتي دارد يا جنبه ي ناسوتي ، جنبه ي الهي دارد يا جنبه ي شيطاني ؟ اگر من براي شما بخواهم يك مقام بسيار نازلي براي اميرالمومنين علي عليه السلام بگويم از نظر قرآن آيه اي است كه درباره ي غدير خم درباره ي علي نازل شده است يعني ولايت تشريعي اميرالمومنين علي عليه السلام اين بسيار مقام نازلي است در حالي كه به دنيا ارزش دارد از اميرالمومنين علي عليه السلام پرسيدند كه براي تو بهترين وقتها چه وقت بود؟ گفت دو وقت يك وقت آن وقتي كه رفتم روي دست پيغمبر اكرم بت شكنم دستم نرسيد فرمود برو روي شانه ي من. پا گذاشتم روي شانه پيامبر اكرم و سيصد و شصت بت شكستم و مرتبه ي دوم وقتي كه پيغمبر اكرم دست مرا گرفت بلند كرد ، فرمود: مَن كُنتُ مولا فَهذا عليٌ مولاه الهُمَ وال مَن والاه و عادِ من عاداه و انصُر مَن نَصَره و اخذُل من خَذَلَه. كه بعدش هم پرسيدند بد ترين حالات براي شما چه موقع بود فرمودند آن وقتي كه در مقابل چشمم زهرا را زدند هذا مقام خيلي بالاست اما از نظر ما نازلترين مقامها براي اميرالمومنين آن وقت است در حالي كه پيغمبر اكرم در مقابل صد و بيست هزار نفر جمعيت اول يك اقرار گرفت فرمود: اَلَستُ اولي مِن اَنفُسِكُم. مردم آيا من اولي به شما نيستم از جان شما از ناموس شما از پسرهاي شما از مال شما يعني من اگر بگويم جنگ شما بخواهيد يا نخواهيد نبايد برويد؟ اگر من بگويم همه ي حالت را بده در خدا بخواهي يا نخواهي نبايد بدهي اگر بگويم پسرهايت بروند جبهه بخواهي يا نخواهي نبايد بروند و بالاخره آيا من از تو اولي تر به تو نيستم ؟ اين آيه ي قران است. « النبي اَولي بالمومنين مِن اَنفُسِهِم » خوب، مسلمان بودند قرآن خوانده بودند همه گفتند نعم يا رسول الله. قرآن مي گويد النَّبي اولي بِكُم مِن انفسِكُم. علي اولي از شماست از جان شما به شما ، از اولاد شما به شما ، از مال شما به شما، از ناموس شما به شما، آن ولايت را كه به آن مي گوييم ولايت تشريعي آن حرفهاي قبل به آن مي گفتم ولايت تكويني ، آن مختص آنهاست. اين را مي گوييم ولايت تشريعي لذا فرمود: « عَليٌ اَولي بِكُم من انفُسِكُم » بعد دست علي را گرفتند واميرالمومنين را سر دست بلند كرده بودند و فرمودند كه : مَن كُنتُ مولاه فَهذا علي ٌ مولاه » بعد آيه ي شريفه آمد اين آيه « اَليوم اكملتُ لَكُم دينَكُم و اَتمَمتُ عَلَيكُم نعمتي و رَضيتُ لَكُم الاِسلام دنيا» يا رسول الله دين ناقص بود حالا تمام شد دين منهاي ولايت ناقص است يا رسول الله دين مرضي خدا نبود اسلام مرضي خدا نبود حالا مرضّي خدا شد دين منهاي ولايت مرضّي خدا نيست ناقص است. اَليَوم اكمَلَت لَكُم نعمَتي و رَضيتُ لَكُم الاِسلام دنيا.چيزي كه بايد توجه داشته باشيم همه ي ما اين است كه اين ولايت تشريعي را پيغمبر ، ائمه ي طاهرين واگذار كردند به فقيه جامع الشرايط.
آمد خدمت امام صادق سلام الله عليه گفت : يابن رسول الله من، حكومت مي خواهم آيا مراجعه كنم به اهل جور؟ به غيرشيعه ؟ فرمود : نه حق مراجعه نداري اگر مراجعه كني ولو اينكه حق هم بگويد حقت را بگيري باطل است ، ظلم است مراجعه به طاغوت است. قرآن گفته مراجعه به طاغوت نه. گفت: كه يابن رسول الله پس چه كنم ؟ فرمود كه« اُنظُروا الي رَجُلٍ منكُم نَظَرَ في حَلالِنا و حَرامنا فَليَرضوا به حَكَماً فاني قد جَعَلتُهُ حاكماً » فرمود: مجتهد جامع الشرايطرا من حاكم قرار مي دهم يعني همان ولايت تشريعي مال او. همان كه دارم همان ولايت تشريعي است النَبي اولي بالمومِنين مِن اَنفُسِهِم همان ولايت تشريعي را كه پيغمبر به علي و به ما دادمن مي دهم به مجتهد جامع الشرايط. بعد هم فرمودند كه مَن رَدّ عليه كرادَّ علينا و مَن ردَّ عَليه كرادَّ علَي الله و مَن رَدَّ عَلَينا كرادَّ عَلي الله و مَن رَدَّ عَلَي الله فَهُوَ في حدِّ شركٍ بالله عَظيم.گفت كه هر كه تضعيف كند اين ولايت را ولايت فقيه را تخريب كند اين ولايت فقيه ما را تضعيف كرده است، ما را تخريب كرده است و هر كه ما را تخريب كند اين ولايت فقيه ما را تضعيف كرده است خدا را تخريب كرده است. و اين گناهش در حد شرك است اين مشرك است. گناه در حد شرك ، فَهُوَ في حَدِّ شرك بالله العَظيم. همين ولايت تشريعي است. امام زمان وقتي كه غيبت كردند يك نامه دادند كه اين نامه را بزرگان در كتابهايشان نوشته اند من جمله صاحب وسايل در جلد هجدهم وسايل نامه را نوشته اند كه حضرت ولي عصر فرمودندمن غايب شدم نيابت خاص تمام شد پس چه كنيم الان فرمود: وَاما الحَوادثُ الواقعَة فارجِعوا الي رُواتِ احاديثنا فَاِنَهُم حُجَتي عَلَيكُم و انا حجة الله. فرمود در سياستهاي كلي در استقراض خارجي و بالاخره در آن چيزهايي كه حكومت متوقف بر اوست بايد مراجعه كنيد به مجتهد جامع الشرايط كه اين حجت من است من هم حجت الله هستم. يعني خدا مرا تعيين كرده استبراي مردم من هم ولايت فقيه را تعيين كردم براي مردم من اونم اونم منه و بالاخره معنايش اين است ولايت فقيه در ولايت تشريعي ، علي است، علي پيغمبر است پيغمبر قرآن است و قرآن فرموده النبي اولي بكُم مِن اَنفُسِكُم. و اين ولايت تشريعي يك سمت خيلي نازلي است به قول حضرت امام براي اميرالمومنين. براي اميرالمومنين آن ولايت تكويني كه گفتم. اما، معلوم است ولايت تشريعي دارد و اين ولايت تشريعي را كه نمي شود، نباشد، دادند به مجتهد جامع الشرايط. لذا از نظر قرآن علي اين است از نظر حكومت اسلامي هم علي ايناست كه اين حكومت اسلامي در زمان ائمه ي طاهرين يكي پس از ديگري به ائمه ي طاهرين عليهم السلام داده شده و در نبود ائمه ي طاهرين عليهم السلام به مجتهد جامع الشرايط واگذار شده است.