شنبه 3 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

موضوع درس:

شماره درس: 239

تاريخ درس: ۱۳۷۸/۳/۶

متن درس:

در پیرو بحث جلسه گذشته گفتم این انسان حرکتی دارد بنام حرکت بسوی خدا (یا ایها الانسان اِنک کادحٌ الی ربک کدحاً فملاقیه) ای انسان تو در حرکتی، حرکت پر رنجاست پر مشقت است. حرکت جزر و مد دارد امتحانها دارد حرکت، حرکت سختی است اما منتهای سیر خداست بهترین چیزها نتیجه این حرکت است بهترین کس ها منتهای این حرکت است عرض کردم اگر کسی بخواهد به این حرکت ادامه بدهد و بالاخره به مطلوب خود به گم شده خود برسد باید چیزهایی را تهیه کند و بدون این چیزها معقول نیست حرکت همین حرکت پررنج حرکت پر مشقت چیزهایی را

می طلبد اول چیزی که می خواهد براق است نظیر رسول گرامی که به معراج رفتند و برای او بُراق آوردند و بواسطه براق رفتند به جایی که به جز خدا نداند رفتند به جایی که به جز خدا نبیند این انسان هم اگر بخواهد برسد به آن جا که به جز خدا نداند رفتند به جایی که به جز خدا نبیند این انسان هم اگر بخواهد برسد به آن جا که به جز خدا نداند، خدا نبیند براق می خواهد و براق این راه را گفتم جسم انسان این بُعد حیوانی این جسم انسان براق برای انسان است این اسب چموش را اگر بشود دهنه دم دهان او زد سواری می دهد سواری و خیلی عالی است خیلی بالاست و اگر خدایی نکرده نشود نتواند او را کنترل کند خودش را صاحبش را به ته دره به قول قرآن شریف آن هم دره ای از دره های جهنم لذا اگر بتواند جسم را براق قرار بدهد سیر او سیر و سلوک او شروع می شود و بالاخره منتهای سیر خداست لذا هفته گذشته می گفتم مواظبت از این جسم لازم است واجب است باید راجع به این جسم افراط نباشد تفریط هم نباشد کلیه غرائز باید ارضا شود اگر کسی غریزه کش شد این مسلمان نیست پیغمبر اکرم آمدند مسجد مرحوم فیض کاشانی رضوان الله تعالی علیه می فرماید که: به اندازه ای تند می آمدم یک طرف عبای مبارک روی زمین افتاده بود یک طرف روی شانه بود توجه نداشتم دوان، دوان آمدم مردم را بی وقت جمع کردم مردم تخیل کردند جنگی جلو آمده است از نظر پیغمبر این گونه چیزها بالاتر از جنگ بود رفتم روی پله اول ایستادم یعنی امت اسلامی بدانید که امر مهم بود و برای مردم فرمودند من که پیغمبر شما هستم می خورم، می آشامم می خوابم استراحت می کنم اطفای غریزه جنسی می کنم و عبارت دیگر همه غرائزم را ارضاء می کنم (و مَن رَغِبَ عن سُنتی فلیس مِنی) و اگر چنین نباشد مواظبت از جسمش مواظبت از غرائز نداشته باشد این اصلا مسلمان نیست یعنی نفس کشی در اسلام حرام است انسان مواظبت از غریزه ای مواظبت از غرائز نداشته باشد (و من رغبَ عن سنتی فلیس منی) یک دختری یک پسری بگوید من ازدواج نمی کنم دردسر ازدواج را قبول نمی کنم و بالاخره غریزه کشی کند در غریزه جنسی اسلام می گوید حرام است یک کسی نخوری کند به

اندازه هایی که مُضر برای جسمش باشد یک کسی نخوابی کند به اندازه ای که ضرر به جسمش بخورد یک کسی استراحت نداشته باشد به حدی که ضرر و برای بُعد حیوانی داشته باشد اینها همه همه حرام است از نظر قرآن حرام است از نظر روایات اهل بیت حرام است و من جمله این قضیۀ پیغمبر اکرم و مرحوم فیض رضوان الله تعالی علیه می فرماید: این قضیه شأن و نزولش این بود یک خانمی آمد پیش عایشه با عایشه کار داشت عایشه دیدند در حالی که این خانم شوهر دارد اما شوهردار نیست برای شوهرش آرایش نکرده است عایشه پرسید مگر شوهر نداری؟ گفت: دارم اما شوهرم تصمیم گرفته است اینکه با زن تماس نداشته باشد بعد قضیه ای نقل کرد این خانم که دو سه نفر از مسلمانها من جمله شوهر من اینها تصمیم گرفتند غذا نخورند الّا به اندازه بخور و نمیر با مردم تماس نداشته باشند اصلا و ابدا و با زن تماس نداشته باشند و اینها مشغول عبادت شدند رُهبانیت را قبول کردند رفته اند خارج از مدینه در یک غاری آن جا عبادت می کنند پیغمبر عصبانی شدند، ناراحت شدند یعنی وقتی آن زن رفت عایشه آمد پیش پیغمبر اکرم قضیه را نقل کرد. پیغمبر ناراحت شدند بی وقت مسجد آمدند روی پله اول ایستادند و داد زدند این روش من نیست این نیست من نیست (و من رغب عن سنتی فلیس منی) بعد هم فرستادند آن دو، سه نفر را آوردند توبه دادند و فرمودند که: افراط در اسلام غلط است. تفریط در اسلام غلط است و این تفریط گری شما غلط بوده است باید در حالی که مواظبت از خود داشته باشید ارضاء همۀ غرائز چه غریزه جنسی چه غریزه تمایل به غذا چه غریزه استراحت چه غریزه خواب و همچنین مابقی لذاتی که برای جسم هست لذا تفریط در اسلام نیست بله افراط هم در اسلام نیست یعنی پرخوابی، پرخوری پر استراحت کردن، پرخوابیدن و بالاخره انسان خودش را مشغول لذتهای جسمی کند این هم تجمل گرایی است و تجمل گرایی در اسلام نیست گناهش هم بسیار بزرگ است قرآن می فرماید: ضرر فردی دارد ضرر اجتماعی دارد. حتماً باید یک انسان تجمل گرا نباشد حتماً باید یک انسان افراط در لذتهای جسمی چه لذت غریزه جنسی باشد یا خوردن باشد یا استراحت و خواب و هرچه آن هم غلط است چی خوب است؟ تعادل و من هفته گذشته نصیحت می کردم الان دو دفعه نصیحت کنم به جوان های عزیزم که این تعادل را در همه چی حفظ بکنید اسلام این حال توسط را این حال تعادل را می خواهد جداً می خواهد در همه چی می خواهد جداً می خواهد لذا این براق باید مواظبت از او بشود اگر این این براق تنبل شد اگر این براق پر خواب شد، پر خوراک شد پر لذت شد معلوم است که یک تنبلی از کار در می آید نمی تواند براق بشود یک آدم پر خواب یک آدم تنبل این زندگی روزمره اش را هم نمی تواند درست کند چه رسد سیر و سلوکش و رفتن بسوی خدا اما اگر هم تفریط شد آن هم نظیر یک ماشینی که مواظبت از آن نداشته باشید مواظبت از آبش از بنزینش در روغنش از مابقی

مواظبت ها معلوم است آن ماشین شما را به منزل نمی رساند. این شرط اول یعنی چیز اولی که باید در این مسافرت باشد و معلوم است این نظیر هر مسافرتی است که انسان مرکب می خواهد شما مشهد مقدس بخواهید مشرف شوید بدون مرکب نمی شود هر کس هم سیر و سلوک بخواهد بدون براق نمی شود چیز دوم که مهمتر از چیز اول است و امشب یک مقداری درباره اش حرف می زنم و اگر طولانی بشود بسیار عالی است مانعی ندارد. یک امر فوق العاده مهم قرآنی و آن زاد و توشه در این مسافرت معلوم است اگر کسی بخواهد مسافرتی بکند زاد و توشه می خواهد بی مایه فطیر است زاد و توشه این راه از نظر قرآن تقواست این کلمه در قرآن تکرار شده (تَرودوا فَاِنَ خَیرَ زاد التقوی) یعنی زاد و توشه تهیه کنید اگر بخواهید سیر و سلوک داشته باشید باید متقی باشید بعد معنای تقوا اقسام تقوا را عرض می کنم اما فعلاً خویشتن دار باشید اگر این راه را بخواهید به منزل برسانید زبان شما چشم شما گوش شما تمام اعضاء و جوارح شما حتی دل شما باید کلید داشته باشد اگر هر تخیلی در دل شما

می آید اگر هر آمال و آرزویی دل شما را پر کند اگر العیاذُ بالله چشم شما کلید نداشته باشد زبان شما کلید نداشته باشد معلوم است زاد و توشه نیست و انسان زمین گیر

می شود نمی تواند سیر و سلوک داشته باشد بعد درباره اش صحبت می کنم نه فقط کلید داشته باشد در گناه نکردن بالاتر از اینها امام صادق سلام الله علیه می فرماید :(ایاک و فُضولُ العین فانهوا یَعرض السَهوی) یعنی مواظب این چشم باش بی خود نگاه نکن برای اینکه این بی خودی نگاه کردن دل را آلوده می کند چه حرف خوبی یک بزرگی رد می شد نگاه کرد به یک قصری از یک کسی پرسید این قصر مال کی؟ گفتند: مال فلانی ناگهان متنبّه شد گفت:این نگاه تو چه فایده این پرسیدن تو چه فایده لذا همان جا برای جبران کار زشتش نذر کرد یک ماه روزه بگیرد این گفتن های ما اگر نتیجه آخرت نداشته باشد ما را زمین گیر می کند دل ما را پزمرده می کند دل ما را سیاه می کند و حتی از روایات می فهمیم از چیزهایی که فشار قبر دارد حرف بی خودی زدن انسان وقتی که حرف می زند این حرفها یا باید نتیجه دنیا داشته باشد یا نتیجه آخرت در روایات می خوانیم یک جوانی از دنیا رفت پیغمبر اکرم این جوان را شرکت کردند در غسلش در کفنش حتی در دفنش پیغمبر اکرم این را دفنش کردند این معلوم است که چقدر جوان خوبی بوده مادرش آمد سر قبرش خیلی خوشحال گفت: برایت گریه نمی کنم برای اینکه به دست پیغمبر اکرم به خاک سپرده شدی معلوم است بهشتی هستی معلوم است بهشتی هم بود اما وقتی که مادر رفت و پیغمبر روی قبر را پوشاندند فرمودند که: این قبر چنان فشاری به این داد زیر منگنه الهی استخوانهایش در هم شکسته شد گفتند: یا رسول الله آدم خوبی بود فرمود: بله بهشتی هم هست اما پر حرف بود مال یُعنی زیاد داشت یک چیزهایی می گفت نه نتیجه دنیا داشت نه نتیجه آخرت این را علمای علم اخلاق به آن می گویند مال یُعنی و این مال یُعنی را از همین روایت گرفتند یک سفارشی که علمای علم اخلاق به شاگردهایش همان سالهای اول مجالس اول می کنند همین است که (ایاک ثُم ایاک ثم ایاک و لَم ایاک التبتل فی المشبتهیات) یعنی سفارش می کنم، سفارش می کنم، سفارش می کنم راجع به همه عرائز آن حال توسط را فراموش نکن (ایاکَ ثم ایاک ثم ایاک و فُضول العین و فُضول اللِسان) سفارش می کنم، سفارش می کنم، سفارش می کنم مواظبت کن، مواظبت کن از اینکه پرگو نباشید راجع به پردیدنش راجع به پرشنیدنش آن هم چنین است یعنی یک دفعه انسان یک ساعت حرف می زند نه نتیجه دنیا داردنه نتیجه آخرت نمی خواهم بگویم مجالس شما عزیزان اما دیدیم خیلی مجالس چنین است یک ساعت این جلسه طول کشیده است وقتی که از جلسه بیرون می روم اگر بپرسند این جلسه چه فائده ای برای دنیای تو چه فائده ای برای آخرت تو داشت نمی تواند جواب بدهد اگر العیاذ بالله غیبتی، تهمتی شایعه ای، دروغی در آن جا نباشد این مال یُعنی ها زیاد است نگاه کردنش هم چنین است گوشت دادنش هم چنین است و بعضی از اوقات این جوری می نشیند یک ساعت، دو ساعت فیلم هایی که نتیجه دنیا و آخرت برایش ندارد گفتارهایی که نتیجه دنیا ندارد نتیجه آخرت ندارد گوش می دهد. ساعت دوازده یک می شود نماز شبش از بین می رود بعضی اوقات نماز صبحش از بین می رود معلوم است اینها انسان را زمین گیر می کند به قول مقام معظم رهبری در این حکمی که به آقای لاریجانی دادند چه قدر حکم پرمحتوا بود به قول حضرت امام این دانشگاه باید تدریس باشد نه فیلم های شهوت انگیز نه فیلم هایی که نتیجه دنیا ندارد نتیجه آخرت ندارد گفتارش و همچنین کردارش باید یک دانشگاه باشد به قول مقام معظم رهبری باید یک مدرسه باشد ولی آن که الان به شما جوان ها عرض می کنم باید اگر تا ساعت دوازده یک بعد از نصف شب گوش می دهید یا

می بینید این نتیجه دنیا و آخرت برایت داشته باشد یا دنیا یا آخرت یا هر دو و الّا اگر نتیجه دنیا نداشته باشد نتیجه آخرت نداشته باشد معلوم است این فشار قبر دارد این انسان را زمین گیر می کند مثل گفتارهای خودمان تفاوت نمی کند زبان ما باید کلید داشته باشد گوش ما باید کلید داشته باشد چشم ما هم باید کلید داشته باشد یعنی نگوییم مگر جایی که مفید باشد نشنویم مگر جایی که مفید باشد و نبینیم مگر چیزی که مفید باشد انسان باید در حرکت باشد و معنای حرکت امیرالمؤمنین سلام الله علیه در نهج البلاغه می فرماید: اگر کسی دو روزش مساوی باشد این مغبون است شما اگر یک معامله ای کردید شما را گول زده باشند این را می گویند غبن معنا ندارد جوان دو روزش مساوی باشد باید در حرکت باشد باید امروز شما بهتر از دیروز شما باشد بعد امیرالمؤمنین می فرماید: اما اگر عکس شد اگر دیروزت بهتر از امروز و امروز بهتر از دیروز تو ملعونی رانده درگاه خدا غضب خدا این جمله را نباید ما کوچک بشماریم نباید سبک بشماریم زبان امیرالمؤمنین سلام الله علیه است و زبان علی نباید سبک بشمارد لذا این کلمه تقوا یعنی خویشتن داری و معنای خویشتن داری یعنی مواظبت از روح و جسم مواظبت بکنیم از همه اعضاء و جوارح مان یعنی مواظبت از چشم مواظبت از گوش مواظبت از دست و مواظبت از همه اعضا برو بالا مواظبت از

تخیل ها از وسوسه معنا ندارد یک جوان تخیلی باشد جوان های عزیزم آن کسانی که سیر و سلوک دارند اگر تخیل آنها کار بکند گریه ها می کنند راجع به مقدس اردبیلی رضوان الله تعالی علیه می گویند: زمان طلبگی اش نه زمان مرجعیتش یک شبی مُهتلم شد بعد از غسل گریه ها می کرد می گفت: چه جور عالم تخیل در خواب بر من مُستولی شد و من مهتلم شدم باید تخیل ما حتی در خواب دست ما باشد چه رسد در بیداری اما آن که مهمتر از همه اینهاست دل ما، دل ما نباید غیر از خدا در او وارد شود. خانه شما اگر یک غریبه ای در او وارد شود آیا شما با آن غریبه چه می کنید این قلب لااَقَل خانه شما بالاتر از این اگر سیر و سلوک کنی این قلب خانه خدا (قلبُ المؤمن عرش الرحمان) خوب این خانه خدا را باید مواظبت کنیم باید خدا حاکم بر دل ما باشد روایت دارد که انسان قدرت عجیبی پیدا می کند چشم او، گوش او، تخیل او قدرت عجیبی پیدا می کند این روایت را علمای علم اخلاق به آن خیلی اهمیت

می دهند بارها به شاگردهایشان می گویند درباره اش حرف می زنند جلسه یک ساعت دو ساعت روی این روایت دارند که پیغمبر اکرم می فرماید: (فلولا انَّ شیاطین یَهومون علیقلوب بنی آدم لَنظرو الی ملکوت السماوات و الارض) گر این دل چراگاه شیاطین نباشد اگر دل چراگاه صفات رذیله نباشد این دل دیگه می رسد به آن جا که انسان می تواند نظر کند به این عالم و جنبه قیومیت حق ببیند یعنی راستی این شعر بابا طاهر چه قدر اهل این شعر بودند برای اینکه اهل شعر بودند [ ] که راستی داشته

می گوید: به دریا بنگرم دریا تو بی نور، به صحرا بنگرم صحرا تو بی نور، به هر جا بنگرم از کوه در و دشت، نشان از روی زیبای تو بی نور. چیزی در این عالم نمی بینم جز تو انسان می رسد به این جا به این می گویند قیومیت حق انسان را درک می کند یعنی علاوه بر اینکه می یابد خدا را نظیر آدم تشنه که می یابد تشنگی را می یابد که این عالم چیزی نیست جز خدا در این عالم نوری نیست جز نور خدا یعنی می یابد (اللهُ نور السماوات و الارض) این آیه الکرسی که بسیار آیه بالایی است و آن آیه اولش بالاتر از همۀ آن جمله اولش بالاترین همه جمله هاست (اللهُ لا اله الا هو الحیُّ القیوم) خدا زنده است و قیوم یعنی ما سِوالله وابسته به خدا نظیر وابسته این روشنایی به کارخانه این انسان عجیب است به جاهایی می تواند برسد چیزهایی می تواند بشنود اما به شرط اینکه این خویشتن داری در او زنده بشود یعنی تقوا چه لفظ خوبی چه لفظ عالی این کلمه تقوا 200 مرتبه تقریباً در قرآن آمده معلوم می شود خیلی کلمه مقدس است و جداً هم کلمه مقدس است همه شما الان تصور کنید این کلمه را

می بینید یک هاله ای از نور از طراوت از شیرینی اطراف این کلمه را گرفته است تخیل کلمه نشاط آور است تصور کلمه نورانیت دارد چه رسد این کلمه در انسان موجود شود لذا دویست جا در قرآن آمده و دویست فائده مُترتب بر این کلمه تقوا شده است یعنی هر کجا که قرآن شریف لفظ تقوا را آورده است یک فائده عالی بار بر او کرده است و ما اگر متقی شدیم دنیا آباد است آباد آخرت آباد است آباد زندگی منهای غم وغصه زندگی پربرکت عمر پربرکت و بالاخره هر چه بخواهیم بر این کلمه تقوا هست من جمله سیر و سلوک ما و این سیر و سلوک از قرآن فهمیده می شود اگر این زاد و توشه باشد نه فقط سیر و سلوک در دنیا سیر و سلوک در آخرت دارد.(تَرودوا فان خیر زاد التقوی) ظاهر آیه این است که دنیا یعنی سیر و سلوک

می خواهی این حرکت پررنج تو را برساند به خدا تو برساند به عالم لقاء باید تقوا داشته باشی اما یک آیه دیگری که پیغمبر اگر تفسیر کرده است آن آیه می گوید: سیر و سلوک در آخرت قرآن می فرماید که: مؤمن در آخرت این سیر و سلوک دارد و این سیر و سلوک در آخرت این دیگه غیر سیر ئ سلوکی است که ما در دنیا داریم (یا من نَجز المُتقین الی الرحمان و فدا) امیرالمؤمنین سلام الله علیه می گوید که: من از پیغمبر اکرم سؤال کردم آقا این کلمه وَفد چه معنا دارد پیغمبر اکرم فرمودند: در روز قیامت متقی سوا می شود یعنی آن براقی که در دنیا داشته همان براق در آخرت هست براق این جا جسم بود همین جسم در آخرت براقش است برای کجا (الی الرحمان) به سوی خدا در حرکتند روایت در آخر ارشاد آن روایت معراجیه خطاب شد یا رسول الله در معراج خطاب به پیامبر شد یا رسول الله این بنده های من متقی اینهایی که راستی به جایی رسیدند اینها من نظرها به آنها دارم که امام سجاد می فرماید: روز سیصد و شصت مرتبه خدا به بنده هایش نظر دارد هم در دنیا هم در آخرت و سیصد وشصت مرتبه را نمی دانم معنایش چیه از بزرگان شنیدم آنها هم نمی دانند این معنای سیصد و شصت مرتبه یعنی چه این از متشابهات هست اما بالاخره خدا نظرها دارد. در این دنیا نظرهایش این است گاهی عزیزی را ذلیل می کند گاهی ذلیلی را عزیز می کند و گاهی بالاخره عزیزی را عزیزتر می کند سیر وسلوک در این دنیا خطاب شد یا رسول الله من در آخرت هم وقتی که نظر به بنده می کنم مُلک او زیاد می شود یعنی یک قدم به سوی قرب خدا یک حرکت توقف بر این انسان نیست من بارها به شما جوان ها گفته ام جوان ها: بدانید این انسان توقف نخواهد کرد دیگه وقتی که آمد در این دنیا اگر افتاد در راه اگر بیفتد در راه تا خدا، خدایی می کند روز به روز زنده تر می شود و بالاخره به حرکتش به مقام قرب الهی روز به روز آن به آن بهتر می شود بیشتر می شود (من الحی الذی لایموت الی الحی الذی لایموت) بَه چه خطابی، خطاب از کیه؟ از بنده هایی که عاشق خدا هستند معشوقشان یعنی خدا خطاب به آنها می کند گوش می خواهد در همین دنیا متقی بشنود که خدا به او می گوید وقتی در نماز شبش می گوید که: (سبوحٌ قدوس ربنا و ربُ الملائکه و الروح) آن هم جوابش می دهد (من الحی الذی لایموت الی الحی الذی لایموت) یعنی دارم خطاب می کنم منی که زندهام و هرگز نمی میرم به کسی که زنده هست هرگز نمی میرد در قیامت هم چنین است می گوید: در قیامت روایت داریم نامه می نویسد خدا به او این دیگه نمی دانم یعنی چه نامه می نویسد در آن نامه عنوانش این است (من الحی الذی لایموت الی الحی الذی لایموت)اینها چیزهایی هست که هست شک نکنید اما تقوا

می خواهد زاد و توشه می خواهد اگر سیر و سلوک در این دنیا بخواهید زاد و توشه می خواهد اگر سیر و سلوک در آخرت بخواهید زاد و توشه می خواهد و همه مخصوصاً جوان ها این آیه ای که تکرار شده در قرآن فراموش نکنید که قرآن می فرماید: (تَزوّدوا فان خیر زاد و التقوی) تهیه زاد و توشه کنید برای سیر و سلوکتان و بهترین زاد و توشه ها یعنی معین تقوا، خویشتن داری همه اعضاء و جوارح ما کلید داشته باشد نگوییم به جز آن که رضای خدا در آن است نشنویم، نبینیم به غیر آن چه رضای خدا در آن است تخیل نکنیم جز رضایت حق را و بالاخره دل ما چیزی وارد او نشود جز خدا نور خدا، لطف خدا و بالاخره عنایات خاص پروردگار عالم به این می گویند تقوا به این می گویند خویشتن داری. پایان نوار

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group