شنبه 3 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

موضوع درس:

شماره درس: 108

تاريخ درس: ۱۳۷۸/۴/۹

متن درس:

اعوذ باللّه‏ من الشيطان الرجيم. بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم. رب اشرح لى صدرى و يسر لى امرى و احلل عقدة من لسانى يفقهوا قولى.

امشب شب عيد نبوت و ولايت است و اين نظر امشب و فردا كم نظير در اسلام است هم عيد نبوت است هم عيد ولايت مولود پر بركت پيامبر گرامى معلوم است كه سعادت خيلى بالا است و از نظر روزى بهتر از امشب و فردا نداريم و ولادت پر بركت امام صادق عليه‏السلام بر عالم تشيع بر عالم اسلام مخصوصا بر ما طلبه‏ها اين هم افزوده به افتخار امشب و فردا مى‏كند لذا من اين عيد بزرگ را يا اين دو عيد بزرگ را به همه شما تبريك مى‏گويم و از طرف شما هم اين دو عيد بزرگ را به ساحت مقدس حضرت ولى عصر و مقام معظم رهبرى تبريك مى‏گويم و از طرف شما از حضرت زهرا عليهاالسلام مى‏خواهم كه يك نظر لطفى به جامعه اسلامى به جامعه تشيع امشب و فردا بفرمايد يك نظر لطفى به جلسه ما بفرمايند و ان شاء اللّه‏ امشب و فردا مورد لطف حضرت زهرا عليهاالسلام باشيم اين جلسه الان مورد لطف حضرت زهرا عليهاالسلام باشد و من به همين تناسب يك اشاره‏اى راجع به كار حضرت رسول و كار امام صادق مى‏كنم و از آن نتيجه مى‏گيريم ان شاء اللّه‏ نتيجه اخلاقى براى خود شما مى‏دانيد كه حضرت رسول صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم براى اسلام عزيزش خيلى زحمت كشيد بعضى از بزرگان اين سوره انشراح را اين جور معنى كرده‏اند كه «الم نشرح لك صدرك و وضعنا انك وزرك الذى انقض ظهرك» گفتند كه معنايش اين است كه منت گذاشتند بر سر پيغمبر با رسول اللّه‏ مگر مصيبتهاى كمر شكن مكه را از روى كمرت بر نداشتيم؟ برداشتيم در حالى كه هشتاد و چهار جنگ در ده سال براى پيغمبر در مدينه جلو آوردند و دائما پيغمبر اكرم در جبهه بودند در جنگ بودند هشتاد و چهار جنگ در ده سال نبود امكانات جرجى زيدان مى‏گويد كه در بعضى جنگها كه به جنگ موته مثال مى‏زند يك دانه خرما را يك نظامى آبش را خورد و سفلش را مى‏داد به نظامى‏هاى ديگر حالا اين قضيه درست باشد يا نباشد همه مى‏دانيم كه هشتاد و چهار جنگ و نبود امكانات بوده به قول همين جرجى زيدان مى‏گويد اسب و شتر نداشت سوار بشود كفش نداشت پا بكند و پا برهنه جنگ مى‏رفتند پاها زخم مى‏شد كهنه به پا مى‏بستند جنگ ذات الرقاء همين است جنگ ذات الرقاء را ذات الرقاء گفتند براى بود كه همه مسلمانها پاهايشان زخم شد و كهنه بستند به پاهايشان يا غالب افراد در حاليكه هشتاد و چهار جنگ جلو آمد در مدينه با نبود امكانات امّا ببينيد آن مصيبتهاى كمر شكن مگه چى بوده كه پروردگار عالم مى‏فرمايد ما مصيبتهاى كمر شكن مكه را از كمر تو برداشتيم انصافا اين بيست و سه سال پيغمبر خيلى صدمه خوردند صدمه جنسى مخصوصا صدمات روحى، مو مو جلو رفتند موانع به اندازه‏اى كه هر چه يك مو جلو مى‏رفتند يك وجب برمى گشتند امّا اين پشتكار حضرت اين فعاليتها با نبود امكانات به عبارت ديگر اين فعاليتها در آن زمين سنگلاخ پيغمبر اكرم توانست درخت اسلام را علاوه بر اينكه ريشه دار بكند بارور هم بكند «مثلاً كلمتةً طيّبة كشجرة طيّبه أَصلُها ثابتً و فرعها فى السّماء» [1] مصداق كاملش وقتى پيغمبر از دنيا رفتند راجع به اسلام چه در همين سوره انشراح همين را مى‏فرمايد «و رفعنا لك ذكرك» پيغمبر بله صدمه خيلى بود مصيبتهاى كمر شكن مكه بود مصيبتهاى كمر شكن مدينه بود امّا بالاخره «و رفعنا لك ذكرك» بعدش هم وعده داد آن هم مكرر سند داد آن هم سند قرآنى كه اين درخت جهانى خواهد شد «هو الذى الرسل رسوله بالهدى و دين الحقّ ليظهره على الدّين كلّ ولو كره المشركون» [2] مانع هم هر چه بالا بالاخره درخت اسلام جهانى مى‏شود پرچم اسلام روى كره زمين افراشته مى‏شود كه در آيات ديگر مى‏گويد به دست ما به دست مستضعفين به دست افراد صالح و شايسته به دست كسى كه به يك دستش قرآن به دست ديگرش ولايت يعنى ما شيعه‏ها اميدواريم همين نسل باشد به رهبرى حضرت ولى عصر پرچم اسلام روى كره زمين افراشته مى‏شود اين وعده الهى است كه سند قرآن دارد اين راجع به حضرت رسول كه صدمه كمر شكن صدمه فوق العاده از نظر روحى از نظر جسمى امّا فعاليت استقامت بالاخره آنكه حضرت رسول مى‏خواستند البته اگر مانع نبود آن كارى كه حضرت ولى عصر مى‏خواهند بكنند حضرت رسول مى‏كردند اين همه ائمه طاهرين همين است در روايات هم داريم كه اگر مانع نبود اين كارها را اميرالمؤمنين مى‏كردند يا اينكه غيبتى در كار نبود اين غيبت در كار آمد براى خاطر موانع است موانع اين انسانها جلو آوردند تا كار رسيده به اينجا كه هنوز جهانى نشده اين راجع به حضرت رسول، راجع به امام صادق هم همين است امام صادق عليه‏السلام از نظر عمر بيش از همه عمر كردند از نظر حكومت و امامت هم بيش از همه حكومت و امامت ايشان بوده تقريبا سى و پنج سال بوده تقريبا سى سالگى به امامت رسيده‏اند و عمر مبارك ايشان تقريبا شصت و پنج سال بوده لذا تقريبا سى و پنج سال امامت ايشان بوده و امامت ايشان در يك بحرانهاى عجيبى بوده است اولاً انتقال حكومت از بنى اميه به بنى العباس و بعد هم شدت عمل از بنى العباس نسبت به همه مردم مخصوصا راجع به شيعه بحران بوده هميشه بحران بوده يك وقت بحران نباشد نبوده فرصتها بوده يك فرصتهايى براى امام صادق جلو مى‏آمده امّا بحران هميشه بوده تنش هميشه در اين سى و پنج سال بالا بوده خيلى بالا بوده و در اين تنش‏ها در اين بحرانها هر وقت فرصتى جلو مى‏آمده امام صادق كارشان را مى‏كردند. امّا اين را هم طلبه‏ها بايد توجه كنيم كه فقط امام صادق نبوده طلبه‏هاى زمان امام صادق آن هم فرصت شناس فرصت ياب وظيفه شناس وظيفه ياب بودند آن وقت كه فرصت نبود به حسب ظاهر ساكت بودند حوزه‏اى توى كار نبود بعضى اوقات تنش بحران به اندازه‏اى بود كه راوى مى‏گويد من رفتم خدمت امام صادق در حيره تبعيدگاه حضرت بوده بين بصره و كوفه يك جاى ييلاقى است كه اينها مى‏رفتند حضرت را آنجا تبعيد كرده بودند مى‏گويد من رفتم خدمت ايشان ديدم كه «و الباب عليه نعلق و الستر عليه المرخا» به اندازه‏اى براى حضرت سخت بود كه علاوه بر اينكه درب بسته بود پرده هم انداخته شده بود كه مى‏گويد من بغض كردم حضرت تسلى دادند بعضى اوقات اين جور بود كه خيلى محدود مى‏شدند هم شاگردها هم خود حضرت اينها منتظر فرصت بودند همان جا يعنى حيره وقتى كه منع اين جورى برداشته مى‏شد ناگهان مى‏ديدم كه امام درس را شروع مى‏كردند با صد نفر، دويست نفر، اگر كوفه بودند چنين بود اگر حيره بودند چنين بود اگر مكه بودند چنين بود راوى در مكه مى‏گويد كه يك فرصت ديدم كه هزار و دويست نفر در مسجد الحرام مى‏گويند قال الصادق و قال الباقر اگر هم در مسجد رسول اللّه‏ بود كه ديگر آنجا جلسه درس و سه چهار هزار نفر من نمى‏دانم چه جورى اداره مى‏شده راستى سه چهار هزار نفر از سنى و شيعه قال الصادق و قال الباقر شايد اگر شما اين فرصتها را از اين سى و پنج سال بيرون بكشيد حتما ده سال نمى‏شود مابقى شكنجه بوده تبعيد بوده مابقى تحريم درسى بوده كه بعضى اوقات هم اين جورى كه مى‏گفتند درس باشد امّا هر كسى مى‏خواهد درس برود يك دينار بدهد كه قضيه آن كسى كه مى‏گفت مى‏خواستم بروم درس ابو حنيفه بعد كه مغازه باز شد برم درس ابو حنيفه يك دينار بگيرم بيام بروم درس امام صادق آن دينار را بدهم كه اين كار را نكردم دو سه روز بعد كه رفتم خدمت امام صادق فرمودند اگر مادرت رفته بود رفته بودى و بالاخره بعضى اوقات اين جورى است دكان باز بود در مقابل حقيقت امام صادق در مقابل فقه امام صادق ابو خنيفه تراشيدند قُتاده تراشيدند مى‏ديدند نمى‏تواند جلوى درس را بگيرند دكان باز مى‏كرد در مقابل معارف امام صادق صوفى گرى تراشيدند سوفيانهاى صوفى تعيين هم مى‏كردند پول مى‏دادند حسابى ابو حنيفه درس مى‏گفت هر كسى كه مى‏رفت آنجا روزى يك دينار مى‏دادند و در مقابل حقيقت امام صادق عليه‏السلام در مقابل واقعيتها دكانهاى اين جورى باز شده بود حق رسيد كار به آنجا كه مرتدين كه نبايد رد مسجد الحرام وارد بشوند نبايد حرف بزنند به نام آزادى جلويشان را باز كرده بودند آزاد حرف مى‏زدند آزاد عليه اسلام چيز مى‏گفتند اينها براى امام صادق خيلى مشكل بود امّا حالا چرا آزادى را آورده بودند به خاطر همين كه امام صادق عليه‏السلام را كنترل بكنند يا حتى مثلاً اينها جلسه مى‏گرفتند براى اينكه شايد مى‏دانستند هم كه نمى‏شود امّا وقتى انسان در حال غرق باشد. جلسه مى‏گرفتند به ابو حنيفه به ابو قتاده مى‏گفتند كه مسئله تهيه كنيد و آن جمله روانشناسى زشت را به افراد مى‏گفتند عمل كنيد كه قتاده حرف مى‏زند گوش كنيد اگر قتاده حرف مى‏زند تأييد كنيد امام صادق عليه‏السلاممى‏خواهند حرف بزنند تبسم كنيد با هم حرف بزنيد گوش به حرفشان ندهيد تا هو بشود يعنى حاضر بودند به اينكه امام صادق عليه‏السلام را در يك جلسه هو بكنند كه بعضى اوقات امام صادق عليه‏السلام تصرف ولايى مى‏كردند مى‏ديدند كه اگر العياذ باللّه‏ هو بشوند آنجا گير كه نمى‏افتند ولى هر كسى باشد از ميدان در مى‏رود در وقتى كه بخواهد حرف بزند بيايند من، من كنند تبسم كنند غوغا سالارى، غوغا سالارى كه الان هست يا بوده از نظر روانى خيلى بالا است غوغا سالارى كنند لذا اين قضيه قتاده قرار بود كه كسى پيش پاى امام صادق پا نشود قتاده را آوردند پهلوى امام صادق نشاندند چند مسئله تهيه كرده بود از امام صادق بپرسد امام صادق را هو بكنند و وقتى امام صادق وارد شد خود منصور اول كسى بود كه پا شد و آمد دم درب و همه پا شدند ابهت امام صادق جلسه را گرفت خيال مى‏كنم تصرف ولايى بود ابهت امام صادق جلسه را گرفت بعد خود امام صداق نطق در آوردند گفتند كه به منصور كه براى چه چيزى من را آوردى اينجا گفت كه مى‏خواهيم مسئله بپرسيم به قتاده گفتند كه چه مى‏گويى: بگو گفت يابن رسول اللّه‏ پنير خوردن چه جور است آقا تبسم كردند گفتند چهل تا مسئله اين است پنير خوردن طورى نيست «كل شى‏ء لك حلال حتى تعلم» آن وقت گفت كه نه يابن رسول اللّه‏ چهل تا مسئله قامض تهيه كرده بودم همه يادم رفت امام صادق عليه‏السلام فرمودند مى‏دانى كجا نشتى مى‏دانى چرا يادت رفت «فى البوت اذن اللّه‏ ان ترفع» [3] گفت يا ابن رسول اللّه‏ به خدا قسم اين بيوت خانه نيست خشت و گل نيست شمائيد اهل بيت هستند. اين كارها را مى‏كردند امّا بالاخره در همان بى تنش‏ها در همان بحرانها امام صادق عليه‏السلام از يك فرصت استفاده مى‏كرد و افتخار امام صادق عليه‏السلام نظير افتخار پيغمبر است او قرآن اين عترت «انى تاركم فيكم الثقلين كتاب اللّه‏ و عترتى» قرآن مال پيغمبر است با زحمات بيست و سه ساله و عترت مال امام صادق عليه‏السلام است با زحمات سى و پنج ساله الحمدللّه‏ شيعه فقهى دارد كه يك افتخار براى عالم اسلام مى‏دانيد سنى فقه ندارد استاد بزرگور ما حضرت آيت اللّه‏ بروجردى بعضى اوقات تأسف مى‏خوردند تأسف هم بالا است انصافا كه انسان چقدر نامرد مى‏شود بعضى اوقات يك افراد سياستمدار هستند امّا مرد هستند دزدند امّا مرد هستند اين تعريف دارد به من مى‏گفت كه من رفتم دزدى و وقتى وارد خانه شدم ديدم كه زن نيم عريان روى تخت خوابيده و هيچ كس هم نيست من اول رفتم يك چادر پيدا كردم اول انداختم روى آن زن رفتم دزدى كردم و رفتم اين دزد است امّا مرد است خيلى خوب است راستى تعرف دارد يا مى‏گفت كه يكى ديگر گفته بود رفتم دزدى برخورد كردم به يك كيسه اشرفى ديدم كاغذى رويش قرآن نوشته گذاشته روى اشرفى‏ها من كيسه را بر نداشتم و اگر كيسه را بر مى‏داشتم اين عقيده‏اش راجع به قرآن كم مى‏شد و من نخواستم عقيده اين راجع به قرآن متزلزل بشود از كيسه اشرفى گذشتم اين دزد است امّا مرد است مثل اين دزدهاى امروز نامرد نيستند اين نامردى خيلى بد است اين خيلى زشت است كه انسان دزد دين باشد امّا نامرد هم باشد در زمان امام صادق عليه‏السلام اين جورى اين جمله آقاى بروجردى، آقاى بروجردى ناراحت بودند خيلى مى‏گفتند اين سنى‏ها در فقه ششصد روايت بيشتر ندارند مى‏گفتند كه يك ثلث از آن مال عياشه است ايشان مى‏گفتند عايشه خانم يك تبسم هم رويش مى‏كردند دو ثلث هم مال كعب الاحبارها مال ابى قريرهها مى‏گفتند كه روايت صحيح سند از نظر خودشان خيلى كم داريم آن وقت يك آه مى‏كشيدند مى‏گفتند بعضى از روايات نسبت داده شده به اميرالمؤمنين عليه‏السلام بعد مى‏فرمودند به تجربه براى من اثبات شده هر روايتى ركاكت داشته باشد از نظر لفظ يا زا نظر معنى اين را نسبت به اميرالمؤمنين دادند روايت فقهى و ركاكت لفظى يا ركاكت معنوى اين مال اميرالمؤمنين يك سنى يك مذهب ششصد روايت امام صادق عليه‏السلام چه كرد كمش اين وسايل الشيعه يك فقه از نظر مدرك به تمام معنى استغنا بعد هم سنى قبول دارد كه اين عترت پيغمبر اكرم است سنى قبول دارد اين مال امام صادق عليه‏السلام نيست براى اينكه وقتى به امام صادق عليه‏السلامبه امام باقر عليه‏السلام مى‏گفتند اين را از كجا آوردى مى‏گفت من از پدرم، پدرم از پدرش، پدرش از پدرش، پدر از رسول اللّه‏ و رسول اللّه‏ از خدا و اين مسلم است پيش همه است كه عترت قرآن عترتى كه بيش از هزار روايت از سنى و شيعه رويش است «انى
تاركم فيكم الثقلين كتاب اللّه‏ و عترتى» اين را امام صادق آوردند قرآن تلو عترت عترت تلو قرآن اين مال امام صادق است فقهى كه تا روز قيامت علم هر چه پيشرفتش بيشتر اين فقه سعيش بيشتر درخشندگى بيشتر و بالاخره فقه شيعه اثبات مى‏كند خاتمين را فقه شيعه اثبات مى‏كند اينكه مى‏تواند اين انسان به فقه اداره بشود هر چه علم بالا برود بهتر مى‏تواند اين فقه شيعه انسان را اداره بكند خيلى زحمت كشيد امام صادق خيلى كشته داد حوزه امام صادق دسته جمعى اين طلبه‏ها را در زندان مى‏كردند از گرسنگى مى‏مردند و وقتى مى‏مردند دفن نمى‏شدند اينها مى‏گنديدند در مقابل يكديگر و بالاخره هم سقف سرد آب را خراب مى‏كردند روى اينها و گور دسته جمعى زحمت خيلى زحمت خيلى كشيده شد. طلبه‏هاى امام صادق همين زراره من نمى‏دانم ما در روز قيامت چه جور جواب زراره را مى‏دهيم يعنى همين شما طلبه‏ها نمى‏دانم چه جور مى‏دهيد همين زراره در حالتهايش مى‏خوانيم كه يك تاجر بود شش ماه تجارت در كوفه مى‏كرد بزاز بود بعد به عنوان حج مى‏آمد مكه امّا نمى‏خواست حج بجا بياورد به عنوان زيارت رسول گرامى مى‏آمد مدينه نمى‏شد خدمت امام صادق نرود وحشت و ترس بود ايشان محدود بودند نصف شب مى‏آمد خدمت امام صادق ديگه از نصف شب تا مى‏شد صبح اين دفتر چه را يك يك مى‏پرسيد مسائل كوفه يادداشت كرده بود جوابش بعضى اوقات مى‏رسيد به اينجا همان جا هم تقيّه بود امام صادق عليه‏السلام جواب نمى‏داد تا جواب نمى‏داد بارك اللّه‏ به اين عقيده‏ها تسليم را ببين مى‏گفت يابن رسول اللّه‏ وظيفه من اين است كه من مسئله يادداشت بكنم در اين اوضاع خفقان بيايند پيش شما از شما بپرسند شما هم يك وظيفه داريد اگر وظيفه شما اين است كه جواب بدهيد بده جواب نمى‏دهيد هيچى من جواب مسئله را نمى‏نويسم بالاخره بعضى اوقات جواب هم داده نمى‏شد امّا بالاخره بعضى اوقات جواب هم داده نمى‏شد امّا بالاخره يك دفترچه مى‏شد در اين شبها همين كه مسائل است، اين جورى صاف مى‏خوانيم مى‏رويم جلو مى‏رويم و هيچ نمى‏گويم رحمة اللّه‏ على زراره اين جورى جمع شده زحمت كشيدند طلبه‏ها، خود امام صادق حوزه امام صادق حوزه پربارى بود انصافا توانستند در مقابل در تول قرآن را كه پيغمبر اكرم روى آن اصرار مى‏كردند تشكيل دهند خوب نداشتيم ديگر اميرالمؤمنين نتوانستند امام حسن و امام حسين نتوانستند نگذاشتند، نگذاشتند به اندازه‏اى كه در تاريخ مى‏خوانيم يك كسى آمد يك مسئله پرسيد از ابن عباس در مقابل امام حسن و امام حسين عليه‏السلام ابن عباس خجالت كشيد جواب بدهد آقا امام حسن جواب داد با اين يك بى اعتنايى از مسئله گذشت قبول نكرد جواب نكرد امام حسن مجتبى را منتظر كه ابن عباس جواب بدهد كه ابن عباس هم عصبانى شد گفت فرزند پيغمبر دارد جواب تو را مى‏دهد و تو بى اعتنايى مى‏كنى واى به اين بعضى اين مردم كه چه مصيبتها بار مى‏آورند بالاخره نگذاشتند امام سجاد عليه‏السلام 25 سال حكومت ايشان بود امّا سالها ايشان رفتند و باديه نشين شدند يعنى رفتند توى بيابانها و آنجا عبادت مى‏كردند نمى‏پذيرفتند نمى‏گذاشتند نمى‏شد يك مقدار كمى امام باقر زمينه درست كردند بعد حوزه كه امام باقر هم حوزه نداشتند حوزه شد مال امام صادق تشكيل حوزه لذا حوزه علميه كى تشكيل شد حوزه علميه طلبگى زمان امام صادق تا الحمدللّه‏ تا اينجا آمده امّا زحمت خيلى بود مشقت خيلى بود مى‏خواستند يك نتيجه بگيرند مزاحم نشوند و خلاصه اينكه يك ما بايد قدردانى از نبوت و ولايت را با عملمان با گفتارمان فهماندن به مردم كه اين قرآن و عترت همين جورى به دست ما نيامده است و «و وضعنا عنك وزرك الذى انقض ظهرك» روى آن بوده تا به دست ما رسيده اين يكى و يك ديگر هم اين كه بى رنج گنج ميسر نمى‏شود اين سنت اللّه‏ است «فلن تجد لسنّت اللّه‏ تبديلاً فلن لسنّت اللّه‏ تحويلاً» [4] ما بخواهيم همين جورى ملا شويم خوب نمى‏شود اگر مى‏شد امام صادق بدون دردسر پيغمبر اكرم هم قرآن درست مى‏كرد هم عترت بدون دردسر امّا نمى‏شود سنت اللّه‏ اين است كه علم رنج مى‏خواهد گنج علم رنجها مى‏خواهد رسيدن به معشوق صدمه‏ها مى‏خواهد و اگر ما بخواهيم ملا بشويم ملا شدن خيلى مشكل است خيلى مشكل است و بايد هم ملا بشويم اگر در اين وقت الان در زمان ما همين حوزه علميه اصفهان اگر كسى استعداد ملا شدن داشته باشد و نشود مسئول است من خيال مى‏كنم براى بسيارى از درس خواندن واجب عينى باشد نه واجب كفايى واجب عينى اين حوزه اصفهان را بايد يك حوزه نمونه كنيد شما نمى‏كنيد شما ديگر روز قيامت هم حتما بايد جواب دهيد جواب هم نداريد الا ان شاء اللّه‏ با شفاعت بهشت رفتن و الا مگر مى‏شود جواب بدهيم مگر مى‏توانيد جواب دهيد به خدا نمى‏توانيد جواب دهيد مسئول هستيد اين حوزه اگر نمونه نشود همه شما مسئوليد من اباب الى محراب مسئوليد امام صادق مى‏گويد من با آن همه زحمتها با آن همه مشقتها من حوزه درست كردم شما با اين حوزه چه كرديد. خدايا يه حق پيغمبر اكرم و امام صادق عليه‏السلام با آن همه مشقتها با آن همه زحمتها ما را قدردان اين اسلام عزيز قدردان اين تشيع عزيز بفرما.

وصلى اللّه‏ على محمد و آل محمد

 

 

 

[1]- سوره ابراهيم آيه 24.

 


[2]- سوره توبه آيه 32.

 


[3]- سوره نور آيه 26.

 


[4]- سوره فاطر آيه 43.

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group