شماره درس: 7
تاريخ درس: ۱۳۹۰/۵/۱۸
متن درس:
الحمدلله رب العالمین و الصلوة و السّلام علی خیر خلقه أشرف بریة ابوالقاسم محمّد صلی الله علیه و علی آله الطیّبین الطاهرین و علی جمیع الانبیاء والمرسلین سیّما بقیة الله فی الأرضین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
برای اینکه حضرت ولی عصر (روحی فداه) نظر لطفی به جلسه عنایت کنند، اظهار ارادت کنید خدمت آقا با سه صلوات.
یکی از فضیلتهای فراموش شده الان، حیاست. این فضیلتی که خیلی مقدس است. این فضیلت به اندازه ای مقدس است که پیغمبر اکرم (ص) میفرماید اگر کسی حیا ندارد، دین ندارد. در روایت دیگری میفرماید که اگر کسی حیا ندارد، عقل ندارد. لذا پیش پیغمبر اکرم (ص) بی حیا، بی عقل و بی دین است و این روایتی که خواندم، هم ولایت و هم نبوت فرمودند. در روایات فراوانی هم از پیغمبر اکرم (ص) و هم از ائمۀ طاهرین (ع) وارد شده است و هم سنّی نقل کرده است و هم شیعه که: من لا حَیاءَ له لادِینَ لَهُ، من لا حیاءَ له لا عقلَ لهُ. آدم بی حیا، دین ندارد، آدم بی حیا، عقل ندارد. اگر عقل داشت، حیا داشت. اگر دین داشت، حیا داشت. این کلمه به اندازه ای مقدس است که در قرآن راجع به فرعون، این آدم ناجنس که مثل فرعون ناجنس در تاریخ کم آمده است. نمرود هم بوده است اما فرعون جلبتر و ناقلاتر از نمرود بود. به اندازهای توانسته بود مردم را استحمار بکند که علاوه بر ادای سلطنتش، ادای خدایی کرد و مردم این ادعا را پذیرفتند. اما از قرآن و از روایات فهمیده میشود که اول حیای مردم را گرفت، غیرت مردم را گرفت، یک مردم بی تفاوتی و بعد از آن ادعای خدایی کرد و آن مردم بی عقل و بی دین، خدایی او را قبول کردند. یک آیهای در قرآن است که این آیه تکرار شده که کار فرعون این بود: يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ. این را مفسرین دو نوع معنا کردند. یک معنا که مشهور است اینست که بچههای پسر را سر میبرید برای اینکه جوانمردی پیدا نشود و بخواهد مزاحم او باشد و دخترها را هم به ذلت برای کلفتی نگاه میداشت. مشهور اینگونه معنا کردند. اما بعضی که معنای عالیست، آیه را طور دیگر معنا کردند و فرمودند: يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ. یعنی غیرت را از مردها میگرفت و مردها بی غیرت میشدند. وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ. حیا را از زنها میگرفت. وقتی که زن حیا نداشت و مرد غیرت نداشت، آنگاه میتوان سوار این جامعه شد. این معنا را دنیای غرب همیشه با جمهوری اسلامی داشته و تبلیغ هم روی آن میکرده است. خیلی اوقات در تبلیغهایشان گفتند که جنگ نظامی با این جمهوری اسلامی نمیشود کرد، برای اینکه سپاه و بسیج را دارد، جنگ نظامی پیروز نمیشود و دلیلش هم آن هشت سال جنگ که دنیا با این جمهوری اسلامی جنگید اما نه اینکه پیروز نشد بلکه با نبود امکانات جمهوری اسلام پیروز شد. لذا گفتند جنگ نظامی نمیشود و پیروزی باز از بسیجیها میشود. اگر میخواهید پیروز شوید، غیرت را از مردها و حیا را از زنها بگیرید، آنگاه مردم به خود باخته و از خود باخته و یک مردم بی غیرت و بی حیا و مسلط شدن بر آنها آسان است. لذا به این میگویند جنگ نرم. و این سی و دو ساله دشمن با این گرفتن حیا از زنها و گرفتن غیرت از مردها، یک جامعهای که غوطه ور در شهوت شده است. یک جامعهای که حرف اول را شهوت میزند، و فوق العاده خطر دارد برای اینکه اگر مردم منقمر در مادیت و منقمر در هوا و هوس و غوطه ور در شهوت بشوند، این مردم را استعمال کردن و بر این مردم پیروز شدن، آسان است. تاریخ نویسها میگویند اگر میخواهی مصداق برایت بگویم، اسپانیاست. این اسپانیا را مسلمانها گرفتند و خیلی عالی هم گرفتند و در اسپانیا خیلی کار فرهنگی کردند که الان مساجد و مدرسه ها و کارهای میراث فرهنگی در اسپانیا خیلی شده است، و بالاخره یک مملکت داغ در اسلام عزیز. دیدند این ملتی که لشکرش آمد این طرف دریا، رئیس لشکر گفت کشتیها را آتش بزنید و بعد رو کرد به سپاهیان و گفت یا پیروزی یا غرق در این دریا. هرکدام را میخواهید انتخاب کنید. چند روز طول نکشید و نظامیان اسپانیا را گرفتند. کار فرهنگی خیلی کردند و عالی بود و دشمن دید که نمیتواند با جنگ نظامی اسپانیا را بگیرد، لذا با جنگ نرم جلو آمد. همین چیزی که الان دنیای استکبار با ما میکند. غیرت را از مردها گرفت و حیا را از زنها گرفت. مجالس شب نشینی برای آنها تهیه میکرد و امکانات گناه فراهم میکرد و در پارکهایشان گناه زیاد شد و اختلاط بین زن و مرد و بالاخره منقمر شدند در شهوت. به عبارت قرآن غیرت از مردها و عفت از زنها رفت و اختلاط بین زن و مرد در پارکها فراوان شد. مجالس شب نشینی اختلاط زن و مرد زیاد شد و بالاخره گناه سر تاپای اسپانیا را گرفت. ناگهان دنیای استکباری با یک حمله اسپانیا را گرفت. اما بد گرفت و بی انصافی کرد و ناجوانمردی کرد و فوج فوج مردم را کُشت. محمد بن رافع یک نفر اسپانیایی است یعنی عرب است اما در آنجا ریاستی داشته است. میگویم پدرم یک روز مرا خواست و یک کتابی از زیر خاک در اطاق بیرون آورد و گفت این قرآن تو و این کتاب تو و مواظب باش که این کتاب را از تو نگیرند و بدان که امروز و فردا مرا میکُشند. آورد مرا سرحط و تنها رها کرد و گفت برو. یا میگیرند و میکشند و یا میتوانی نجات پیدا کنی. و این محمد بن راجع میگوید من میرفتم در خیابانها و در کوچهها و میدیدم که به جُرم اسلام، یک مسلمان اینطرف و یک مسلمان آنطرف به دار آویزان شده و آنها را پایین نمیآورند و بوی تعفن در کوچهها بلند است و بالاخره همۀ مسلمانها که زیر بار نرفتند، کشتند و اسپانیا را گرفتند. الان اسپانیا از نظر فرهنگی خیلی بالاست و همه اقرار دارند که ریشهاش اسلام عزیز است و ریشهاش مسلمانها هستند و همۀ تاریخ نویسها چه دشمن و چه دوست، میگویند اگر اسپانیا گرفته شده در اثر جنگ نرم بود. غیرت را از مردها گرفتند و حیا را از زنها گرفتند. وقتی زن بی حیا و مرد بی غیرت باشد، معلوم است که به کجا میرسد و این دیگر نمیتواند پیروز شود. دنیای استکباری الان روی این خیلی تبلیغ میکند. بارها هم گفته و حتی در ماهوارههایشان که الان ماهوارهها یعنی غیرت را از مردها گرفتند و حیا را از زنها گرفتند با این برنامههایشان. اما میگویند که اگر بخواهیم بر جمهوری اسلامی پیروز شویم فقط با جنگ نرم. باید کاری بکنیم که مردم، خانمها و آقایان بی تفاوت شوند راجع به دین و راجع به مسجد و راجع به روحانیت و اگر بخواهیم اینها را راجع به دین بی تفاوت کنیم، باید غیرت را از مردها و همیّت را از مردها و عصبیت دینی را از مردها و حیا را از زنها بگیریم و تا میتوانیم خانمها را بی حیا کنیم، مخصوصاً خانمهای فرهنگی. لذا الان روی دبیرستانها خیلی کار میکنند و موفق هم بودهاند. با تبلیغاتشان و با بی تفاوتی همه، در دبیرستانها خیلی کار میکنند. ای زن و مرد! صدِ هشتاد دخترهای دبیرستانیهای شما رفیق پسر دارند. معلوم است که این دیگر نمیتواند یک مادر باشد و این باید توسری خور باشد. همان که قرآن میفرماید: يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ. این باید توسری خور شود. این توسری خوردن دو قسم است که گاهی کلفتش میکنند که خوب است. اما گاهی کلفتش نمیکنند، بلکه عروسکش میکنند برای دیگران. که این خیلی بدتر از آن کلفتی است. لذا فرعون علاوه بر اینکه کلفت درست میکرد از بنی اسرائیلها و علاوه بر اینکه جوانها را میکُشت اما عمده آن جنگ نرم بود که قرآن گاهی میفرماید: ان ذلک لبلاء المبین. خیلی بلا بزرگ است اگر یک ملتی غیرت نداشته باشد و اگر یک ملتی حیا نداشته باشد. بعضی اوقات میفرماید که: إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ. این فرعون مفسد فی الارض بود مثل استکباری جهان الآن. استکبار جهان الآن، اینقدر که در ایران روی بی عفتی بی غیرتی و بی عصمتی کار میکنند، روی خودشان اینقدر کار نمیکنند. آن کسانی که وارد قضایا هستند، میدانند که در آمریکا اصلاً روی بی حیایی، بی عفتی و بی غیرتی کار نمیشود. بلکه در ممالک اسلامی کار میشود. آنجا کار میشود که از آنجا ضربه خورده باشند. استکبار جهانی یک ضربۀ کاری از جمهوری اسلامی خورد. و این ضربه را میخواهد پس بدهد. میگوید نمیتوانم مثل عراق جنگ نظامی بکنم، اما میتوانم با جنگ نرم بر جمهوری اسلامی پیروز شوم. مردم را مشغول خودشان کنم. برسد به آنجا که صدِ هشتاد دخترها، رفیق پسر داشته باشند. خیال هم نکنید که کار ساده است. در سایت چند روز قبل میخواندم که یک پسری تعریف کرده بود که رفیقم گفت من یک دختری را ربائیدهام بیا تا به باغ برویم. مرا به باغ برد و منتظر آن دختر بودیم که بیاید، ناگهان این موبایلش را برداشت و فیلم میدید و من از او قاپیدم که فیلم را ببینم. دیدم همان دختری که قرار است بیاید، خواهر خودم است. وضع ما به اینجا رسیده است. پسرمان بدتر از دخترمان و دخترمان بدتر از پسرمان است. وضع ما رسیده به اینجا که دانشگاههای ما بدتر از دبیرستانها و دبیرستانها بدتر از دانشگاهها. چرا حضرت امام ده سال پافشاری کردند که دانشگاههای ما باید اسلامی شوند. مقام معظم رهبری در هر جلسهای میگفتند دانشگاههای ما باید اسلامی شود. بعد همینها رفتند و مسخره کردند و گفتند که فیزیک مگر اسلامی و غیراسلامی دارد. مقام معظم رهبری مجبور شد که دیگر در این بارهها حرف نزند. فیزیک اسلامی و غیراسلامی ندارد اما دانشگاه اگر بخواهد پیروز بر غرب بشود، باید زنها حیا داشته باشند و مردها غیرت داشته باشند. به این میگویند که دانشگاه باید اسلامی باشد. الآن باید همۀ دانشگاههای ما تک جنسی باشد. اینکه بعضی مسئولین با کمال وقاحت میگویند این احمقانه است و این کار بیخودی است، این معلوم است که خراب است. اصلاً دانشگاههای ما چون تک جنسی نیست، غیرت و عفت از آنها رفته است. در دبیرستانهای دخترانۀ ما باید معلمها زن باشند و بالاخره باید این تک جنسی در دانشگاهها باشد، اگر بخواهیم پیروز شویم و اگر بخواهیم دنیای استکباری بر ما حمله نکند و بر ما پیروز نشود، باید دبیرستانهای ما مثل دبستانهای ما که الان تک جنسی است، آنها هم تک جنسی شوند. عجب است که روی دبیرستانها حرف نمیزنند و وقتی میآیند در دانشگاه اختلاط بین زن و مرد و آن وضع نکبتبار و حالا وا مصیبتا به دانشگاهها. این دانشگاهها باید تک جنسی شود. و ما کوتاه آمدیم و سفت خوردیم. خیال نکنید که عفت زن یک چیز ساده ای است. به دنیا و آنچه در دنیاست ارزش دارد. اگر عفت را مجسم کنند، یک خانم میشود و این خانم ارزش خودش را از دست داد و همان کلفت زمان فرعون شد. کلفتی خوب است، اما بی عفتی بد است. کلفتی که کار است و خدمت به خلق خدا، اگر خدمت به دشمن خدا نباشد. اما آنچه بد است. يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ، که این آقا معنا کرده و خوب معنایی است. این خیلی بد است و ما شدیم عروسک. یعنی دختر و پسر با آن همه شخصیت عروسک شده برای استکبار جهانی و یک حربه شده برای استکبار جهانی. اگر همۀ ما دق کنیم، جا دارد. برای اینکه حیا ضربه خورده است. برای اینکه غیرت ضربه خورده است و وای بر جامعهای که در آن جامعه غیرت در مردها و عفت در زنها نباشد و بالاخره بیش از بیست آیۀ قرآن را زیر پا گذاشته باشند. قطعاً این ملت پیروز نخواهد شد، مگر دست بردارد. مگر اینکه یک موسایی پیدا شود و آنها هم متابعت از موسی و فرعون و استکبار جهانی را نابود کنند، و الاّ اینطور جلو رفتن، خطر دارد. دشمن زنگ خطر زده است. این جمله را نگفته اما معنایش همین است که ما با جنگ نرممان پیروزیم و معنای حرفشان اینست که توانستیم غیرت را از مردها و عفت را از زنها بگیریم. چه کسی غیرت دارد؟ آن کسی که همۀ این خانمها را به منزلۀ خواهر و مادرش حساب بکند. چرا روی مادر خواهرش اینقدر احساساتی است، اما راجع به زنهای دیگر بی غیرت است. اسلام میگوید. إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ (سوره حجرات). همۀ شما خواهر و برادرید. وقتی همه خواهر و برادر شدیم، باید نسبت به غیرت و عفت یکدیگر احساسات داشته باشیم. اینکه میبینید مراجع تقلید مثل تخمۀ روی تابه، میسوزند و چه سوختنی. برای اینکه این إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ، از بین رفته است. به خاطر اینکه یک بیتفاوتی حسابی در دولت و در ملت حکمفرما شده است و بالاخره بیعفتی و بیغیرتی جامعۀ ما را گرفته است. حیا خیلی نیروی خوبی است و خوب میتواند کنترل کند. غیرت نیروی خیلی عالی است برای کنترل کردن، و اگر نیروی کنترل کننده به نام عفت و به نام غیرت در میان زن و مرد در جامعه نباشد، وقتی کنترل نباشد، آنگاه شیطان انسی و شیطان جنی او را میبرد و چه بردنی!.
حیا را منقسم کردیم به چند قسم: یکی حیای خانواده. قرآن روی این حیا و غیرت خانواده خیلی پافشاری دارد. یک آیه بخوانم و ببینید که آیا ما اینطور هستیم یا نه و اگر نه معنایش اینست که قرآنی نیستیم و مسلمان واقعی نیستیم. قرآن راجع به خانمها میفرماید که خانم! بچههای ممیّز اما غیر بالغ، بچۀ سه چهار ساله، سه وقت باید اجازه بگیرد که وارد اطاق تو شود. حق ندارد که بدون اجازه وارد اطاق تو شود. یعنی حق ندارد که دختر چند ساله و یک پسر چهار پنج ساله در اطاق تو بخوابد. لِيَسْتَأْذِنكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنكُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ. سه مرتبه باید اجازه بگیرد. مِن بَعْدِ صَلَاةِ العِشاء، نمازهایت را خواندی و میخواهی بخوابی. مِّنَ الظَّهِيرَةِ، ظهر است و میخواهی استراحت بکنی. مِن قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ، بلند شدی برای نماز شبت اما هنوز اذان نشده است. ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَّكُمْ، این سه وقت مختص است. قرآن علتش را میآورد که،حِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُم مِّنَ الظَّهِيرَةِ، برای اینکه آن سه وقت ممکن است مرد یا زن پیراهن خواب پوشیده باشند و بالای بازو و بالای زانویش پیدا شود و سینه پیدا شود و بچۀ نابالغ حق ندارد آن مواضع حساس زن را مثل بالای زانو، بالای آرنج و مثل سینه را ببیند. برای اینکه در آن موقع مرد و زن پیراهن خواب پوشیدند و این مختص زن و شوهر است و دیگران حق ندارند ببینند ولو بچۀ ممیّز. پس باید این بچۀ ممیّز در اطاق تو نباشد. اگر در اطاق تو نیست و بخواهد وارد شود، لِيَسْتَأْذِنكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنكُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ. یعنی بچۀ نابالغ خودت، نمیتواند بالای زانوی توی مرد یا توی زن را ببیند. بالای زانو مختص زن و شوهر است به یکدیگر. نمیتواند سینۀ تو یا بالای آرنج تو و بالاخره مواضع غیرعادی تو را این بچۀ نابالغ ببیند. این اسلام است. بعد قرآن میفرماید آن کسانی که بالغ شدند، آنها هروقت بخواهند بر محارم وارد شوند، باید اجازه بگیرند. یعنی پسر حق ندارد همینطور وارد خانه شود. باید در بزند و اجازه بگیرد و مادرش اگر لباس غیرمتعارف دارد، لباس متعارف بپوشد و بعد پسر وارد شود. اسلام میگوید یک خواهر و برادر از نظر لباس در خانه باید متعارف باشند. مگر میشود بالای زانوی پسر را دختر و یا دختر را پسر ببیند. اینها مختص به زن و شوهر است. باید از نظر لباس در خانه، مادر، خواهر، برادر و همه و همه متعارف باشند. بعضی اوقات مثلاً شنیده شده و دیده شده که مرد با شورت نشسته با بچههایش ناهار میخورد. این نمیشود و این مختص به زن است و حتماً باید زیرشلواری بلند داشته باشد و همۀ بدنش پوشیده شده باشد. به این میگویند غیرت قرآن و به این میگویند حیای قرآن و ما باید این عفت و غیرت در خانه را خیلی مواظب باشیم. این تلویزیونها با این عکسهای عجیب و غریبش در خانه ضرر دارد. این حیا و غیرت را میبرد و دیگر پسرها و دخترهایمان میشوند این وضعی که الان در کوچه میآیند، با آن کارهای زشتی که دارند. ماهواره چرا حرام است؟ به خاطر اینکه غیرت و عفت را میبرد. فیلمهای شهوت انگیز ولو از تلویزیون چرا حرام است؟ به خاطر اینکه غیرت و عفت را میبرد و ما باید در خانه عفیف باشیم و در خانه با حیا باشیم.
بعضی اوقات میبینیم مثلاً خانم چادری و روگرفته میآید در کوچه اما یک عروسک هم دنبالش است. یعنی بچۀ دختر چهار پنج ساله مثل یک عروسک و این حرام است. مگر باید بالغ شود، نه، همین الان اگر این یاد بگیرد و بی حیا شود، گناهش تقصیر این خانم است و تقصیر این آقاست. و ما این عفت عمومی و این حیای عمومی و این غیرت عمومی و این عصبیت عمومی را باید همه حفظ کنیم و اول حفظش در خانه است که اسمش را میگذاریم، حیا در خانه، غیرت در خانه. دختر و پسر شما که بزرگند. در روایات میخوانیم که اگر اینها هفت سال به بالا دارند، در یک رختخواب نخوابند و یا بالاتر از این اسلام میگوید که اگر اینها به راستی بزرگ شدند مثلاً دختر ده دوازده ساله و پسر ده دوازده ساله، حق ندارند در یک اطاق بخوابند. در یک اطاق خوابیدن منحصر زن به شوهر و شوهر به زن است و دیگر هرکه باشد نمیشود. حتی دختر و پدرش. مثلاً دختر بزرگ بخواهد با پدرش در یک اطاق بخوابد، اسلام میگوید نه. باید عفت و حیا و غیرت و همیّت در خانه مراعات شود. قرآن خواندم و اینها که چشم بندی نیست. میگوید خانم و آقا! بالای زانوی تو و بالای آرنج تو و سینۀ تو و بالاخره بدن تو غیر از متعارف مثل صورت و دستها، مربوط به زن و شوهر است و هیچ محرمی حق ندارد ببیند. اینها قرآن است. ما اینها را نه میدانیم و اگر هم بدانیم که زیر پا گذاشتیم. فعلاً رسیده به آنجا که در خانه عفت و غیرت و حیا نیست. هم خودمان مراعات نمیکنیم و هم این تلویزیون و این ماهوارهها که خیلی از شماها ماهواره دارید. این ماهواره یعنی بی عفتی، این ماهواره یعنی بی حیایی و بی غیرتی، و خانههای ما به واسطۀ ماهوارههای ما شده بی غیرت و بی حیا و وای به آن خانهای که در آن خانه عفت نباشد و غیرت نباشد.
این بحث مفصل است اما باید دو سه روز دربارهاش حرف بزنم، گرچه من مأیوس هستم.
گوش اگر گوش تو و ناله اگر نالۀ من آنکه البته به جایی نرسد فریاد است
ما فریادمان را میزنیم. به آموزش و پرورش خیلی بالا و به دانشگاهها بیشتر و به مسئولین فراوان و به مسئولین رده بالا، فراوان و به مردم فراوان و به شما پامنبریها که یک غیرت و یک عفتی دارید، فراوان. اما چه کسی حرف مرا شنیده و میشنود، بلکه میگردید اینطرف و آنطرف که یک سوژه پیدا کنید و این سوژه را بگیرید و برای من پیراهن عثمان کنید. من خیلی میسوزم و همۀ مراجع چنین هستند. یک مصیبت یادم آمد و این مصیبت را بخوانم.
خیام حرم را آتش زدند، لذا زینب مظلومه و امام سجاد (ع) به زن و بچهها فرمودند که در بیابانها فرار کنید. عصر عاشوراست و هوا گرم است. ریگها مثل آتش است. این نامردها اینها را غارت کرده بودند و حتی کفشهایشان را هم برده بودند. لذا از هول جانشان فرار کردند. یک ظالمی رسید و چادر از سر یک دختر کشید. معلوم است که سر تا پای دختر پوشیده است. یک کعب نی هم به این کرد و این غش کرد و روی زمین افتاد. زینب مظلومه آمد و سر این بچه را به دامن گرفت. میخواهد او را به هوش بیاورد و به هوش آوردن، آب میخواهد و زینب مظلومه آب ندارد. او را نوازش میکند و بچه به هوش نمیآید. ناگهان بچه چشمها را باز کرد و اول حرفش این بود که عمه جان زینب، چادرم را بردند. زینب مظلومه او را دلداری داد و نمیداند که این بچه را کجا ببرد. اگر ببرد در خیمه که خیمه آتش دارد و اگر او را رها کند در بیایان که نمیشود. زینب مظلومه خودش در به در بیابان است اما مهمتر از اینها به خاطر این بچهها و این زنها چه کند. چارهای ندارد و پناهی ندارد. جز خدا.