شماره درس: 2
تاريخ درس: ۱۳۹۰/۵/۱۲
متن درس:
الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السّلام علی خیر خلقه أشرف بریة ابوالقاسم محمّد صلی الله علیه و علی آله الطیّبین الطاهرین و علی جمیع الانبیاء والمرسلین سیّما بقیة الله فی الأرضین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
برای اینکه حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نظر لطفی به جلسه عنایت کنند و با لطف امام زمان از جلسه بیرون رویم، اظهار ارادت کنید خدمت آقا با سه صلوات.
بحث امسال ما، بحث ارزندهای است، بحث مهمی است. و امیدوارم به جایی برسد و برای من و برای شما مفید باشد. بحث فضیلتهای فراموش شده است که دیروز میگفتم خواه ناخواه اگر یک فضائلی فراموش شده باشد، ضدّ آن مشهور شده است. اگر یک فضیلتی از انسان نباشد، ضدّ آن حکمفرماست. لذا انشاء الله آن فضیلت فراموش شده را که متذکر میشوم، ضدّ آن راه را هم متذکر میشوم.
بحث امروزمان راجع به صفا و صمیمیت و صداقت است. این فضیلت بزرگی که فراموش شده است و به جای آن دروغ، تقلّب و حقه بازی، یک چیز مشهور در میان مردم شده است. راجع به صفا و صمیمیت و صداقت، پیغمبر اکرم (ص) و ائمۀ طاهرین (ع)، همه سفارش کردند و حتی فرمودند اگر میخواهی یک مسلمان را بشناسی به دو چیز بشناس. یکی صدق الحدیث و دیگری اداء امانت. اگر صادق است، بفهم که مسلمان است. اگر صفا و صمیمیت و صداقت ندارد، بدان که این مسلمان واقعی نیست. حال ولو مسلمان رسمی باشد، اما مسلمان واقعی آنست که صفا داشته باشد، صداقت داشته باشد و صمیمیت داشته باشد. یک مسلمان پیدا شود که دیگران را گول بزند و پشت سر هم انداز باشد و حقه باز باشد و دروغگو باشد، این مسلمان واقعی نیست. شاید بیش از هزار روایت از اهل بیت (علیهم السلام) داریم که باید بگوییم این روایت تواتر لفظی دارد که صدق الحدیث اداء الامانة. حتی پیغمبر اکرم میفرماید همۀ انبیاء که مبعوث شدند، با این برنامه مبعوث شدهاند. از آنها میثاق گرفته شد که به مردم بگویند که باصفا باشید، با صداقت باشید، امانتدار باشید و با دیگران صمیمیت و رفاقت داشته باشید. حتی امام باقر (سلام الله علیه) میفرمایند این مقام بالایی که امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نزد پیغمبر اکرم (ص) داشتند، به خاطر همین صدق الحدیث اداء الامانة بود. امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) یک آدم درستکار و یک آدم باصفا و با صداقتی بودند. وقتی برویم در حالات اهل بیت (علیهم السلام) میبینیم که این صداقت، این صفا و صمیمیت در عمق جان آنها حکمفرما بود. لذا از نظر این روایات اگر ما بخواهیم یک مسلمان واقعی باشیم باید باصفا باشیم، با صداقت باشیم، امانتدار باشیم، با مردم یکرو باشیم، تظاهر در زندگی ما نباشد و دوروئی در زندگی ما نباشد، در کار ما در گفتار ما و در کردار ما رنگ، رنگ صفا و رنگ صداقت و رنگ صمیمیت باشد. این صفا و صمیمیت و صداقت گاهی راجع به خداست. مشکل است ما بتوانیم با خدا صفا و صداقت و صمیمیت داشته باشیم. کسی میتواند بگوید من با خدا صداقت دارم و صمیمیت دارم که در وقتی که میگوید ایاک نعبد و ایاک نستعین، راست بگوید. یعنی توحید افعالی داشته باشد و یعنی توحید عبادی داشته باشد. معنای توحید عبادی اینست که متابعت از هیچ کس نکند جز خدا. به این میگوید ایاک نعبد. توحید افعالی اینست که هیچ چیز و هیچ کسی را در زندگی مؤثر نداند جز خدا و این ایاک نستعین است. یک مسلمان واقعی که بهشتی صد در صد است، اینست که در وقتی که میگوید ایاک نعبد و ایاک نستعین، راست بگوید. در روایات میخوانیم که پیغمبر اکرم (ص) رد میشدند، یک خانم زرنگی تنور را روشن کرده بود برای پختن نان و تنور برافروخته بود. پیغمبر اکرم(ص) از در خانۀ این رد میشدند که این بچهاش را آورد نزد پیغمبر و گفت یا رسول الله این بچۀ من هرچه بد باشد، من حاضر نیستم که بچهام را در آتش بیندازم، چطور خدا حاضر است ما بدها را به جهنم ببرد. پیغمبر اکرم (ص) گریه کردند. گفتند راست میگویی تا شرک نباشد، خدا میآمرزد. و معنای اینکه تا شرک نباشد، یعنی وقتی انسان در نماز میگوید ایاک نعبد و ایاک نستعین، راست بگوید و با خدا باصفا و با صداقت باشد. چه وقت میتواند با صفا و با صداقت باشد؟ آنوقت که توحید عبادی و توحید افعالی داشته باشد. معنای ایاک نعبد، توحید عبادی و معنای ایاک نستعین، توحید افعالی است. اما اگر متابعت از شیطان و متابعت از نفس اماره و متابعت از شیطان درون و برون بکند و در نماز هم بگوید ایاک نعبد، نمازش درست است اما یک دروغ حسابی در نماز گفته است. اگر همه چیز را مؤثر در زندگی بداند، و اما بگوید ایاک نستعین، این نمازش درست است اما دروغ گفته است. با خدا با صفا، با صداقت رفتار نکرده است. لذا قسم اول صداقت که باید داشته باشیم، صداقت با خداست. قسم دوم صداقت با پیغمبر اکرم (ص) و با ائمۀ طاهرین (علیهم السلام) است. یعنی به راستی آن محبتی به اهل بیت داریم، واقعیت داشته باشد، تظاهر نباشد. همینطور که تا سرحد عشق علی را دوست داریم و ارادت به زهرا (س) داریم، از نظر عمل هم متابعت از امیرالمؤمنین (ع) و از حضرت زهرا (س) داشته باشیم. آن کسی که گناه در زندگیاش باشد، آن خانمی که مراعات حجابش را نکند، این ولو تا سرحد عشق هم زهرا را دوست داشته باشد، دروغ میگوید و صفا و صداقت ندارد بلکه زهرا آزر هم هست و دل زهرا را آزرده خاطر میکند. یک روایت یادم آمد که این روایت جداً کمرشکن است. یک کسی آمد خدمت حضرت رضا (سلام الله علیه) و گفت یابن رسول الله، التماس دعا. حضرت فرمودند که چطور دعایت بکنم در حالی که در شبانه روز، چندین مرتبه بدن مرا میلرزانی. بعد حضرت رضا (ع) فرمودند این گناهان چیست که می کنی، این گناهان بدن مرا میلرزاند. بعد حضرت رضا فرمودند که قرآنی خواندی؟. قرآن میفرماید: اعملوا فسير الله عملكم ورسوله والمؤمنون. هرچه میخواهی بکن اما بدان که در محضر خدا هستی و در محضر پیغمبر هستی و در محضر ائمۀ طاهرین (علیهم السلام) هستی. یعنی گناهان ما در محضر امام زمان است. عشق به امام زمان با لرزاندن بدن امام زمان، معلوم است که منافات دارد. ما باید با پیغمبر اکرم (ص) صداقت داشته باشیم. ما باید با عفتمان و با عصمتان و با حجاب و غیرتمان، به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) شباهت داشته باشیم. با بدحجابی و بی حجابی و بی غیرتی، بدن حضرت زهرا را نلرزانیم. و این روایت حضرت رضا(ع)، روایت عجیبی است و نظیرش هم فراوان است که میگوید التماس دعا و آقا میگویند چطور دعایت کنم در حالی که شبانه روز هفت هشت مرتبه بدن مرا میلرزانی.
قسم سوم، صداقت در خانه است. زن راجع به شوهر، و شوهر راجع به زن، و زن و شوهر راجع به بچهها. باید مواظب باشیم که در خانهمان دروغ نباشد. زن به شوهر دروغ نگوید. شوهر به زن دروغ نگوید. زن و شوهر به بچهها دروغ نگویند و مواظب باشید که بچهها یک صداقت حسابی داشته باشند و صفا داشته باشند. زن و شوهر باید با هم یکرنگ باشند. این دورنگی بین زن و شوهرها و این بی صفایی در خانه و بالاخره این اختلافها در خانه، با صداقت نمیسازد و با صفا و صمیمیت نمیسازد و آن زن و شوهری که در خانه اختلاف دارند، آن زن و شوهری که به یکدیگر دروغ میگویند، آن زن و شوهری که به بچههایشان دروغ میگویند و بچهها زیر نظر اینها بار میآیند، پس بچه دروغگو میشود. در حالی که صداقت یک امر عقلی است، یعنی به این معنا که بچه دو سه سالش که شد توجه میکند که صداقت چیز خوبی است. بچۀ دو سه ساله اگر به شما دروغ بگوید، رنگش تغییر میکند. اگر توجه کنید خوب میفهمید که این بچه راست گفت یا دروغ. صداقت یک امر فطری است. چنانچه دروغ گفتن و آنهم رذالتش یک امر فطری است. ما باید بچههایمان را طوری تربیت کنیم، با صفا و با صداقت و با صمیمیت. در وقتی که خودمان به بچهها دروغ بگوییم، این بچهها دروغگو بار میآیند و گناهش هم گردن ماست. إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ (سورۀ زمر، آیۀ 16). ورشکسته ترین افراد در روز قیامت آنها هستند که به واسطۀ اولاد باید به جهنم بروند. اینها چه کسانی هستند؟ در وقتی که در خانه دروغ بگوید و بچه دروغگو بشود. درحالی که ببیند پدرش تقلّب و حقه بازی و غش در معامله و بالاخره یک آدم دورو در میان مردم است، این بچه با این حالت تربیت میشود. درحالی که ببیند مادرش با شوهر صداقت دارد و صمیمیت دارد و رفاقت دارد این دخترخانم هم یاد میگیرد. اگر هم بی صداقتی و دروغگویی ببیند، این دروغگو بار میآید و در روز قیامت خودش به خاطر بیصداقتی و به خاطر دروغها و به خاطر بی تفاوتیها در زندگی به جهنم میرود اما پدر و مادر هم مسئول هستند. این آیه میگوید پدر و مادر مسئولند. ما باید در خانه صداقت داشته باشیم. ما باید در خانه حسابی صفا داشته باشیم. ما باید اینطور باشیم. یکی از مراجع تقلید در کربلا بود. یکی از شاهزادهها آمد در کربلا مجاور شد و وضع مالی این خیلی خوب بود. فرستاد پیش این مرجع تقلید و به این مرجع تقلید گفت که من میخواهم یک دستی روی سرم باشد. لذا میخواهم زن شما بشوم. آن آقا جواب داد، نه. من طلبه هستم و تو شاهزاده هستی و به هم ربطی نداریم. کفر نیست ولی من زن دارم. دوباره فرستاد من پول نمیخواهم و خرج و مخارج شما را میدهم و پول فراوان به شما میدهم، فقط میخواهم دست شما روی سر من باشد. این مرجع تقلید یک جمله گفت که چقدر شیرین است. گفت این خانم من یک عمر با من ساخته است، اگر من بخواهم تجدید فراش بکنم، یک خیانت به این است و یک بی صفایی و بی صداقتی است و من حاضر نیستم صفا و صمیمیت و صداقت در خانهام را فدای این چیزها بکنم. به عکسش یک خانم را معاویه به او گفت ای خانم اگر این دستگاه مرا بخواهی حاضرم با تو ازدواج کنم، اگر دستگاه حکومتی استاندار مرا بخواهی، انتخاب کن و با او ازدواج کن و اگر هم این شوهر فقیر بی چیزت را بخواهی، این شوهرت بماند. این خانم یک جملۀ صد در صد کوبنده به معاویه گفت یک موی این شوهرت فقیرم را نمیدهم به دستگاه تو و حکومت تو. زن و شوهر در خانه باید چنین باشند. این رفاقت بازیها، خیانت است و اینها گناهش خیلی بزرگ است. این تماسهای نابجای مرد با نامحرم، این تماسهای ناباب خانم با نامحرم، این رونگرفتن زن در مقابل نامحرم، اینها همه خیانت به شوهر است و خیانت به زن است. و ما باید در خانه باصفا باشیم. باید در خانه باصداقت باشیم. باید به بچههایمان بفهمانیم که وقتی شوهر کردی یا وقتی زن گرفتی، باید باصفا و با صداقت باشید. باید برسیم به اینجا که حضرت زهرا (سلام الله علیها) دم مرگ به امیرالمؤمنین میفرماید: یا علی نُه سال در خانۀ تو یک نافرمانی نکردم اما باز هم حلالم کن. برای اینکه من شنیدم که پدرم فرموده اگر شوهر از دست زن ناراضی باشد، آن زن به رو به آتش جهنم میافتد. امیرالمؤمنین (ع) گریه کردند و فرمودند زهرا، درست میگویی. زهرا! صداقت داشتی و صدیقه هستی. ما مثل زهرا نمیخواهیم اما بالاخره باید زن از دست شوهر و شوهر از دست زن راضی باشد. راضی نبودن، بیصفا بودن، بیصداقت بودن. بعضی اوقات یک مثالهای عوامانه هست که روانشناسان میگویند این مثالها آیینۀ فکر جامعه است. راجع به زن به شوهر و شوهر راجع به زن، یک مثالهای عوامانه هست که نمیخواهم مثالهایش را بزنم. شاید الان مثالها به ذهن شما بیاید. این آیینۀ اینست که بین زن و شوهر صفا نیست و صداقت نیست. مثل اینکه زن شوهر را برای حمالی میخواهد و یا شوهر زن را میخواهد برای کلفتی. مثل اینکه زن، شوهر را میخواهد برای اینکه در رفاه و آسایش باشد و شوهر، زن را میخواهد برای غریزۀ جنسی. این زن و شوهری نیست و این همان است که پیغمبر اکرم (ص) میفرماید که مسلمان واقعی نیست. مسلمان واقعی کسی است مرد، زن را برای خودش بخواهد. زن، شوهر را بخواهد برای خودش. به عبارت دیگر این روایاتی که داریم و بعد دربارهاش صحبت میکنم که پنجاه تا از این روایتها را مرحوم کلینی در کافی آورده است. مسلمان کیست؟ یحب لغیره ما یحب لنفسه و یکره لغیره ما یکره لنفسه. مسلمان آنست که هرچه برای خود میپسندد، برای دیگران هم بپسندد. هرچه برای خود نمیپسندد برای دیگران هم نپسندد. ما راجع به خانهمان و راجع به زن و شوهر باید اینطورها باشیم. مرد آنست که بخواهد زن و بچهاش صد در صد در رفاه باشند، نه خودش بلکه خودش زحمت بکشد. بعضی اوقات میبینیم که مرد به اندازهای خودخور است. شام شب ندارد اما سیگارش نباید ترک شود، معلوم است که این آدم بی صداقتی است. بعضی اوقات میبینیم که خانم به اندازهای بی وفاست که همه چیز را برای خودش میخواهد، ولو شوهرش گرسنه بماند. اینها مسلمان نیستند. در لسان همۀ اهل بیت (ع) اینست که مسلمان واقعی آنست که صدق الحدیث، اداء الامانة. زن راجع به شوهر و شوهر راجع به زن، باید چنین باشند، و متأسفانه این اختلاف در خانه که زیاد هم شده است، فضیلت فراموش شده در خانهها، منجر به چه مفاسدی شده است و همه و همه زیر نظر اینست که زن صداقت ندارد، مرد صداقت ندارد. وقتی صداقت نبود و صمیمیت و صفا نبود، این اختلافها و این فساد اخلاقیها جلو میآید. یک آیه قرآن بخوانم که این آیه قرآن را وقتی من عقد میخواهم برای دختر و پسر، این آیه را برایشان میخوانم که آیۀ عجیب است و به ما میفهماند که زن و شوهر مسلمان کیست و چیست.
میفرماید که زن و شوهر این هستند که: ان تعفوا و تصفحوا و تغفروا فان الله غفورٌ الرحیم. بین زن و شوهرباید گذشت، ایثار و فداکاری باشد. توافق صد در صد که نمیشود، وقتی نشد چه کنیم که توافق اخلاقی پیدا شود. اگر صدِ پنجاه توافق اخلاقی باشد خوب است و اگر صدِ هفتاد توافق اخلاقی باشد نمونه است. چه چیز باقی میماند؟ قرآن میگوید گذشت، ایثار، فداکاری. وقتی گذشت و ایثار و فداکاری و صداقت و صمیمیت و رفاقت باشد، میشود صد در صد. اما قرآن میفرماید کم است، ان تعفوا و تصفحوا. اگر زن و شوهر یک کدام بدی کردند، دیگری باید به دل هم نگیرد یعنی نوبت به عفو نرسد. عفو آنجاست که آزرده خاطر باشد و عفو بکند. قرآن میگوید نه، باید آزرده خاطر نشوی. باید بگویی: من کیام لیلی و لیلی کیست من هردو روحیم اندر دو بدن
باید بگوییم اگر او بدی کرد مثل اینست که دست من در چشمم خورده است. اگر دست من در چشمم بخورد که نمیشود دست را کتک بزند. صفح، اگر زن یا شوهر یک کدام بدی کردند، دیگری باید اصلاً به دل نگیرد تا نوبت عفو برسد. قرآن میفرماید باز کم است. ان تعفوا و تصفحوا و تغفروا، اگر یک کدام بدی کردند، دیگری خوبی بکند. لذا قهر، گناهش خیلی بزرگ است. یک شبانه روز، زن و شوهر با هم قهر باشند، اصلاً از رفقۀ اسلام بیرون میروند و اصلاً مورد لعن ملائکه واقع میشوند. اگر اختلاف بین زن و شوهر باشد، دیگر ملائکه در این خانه رفت و آمد ندارند و به جایش شیاطین در این خانه رفت و آمد دارند. لذا قرآن میفرماید که ایثار، گذشت، فداکاری. قرآن میفرماید کم است. عفو، صفح و اصلاً به دل نگیرد. قرآن میفرماید باز کم است. اگر یک کدام بدی کردند، دیگری خوبی بکند. اگر شوهر بدی کرد، او حق قهر کردن ندارد و باید آشتی بکند و باید عذرخواهی بکند، درحالی که تقصیر با شوهر است، اما خانم باید عذرخواهی بکند. همچنین به عکس. اگر تقصیر خانم است و خانم بدی کرده، اما صفا و صمیمیت و صداقت، قرآن میگوید تو شوهر از او عذرخواهی بکن. قهر تو را از اسلام بیرون میبرد. ما در خانه صفا و صداقت نداریم. فضیلتهای فراموش شده و یکی از فضیلتهای فراموش شده اینست که ماها صفا و صمیمیت و صداقتمان فراموش شده است و رسیده به آنجا که بین زن و شوهر هم صداقت و صفا نیست و بدانید که گناهش بزرگ است.
میخواستم بحث را تمام کنم که نشد، ان شاء الله برای جلسۀ بعد.
اسم زهرا آورده شد و نمیتوانم از مصیبت زهرا بگذرم. این مصیبت را میخوانم برای اینکه خدا یک نظر لطفی کند و یک صفا و صمیمیت و صداقتی به همۀ ما مخصوصاً به زن و شوهر، عنایت بفرماید.
نسئلک اللهم و ندعوک باسمک العظیم الاعظم الاعزّ الاجل الاکرم
بحق فاطمه یا الله
یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلوبنا علی دینک