شماره درس: 11
تاريخ درس: ۱۳۹۰/۵/۲۳
متن درس:
الحمدلله رب العالمین و الصلوة و السّلام علی خیر خلقه أشرف بریة ابوالقاسم محمّد صلی الله علیه و علی آله الطیّبین الطاهرین و علی جمیع الانبیاء والمرسلین سیّما بقیة الله فی الأرضین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
اظهار ارادت کنید خدمت حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با سه صلوات.
دو فضیلت از فضایل فراموش شده، یکی عفت و یکی غیرت. این دو فضیلت از میوههای حیاست که مقداری دربارهاش صحبت کردم و به این دو فضیلت، ضربۀ کاری خورده است. و اگر امر چنین جلو رود، یک بی عفتی و یک بی غیرتی در جامعه حکمفرما میشود. درحالی که این دو فضیلت از فضایل مهم در اسلام است، و ما باید روی این دو فضیلت فراموش شده خیلی کار کنیم و این دو فضیلت را در جامعه جا بیندازیم. الان عفت، حجاب، عفاف در میان خانمها ضربه خورده است. رسیده است به آنجا که چادر بی ارزش شده است. بی بند و باری ارزش شده است. رسیده است به آنجا که غیرت در جامعۀ ما بی ارزش شده است. اگر مردی یک مقدار راجع به غیرت، غیرتی کند او را اُمّل حساب میکنند. به عکسش بی غیرتی در جامعۀ ما یک شهرتی پیدا کرده است. رسیده است به آنجا که حاضر است زنش با نامحرم بگوید و بخندد، بلکه عیش و نوش داشته باشد. مرد نامحرم، زن نامحرم در مقابل شوهر برقصد. و اینها را خیال نکنید که یک امر ساده ای است بلکه بلاست و بلایش هم بسیار بزرگ است. عقوبت دارد. هم عقوبت در دنیا و هم عقوبت در آخرت. آدم بی عفت، زن بی عفت، زن لاابالی در عفت، حتماً جهنمی است و مورد شفاعت اهل بیت واقع نمیشود. مرد بی غیرت در روز قیامت مطرود است. حتماً نمیتواند زیر لوای حمد برود. باید زیر دود و هُرم جهنم، پنجاه هزار سال، تا بالاخره جهنم رود. إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا والآخرة. اگر فساد اخلاقی در جامعه زیاد شد، این جامعه باید گوشمالی شود و باید در این دنیا عذاب به او برسد و عذاب آخرت را هم دارد. و این آیۀ شریفه نمیفرماید عذاب بلکه میفرماید لهم عذابٌ الیم یعنی عذاب دردناک، فی الدُّنیا و الآخرة، نمیفرماید جهنم بلکه میفرماید علاوه بر جهنم، دنیایش هم جهنم میشود. دولت و ملت باید برای فساد اخلاقی کاری بکنند. و متأسفانه دولت و ملت راجع به این بی عفتی و راجع به این بی غیرتی، بی تفاوت شده است. بعضی اوقات دامن هم به آتش زده میشود که این آتش دامن همه را میسوزاند و خودِ انسان را میسوزاند و بالاخره بلا در همین دنیا و برای آخرت. در قرآن بیش از بیست آیه راجع به عفت و غیرت است. و کم داریم در قرآن که به بک امری اینقدر پافشاری داشته باشد. در روایات اهل بیت (علیهم السلام) بیش از هزار روایت، راجع به بی عفتی و راجع به بی غیرتی داریم. اگر یک کسی وارد روایات اهل باشد، نه فقط بحار بلکه در کتابهای فقهی و روایی و در همین وسائل الشیعه که چکش برای مرجع تقلید است، میتواند بیش از هزار روایت راجع به عفت و راجع به عفاف و حجاب زنها و راجع به غیرت و مواظبت کامل مردها، دیده میشود. لذا مسئله فوق العاده اهمیت دارد. قرآن اولاً برای اینکه جلوی فساد را بگیرد، میفرماید باید چشم چران نباشید. زن و مرد باید نگاه آلوده نداشته باشند. که دیروز آیهاش را خواندم که قرآن میفرماید همین چشم چرانیهاست که منجر به فساد اخلاقی میشود و اگر بخواهیم فساد اخلاقی نباشد، از اول باید مردها و زنها چشم چران نباشند. باید مواظب باشید که نگاههای آلوده نداشته باشند. قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ. آقا چشم چران نباش که منجر به زنا و فساد اخلاقی میشود و اگر بخواهی جامعه پاک باشد، خودت دل پاک باشی و منزه باشی، باید نگاههای آلوده نداشته باشی. بعد هم به زنها میفرماید: و قُل للمؤمنات یغضُضن مِن أبصارهِنَّ. این مرتبۀ اول در عفاف و حجاب که قرآن صحبت دارد.
بعد راجع به عفاف و حجاب به خانم میگوید که ای خانم مواظب باش که زینب تو برای شوهر تو. وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ. مواظب باش که صورت زینت شده را نامحرم نبیند. این صورت زینت شده است که منجر به فساد اخلاقی میشود. بعد قرآن یک مقدار بیش از این میفرماید: وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى. مواظب باش که اصلاً در راه رفتن، در لباس و در صورت جلب نظر نکنی، که این جلب نظر کردن موجب فساد اخلاقی است. در راه رفتنت و در گفتنت باید مواظب باشی که فساد اخلاقی نباشد. لذا علاوه بر اینکه قرآن میفرماید زینت خانم باید نمایان نباشد، میفرماید اصلاً باید تبرُّج نباشد که این خواه ناخواه برای آقایان هم هست. اگر آقا طوری در جامعه بیاید که تبرّج شود و زنها را به خود جلب کند، از نظر پوشیدن لباس و از نظر زلف و از نظر زینت که اینها برای مرد هم حرام است. تبرّج مرد برای زنش و تبرّج زن برای شوهرش است. اگر بخواهد در کوچه طوری جلو بیاید که جلب نظر کند، مرد باشد حرام است و زن هم باشد معلوم است که حرامش بالاتر است. این از موضوع سوم.
چهار ـ قرآن میفرماید ای خانم، که این مربوط به مردها هم هست. طرز صحبت کردن تو باید با قاطعیت باشد. طوری صحبت کردن که جلب نظر مرد را بکند، حرام است. فَلاَ تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ بعد علتش را هم میفرماید: فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ. آن افرادی که مریض در شهوتند وقتی تو نازک بار صحبت کنی و جاذبه وار صحبت کنی، در تو طمع میکنند و این طمع نامحرم به تو کم کم به جای باریکی میرسد.
پنج ـ میفرماید باید مقنعه داشته باشید. وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ ، وَ لْیَضرِبْنَ بخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبهِنَّ. باید زیر گلو و گردن تو و گوش تو و همۀ سر و گردن تو و سینۀ تو به واسطۀ این مقنعه پوشیده باشد. اما به این اکتفا نمیکند. میفرماید خانم! تو زن باشخصیتی و چون با شخصیتی، مسلمان شخصیت دارد. باید کاری بکنی که این شخصیت تو حفظ باشد و بهترین چیزها که شخصیت تو را حفظ میکند چادر است. یعنی روی مقنعه باید چادر داشته باشی. يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ (آیه 59، سوره احزاب). قرآن چه کتاب عجیبی است. انسان روی این نکتههای قرآن کمی دقت کند پی میبرد که قرآن از طرف خداست. لذا قرآن به خانمها میفرماید مقنعه سر کنید و نه اینکه مانتوی فقط باشد. باید آن علامت شخصیت در کوچه با تو باشد و آن چادر است. بعد قرآن میفرماید نه فقط چادر و رو نگرفتن بلکه، يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ. خوب رو بگیر و این علامت شخصیت توست. بعد هم قرآن میفرماید خانم و آقا! اختلاط بین زن مرد باید نباشد. حتی خطاب به زنهای پیغمبر است که دیگر بالاتر از این میشود. یعنی قرآن اینقدر داغ گرفته و راجع به زنهای پیغمبر میفرماید که: و اذا سألتموهن متاعا فاسئلوهن من وراء حجاب ذلک اطهر لقلوبکم و قلوبهنّ. باید اختلاط بین زن و مرد نباشد، برای اینکه اختلاط بین زن و مرد ناپاکی میآورد و فساد میآورد. اگر میخواهی جامعه بدون فساد باشد و طاهر و مطهر باشد، باید اختلاط بین زن و مرد نباشد. گفتم حتی این آیه خطاب به زنهای پیغمبر است که دیگران و خانمها حساب کنند که وقتی به زنهای پیغمبر اینطور خطاب است، دیگر هر زنی باید مواظب باشد که اختلاط بین زن و مرد، موقوف. و قرآن یک مقدار بالاتر از این در عفاف و حجاب و عفت که آیهاش را چند روز قبل خواندم و انصافاً آیه با وضعی که ما داریم تکان دهنده است. میفرماید خانم! در مقابل بچههای ممیز ولو بالغ نیستند ولو بچهها از خودت هستند، متعارف باش. اگر لباس خواب است، برای شوهر است. برای مرد هم همینطور میگوید که اگر لباس خواب است، برای زن است. حتی برای بچهها هم باید متعارف باشید. چرا اینقدر قرآن سفت گرفته است. گفتم کم داریم در قرآن راجع به چیزی اینقدر سفت و محکم گرفته باشد که این آیات بیش از بیست آیه در قرآن است، سفت و محکم هم راجع به مرد و هم راجع به زن که زن باید عفاف و حجاب و عفت عالی داشته باشد، به این میگوییم زن با شخصیت. مرد باید با غیرت باشد. امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) وقتی آمدند برای حکومت در کوفه، در بازار میرفتند. همان دفعۀ اول که به بازار رفتند، دیدند که اختلاط بین زن و مرد هست، خیلی ناراحت شدند. آمدند نماز و وسط دو نماز داد امیرالمؤمنین (ع) بلند شد که مگر غیرت ندارید که اختلاط بین زن و مرد در بازار شماست. وقتی اختلاط بین زن و مرد شد، همین مفاسدی که الان میبینیم، این مفاسد تکان دهنده است و بنیان را میکَنَد. این مفاسدی که بعضی اوقات جلو میآید و برایتان میگویند، این مفاسد از کجا پیدا شده است. وقتی اختلاط بین زن و مرد باشد و بنشینند و بگویند و بخندند و حرفهای شهوت آمیز و کارهای شهوت آمیز، معلوم است که این زن دیگر مال این شوهر نیست و این شوهر مال این زن نیست و اسلام میخواهد زن مال شوهر و شوهر مال زن باشد. دل مرد راجع به غیر زنش نرود. دل خانم مختص صد در صد به شوهرش باشد. و این خیلی نفع دارد و خیلی تقدّس دارد. بالاترین تقدّسها اینست که زن مختص به شوهر و شوهر مختص به زن و در دل زن ذرهای غیر شوهر نباشد و در دل مرد ذرهای غیر خانمش نباشد. تقدّس، رفاه، آسایش، از همین جا پیدا میشود. وقتی حرف قرآن را نشنیدیم، دلهرهها و اضطراب خاطرها و نگرانیها از اینجا پیدا میشود. الان وضع رسیده به اینجا که خانمها، اطمینان به شوهرشان ولو شوهرشان متدین و عالیست اما اعتماد از شوهر سلب شده است. همچنین به عکس. میداند که زنش خوب و باسواد و مهربان و شوهردوست است اما آن اعتماد صد در صد را به خانمش ندارد. اینها از کجا پیدا شده است؟ وقتی حرف قرآن را نشنیدیم. وقتی عفت ما صد درصد نشد و وقتی عفاف و حجاب ما، عفاف و حجاب قرآنی نشد، اول مصیبتش اینست خلجان ذهنی، اول مصیبتش اینست که شیطان مرتب میآید و وسوسه و وسوسه و تفحصهای بیجا و ناگهان تفحصها درست از آب در میآید، هم راجع به زن و هم راجع به مرد. آنگاه وقتی درست از کار درآمد، یک عمر یا باید بسوزند و بسازند و یا همین که الان مشهور شده، طلاق.
در زمان قدیم که طلاق نبود. این جملهای که بین خانمها مشهور است همین بود که با چادر سفید باید بیاید و با کفن سفید برود. اصلاً طلاق نبود. زن و مرد هم به هم صد در صد اطمینان داشتند. اما الان میبینیم که روز به روز طلاق زیاد میشود. از همین نشست و برخاستها و همین دل رفتن مرد برای زنی و دل رفتن زن برای مردی و همین دوستیابی بین زن و مرد نامحرم که قرآن میفرماید این زنا است. قرآن میفرماید زن شایسته اینست که زنا نمیدهد و دوست نامحرم هم ندارد. بعد میفرماید مرد شایسته آنست که زنا نمیدهد و دوست نامحرم هم ندارد. دوستی بین زن و مرد، مختص زن به شوهر و شوهر به زن که میگوید ای مرد و ای زن! تا سرحد عشق باید با هم مهربان باشید و اطمینان صد در صد و تو مال او و او مال تو، و الاّ قرآن میگوید اگر دل زن حتی کم تمایل به کسی و دل مرد ولو کم تمایل به زن نامحرمی داشته باشد، این زناست و گناه این مثل زناست. و این زن شایسته نیست و این مرد شایسته نیست. الصالحات غَیرُ مُسابحات و غیر متخذّات أخدان، الصالحین غَیر مُسابحین و لامتخذّی أخدان. زن شایسته، مرد شایسته آنست که زنا نمیکند و زنا نمیدهد اما دوست نامحرم هم ندارد. و این قضیۀ دوستیابی از کجا پیدا شده؟ وقتی حرف قرآن را نشنویم، بلا میآید. لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ. وقتی که بلا آمد، چه بلایی بالاتر از این که مرد اطمینان به زنش و زن اطمینان به شوهرش نداشته باشد. و یا چه بالا بالاتر از این که زن بداند که شوهرش رفیق دارد. شوهر بداند که زنش رفیق نامحرم و رفیق ناباب دارد. چه بلا بالاتر از این. من خیال نمیکنم که کسی بگوید بلا بالاتر از این هم هست. انسان کور شود و این بلا را نداشته باشد، باز آن کوری بهتر است. چه رسد به اینکه فقیر باشد. چرا چنین شده است؟ به خاطر اینکه حرف قرآن شنیده نمیشود و به خاطر اینکه بیش از هزار روایت از اهل بیت زیر پا رفته است. بیش از بیست آیه در قرآن و همه راجع به آن بی تفاوت شدند. همه هم به آن دامن میزنند. روزنامه دولتی است و حسابی بیت المالی است و مینویسد که این چادر یک لباس متکبّری است و در زمان قاجاریه پیدا شده است. با این حرف چه میشود کرد. چقدر حرف احمقانه است. اما برای اینکه مراجع تقلید را بکوبند و رساله را بکوبند. برای اینکه این چادر که بی ارزش است، بی ارزشتر کنند. چادر میشود لباس متکبّرانه. او میگوید و دولت ساکت است و مردم هم ساکتند. همۀ شما هم ساکتید. نمیخواهم بحران درست شود، چون بدتر میشود، اما لاأقل بگویید. آقا بیست آیه در قرآن راجع به حجاب است. هزار آیه در قرآن راجع به حجاب و عفاف و عفت زن و غیرت مرد است. چرا باید چنین باشد؟ ما بعضی اوقات دیدیم که اگر یک آقایی هم یک جملهای به یک خانم بگوید، مردم میگویند به تو چه. درحالی که قرآن میگوید که به تو چه، نداریم. به همه باید بگویند. همه باید این بیست آیه در قرآن به بالا را زنده کنند. ما به خاطر اینکه منافع مادیمان، یا دخترمان به شوهر برود، حاضریم که بدحجابی در خانۀ ما بیاید و دخترمان بدحجاب باشد. میبینیم که مادر روگیری خوبی دارد اما دخترش به دنبالش، رسیده به آنجا که لباس آستین کوتاه دارد. چادر که ندارد، مانتوی او هم لباس آستین کوتاه است. این بی عفتی و بی عصمتی و بی عفافی است و این پاگذاشتن روی بیست آیه است. خانم تو اگر بخواهی از این راهها دختر به نوا برسد، دخترت به بلا میرسد. اکنون هم میبینیم که رسیده اما باز متنبه نمیشویم. مرد باید غیرت داشته باشد. غیرت مرد اینست که نباید حاضر باشد زنش با نامحرم بگوید و بخندد و نامحرم دوستش باشد و در مجالس بنشینند و بگویند و بخندند. همین مجالس اینگونه است که کم کم میرسد به آنجا که نباید برسد. شیطان از کم شروع میکند و غیرت را ضربه میزند و اما کم کم میرسد به آنجا که مرد میشود بی غیرت به خاطر اینکه حاضر است زنش بد باشد برای اینکه این به یک نوای هوی و هوسی برسد. اینها همه بلاست و بلایش بزرگ است و باید این غیرت را ما حفظ کنیم. باید این عفت و عفاف و حجاب را ما زنده کنیم و متأسفانه روز به روز بدتر میشود. اگر اینطور جلو برود، بدانید که از زمان پهلوی بدتر خواهد شد. حالا چیزی باقی نمانده که به زمان پهلوی برسد. این یک لچکی در وسط سرش و همه جایش پیدا و با آن اطوارها آمدن در کوچه و همه ساکت و این میبیند که این لچک هرچه بالا و پایین رفت، کسی چیز نگفت و پس فردا همین را هم برمیدارد و دیگر جلویش را هیچ کس نمیتواند بگیرد. حالا هم اگر بردارد، کسی نمیتواند جلویش را بگیرد. درحالی که باید نیروی انتظامی که اصلاً به خاطر همین است اما نمیکنند و حرف نمیشنوند. هرچه آنها بی عفتتر و بی عصمتتر و بی عفافتر ، همۀ ما ساکت هستیم. انسان اینجا دلش میسوزد که مرا به خیر تو امید نیست، شرّ مرسان. تقاضا داریم که دامن به آتش نزنید. اما دامن هم به آتش زده میشود. در همین اصفهان نوشتند، هنوز عمل نکردند و اگر ساکت بماند، عمل میکنند. دوچرخه سواری برای خانمها ان شاء الله زودتر از همه چیز مشهور میشود. یعنی زنها عفاف ندارند و حجاب ندارند، حالا دوچرخه سواری و سگ بازی هم داشته باشند. اصلاً میگویند اینها هنر است و باید باشد، اینها چیزهایی است که در گفتارشان هست که هنر است. در پارکها مخلوط به هم برقصند. وقتی میگوییم چرا. به من نمیگویند اما پشت سر من میگویند که آقا این هنر است. باید زیر پل این هنرها باشد. انسان بمیرد، به راستی جا دارد. الان جامعۀ ما، بی عفت است. ببینید امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) راجع به زنها چه میگوید. میفرماید: سه تا صفت که برای مردها خوب نیست، برای زنها خیلی خوب است و برای زنها فضیلت است. یکی ترس، یکی بخل و یکی تکبّر. امیرالمؤمنین (ع) نمیخواهد بگوید زنها راجع به مادرشوهرها متکبّر باشند و یا در خانه بخیل و خسیس باشند و یا بترسند که در خانه زندگی کنند و شوهر و همه باید پیش آنها باشند. امیرالمؤمنین (ع) یک نکتۀ دقیقی در این روایت دارد. میفرماید: خانم! در مقابل نامحرم متکبّر باش. چقدر عالیست. چادر علامت شخصیت تو، حرف زدنت با نامحرم و نشست و برخاستت با نامحرم، متکبّرانه و با قاطعیت باشد. اگر قاطعیتت را از دست دادی. قرآن میفرماید: فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ. مرد طمع میکند. البته مرد نانجیب و مرد بی غیرت.
زن باید بخیل باشد. هرچه بیشتر روگرفتن، بهتر. حسابی سینه و صورت را بپوشانند. حضرت زهرا (س) چادرش تا روی پایش بود. این احمق حتماً به زهرا هم میگوید لباس متکبّرانه. معنای بخل راجع به خانم یعنی راجع به عفتت بخیل باش. هرچه بیشتر روگرفتن بهتر است.
خانم! باید در مقابل نامحرم ترسو باشی و در وقتهای خلوت از خانه بیرون نیایی. در تاکسیهای خلوت و در ماشینهای خصوصی سوار نشو و احتیاط کن و بترس. الحمدلله در اصفهان کم است اما در تهران روزی نیست که دختری یا پسری رباییده نشود. از بی احتیاطی این زن. مینشیند در تاکسی در موقعی که میبیند که نامحرم هم هست یا مینشیند در ماشین شخصی و آنهم دیروقت و در حالی که میبیند که دیروز چه نکبتی جلو آمده است. مگر میشود که زن ترسو نباشد. زن باید ترسو باشد از نامحرم. چه روایتهای خوبی. ببینید که امیرالمؤمنین علی (ع) چقدر خوب است. ما فقط تا سر حد عشق علی را دوست داریم. این خوب است. اما آقا، خانم، اگر به راستی یا علی میگویی، به این روایت امیرالمؤمنین عمل کن. بی احتیاطی راجع به ناموس غلط است. یک مرد نامحرم، یک زن نامحرم با هم اطمینان صد در صد هم دارند، اما نمیتوانند در یک خانه زندگی کنند و این حرام است. در یک اطاق بخواهند نماز بخوانند، آیا میشود یا نه؟ فقها میگویند حرام است. روایتها میگویند نه، نماز باطل است. مگر میشود مرد نامحرم و زن نامحرم در یک خانه و در خانه بسته باشد یا در یک اطاق و در اطاق بسته باشد. از کم شروع میشود و ناگهان میرسد به زنا و بالاتر و ناگهان میرسد به بی عفتی و بی عصمتی و ناگهان میرسد به بیغیرتی و ناگهان میرسد به جایی که نمیتوانم حرفها را بزنم و خلاف اخلاق است. نمیشود بعضی از این حرفها را زد چون اشاعۀ فحشاست. اما میبینیم که مردهای خوب، غیرتشان کم شده است. میبینیم زنهای خوب، عفتشان کم شده است. معلوم است که جامعه حسابی اثر میگذارد و مخصوصاً روی جوانها تأثیر عجیبی دارد. اگر بزرگترها بی تفاوت شدند، روی کوچکتر اثر میگذارد. الان وضع دبیرستانها و دانشگاههای ما و یا یک مقدار برو بالاتر، وضع دبستانهای ما بد است. یعنی در دبیرستانهای ما بی عفافی، بیحجابی و بی عفتی یک چیز مشهوری شده است و همچنین در دانشگاهها. کارهای فرهنگی میکنند و در کارهای فرهنگی آیات قرآن را زیر پا میگذارند و روایات اهل بیت را ندیده میگیرند و اینها زیاد هم هستند. یک دخترخانمی گفته بود که من از آقای مظاهری تقلید نمیکنم برای اینکه آقای مظاهری در حجاب سختگیرند. اگر من بگویم نمیخواهد رو بگیری و در دانشگاه رفیق ناباب هم داشته باشی، طوری نیست. آنوقت من میشوم مرجع تقلیدی که خوب از من تقلید میکنند. اینها مصیبت است و اینها بلاست. و این مصیبت و بلا برای ما آمده است. چه کسی آورده؟ خودمان آوردیم. معلوم است وقتی که پا بگذاریم روی بیست آیه و پا بگذاریم روی هزار روایت، امام زمان را ناراحت میکنیم و وقتی امام زمان ناراحت شد، دعایمان نمیکند. خدا نکند امام زمان دست عنایتش را از سرمان بردارد. آنوقت به جاهای باریک باریک میرسد.
یک مصیبت برایتان بخوانم. ببینید که غیرت حسین (ع) چقدر است. ای مردهای باغیرت، ای زن و مردی که برای حسین گریه میکنید. دلتان پر میزند که حالا کربلا باشید. باید اول دلتان پر بزند، غیرت حسین و عفت زینب را پیدا کنید و بعد کربلا بروید. غیرت حسین (ع) اینست: آقا افتاده بودند در گودال قتلگاه، ناگهان دیدند این نانجیب مردم رفتند رو به خیام حرم. غیرت امام حسین گُل کرد و میخواهد بلند شود و نمیتواند. راوی میگوید ، دیدم بنا کرد زانو زانو رو به لشکر و خیمه گاه برود. به این اکتفا نکرد. زن و مرد! حسین بنا کرد التماس کند. یا شيعَةَ آلِ أَبی سُفْيانَ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ دينٌ وَ كُنْتُمْ لا تَخافُونَ الْمَعادَ فَكُونُوا أَحْرارًا فی دُنْياكُم. ای زن و مرد بدبخت، اگر دین ندارید، اگر معاد ندارید، غیرت داشته باشید. آزادمرد و جوانمرد باشید. یک کسی جلو آمد و گفت حسین چه میگویی. فرمود من با شما جنگ دارم و شما با من جنگ دارید. عیال من در قیام حرم چه کردهاند. این نانجیب مردم برگشتند. میگویند دستور شمر بود که این نانجیب مردم برگشتند و آن کسانیکه که نیزه داشتند، نیزه زدند و کسانی که شمشیر داشتند شمیر زدند و اگر خنجر داشتند، خنجر زدند و آن کسانی که اسلحه نداشتند، سنگ بر بدن مبارک آقا زدند.