شماره درس: 16
تاريخ درس: ۱۳۸۱/۹/۳
متن درس:
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله ربّ العالمين و الصّلوه و السّلام علي خيرِ خلقهِ، اَشرفِ بريّته ابي القاسم محمّد صلّي الله عليه و آله الطّيبيّن اَلطَّاهرين و علي جميع الانبياء و المرسلين سيّما بقيّه اللهِ في الارضين و لعنته الله علي اعدائهم اجمعين.
بحث امروز ما راجع به يكي از الطاف بزرگ خداست. و آن توبه و انابه و تضرع و زاري در خانه خداست. و مربوط به بحث روزهاي گذشته هم هست. لذا در حاليكه براي شبهاي قدر بحث مفيد است خود بحث هم يك ارزندگي خاصي دارد و مربوط به بحث گذشته هم هست. بحثهاي گذشته اين بود كه تهذيب نفس از اوجب واجبات است و ما بايد ه اين مسئله خودسازي و تهذيب نفس فوقالعاده اهميت بدهيم و ما بايد كاري بكنيم كه صفت رذيله نداشته باشيم و اگر بشود صغت رذيله راريشهكن كنيم كار بزرگي انجام دادهايم. بحث به اينجا رسيد كه چه كنيم؟ دو تا راه نشان دادم و وعده دادم راههاي ديگري هم نشان بدهم كه امروز يكي از آن راهها است يعني توبه و انابه و تضرع و زاري در خانهي خدا صفت رذيله را ريشهكن ميكند وسنگدلي را به طور كلي از بين ميبرد و هويوهوس را از بين ميبرد و بالاخره نظير نمك در آب كه له ميشود و آب ميشود، صفات رذيله و هويوهوسها و قساوتها نيز بهواسطهي توبه از بين ميرود و حتي ميتوان گفت كه توبه بالاتر از آن تقواي آن چناني است كه دربارهاش صحبت كردم توبه بالاتر از آن توجهاي است كه دربارهاش صحبت كردم و گفتم يكي از راههايي كه براي خودسازي فوقالعاده مؤثر است «توجه» است و يكي از راههايي كه براي خودسازي فوقالعاده مؤثر است «تقوي» است يعني روح خداترسي در عمق جان انسان. و امروز عرض ميكنم توبه از آن دو راه هم براي خودسازي مؤثرتر و مفيدتر است واينكه توجه ميتواند انسان را به جاي بالا بالايي برساند واين وعده خدا است. پروردگار عالم در آخر سوره فرقان همين را وعده داده است «الا من تاب و آمن و عمل عملاً صالحاً فاولئك يبدل الله سيئاتهم حسنات» (سوره فرقان، آيه70) اگر انسان راستي توبه كند راستي برگردد و از گناه توبهكند و خجالتزده شود در مقابل خدا و توبه واقعي باشد و خود را اصلاح كند پروردگار عالم پروندهي سياه او را نابود ميكند و پروندهي درخشاني كه ثواب توبه است براي او جلو ميآورد و اين «فاولئك يبدل الله سيئاتهم حسنات» سه تا معنا دارد كه فوقالعاده مهم است و هر معنايش به اندازهي يك دنيا ارزش دارد.1- يك معنايش اين است كه نامهي عمل كه به واسطه گناه پر شده است پروردگار عالم آن نامه را نابود ميكند. و پرونده را نابود ميكند و به جاي آن يك پروندهي درخشاني برايش باز ميكند كه اين پروندهي درخشان در صفحهي اولش ثواب توبه نوشته شده است، كه بالاتر از هر عبادتي است و بالاتر از هر نماز و روزه و خمس و زكات و حج و جهادي است اين معنا خيلي ارزنده است. انسان حال توبه پيدا كند و در مقابل خدا خجالتزده شود و پروردگار عالم گناهش را هر چه بزرگ باشد و هر چه فراوان باشد، پرونده را نابود بكند و اين آدم جهنمي را بهشتي بكند خيلي ارزش دارد و اين يك معناي «فاولئك يبدل الله سيئاتهم حسنات» است و معنايش اين است كه اي گناهكار: هر كه هستي و هر چه هستي اگر راستي توبه كني يك توبه واقعي بنمايي و حالي پيدا كني و دل شكسته شوي و در مقابل خدا از خدا خجالتزده شوي از گناهت خجالتزده باشي از كردار زشتت خجالتزده باشي پروردگار عالم آن نامه را نابود ميكند قرآن ميفرمايد «ما يلفظ من قول الله لديد رقيب عتيد» (سوره ق، آيه ـــ) هر چه بكنيد در پرونده ضبط ميشود لذا اين پرونده پر از گناه نابود ميشود. 2- معناي دوم كه از معناي اول بهتر است بحث ديروز بود و بحث ديروز اين بود كه ما هر چه بكنيم صورتبندي ميشود و شب اول قبر در عالم برزخ و روز قيامت با ما است. ديروز از نظر قرآن و روايات اين مطلب ثابت شد «يوم تجد كل نفس ما عملت من خير محضراً و ما عملت من سوء تود لو ان بينها و بينه امداً بعيداً و يحذركم الله نفسه والله رئوف بالعباد» (سوره آلعمران، آيه30)خدا به بندههايش رأفت دارد، زنگ خطر ميزند. زنگ خطر اين است كه هر چه بكنيد از خوب و بد مجسم ميشود و روز قيامت باشما است. و آن كارهاي بد شما موجب ميشود كه شما رسوا سويد و خجالتزده شويد. پس مواظب باش كار بد انجام ندهي. بحث ديروز به ما ميگفت هر چه از كارهاي بد انجام بدهيم صورتبندي ميشود. آنهايي كه مربوط به لهو و لهبها و ميمونها است به صورت ميمون درميآيد و آن ظلمها و نيشها به صورت سگ درميآيد و اينها با انسان هستند. آيه «فالولئك يبدل الله سيئاتهم حسنات» ميگويد كه به واسطهي توبه هر چه صورتبندي شده است نابود ميشود. آن صورتهاي بدي كه در صورت عدم توبه با ما بودند و شب اول قبر ودر عالم برزخ ما را اذيت ميكردند. و تا قيامت و حتي در جهنم با ما بودند را پروردگار عالم به واسطهي توبه به طور كلي نابود ميكند. نه فقط نابود ميكند كه به جاي آن يك رفيق زيبايي و يك رفيق فوقالعاده مهرباني براي تو ردست ميشود. آن گ درنده ميرود اما يك رفيق خوب براي تو تهيه ميشود كه در قبر و برزخ با تو و در قيامت هم راهنماي تو و در بهشت هم مونس توميشود و اين معنا هم خيلي ارزش دارد و معناي اول بهتر است «فاولئك يبدل الله سيئاتهم حسنات» امشب خيلي كار ميشود كرد انسان سگي را كه بنا است در قبر مونس او باشد نابود كند و به يك مونس مهربان زيباي معطري مبدل كند و به يك مونس بالاتر از حورالعين و ملائكه مبدل كند. يك مونسي كه يك ساعت با او به دنيا و هر چه در دنيا است ارزش داشته باشد. 3- معناي سوم كه از معناي اول و دوم مهمتر است اين است كه گفتيم تجسم عمل يك معنايش اين است كه هويت را تغيير ميدهد بعضي صفات بد و گناهان بد انسان را از انسانيت بيرون ميبرد و به صورت يك جانوري در ميآورد ـ خدا نكند انسان به واسطهي صفات رذيله و گناه روي گناه مبدلا به جانوري شده باشد و روز قيامت به صورت يك ميمون وارد صف محشر بشود كه معلوم است كه نبايد به بهشت بورد چون نميشود به بهشت برود چون بهشت جاي آدمها است و اين بايد جهنم برود آنجا داد و فريادش بلند ميشود و با خدا درد دل ميكند اما خدا به او ميگويد چخ چخ حرف نزن «قال اخسئوا فيها و لا تكلمون» (سوره مؤمنون، آيه108). از قرآن استفاده كرديم كه گناه هويت عوض ميكند و از روايات و فلسفه و عرفان استفاده كرديم كه آدم گناهكار همين الان به صورت يك حيوان درنده است و انسان اگر راستي توبه كند «فاولئك يبدل الله سيئاتهم حسنات» خدا هويت او را دوباره تغيير ميدهد و به صورت انسان ميشود و اين معنا از معناي اول و دوم خيلي مهمتر است. و معنا اين است كه اگر انسان راستي توبه كند ممكنن است همان وقتي كه دل شكسته و خجالتزده و پشيمان از گذشته هست همان وقت ناگهان ره صد ساله را بپيمايد. به صورت يك حيوان به مسجد آمده باشد اما وقتي از مسجد خارج ميشود انسان شده است و اين معنا چقدر عالي است و توبه اين حالت را به انسان ميدهد و توبه اين كارها را به انسان ميدهد لذا من از همه شما آقاين و خانمها تقاضا دارم كه امشب به فكر اين جور چيزها باشيد. نميگويم به فكر دنيا نباشيد ونميگويم به فكر گرفتاريهاي شخصي و عمومي نباشيد، بايد باشيد. نميگويم به فكر مفاسد اجتماعي نباشيد بايد باشيد اما مهمتر از اينها به فكر اين باشيد كه نكند من يك سگ يا يك ميمون باشم. بايد اين ميمون به صورت يك آدم از مسجد بيرون برود و به فكر اين باشيد كه نكند پروندهي سياهي داشته باشيم پس بايد در مسجد و پاي منبر اين پرونده را نابود كنم و از اينجا بروم. خدا گفته است بازآي، بازآي هر آنچه هستي بازآي. بيا تا من پروندهي تر عفو كنم ـ نه تنها عفو كنم بلكه نابود كنم به فكر اين باشيد كه نكند من يك مونسي مثل ميمون يا سگ داشته باشم كه بايد در قبر با او باشم و در عالم برزخ با او باشم و در روز قيامت هم با او باشم و روز قيامت اين مونس بد موجب رسوايي من شود پس بايد در اين شب قدر و احياء اين مونس را نابود كنم و بلكه مبدل كنم آنرا به يك مونس ارزندهاي و پس از آن از مسجد بروم. و خدا گفته است «يا عبادي الذين اسرفوا علي انفسهم لا تقنطوا من رحمه الله ان الله يغفر الذنوب جميعاً» (سوره زمر، آيه53) اي بندهي من كه خيلي گناه كردهاي. مأيوس نشو و بيا و راستي توبه كن اگر توبه كردي من ميآمرزم «ان الله يغفر الذنوب جميعاً» همهاش را ميآمرزم مثل اينكه از مادر زائيده ميشوي چهجور اصلاً گناه نداري اگر راستي توبه كني وقتي كه از مسجد ميخواهي بيرون بروي مثل اين است كه از مادر زائيده شدهاي اصلاً گناه نداري. «التائب من الذنب كمن لا ذنب له» اين توبه از تقوا هم بالاتر است. از توجه هم بالاتر است. ازراههاي ديگر هم بالاتر است و راستي ممكن است در يك ساعت انسان صد در صد عوض شود. چنانچه ممكن است كه شقاوت براي او نوشته شود تقدير او شقاوت و عقبت نابخيري بشاد بيدين از اين دنيا برود و ممكن است اين جور باشد. اما يك ساعت در احياء خدا خدا كردن و از گذشتهها پشيمان شدن و تصميم بر اينكه از اين به بعد درست بشوم و تفريح و زاري و خجالتزدگي در مقابل خدا همان شقاوت به سعادت مبدل شود و همان فقر به غنا مبدل شود و همان عاقبت نابخيري به عاقبت بهخيري مبدل شود اين حال قصور و تقصير واين حال خجالتزدگي از خدا و توبه هميشه بايد باشد و اين خيلي حال خوبي است يك روايتي داريم كه اين روايت خيلي مهم است در يك كتاب فوقالعاده مهمي نوشته شده است يعني در جلد اول وسايل ـ كتاب وسايل چكش براي مرجتقليد است ـ در آنجا نوشته شده است كه دو نفر وارد مسجد شدند يكي فاسق و فاجر و يكي هم متقي و باورع و صديق مقامش بالا بود. يعني از تقوي و ورع هم بالاتر رفته بود. صديق خيلي مقان بالايي است كه در قرآن به حضرت مريم ميگويد «صديقه» (سوره مائده، آيه80) و ماها به حضرت زهرا ميگوئيم صديقه. صديقه خيلي مقام بالا است خيلي بالا است و خوشابه حال آن خانمهايي كه اسمشان صديقه است ما مصيبت خيلي داريم صديقه را رها ميكنيم واين اسمهاي عربي را ميآوريم و به آنها مينازيم. ما علي را رها ميكنيم و اين اسمهاي غربي و مجسوسي را ميآوريم و به آنها هم مينازيم خيلي بدبختي ميخواهد ـ لذا صديق خيلي مقام بالا است ـيك فاسق و فاجر آمد توي مسجد وقتي از مسجد رفت صديق شده بود. اما آن صديق فاسق و فاجر شده بود امام صادق عليهالسلام ميفرمايد علتش اين بود آن فاسق وقتي پاي منبر آمد قتي مسجد آمد وقتي براي احياء آمد راز و نياز ميكرد. ا زگناهاشن خجالتزده بود. حالت توبه پيدا كرده بود و ميگفت خدايا بد كردم خدايا مقصرم خدايا قاصرم خدايا چارهاي جز تو ندارم خديا پناهي جز تو ندارم و حالي پيدا كرده بود همين حالت در اين مسجد و پاي منبر او را به اندزهاي بالا برده بود كه راه صد ساله را رفته بود. اما آن صديق به خود مينازيد ميگفت من آن هستم كه نماز دارم، من آن هستم كه خدمت به خلق خدا دارم، من آن هستم كه خدا بايد به من خلي اهميت بدهد. همين عجب و من من كردنش او را به زمين زد به اندازهاي كه از مقام صديق آمد به مقام فسق و فجور و جهنم و بالاخره فاسق و فاجر از مسجد بيرون رفت معنايش اين است كه اين حالت شكستگي دل خضوع در مقابل خدا وتضرع و زاري در مقابل خدا و اين حالت شرمندگي در مقابل خدا خيلي ارزش دارد و من از همه تقاضا دارم اين شبهاي قدر يك كاري بكنيد. جداً از خدا بخوهژاهيد يك حالي پيدا شود و ادامه پيدا كند. اين جور نباشد كه فقط شبهاي قدر باشد و بعد فراموش شود بلكه ادامه پيدا كند و اين خيلي ارزش دارد. انسان مستواند در يك ساعت به مقام صديق برسد انسان ميتواند با يك توبه درخت رذالت رااز دل بكند و درخت فضلت به جاي آن غرس كند و از مسجد بيرون برود بالاترين عبادات همين توبه است خيلي ارزش دارد خيلي بالا است ميشود راه صد ساله را پيمود و زياد هم رفتند و شد. فضلبنعياض همينطور بود. فضيلبنعياض يك ياغي بود، يك آدم شروري بود، باند بازي بودو او رئيس باند بود خيلي شرور بود نه فقط دزدي مال ميكرد دزدي ناموس ميكرد خيلي بد بود و او يك شبي براي دزدي ناموس رفت روي پشتبام خانهاي. ـ نميدانم قلبش چه كرده بود ولي بالاخره لطف خدا شامل حالش شد ـ يك پيرمردي توي خانهاش قرآن ميخواند رسيد به اين آيه «الم يأن الذين آمنوا ان تخشع قلوبهم لذكر الله» (سوره حديد، آيه16) آيا وقت آن نشده است كه اين دلهاي سنگ، در مقابل خدا خضوع پيدا كند. آيا وقت اين نشده است كه برگردي؟ اين آيه مثل جرقهي روي بنزين روي فضيلبنعياض اثر گذاشت. گفت چرا وقتش شده است و برگشت و آمد توي خرابه و شروع كرد به گريه و زاري و ميگفت خدايا چه جور ميشود؟ يك عمر ياغيگري و باندبازي و يك عمر تجاوز چهكار كنم؟ چهجور ميشود؟ شنيده يك عدهاي ميگويند زودتر عبور كنيد مبادا با فضيلبنعياض برخورد كنيم وقتي فضيل اين جمله را شنيد بيشتر آتشش زد پيش خود گفت ببين كار من به كجا رسيده است كه مردم از دست من ناراحتهستند و بالاخره برگشت دل شكسته و برگشت. خجالتزده شد و برگشت و رسيد به آنجا كه از اولياءالله شد كه در كتابهاي عرفان از او خيلي حرف نقل ميكنند و از او خيلي معجزه نقل ميكنند. يعني راستي در يك آن مثل جرقه روي انبار بنزين دلش آتش گرفت ناگهان آن فاسق فاجر شد صديق و نظير اين قضيه فضيلبنعياض زياد است و اين بحث توبه از الطاف بزرگ خدا است. و ما بياعتنا هستيم ومتأسفانه از اين نعمتهاي بزرگ كم استفاده ميكنيم ـ مثلاً شب قدر كه ميشود ميخواهد دختر شوهر بدهد پول ندارد. خانه ندارد. خانه ندارد، گرفتاريها دارد. ميخواهد پسرش را زن بدهد. دختر ميخواهد شوهر بكند. پسر ميخواهد زن بگيريد ميآيد مسجد و خدا خدا ميكند اين خواب است اما قبل از اين بايد يك مقدار به خودمان باشيم و به فكر گناهانمان باشيم و به فكر توبه باشيم. كه وقتي اين جور شد مابقي هم بار بر اين ميشود. در روايات ميخوانيم به فكر آخرت باش دنيايت اصلاح ميشود. «من اصبح و كان همه الاخره اصلح الله دنياه و آخرته» ه ركس هم و غمش آخرتش باشد خداوند هم دنيا و هم آخرتش را اصلاح ميكند. لازم نيست كه ما مرتب به خدا بگوئيم خدايا پسر دارم، دختر دارم، فقر دارم، خانه ندارم، بيچارگي دارم ورشكستگي دارم. خدا اينها را ميداند و ميداند كه براي همينها هم به اينجا آمدهاي. اما آنچه كه همه اينها را اصلاح ميكند اين است كه انسان براي اينكه مخالفت خدا را كرده است توبه نمايد واين همه است چون مخالفت با خدا خيلي مهم است. يك كسي آمد خدمت امام صادق سلاماللهعليه ـ عادت به گناه كرده بود. عادت به گناه خيلي مفسده دارد مثلاً عادت دارد دروغ بگويد و نميتواند ترك كند. يا عادت چشمچراني دارد و عادت دارد كه به نامحرم نگاه كند و نميتواند ترك كند. عادت به غيبت پشت سر مردم دارد و نميتواند ترك كند ـ امام صادق سلاماللهعليه ديدند بخواهند با اين استدلالي بحث كنند نميشود لذا امام صادق تحريك عاطفه كردند ـ من تقاضا دارم كه شما هم بچههايتان را اينجوري تربيت كنيد ـ امام صادق فرمودند گناه بكن اما وقت گناه كردن جايي برو كه خدا ترا نبيند چون زشت است در مقابل خدا گناه بكني پس يك جايي برو كه خدا ترا نبيند گفت يابنرسولالله نميشود چون هر كجا بروم خدا هست، هر كجا بروم خدا هست، هر كجا بروم خدا ميبيند فرمودند پس وقتي گناه ميكني از روزي خدا نخور چون نمك ناشناسي است و از سگ بدتر چه كسي است آن كسي كه نمك بخورد و نمكدان بشكند پيش رندان حقيقتت سگ به از اين است. امام صادق فرمودند روزي خدا را نخور و گناه خدا را بكن گفت يابنرسولالله نميشود چون هر چه بخورم مال خدا است حتي نفس كه ميكشم از خدا است فرمودند پس وقتي ميخواهي گناه كني جايي برو كه مال خدا نباشد چون توي خانه ديگران جسارت به ناموس ديگران خيلي زشت است ـ مثلاً يك كسي به خانه شما بيايد و شما يك ميهماني خوبي از آن بكني از او احترام خوبي كني بعد بيرون بروي و برگردي ببيني از درز در به زن شما نگاه ميكند چه قدر ناراحت ميشوي كه در خانه شما به ناموس شما جسارت نمايد ـ گناه غيرت خدا را برميانگيزد. گناه مثل اين است كه آدم در مقابل خدا و ملك خدا گناه خدا كند. گفت يابنرسولالله هر كجا بروم ملك خدا است «لله ملك السموات و الارض» (سوره آلعمران، آيه189) حضرت در اينجا بنا كردند او را به طرف آخر ببرند فرمودند وقتي كه عزرائيل ميايد جان ترا بگيرد جاننده گفت يابنرسولالله نميَود آن وقت روز بدبختي و بيچارگي من است معلوم است كه جان مرا ميگيرد. فرمودند: وقتيكه ميخواهند ترا بكشند به طرف جهنم، نرو گفت نيم شود. حضرت نتيجه رگفتند فرمودند آدمي كه اين قدر در برابر گناه ضعيف است كه در ملك خدا روزي خدا را بخورد و گناه هم بكند!! چقدر بد است. فكر نكنيد كه تنها يك چشمچراني است. فكر نكيند يك تبسم خانم با نامحرم است. فكر نكنيد كه چهار تا مو به نامحرم نشان ميدهيد. فكر نكنيد كه يك دروغ است، يك غيبت است به قول امام صادق سلاماللهعليه فكر كيند كه مخالفت خدا است و مخالفت با خدا گناهش خيلي بزرگ است. و راستي از آدم كشي بدتر مخالفت با خدا است. انسان در مقابل خدايي كه ميبيند و در ملك خدا روزي خدا را بخورد و گناه خدا بكند. امشب به اين فكرها باشيد. خدا بد هستم. خيلي بد هستم. چه كسي ميتواند بگويد خوب هستم؟ اميرالمؤمنين سلاماللهعليه كه يك دنيا خوبي است ميگويد خدايا بد هستم، بد هستم، بد هستم. در مقابل خدا همه بد هستند اين دعاي ابوحمزهثمالي ـ ما اصفهانيها فقط دعايش را ميخوانيم اين خيلي خوب است و تشكر ميكنيم از كساني كه جلسهاش را برپا ميكنند و آن كساني كه دعايش را ميخوانند و از شماها كه اينجا جمع ميشويد اينها خوب است اما يك مقدار بايد برويم توي محتوا ـ سرتا پايش همين است. امام سجاد سلاماللهعليه، ضترع و زاري و گريه و اينكه خدايا كوتاهي شده است از آن قصور است و از ما تقصير. از يك ممكن بيشتر از اين نميشود اما از ما گناه است مخالفت است و ما بايد هميشه اين حال خضوع و اين حال تقصر و اين حال تضرع و زاري را داشته باشيم و اگر اين حالت پيدا بشود بهترين حالات است اگر اين حالات پيدا شود تمام اثار بر او بار است. اگر اين حالت پيدا شود براي خودسازي بهترين نيرو است حتي انسان ميتواند راه صد ساله را در يك آن بپيمايد ـ خوشا به حال آن كساني كه اين حالت را پيدا كنند. استاد بزرگوار ما علامه طباطبائي رضواناللهتعاليعليه از يكي از رفقايش نقل ميكرد ميگفت با يك جواني با هم كربلا ميرفتيم اما مهمتر از كربلا خوشا به حال اين حالات ميگفت تا وارد خاك كربلا شديم اين جوان بنا كرد گريه كردن و بغض راه گلويش را گرفت بلند بلند گريه ميكرد گفتم ترا چه شده است؟ نميتوانست حرف بزند وقتي كه توانست حرف بزند پرسيد اينجا كجاست گفتم وارد كربلا شدهايم گفت بلي براي اين كه امام حسين به ما مشرف باد گفت. گفتم جوان اين حالت را از كجا آوردهاي؟ گفت من يك جوان گناهكاري بوئدم يك شب كه از جلسهي گناه بيرون آمدم ناگهان خجالتزده شدم گفتم خدايا دستم را بگير. خدايا يك عمر گناه ركدم. جوانيام را در گناه تباه كردم ـجوان ا زاول شب تا نصف شب به آن طرفتر در جلسه گناه بوده است ـ ميگويد يك مقدار باخدا صا حبت كردم و اين حال دلشكستگي براي من پيدا شد و اين حال شرمندگي براي من پيدا شد و فردا صبح با يك آقاي مهمي برخورد كردم و آن آقا مرا به خانه برد و مرا ساخت و يك دستورالعملي نيز به منداد و من آن را عمل كردم تا يك ماه و بعد از آن گفت كه حالا موقع توسل است برو كربلا تا امام حسين دستت را بگيرد و من حالا آمدهام و هنوز حرم نرفته امام حسن گفت بارك الله كه آ«دي مشرف فرمودي. اين مسلم است. خدا هم مرف ميگويد. انسان ممكن است همين امشب وقتي كه بگويد خدا خدا خطاب شود لبيك لبيك عزيزم خوش آمدي. امام زمان هم ميگويد خوشآمدي. همان يك نفر جلسه را متلاطم ميكند يك نفر در جلسه پيدا بشود خدا به همه ميگويد خوش آمدي مشرف فرموديد و من از همه تقاضا دارم يك كاري بكنيد كه اين حال انابه و توبه بريا شما پيدا شود. بلي توسل را هم فراموش نكنيد. قرآن ميفرمايد «يا ايها الذين امنوا اتقوا الله و اتبغوا اليه الوسيله» (سوره مائده، آيه35) اي كساني كه در خانه خدا ميرويد. اي باتقواواها، وسيله ببريد. وسيله كيست؟ امام حسين. حضرت ابالفضل زينب مظلومه. عيال اباعبداللهالحسين لذا امشب زيارت اباعبداللهالحسين را خيلي بخوانيد و مرتب بخوانيد و خيلي هم لازم نيست زيارت عاشورا و وارث بخوانيد آنها هم خيلي خوب است اما يك حال ميخواهد يك رابطه ميخواهد مثلاً در خلوت يك اشاره به قبر ابيعبدالله بكنيد بگوئيد السلامعليكيااباعبدالله و يك مقدار براي خوتان روضه بخوانيد بگوئيد سلام بر لبهاي تشنهات حسينم. سلام بر علي اكبرت. سلام بر قاسمت. سلام بر اباالفضلت حسينم. سلام بر زينبت با آن همه خدمتش حسينم. و امشب چندين مرتبه زيارت بخوانيد خييل سفارش شده است. زيارت اباعبداللهالحسين در شبهاي قدر خوشا به حال آنها كه امشب در كربلا در حرم امام حسين هستند. ما ميتوانيم حرم امام حسين را بياوريم توي خانه و توي مسجد. قرآن اصرار دارد در آيات فراواني اصرار دارد كه بدون توسل نميشود توسل، توسل خيلي كارها ميكند. پايان