بسماللهالرّحمنالرّحيم
آن چه پيش رو داريد گزيدهاي از سخنان حضرت آيت الله مصباح يزدي ( دامت بركاته ) در دفتر مقام معظم رهبري است كه در تاريخ 30/05/90 ايراد فرمودهاند. باشد تا اين رهنمودها بر بصيرت ما بيافزايد و چراغ فروزان راه هدايت و سعادت ما قرار گيرد.
شيريني مناجات با خدا
چه سرمايههايي از دست دادهايم!
وَاسْتَرْجِعْ سَالِفَ الذُّنُوبِ بِشِدَّةِ النَّدَمِ وَكَثْرَةِ الِاسْتِغْفَارِ وَتَعَرَّضْ لِلرَّحْمَةِ وَعَفْوِ اللَّهِ بِحُسْنِ الْمُرَاجَعَةِ وَ اسْتَعِنْ عَلَى حُسْنِ الْمُرَاجَعَةِ بِخَالِصِ الدُّعَاءِ وَ الْمُنَاجَاةِ فِي الظُّلَمِ؛1
امام باقر صلواتاللهعليه بعد از اشاره به فضايل انساني و مقاماتي كه خداي متعال براي انسان مقرر فرموده و راههايي كه انسان را به اين فضايل و كمالات ميرساند، گويا به اين نكته توجه ميكنند كه اين سفارشها براي آينده است؛ اما گذشتهها را چه كنيم؟ از اين رو در اينجا ميفرمايند: پرونده گناهان گذشته خود را بازخواني كن و در اين بازخواني سعي كن پشيماني شديدي داشته باشي و بسيار از خدا استغفار كني و براي اينكه در معرض رحمت و عفو الهي قرار بگيري سعي كن برنامهات را تغيير دهي و به طرف خدا بروي. براي اينكه در اين كار موفق شوي سعي كن از دعا و مناجات در تاريكيها استفاده كني.
شايد تقارن اين بيان حضرت با شبهاي مبارك قدر وسيله خيري باشد كه انسان ساعتي را براي مرور بر گذشتههاي خود اختصاص دهد و تا آنجا که ممکن است در خلوت و تاريكي، گذشته خود را بازبيني کند تا هيچ چيز توجه او را به خود جلب نكند. گناهاني را که از زمان به تكليف رسيدن خود تاکنون مرتکب شده است به ياد آورد و اگر امکان داشته باشد آنها را يادداشت كند. اگر انسان بتواند دستکم بعضي گناهاني را كه خيلي زشت بوده و طوري است که ديگر دوست ندارد براي يک لحظه هم آنها را به ياد بياورد مرور و يادداشت كند بسيار مفيد است. اين کار باعث ميشود که زشتي کارها و کثرت گناهان او بيشتر برايش مجسم شود. بعد در اين باره فكر كند كه «من به جاي اينكارها ميتوانستم چه كارهاي خوبي انجام دهم كه هر يك از آن كارها ميتوانست باعث آمرزش گناهان و ترفيع درجات من شود» و اين کارها را در ستون ديگري يادداشت كند. با اين کار شايد حالت پشيماني شديدي براي انسان پيدا شود. مثل سرمايهداري كه سرمايههاي هنگفتي داشته و ميتوانسته با آنها منافع زيادي کسب کند اما يكباره همه آنها آتش گرفته است. چنين کسي چه حالي دارد؟! انساني که نه تنها از اين سرمايهاش استفاده نكرده، بلكه كاري كرده كه آتش بگيرد و خودش هم در اين آتش بسوزد. تصور اين وضعيت براي انسان حالت انقطاع و نهايت پشيماني را ايجاد ميکند و آمادگي پيدا ميكند كه توبه صادقي انجام دهد. براي توبه بايد از گذشته خود پشيمان شود به طوري که تصميم داشته باشد که ديگر آن کارهاي زشت را انجام ندهد و به جاي آن، كارهاي خوب انجام دهد.
شيريني مناجات، گناه را تلخ ميکند
اما مشکلي که هست اين است که انسان گنهکار به گناهان عادت كرده و شريني گناه را چشيده است و بهآساني نميتواند تصميم بگيرد كه همه گناهان را ترك كند. البته هر قدر درباره سرمايهاي که از دست داده تفکرکند و حالت بيچارگي خود را بيشتر مجسم كند پشيماني او بيشتر ميشود و تصميم او براي تغيير مسير زندگي راسختر ميشود. امام باقر عليهالسلام ميفرمايند: براي اينکه بتواني اين تصميم را عملي کني و موفق به تغيير مسير خود شوي، از دعا و مناجات در تاريکي استفاده کن! يعني وقتي انسان تصميم گرفت که ديگر گناه نکند براي اينکه دوباره شيطان او را فريب ندهد بايد از خدا کمک بخواهد و دست گدايي و تضرع را پيش خدا دراز کند.
اينکه انسان بخواهد مسير زندگي خود را عوض کند و همه گناهان را ترک کند و از دلبستگيها دل بکَند و فقط به طرف خدا برود کار آساني نيست و نياز به کمک دارد. بايد لذتي بچشد که باعث شود از لذت گناه صرفنظر کند. در مناجات شعبانيه که از افضل مناجاتهايي است که از اهلبيت عليهمالسلام نقل شده آمده است: «الهي لم يكن لي حول فانتقل به عن معصيتك الا في وقت ايقظتني لمحبتك؛ خدايا من توانايي دست برداشتن از گناه را نداشتم مگر در آن وقتي که تو محبت خود را به من چشاندي و با محبت خود آشنا کردي.» حقيقت اين است که انسان تا لذت برترو بالاتري بهدست نياورد دست از لذت پايينتر برنميدارد. لذت بالاتر که سبب ميشود انسان از لذت پايينتر دست بردارد، گاه فوري و نقدي به انسان ميرسد، و گاه لذتي است مربوط به آينده که بايد درباره آن بيانديشد. اما معمولا قسم دوم خيلي کارآيي ندارد و انسان به لذت نقد مايلتر است. لذا اگر خدا قبل از قيامت نقداً به انسان نوعي شيريني بچشاند که همه مزههاي ديگر در مقابل آن رنگ ببازد و نوعي زيبايي را به او نشان داد که همه زيباييها در مقابل آن ناچيز باشد، در اين صورت انسان بهراحتي ميتواند از گناه صرفنظر کند. لذا امام باقر عليهالسلام ميفرمايد: «براي اينکه به خوبي از راه غلط برگردي و راه صحيح را انتخاب کني و آن را ادامه دهي، از دعا و مناجات در تاريکيها کمک بگير.» اگر خدا توفيق انس با خودش را به انسان عنايت کند و انسان مزه مناجات با خدا را بچشد، بهراحتي گناه را ترک ميکند و گناه براي او کششي نخواهد داشت. مرحوم آيتالله بهجت فرموده بودند: «اگر سلاطين عالم ميدانستند چه لذتي در نماز هست، دست از لذتهاي سلطنت ميکشيدند و به سراغ نماز ميآمدند.» از مرحوم آقاي قاضي رضواناللهعليه هم نقل شده که فرمودند: «اگر در بهشت نماز نباشد من بهشت را براي چه بخواهم؟» ما نيز بايد سعي کنيم موانع لذت انس و مناجات با خدا را از خودمان دور کنيم.
حب دنيا، مانع حب خدا
آنچه مانعِ چشيدن محبت خداست دلبستگيهاي دنياست. در حديث معراج آمده است که: «اگر در دل کسي محبت دنيا باشد محبت مناجات خودم را به او نميچشانم.» حب دنيا مراتبي دارد؛ برخي از مراتب آن مباح است و اشکالي ندارد و اين در جايي است که مزاحمتي با تکاليف شرعي نداشته باشد و مستلزم حرامي نباشد. اما همين مرتبه هم انسان را از امور بهتر از آن باز ميدارد. مراتب بالاتر حب دنيا کمکم انسان را به جايي ميرساند که از ارتکاب حرام هم ابايي ندارد و حاضر است حقوق ديگران را تضييع کند، از بيتالمال سوءاستفاده کند، دروغ بگويد، فتنهانگيزي کند و براي اينکه چهار روز بيشتر به صندلي رياست تکيه بزند مرتکب هزاران گناه کبيره شود. براي فرار از افتادن به چنين ورطهاي، بايد هر وقت احساس کرديم که تمايل ما به دنيا در حال افزايش است جلوي آن را بگيريم.
راه علاج حب دنيا
اگر انسان ديد تمايل به مال در او افزايش پيدا کرده از مالهايي که به زحمت تحصيل کرده در راه خدا انفاق کند (لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ)2 اين روزها هم زمينه انفاق خيلي فراهم است. اگر انسان در حدي که براي او ميسر است از اين فرصتها استفاده نکند خيلي ضرر ميکند.
اگر تمايلات حيواني و شهواني انسان زياد است بايد سعي کند مقداري از بهره حلال آن کم کند تا نفس جَري نشود و از او تقاضاي حرام نکند. انسان براي فرار از نگاه حرام هم بايد از برخي نگاههاي حلال چشم ببندد. مگر لازم است انسان به همه چيز نگاه کند؟! بايد هر جا که احتمال ميدهد به حرامي منتهي ميشود نگاهش را پايين بياندازد.
هشداري به دوستان طلبه
مسئوليت ما طلبهها در اين موارد بيشتر است. چراکه ما بايد اين موارد را به ديگران هشدار دهيم و معارف ديني و اخلاق اسلامي را به آنها گوشزد کنيم و مردم را از دلبستگي به دنيا باز داريم. اگر خود ما اندکي آلوده شديم ـ که خدا نخواهد ـ اولا خود ما مرتکب گناه مضاعفي شدهايم؛ ثانيا سخن ما در ديگران اثر نمي کند. در اينجا نکتهاي هست که آن را با بيان روايتي توضيح ميدهم. مقدمتا عرض ميکنم که: بزرگي و کوچکي گناهان اجتماعي تا حدود زيادي به موقعيت اجتماعي انسان بستگي دارد. هر کسي موقعيتش در جامعه حساستر باشد اگر کار خوبي انجام دهد ثواب بيشتري ميبرد و اگر مرتکب گناهي شود جرمش سنگينتر است. قرآن در اين زمينه خطاب به همسران پيغمبر ميفرمايد: يَا نِسَاء النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَيْتُنَّ؛3 شما مثل ساير زنها نيستيد. اگر تقوا داشته باشيد ثواب شما دو برابر است اما اگر لغزشي هم داشته باشيد گناه شما دو برابر است. حضرت امام صادق عليهالسلام ميفرمايند: يُغْفَرُ لِلْجاهِلِ سَبْعونَ ذَنْباً قَبلَ اَنْ يُغْفَرَ لِلْعالِمِ ذَنْبٌ واحِد؛4 افرادي که توفيق آشنايي با معارف دين را نداشتهاند و معارف به آنها نرسيده است اگر مرتکب گناهي شوند زودتر قابل گذشت است. اما کسي که زندگي او با کتاب و سنت گذشته و گوشت و پوست او از بيتالمال و از برکت اهلبيت عليهمالسلام روييده است اگر گناه کند گناه او با ديگران مساوي نيست و هر قدر مردم بيشتر به او توجه داشته باشند، افکار و اعمالش هم حساستر است. امام صادق صلواتاللهعليه به عنوان حديث قدسي نقل ميفرمايند: أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى دَاوُدَ علينبيناوآلهوعليهالسلام: لَا تَجْعَلْ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ عَالِماً مَفْتُوناً بِالدُّنْيَا فَيَصُدَّكَ عَنْ طَرِيقِ مَحَبَّتِي فَإِنَّ أُولَئِكَ قُطَّاعُ طَرِيقِ عِبَادِيَ إِنَّ أَدْنَى مَا أَنَا صَانِعٌ بِهِمْ أَنْ أَنْزِعَ حَلَاوَةَ مُنَاجَاتِي مِنْ قُلُوبِهِم؛5 خواه ناخواه بين بندگان و خدا واسطههايي قرار ميگيرند؛ چراکه عموم مردم دين خود را از علما ميآموزند و علما هم علم خود را از ائمه و انبياء عليهمالسلام ميگيرند. لذا آنها بين خدا و بندگان واسطهاند. خداوند در اين حديث سفارش ميکند که در انتخاب واسطهها دقت كنيد و ببينيد دين خود را از چه كسي ميخواهيد ياد بگيريد. مبادا بين من و خود عالمي را واسطه كنيد كه شيفته دنياست. اين چنين عالماني راهزنان بندگان من هستند و نميگذارند بندگان من به طرف من بيايند. در حقيقت ارتباط با چنين عالماني موجب غفلت از ياد خدا ميشود؛ چون آنچه مردم در زندگي اينها ميبينند علاقه و دلبستگي به دنيا، شهوت پول، مقام و شهرت است. مردم هم طبعا اين چيزها را از آنها ياد ميگيرند و در همين مسير حركت ميكنند. اگر چنين اتفاقي بيافتد كمترين كاري كه با چنين اشخاصي ميكنم اين است كه محبت خودم را از آنها ميگيرم ـ يا محبت من است يا محبت دنيا ـ و به دنبال آن شيريني مناجات را هم از كام آنها برميدارم.
بنابراين اگر كسي طالب شيريني مناجات با خداست بايد سعي كند دلبستگيهاي خود را به دنيا كم کند. حتي از چيزهايي هم كه حرام نيستند، براي اينكه جاي محبت خدا را نگيرند صرفنظر کند؛ چراکه قرآن ميفرمايد: مَّا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِّن قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ؛6 در يك دل دو محبت متضاد جمع نميشود. اگر يك محبت شعاع محبت ديگري بود، مثل محبت به اهلبيت نسبت به محبت خداي متعال، در اين صورت، با هم تنافي پيدا نميکنند. چراکه اين شعاعِ همان منبع است و از همان منبع توليد ميشود. اما اگر ميخواهي محبت خدا در دل تو پيدا شود بايد سعي كني محبت دنيا را از دل بيرون کني. ابتدا بايد سعي كني لذت گناه را نچشي؛ چون وقتي انسان لذت گناه را چشيد آن را دوست ميدارد. انسان به چيزي محبت پيدا ميكند كه براي او لذتبخش باشد. ترك گناه باعث ميشود كه انسان به گناه دلبستگي پيدا نكند؛ چون مزه آن را نميچشد. در اين صورت توفيق مناجات، دعا و انس با خدا را پيدا ميكند و همانطور که امام باقر عليهالسلام فرمودند با دعا و مناجات در تاريکيها ميتواند به توفيق توبه دست يابد. اينجاست که انسان دوست دارد با محبوب خود در خلوت مناجات کند و ديگر مناجات کردن و دعا خواندن براي او سنگين نيست. وقتي انسان كسي را زياد دوست داشته باشد دوست دارد که تنهايي او را ببيند و با او حرف بزند، صداي او را بشنود و به او نگاه کند.
بندهاي که شيريني مناجات را درک ميکند خدا جاذبهاي در وجود او ميگذارد و او را به سوي خود ميکشد، به طوريکه آن بنده آرزو ميکند کاش اين مناجات و اين حال هفتاد سال طول ميکشيد.
چه خوب است ما در اين شبها به فرمايش امام باقر عليهالسلام عمل کنيم و از آنجا که حضرت فرمودند شروع کنيم (اسْتَرْجِعْ سَالِفَ الذُّنُوبِ)؛ يعني پرونده گناهان خود را بازبيني کنيم و درباره زشتيها و بدبختيهايي تفکر کنيم که در اثر باقي ماندن تبعات گناه و از دست دادن عبادات و کارهاي خير گرفتار آنها شدهايم. ببينيم چگونه سرمايه خود را از دست دادهايم و اکنون، اگرچه درک نميکنيم، در وسط آتش جهنم هستيم و هيچ کس هم جز خدا نميتواند به فرياد ما برسد. روز قيامت روزي است که همه از هم فرار ميکنند و هر کس گرفتار اعمال خودش است (يَوْماً لاَّ تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئاً)7 هر کسي گرفتار خودش است (لِكُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ)8. اگر انسان اين واقعيات را مجسم کند آن وقت براي او ندامت حقيقي پيدا ميشود و به دنبال ندامت، تصميم بر ترک گناه و جبران گذشتهها ميگيرد. آن گاه خداوند به ياري او ميآيد و حال مناجات و شيريني محبت خود را به او ميدهد. وقتي شيريني مناجات خدا را درک کرد موفق ميشود که گذشتههاي خود را جبران کند و از آينده حداکثر استفاده را ببرد.
رزقناالله واياکم انشاءالله
--------------------------------------------------------------------------------
1 . تحف العقول، ص 285 و 286.
2 . آل عمران، 92.
3 . احزاب، 32.
4 . بحارالانوار، ج2 ص27.
5 . بحارالانوار، ج2 ص107
6 . احزاب، 4.
7 . بقره، 48.
8 . عبس، 37.