شنبه 3 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

سخنرانی مکتوب روز یازدهم ماه مبارک رمضان1394

فرهنگ گفتگو و تخاطب

فرهنگ گفتگو و تخاطب ما که همیشه یه جور نیستیم یه روز شاد هستیم یه رو عزا داریم یه روز عصبانی هستیم

فرهنگ گفتگو رو از قران بکشیم بیرون .مثال میزنم اقا یکی دعواش شده با خانمش با دوستش نمیشه که ادم بگه تو زندگیش نزاع پیش نمیاد ایا نزاع هم فرهنگی داره؟نمیشه که ادم بگه قربونت برم و طرف رو بزنه بالاخره در عصبانیت باید یه وازه دیگه ایی بکار برد اما این وازه چی باشه خودش فرهنگ میخواد

بنده خدا دعواش شده بود شروع کرد به باد و کوه و دنیا ناسزا گفتن امام معصوم فرمود لاتسب الدنیا لا تسب الجبال فرمود هرکسی به این اجسام فحش بده عین فحش به خودش برمیگرده فترجع الیه

حالا خانم محترم همه لباسها رو شست رو طناب پهن کرد باد زد همه لباسها رو ریخت طناب پاره شده همه ریخت یا اینکه گرد و غبار همه خونه رو گرفت و تازه هم خونه رو تمیز و جارو کرده بود حالا میتونه به گرد و غبار ناسزا بگه فرمود به خودت برمیگرده

یا الان مکرر پیش میاد طرف با خانومش دعواش میشه به پدر و بزرگش که تو قبر هست فحش میده فرمود: لاتسب الاموات

ببینید امام صادق رو اگر ناراحتش میکردند چی میفرمود بالاخره انسان غضب داره

فرهنگ مزاح مالان فرهنگ مزاح نداریم گفتگو های شوخی

یونس شیبانی امد پیش امام صادق امام صادق از احوال او ودوستان سوال کرد شروع کرد از عبادت اونها تعریف کردن بعد امام فرمود اهل مزاح هم هستند عرض کرد نه امام فرمود به اونها بگو اهل مزاح باشند پیامبر فرمود : انا امزح و لا اقول الا صدقا ولی نه به قیمت دروغ گفتن

یه کسی بود خیلی شوخ بود امام حسن علیه السلام رو دوست داشت گاه گاهی سری به حضرت میزد و خبرهایی رو میداد و حضرت رو میخندوند یه مدتی تاخیر کرد بعد رفت پیش حضرت ،حضرت سوال کرد حالت چطور هست؟گفت حال من یه طوری هست که نه خدا دوست داره و نه شیطان و نه خودم ؟امام فرمود اینکه شد سه تا معما؟چطور؟

گفت خدا دوست داره من یه بنده مومن و متدین باشم اهل خشوع و عبادت منم خشوع و عبادتم در  اون حد نیست که خدا دوستم داشته باشه –شیطان هم دوستم نداره چون شیطان میگه دنبالم بدو منم که دنبالش نمیرم میگه حرام بخور دروغ بگو شیطان هم منو دوست نداره- خودمم خودمو دوست ندارم چون میخوام ادمی باشم که پیر نشم مریض نشم همیشه جوان باشم اینطور هم که نیستم امام خنده اش گرفت از کلام این شخص

فرهنگ گفتگو،فرهنگ تخاطب،فرهنگ تقاضا –بعضی ها در تقاضا کردن شخصیت خودشون رو خورد میکنند پایین میارن از بین میبرند

یکی بود خیلی لعیم و پست بود خیلی کم به فقرا کمک میکرد یه روزی اعلام کرد نذر کردم به فقرا کمک کنم هر فقیری بیاد در خونه کمکش میکنم یه فقیری میگه رفتم در خونش گفتم گفتی به فقرا کمک میکنم منم فقیرم سهم منم بده گفت من نذر کردم ولی تو ذهنم فقیرهای کو و نابینا بودش نه تو که بینا هستی - می–ه بهش گفتم کور تر از من تو این عالم نیست کور منم چونکه خدای کریم رو رها کردم اومدم سراغ تو لعیم-حالا هم که میخوای یه ذره کمک کنی شرط گذاشتی نابینا باشه

 

ببینیم گفتگوهای طرفینی و با مردم سخن گفتن چه ادابی داره بذارید اول از قران بگم ببینیم خدا تخاطبش چطوره؟اولین گفتگوی خداوند با فرشته هاس وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ

خدا در جواب فرمود من یه چیزی میدونم که شما نمیدونید

گفتگوی با ادم ابوالبشر: وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلاَ مِنْهَا رَغَداً حَيْثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَـذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الْظَّالِمِينَ

اگر از این درخت خوردید ستمگر میشوید. اما از اونطرف اومد دروغ گفت من نصیحت میکنم برید از این درخت بخورید عمر جاویدان پیدا میکنید

منافق در گفتگوهاش تضاد هست پیش شما میاد میگه ما مومن هستیم وقتی در خلوت پیش دوستانش هست میگه ما کافریم

اگر تضاد در گفتگوت بود گفتگوی منافق هست ،اگر دروغ در گفتگو بود گفتگوی شیطانی بود اگر صداقت در گفتگوت بود گفتگوی رحمانی هست اگر منیت در گفتگوت بود گفتگوی یهود و نصارا هست

قران میفرماید:یهود میگفت ما پسر خدا هستیم و دوست خداییم نصارا میگفتند نه ما دوست خداییم عیسی پسر خداست یهود میگفتند نه عزیر پسر خداست قران میفرماید همه دروغ میگویید اگر راست میگویید طلب مرگ کنید مگر با خدا دوست نیستید

سوره بقره ایه 104:ولا تقولوا راعنا

پیامبر صحبت میکرد عربها میگفتند کمی ارامتر و به ما مهلت بده یهودیها از این کلمه سوژه درست کردند چون دوتا معنا داره(به معنای حماقت و نادان دانستن و نادان کن)یهودیها میومدند میگفتند مسلمونا به پیامبر میگن راعنا راعنا برای جلوگیری از این سوء استفاده به مومنان دستور داد به جای جمله (راعنا) جمله (انظرنا) را به کار برند که همان مفهوم را می رساند، و دستاویزی برای دشمن لجوج نیست

چرا در بعضی از کارها طوری رفتار میکنیم که دشمنان شیعه سواستفاده میکنن چرا اشعاری رو میگیم که وهابی ها از ان سوژه درست میکنن و بر علیه شیعه تبلیغ میکنند مثلا لااله الا الزهرا – تابخوای بیای اینو اثبات کنی که کنایه هست تو شبکه های همه وهابی ها پخش شده

 

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group