بسماللهالرّحمنالرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین
وَ أَکثَرُوا النّاسِ قِیمَةً أَکثَرُهُم عِلماً (۱)
[ارزشمندترین مردم کسی است که علم بیشتر داشته باشد]
اینجا اهمیت علم را بیان میکند؛ البته این به معنای نادیده گرفتن ارزش تقوا و عمل و این چیزها نیست؛ در فرض تساوی افراد از جهت تقوا یا از جهت عمل یا از جهات اخلاقی دیگر، آن وقت آن کسی ارزشش بالاتر است که دانش بیشتری دارد.
وَ أَقَلُّ النّاسِ قیمَةً أَقَلُّهُم عِلماً
[کمارزشترین مردم کسی است که دانش کمتر داشته باشد]
هیچ بیانی برای ارزشگذاری بر روی دانش به این وضوح و به این روشنی نیست. نظر اسلام این است. جامعهی عالِم را اسلام میپسندد. همت اسلام و احکام اسلامی و نظام اسلامی در هر دورهای بر تربیت عالمان و انسانهای عالم و دانشمند گماشته شده است.
وَ أَقَلُّ النّاسِ لَذَّةً أَلحَسُود
[از میان مردم، حسود، در زندگی از همه کمتر لذت میبرد]
از زندگی لذت نمیبرد -از لذات معمولی زندگی- به خاطر حسد؛ در درون او یک موریانهای وجود دارد که پایههای راحت و تمتع او را میپوساند و پوک میکند و خراب میکند؛ تقصیر کسی هم نیست، مربوط به خودش است. باید با حسد در درون خود مبارزه کنیم.
وَ أَقَلُّ النّاس راحَةً أَلبَخِیل
[از میان مردم، بخیل، در زندگی از همه کمتر آسایش دارد]
آن کسی که چیزی دارد و بخل میورزد، نسبت به مال خود آنچنان دلبسته است که دائم در حال نگرانی و دغدغه است، نبادا کم بشود، نبادا بخورند، نبادا ببرند، نبادا ضایع بشود، دائم، این آسایش دیگر ندارد.
۱) الامالی شیخ صدوق، صفحهی ۷۳