شنبه 3 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

087 ـ سعد من والاکم و هلک من عاداکم و خاب من جحدکم

سَعِدَ [۱] مَنْ والاكُمْ ، وَ هَلَكَ مَنْ عاداكُمْ ، وَ خابَ مَنْ جَحَدَكُم ، وَ ضَلَّ مَنْ فارَقَكُمْ ، وَ فازَ مَنْ تَمَسَّكَ بِكُمْ ، وَ أمِنَ مَنْ لَجَأَ إلَيْكُمْ ،وَ سَلِمَ مَنْ صَدَّقَكُم وَ هُدِىَ مَنِ اعْتَصَمَ بِكُمْ . مَنِ اتَّبَعَكُم فَالْجَنَّةُ مَأْواهُ وَ مَنْ خالَفَكُم فَالنّارُ مَثْواه.

خوش بخت است ، هر كه شما را يارى كند ؛ و هلاك است ، هر كه شما را دشمن دارد ؛ و ناكام است ، هر كه انكارتان كند ؛ و گم راه است ، هر كه از شما جدا شود ؛ و رستگار است ، هر كه به شما در آويزد ؛ و در امان ماند ، هر كه به شما پناه آورد ؛ و سالم ماند ، هر كه تصديقتان كند ؛ و هدايت مى شود ، هر كه به شما بپيوندد . هر كه از شما پيروى كند ، بهشت ، پناهگاه اوست ؛ و هر كه با شما مخالفت كند ، آتش [ دوزخ ] ، جايگاه اوست .

توضيح واژه ها

سَعِدَ : خوش بخت شد ، بهره مند شد . [۲]

والى : نزديك شد ، در كنارْ قرار گرفت . [۳]

عادى : دشمنى ورزيد ، خصومت كرد . [۴]

خابَ : شكست خورد ، ناكام شد ، بى نتيجه مانْد . [۵] جَحَدَ : نفى كرد ، انكار كرد ، منكر شد . [۶]

ضَلَّ : گم راه شد ، گم شد ، به بيراهه رفت . [۷]

فارَقَ : دورى گُزيد ، جدا شد ، كناره گرفت . [۸]

فازَ : موفّق شد ، پيروز شد ، به دست آورد . [۹]

تَمَسَّكَ : چنگ زد ، درآويخت . [۱۰]

لَجَأَ : پناه بُرد ، روى آورد ، متوسّل شد . [۱۱]

صَدَّقَ : باور كرد ، تصديق كرد ، پذيرفت . [۱۲]

هُدِىَ : هدايت شد ، راه نمايى شد . [۱۳]

اِعْتَصَمَ : پيوست ، چنگ زد ، پناهنده شد . [۱۴]

مَأوى : پناهگاه ، اقامتگاه ، منزلگاه . [۱۵] مَثْوى : مكان ، مسكن ، اقامتگاه . [۱۶]

شرح

در عبارت هاى پيشين اين بخش از «زيارت جامعه» ، اهل بيت عليهم السلام به عنوان آزمون ارزشيابى مسلمانان ، انتخاب شدند و فلسفه انتخاب آنان ، بيان شد. در جملات ياد شده ، پيامد دوستى و دشمنى با اهل بيت عليهم السلام شمارش مى شود. خوش بختى، رستگارى، ايمنى و آسايش، سلامت، ره يافتن و سرانجام ، بهشت ، در انتظار دوستان اهل بيت عليهم السلام است و نابودى، زيانكارى، گم راهى و سرانجام ، دوزخ ، سرنوشت دشمنى با آنان است .

تفسير سعادت

خوش بختى ، از مفاهيم پُركاربرد در زبان فارسى است. اين واژه ، معادل «سعادت» در زبان عربى و نوعى توفيق الهى براى انسان است كه او را به كارهاى نيك ، وادار مى كند. اهل بيت عليهم السلام ، نيز مفهوم سعادت را براى مردم ، تبيين كرده اند . در روايتى آمده كه امام صادق عليه السلام ، در شناساندن مفهوم واژه «سعادت» ، فرموده است :

السَّعادَةُ سَبَبُ خَيرٍ تَمَسَّكَ بِهِ السَّعِيدُ فَيَجُرُّهُ إلَى النَّجاةِ . [۱۷] خوش بختى ، رشته خيرى است كه خوش بخت ، به آن چنگ مى زند و او را به سوى نجات مى كشانَد .

پاداش سعادتمندان، اقامت دائمى در بهشت است:

«وَ أَمَّا الَّذِينَ سُعِدُواْ فَفِى الْجَنَّةِ خَــلِدِينَ فِيهَا مَادَامَتِ السَّمَـوَ تُ وَ الْأَرْضُ إِلَا مَا شَآءَ رَبُّكَ عَطَـآءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ ؛ [۱۸] امّا كسانى كه خوش بخت شوند ، تا آسمان ها و زمين برجاست ، در بهشت ، جاودان اند ، مگر آنچه پروردگارت بخواهد . اين ، بخششى است ناگسستنى » .

راز خوش بختى

بر اساس روايات ، دوستىِ اهل بيت عليهم السلام ، راز خوش بختى و راه رسيدن به سعادت ، بيان شده است [۱۹] . امام هادى عليه السلام ، در اين عبارت از «زيارت جامعه» ، يكى از مهم ترين و مطمئن ترين راه هاى رسيدن به خوش بختى را پذيرفتن ولايت اهل بيت عليهم السلام مى داند و مى فرمايد: «سَعِدَ مَن والاكُم ؛ خوش بخت شد ، هر كه شما را يارى كرد» .

ولايت ، به نوعى نزديكى و دوستى مى گويند كه هيچ فاصله اى ميان آنها نباشد و به عبارت دقيق تر ، دوستىِ ناگسستنى ، همان ولايت است.

اين عبارت ، آغاز ياد كردن از پيامدهاى پذيرش محبّت اهل بيت عليهم السلام است ؛ زيرا در عبارت هاى پيشين ، امامان عليهم السلام ، به عنوان دروازه آزمون الهى معرّفى شدند و دلايل گزينش آنان ، به خوبى روشن شد.

عامل هلاكت

اهل بيت عليهم السلام ، از آن جهت كه خدامحورند و همه زندگى شان براى خداست ، معيارِ گزينش حق ، انتخاب شده اند و در نتيجه ، آن كس كه به آنان بپيوندد و همراهىِ آنان را برگزيند ، بى ترديد ، خوش بخت خواهد شد ؛ و آن كس كه در برابر آنان ، بِايستد و راه ستيز را در پيش بگيرد ، به نبرد با حق ، برخاسته و بى گمان ، نابود خواهد شد : «وَ هَلَكَ مَنْ عاداكُم».

راز ناكامى

معناى زندگى ، در بهره ورى و سود بردن از آن ، نهفته است و انسانِ موفّق ، كسى است كه از زندگى خويش ، سود جويد و از بهره آن ، خشنود شود . هر اندازه كه اين سود ، كاهش يابد، ميزان رضايت از زندگى ، كمتر مى شود .

جمله «وَ خَابَ مَنْ جَحَدَكُم» ، محروميت منكران اهل بيت عليهم السلام را نشان مى دهد. «جَحَدَ» ، به معناى انكار چيزى است كه دل انسان ، آن را پذيرفته است و «خابَ» ، به معناى ناكامى و نرسيدن به خواسته خويش است. آنان كه اهل بيت عليهم السلام را انكار مى كنند ، به تاريكىِ تكبّر خود ، پناه بُرده اند و خود را از تابش نور معرفت آنان ، محروم كرده اند . منكران اهل بيت عليهم السلام ، مانند كسانى اند كه براى خاموش كردن خورشيد ، به پستوى تاريكِ خانه خويش ، پناه مى برند ؛ امّا تنها از تابش انوار گسترده خورشيد و فوايد آن ، بى بهره مى مانند و هرگز نمى توانند كمترين زيانى به خورشيد برسانند.

سبب گم راهى

در عبارت هاى پيشين، اهل بيت عليهم السلام ، به عنوان راه نمايانى زِبَردست و خبره ، معرّفى شدند. جمله «ضَلَّ مَن فارَقَكُم» خطرهاى دورى و جدايى از راه نمايان را ، گوشزد مى كند ؛ زيرا جدا شدن از آشنايان طريق ، خواه عمدى و يا سهوى ، سرگردانى و حيرت را در پى دارد و كسى كه به بيراهه مى رود ، بى ترديد با خطرهاى فراوانى همراه است و هرگز نمى تواند در برابر شبهات ايمانْ برانداز ، مقاومت كند و سرانجام ، ايمان خويش را از دست مى دهد . اين چنين است كه خواجه شيراز مى فرمايد :

طىّ اين مرحله ، بى همرهىِ خضر مكن

ظُلمات است ، بترس از خطر گم راهى .

راز كاميابى و آرامش

يكى از بركات همراهى با معصومان عليهم السلام ، دستيابى به رستگارى است كه در زبان عربى ، با واژه «فوز» ، شناخته مى شود و در توضيح آن گفته اند: «دست يافتن به خيرى ، همراه با سلامت» .

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله ، راه رستگارى را به مؤمنان ، نشان داده است و بر پايه روايتى ، مى فرمايد :

مَنْ تَمَسَّكَ بِعِترَتِي مِن بَعدِي كَانَ مِنَ الفائِزِينَ . [۲۰] هر كه پس از من به عترت من تمسّك جويد، از رستگاران است.

در «زيارت جامعه كبيره» نيز همين حديث پيامبر صلى الله عليه و آله ، تجلّى يافته است و زائر ، خطاب به اهل بيت عليهم السلام ، عرض مى كند : «وَ فَازَ مَن تَمَسَّكَ بِكُم ، و أمِنَ مَنْ لَجَأَ إلَيكُم ؛ و هر كه به شما تمسّك جُست ، رستگار شد ؛ و هر كه به شما پناه آورد ، ايمنى يافت ».

اهل بيت عليهم السلام ، پناهگاه آرامش بخشِ هر پناهجويى هستند و آنان كه از شدّت گناه و نافرمانى ، سرگردان مى شوند، با ورود به پناهگاه اهل بيت ، راه بازگشت را مى يابند و در پناه آنان ، به سوى قلعه مستحكم الهى ، ره مى سپارند.

راز مصونيت از آسيب ها

دين ، با آسيب هاى فراوانى رو به روست و پاسدارى از دين ، نيازمند تلاشِ علمى ويژه اى است. دينداران ، همواره از سلامتِ دين در مواجهه با بحران هاى اعتقادى و اجتماعى ، نگران اند. راه مطمئن سلامت دين، اعتقاد به جايگاه والاى ائمّه عليهم السلام است . از اين رو ، زائر، مقام امامان را تصديق مى كند و همين باور ، او را سلامت مى دارد : «وَ سَلِمَ مَنْ صَدَّقَكُم ؛ و هر كه شما را تصديق كرد ، سالم ماند » .

راز هدايت

پيدا كردن راه ، لذّتى وصف ناشدنى دارد و آنان كه در وادى سرگردانى ، راهِ درست را مى يابند، خود را نجات يافته مى دانند، و از آنها مطمئن تر ، كسى است كه ملازمِ راه نماى سفر گردد . در اين عبارت ، زائر خطاب به اهل بيت عليهم السلام مى گويد: «و آن كس كه به شما چنگ زد، هدايت شده و راه حقيقت را يافته است: «وَ هُدِىَ مَنِ اعْتَصَمَ بِكُم».

دو راهىِ بهشت و دوزخ

از نگاه دينى، سرانجامِ آفرينش، آرامش يافتن در بهشت و يا شكنجه شدن و عذاب در دوزخ است. اهل بيت عليهم السلام ، معيار ورود به بهشت و يا محروميت از آن هستند ، به گونه اى كه پيروى از ايشان، آرامش و اقامت در بهشت را به ارمغان مى آورد و آن كه با آنان مخالفت كند، اقامتگاهى در دوزخ ، برايش آماده مى شود. «مَثْوى» ، از واژگان قرآنى است كه بارها براى دوزخيان ، به كار رفته است و به مكانى كه بر اقامت طولانى دلالت مى كند، گفته مى شود . [۲۱]

قرآن ، جهنّم را براى كافران، متكبّران و ستمكاران ، «مَثْوى» مى داند و مى فرمايد:

«أَلَيْسَ فِى جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْكَـفِرِينَ ؟ [۲۲] آيا جاى كافران ، در جهنّم نيست؟» . «أَلَيْسَ فِى جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْمُتَكَبِّرِينَ ؟ [۲۳] آيا جاى سركشان ، در جهنّم نيست؟» . «وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ وَبِئْسَ مَثْوَى الظَّــلِمِينَ . [۲۴] و جايگاهشان ، آتش است ؛ و چه بد است جايگاه ستمگران ! ».

آنانى هم كه با اهل بيت عليهم السلام ، مخالفت مى كنند ، در زمره يكى از سه گروه معرّفى شده در قرآن هستند كه در عبارات بعدى زيارت ، معرّفى خواهند شد .

 

 

[۱] در برخى از نسخه ها ، جمله «و اللّه سَعِدَ مَنْ والاكُم» ، به جاى «سَعِدَ مَنْ والاكُم» ، آمده است .

[۲] «السعد والسعادة : معاونة الاُمور الإلهية للإنسان على نيل الخير» (مفردات الفاظ القرآن ، ص ۲۳۲) . «أصل يدلّ على خير و سرور» (معجم مقاييس اللّغة ، ج ۳ ، ص ۷۵) .

[۳] «أصل صحيح يدلّ على قرب» (معجم مقاييس اللّغة ، ج ۶ ، ص ۱۴۱) . «الولاء و التّوالى أن يحصل شيئان فصاعدا حصولاً ليس بينهما ما ليس منهما و يستعار ذلك للقرب» (مفردات الفاظ القرآن ، ص ۵۳۳) .

[۴] «العدو : التجاوز و منافاة الالتئام» (مفردات الفاظ القرآن ، ص ۳۲۶) . «أصل واحد صحيح ... يدلّ على تجاوز فى الشى ء» (معجم مقاييس اللّغة ، ج ۴ ، ص ۲۴۹) .

[۵] «أصل واحد يدلّ على عدم فائدة و حرمان» (معجم مقاييس اللّغة ، ج ۲ ، ص ۲۳۲) . «خاب الرجل خيبة، إذا لم ينل ما يطلب» (الصحاح ، ج ۱ ، ص ۱۲۳) . «الخيبة : فوت الطلب» (مفردات الفاظ القرآن ، ص ۱۶۰) .

[۶] «الجحود نفى ما فى القلب إثباته و إثبات ما فى القلب نفيه» (مفردات الفاظ القرآن ، ص ۸۸) . «الجحود ، ضدّ الإقرار و لا يكون إلّا مع علم الجاحد به أنّه صحيح» (معجم مقاييس اللّغة ، ج ۱ ، ص ۴۲۶) .

[۷] «أصل صحيح يدلّ على . . . ضياع الشى ء و ذهابه فى غير حقّه» (معجم مقاييس اللّغة ، ج ۳ ، ص ۳۵۶) . «الضلال : العدول عن الطريق المستقيم» (مفردات الفاظ القرآن ، ص ۲۹۷) . «و يقال الضلال لكلّ عدول عن المنهج عمدا كان أو سهوا يسيرا كان أو كثيرا» (همان جا) .

[۸] «أصل صحيح يدلّ على تمييز و تزييل بين شيئين» (معجم مقاييس اللّغة ، ج ۴ ، ص ۴۹۳) . «الفرق يقال اعتبارا بالانفصال» (مفردات الفاظ القرآن ، ص ۳۷۷) .

[۹] «الفوز : الظفر بالخير مع حصول السّلامة» (مفردات الفاظ القرآن ، ص ۳۸۷) . «الفوز : النجاة» (معجم مقاييس اللّغة ، ج ۴ ، ص ۴۵۹) .

[۱۰] «إمسكت الشى ء و تمسّكت به و اسْتمسكت به كلّه بمعنى اعتصمت به» (الصحاح ، ج ۴ ، ص ۱۶۰۸) .

[۱۱] «اللّجأ و الملجأ : المكان يلتجأ إليه» (معجم مقاييس اللّغة ، ج ۵ ، ص ۲۳۵) .

[۱۲] «صدّقه : قبل قوله» (لسان العرب ، ج ۱۰ ، ص ۱۹۳) .

[۱۳] «الهداية : دلالة بلطف» (مفردات الفاظ القرآن ، ص ۵۳۸) . «أصلان : أحدهما التقدّم للإرشاد و الآخر بعثة لَطَف» (معجم مقاييس اللّغة ، ج ۶ ، ص ۴۲) .

[۱۴] «الاعتصام : التمسّك بالشى ء» (مفردات الفاظ القرآن ، ص ۳۳۷) .

[۱۵] «المأوى ... إسم للمكان الذى يأوى إليه» (مفردات الفاظ القرآن ، ص ۳۴) . «المأوى : مكان كلّ شى ء يأوى إليه ليلاً أو نهارا» (معجم مقاييس اللّغة ، ج ۱ ، ص ۱۵۱) .

[۱۶] «ثوى ... كلمة واحدة صحيحة تدلّ على الإقامة» (معجم مقاييس اللّغة ، ج ۱ ، ص ۳۹۳) . «المثوى : الموضع الذى يقام به» (لسان العرب ، ج ۱۴ ، ص ۱۲۵) . «الثواء : الإقامة مع الاستقرار» (مفردات الفاظ القرآن ، ص ۸۴) .

[۱۷] الاحتجاج ، ج ۲ ، ص ۲۴۳ ؛ بحار الأنوار ، ج ۱۰ ، ص ۱۸۴ ، ح ۵ .

[۱۸] سوره هود ، آيه ۱۰۸.

[۱۹] ر . ك : ميزان الحكمة ، ج ۵ ، ص ۲۴۷۵ ، باب ۱۸۱۰ : «عوامل خوش بختى و بدبختى» .

[۲۰] كفاية الأثر ، ص ۲۲ .

[۲۱] مفردات الفاظ القرآن ، ص ۸۴ . نيز ر . ك : سوره انعام ، آيه ۱۲۸ : «النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَــلِدِينَ فِيهَا» .

[۲۲] سوره عنكبوت ، آيه ۶۸ .

[۲۳] سوره زمر ، آيه ۶۰ .

[۲۴] سوره آل عمران ، آيه ۱۵۱ .

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group