چهارده نکته برای منبر موفق 4
نکتههایی برای ارائه منبرموفق
یکی از نشانههای منبر موفق، شناختن مخاطب و اطلاع از حال و احوال و افکار مخاطب است. سطح سخن و همچنین زمان منبر را باید با توجه به فهم و حوصله مخاطب تنظیم نمود.
6. مخاطب شناسی
مستـمع صاحـب سخـن را بـر سرکار آورد
غنچه خاموش بلبل را به گفتار آورد[1]
یکی از نشانههای منبر موفق، شناختن مخاطب و اطلاع از حال و احوال و افکار مخاطب است. سطح سخن و همچنین زمان منبر را باید با توجه به فهم و حوصله مخاطب تنظیم نمود.
بیندیش و آنگه برآور نَفَس
و زان پیش بس کن که گویند بس
به نطق، آدمی بهتر است از دوآب
دوآب از تُو بِه، گر نگویی صواب [2]
از شیوههای سنجش مخاطب، خنداندن و گریاندن و به تعجب واداشتن و او را از حالی به حال دگر بردن است و منبری میتواند همراهی و عدم آن را از حال مخاطب احساس کند.
رضایتمندی و عدم آن را هم باید در نظر گرفت. مثلاً اگر مخاطب از منبری بهره برده و از او راضی باشد، در حین سخنرانی از خود عکسالعمل نشان میدهد. پس منبری باید کیفیت و کمّیت سخنرانی خود را با عکسالعمل مخاطب تنظیم کند.
منبری موفق حتماً مخاطبین خود را سنجیده و با توجه به آن به ادامه سخنرانیاش میپردازد.
7. نقد و آسیب شناسی
چه زیباست که سخنران توسط خود و یا دیگری نقد شود و آسیبهای جدی شخصیت خود و منبرهایش همواره مشخص و رفع گردد. این فراز از کلام امام سجاد (علیه السلام) در دعای مکارم الاخلاق بهترین رهنمود برای اهل منبر است که میفرماید:
«اللَّهُمَّ.. وَفِّقْنِی لِطَاعَةِ مَنْ سَدَّدَنِی، وَ مُتَابَعَةِ مَنْ أَرْشَدَنِی؛[3] خداوندا مرا به پیروی از کسانی که بهسوی صلاح ارشادم میکنند و راه صحیح رانشانم میدهند موفق بدار.»
مولوی نیز مضمون کلام حضرت را اینگونه توضیح میدهد:
زان حدیثِ تلخ میگویم تو را
تا ز تلخیها فروشُویم تو را
یکی از دوستان منبری اهل خراسان بارها از حقیر و سایر دوستان خواسته که منبرهای وی، یا حداقل صدای ضبط شدهاش را گوشداده و تذکرات اصلاحی لازم داده شود. این شیوه کاربردی در توفیقاتش مؤثر بوده است.
امام حسین (علیه السلام) در این زمینه میفرماید: «مِن دَلائِلِ العالِمِ انتِقادُهُ لِحَدیثِهِ...؛[4]از نشانههای انسان دانشمند این است که سخن خویش را نقادی کند.»
نقد یک منبر
آیت الله سید حسین فاطمی قمی ـ از شاگردان برجسته میرزا جواد آقا ملکی تبریزی ـ میگوید: من در ایوان مدرسه فیضیه پس از نماز ظهر و عصر و خاتمه فرمایشات ایشان به عادت همه روز در ایوان مدرسه فیضیه، منبر میرفتم، روزی قبل از ذکر مصیبت خاطرهای را از تفریح اهل علم نقل کرده و گفتم چرا باید اهل علم در ماه رمضان که ماه عبادت است به تفریح بروند؟ و به سایرین از جلالت این ماه تذکر ندهند؟ آن روز گذشت.
صبح روز دیگر در مسجد بالاسر پس از نماز خواستم سؤالی از ایشان بکنم تا چشم شریفش به من افتاد، مرا در معرض عتاب درآورده فرمود: دیدی روز قبل چه کردی در حضور اشخاص مختلف از عوام و غیره؟! چرا باید به این صورت اسم اهل علم و علما را ببری؟ مگر تفریح غیر مشروع است؟ سربهزیر انداخته و عرض کردم: خطا رفتم اکنون بفرمایید چه باید کرد؟ فرمود: منبر برو و بگو من خطا کردم!
برای من مشکل بود خطای خود را اظهار کنم، ولی سخنش در ذهنم بود، تا اینکه یک روز آقا شیخ ابراهیم تُرک زیر بغل مرا گرفت و بهسختی مرا بلند کرد وگفت: تو باید امروز به جای من منبر بروی، من نیز منبر رفتم، هنگام سخنرانی، فرمایش آن مرحوم به یادم آمد و گفتم: در آن روز که گفتم چرا باید اهل علم در ماه رمضان به تفریح بروند من خطا کردم! چیزی از اهل علم ندیدم؛ ذکر مصیبت کرده فرود آمدم.
البته انتقاد هم باید منصفانه بوده و بعد از بیان نقاط مثبت یاد شود. همچنان که حافظ میگوید:
عیب میجمله چو گفتی هنرش نیز بگو
نفی حکمت مکن ازبهر دلِ عامی چند
8. بهرهگیری از شعر
برای موفقیت در منبر، استفاده از شعر امری شایسته است. مقام معظم رهبری (حفظه الله)، میفرماید: «گاهی یک بیت شعر، گویاتر از چند ساعت سخن گفتنِ یک سخنور تواناست و ارزش شاعری که قصیده او، از محتوای خوب، الفاظی زیبا و مضمونی مناسب برخوردار باشد، از یک دانشمند کمتر نیست. لازم است خطبا اشعار پرمحتوای فارسی را که در تفهیم عقاید و اخلاق اسلامی، مسائل سیاسی و یا هر آنچه در ارتباط با نیاز امروزِ جامعه اسلامی سروده شده، از کتب گوناگون استخراج نموده و به احیای آن اهتمام ورزند.»[5]
شاعر اندر سینه ملت چو دل
ملت بیشاعری انبار گِل
شعر را مقصود اگر آدمگری است
شاعری هم وارث پیغمبری است[6]
از شیوههای مؤثری که میتوان در تبلیغ معارف الهی از آن بهره جست، استفاده از شعرهای پرمحتواست. شعر اصیل گاهی آنچنان جذاب و تأثیرگذار است که روح و جان مخاطب را تسخیر کرده، در اعماق جان وی نفوذ میکند. به همین جهت، بزرگان ما برخی از مطالب دینی و علمی را در قالب شعر و با عبارات ادبی بیان کردهاند تا ضمن تأثیرگذاری بیشتر در مخاطب، به ذهن سپاری آن سریعتر و آسانتر گردد.
اگر در یک سخنرانی تبلیغی و یا مناظره و گفتگوهای دینی و علمی و حتی ذکر مصیبت از یک بیت شعر استفاده شود، تأثیر آن بر مخاطب چندین برابر میشود.
بنده خود در دوران کودکی به همراه پدرم، به یک جلسه مذهبی رفته بودم و سخنران جلسه در موضوع رعایت حقوق دیگران و پایمال نکردن آن صحبت میکرد. در ضمن آن، شعری قرائت کرد که روح و روان مرا تسخیر نمود و الآن بعد از چهل سال، هرگاه موضوع مراعات حقوق دیگران مطرح شود، آن شعر را در ذهنم آمده و مرا در این زمینه یاری میکند؛ ولی مطالب دیگر آن شخص در ذهنم باقی نمانده است و آن شعر این بود:
بخوری مال مسلمان، چون مالت بخورند
بانگ و فریاد برآری که مسلمانی نیست
و همچنین عزیز دیگری در تأثیر موعظه همراه با شعر میگوید: من به مجالس متعلّق به امام زمان (عج) خیلی علاقهمند بودم و هر جا موضوع مهدویت مطرح بود، خود را سریعاً میرساندم و از موضوعات مختلف مطرحشده بهره میبردم؛ اما روزی واعظی در موضوع شرایط انتظار و صفات منتظران ویاران حضرت مهدی (عج) سخنانی ایراد مینمود که در ضمن آن بیت ذیل را قرائت کرد:
آیینه شو جمال پری طلعتان طلب
جارو بزن به خانه و پس میهمان طلب
و این بیت سالهاست که دلوجان مرا نوازش میدهد. هرگاه به آن میاندیشم، ارتباط موضوع موردعلاقهام را با خودسازی و تصفیه روح که شاخصترین خصلت منتظران ظهور است، درمییابم و باعلاقه و نیروی افزونتری در این زمینه تلاش میکنم.
پي نوشت ها:
[1]. دیوان اشعار، صائب تبریزی، غزلیات، قسمت سوم، شماره ٧٨٣.
[2]. گلستان، سعدی، دیباچه.
[3]. صحیفه سجادیه، امام سجاد(علیه السلام)، نشر الهادی، قم، 1376ش، ص 94
[4]. تحف العقول، ابن شُعبه حَرّانی، تصحیح: علی اکبر غفاری، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1363ش، ص248.
[5]. بیانات مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنهایای (حفظه الله) در دیدار با برخی از مداحان، 28/10/1368.
[6]. اقبال لاهوری.
منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 184