(جابر بن عبدالله انصاری (ره)، همنشین هفت معصوم(علیهم السلام) 3
جابر در عرصه جهاد و عبادت و عرفان
اگر به روایات اسلامی نگاهی کوتاه داشته باشیم، متوجه خواهیم شد که جابر در انتقال فرهنگ ناب محمدی (صلی الله علیه و آله) به نسل های بعد نقش به سزایی ایفا کرده است. میتوان ادعا کرد که اگر تلاشهای جابر نبود، بخشی از معارف اسلامی به سهولت به دست ما نمیرسید یا اینکه مانند برخی از آثار دیگر در لابهلای غبارهای جهل و عناد و نفاق از بین میرفت.
راویان و شاگردان جابر
اگر به روایات اسلامی نگاهی کوتاه داشته باشیم، متوجه خواهیم شد که جابر در انتقال فرهنگ ناب محمدی (صلی الله علیه و آله) به نسل های بعد نقش به سزایی ایفا کرده است. میتوان ادعا کرد که اگر تلاشهای جابر نبود، بخشی از معارف اسلامی به سهولت به دست ما نمیرسید یا اینکه مانند برخی از آثار دیگر در لابهلای غبارهای جهل و عناد و نفاق از بین میرفت.
عقیل، عبدالرحمن و محمد (فرزندان جابر)، انس بن مالک (خادم رسول خدا(صلی الله علیه و آله)، ابوحمزه ثمالی، جابر بن یزید جعفی، ربیعة بن عطاء، زید بن علی بن الحسین(علیهم االسلام)، زید بن حسن بن علی(علیهم االسلام)، سعید بن مسیب بن مخزومی، سلیمان بن مهران اعمش، عکرمة عطیه عوفی، قتادة بن دعامة بصری، محمد بن مسلم زهری و ابوهریره از شاگردان جابر هستند؛ ولی شمار شاگردان وی به بیش از 160 نفر میرسد.
جابر در عرصه جهاد
جابر خیلی علاقه داشت که در میان لشکر اسلام حضور یابد و تحت فرماندهی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) جهاد کند؛ اما درنبرد بدر و اُحد از این سعادت بزرگ محروم شد؛ زیرا در جنگ بدر، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از حضور نوجوانان زیر شانزده سال در خط مقدم جبهه جلوگیری میکرد. ازاینرو، اگرچه جابر از مبارزه مستقیم با دشمن بازماند؛ اما توفیق یافت در پشت جبهه مسلمانان را پشتیبانی کند. او میگوید: من در آن حماسه افتخارآمیز به سپاهیان مسلمان آب میرساندم و به عنوان ساقی لشکر اسلام برگزیده شدم.[1]
در جنگ اُحد نیز جابر آماده دفاع از کیان اسلام بود که پدرش عبدالله او را از این کار بازداشت و به او سفارش کرد که در پشت جبهه بماند و از خواهرانش مواظبت کند. او همچنان در اندیشه شرکت در جهاد با کفار بود که رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) بعد از پایان جنگ اُحد، در یک فراخوان عمومی سپاه اسلام را به تعقیب دشمن دعوت کرد. جابر با شنیدن این دعوت، سریعاً به حضور پیامبر(صلی الله علیه و آله) رفت و عرضه داشت: یا رسول الله! پدر شهیدم به خاطر هفت خواهرم مرا در مدینه گذاشت و از شرکت در مبارزه منعم کرد و به من گفت: پسرم! شایسته نیست که عدهای زن و دختر را بدون سرپرست رها کرده، هر دو به جبهه برویم. من هم کسی نیستم که درراه جهاد و شهادت تو را بر خود مقدم بدارم. پس تو نزد خواهرانت بمان! ای پیامبر! من طبق دستور پدرم در مدینه نزد خواهرانم ماندم و در جنگ اُحد شرکت نکردم؛ اما اکنون از شما خواهش میکنم که به من اجازه نبرد بدهید و افتخار همراهی خودت را نصیبم سازید!
رسول خدا(صلی الله علیه و آله)از میان کسانی که در جنگ اُحد نبودند، فقط جابر را به تنهایی برای نبرد «حمراء الاسد» برگزید و او برای نخستین بار گام درراه جهاد و مبارزه در میدان نبرد نهاد. بعدازآن، جابر در غزوات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) آن حضرت را همراهی میکرد. وی میگوید: من در 19 نبرد میان حق و باطل در کنار حضرت به رویارویی با اهل باطل پرداختهام.
او در جنگ احزاب حضور پر شوری داشت. مشاهده تلاشهای رزمندگان و رهبریهای حکیمانه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) او را به شگفتی واداشته بود. وی میگوید: آن حضرت افزون بر تدابیر نظامی و نقشههای سیاسی، به دعا و استمداد از درگاه الهی میپرداخت. روزهای دوشنبه، سهشنبه و چهارشنبه بر دشمنان نفرین کرد و بین ظهر و عصر چهارشنبه دعای پیامبر(صلی الله علیه و آله) مستجاب شد و ما نشاط و سرور را در سیمای حضرت مشاهده کردیم. من نیز بعدازآن هر مشکلی داشتم، بین ظهر و عصر چهارشنبه دعا میکردم که به اجابت میرسید.[2]
جابر در عرصه عبادت و عرفان
جابر که در مکتب نبوی(صلی الله علیه و آله) آموزش دیده و در کانون وحی و عبادت رشد کرده بود، در انجام تکالیف شرعی و وظایف دینی خود با تمام وجود تلاش میکرد. او از همان دوران نوجوانی به عبادت و نیایش درگاه الهی روی آورد و تا آخر عمرش سحرخیزی را رها نکرد. او از پیامبر(صلی الله علیه و آله) شنیده بود که: مادر حضرت سلیمان به پسرش گفته بود: فرزندم! شبها زیاد نخواب؛ زیرا بسیار خوابیدن در شب، انسان را در روز قیامت فقیر و تهی دست میکند.[3]
جابر میگوید: از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) شنیدم که فرمود: هرکس در ماه رمضان روزها روزه بدارد و بخشی از شب را به نماز و عبادت بپردازد و شکم خود را از حرام و دامنش را از آلودگی حفظ کند و زبانش را از گناه بازبدارد، از تمام گناهانش خارج خواهد شد. وی میگوید: با خوشحالی گفتم: چه حدیث زیبایی! پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: و چه شرایط سختی![4]
خاقانی شروانی میگوید:
هر کس که از ارباب عبادت باشد
بر چهره او نور سعادت باشد
جابر میگوید: روزی پیامبر(صلی الله علیه و آله) در ضمن سخنرانی مفصلی فرمود: ای مردم! به نماز اهمیت دهید؛ زیرا ستون دین شماست. شبهایتان را با نماز عجین کنید و خدا را بسیار یاد نمایید تا از خطاها و لغزشهایتان بگذرد. ای مردم! این نمازهای پنجگانه، همانند نهری جاری است که از جلوی در منزل شما میگذرد. اگر هرروز خود را پنج بار در این آب شستشو دهید، آیا کثافت و چرکی بر بدن شما باقی خواهد ماند؟ شما نیز با اقامه نمازهای پنجگانه، هرروز پنج مرتبه خود را از گناهان شستشو میدهید و پاک میکنید و آثار گناهان در وجود شما نمیماند.[5]
جابر در هر فرصتی با شوق و رغبت تمام به راز و نیاز و عبادت میپرداخت تا آنجا که روزی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) او را به اعتدال و میانهروی در عبادت سفارش کرد و فرمود: ای جابر! دین اسلام، آیینی متین و استوار است. در دینداری با خود مدارا و حدّ اعتدال را رعایت کن. با افراط و تندروی در عبادت، شیرینی آن را نزد نفس خود به تلخی تبدیل نگردان. جابر! بدان آنکس که در پیمودن راه با سرعت و بدون استراحت مرکب براند، نه به مقصد میرسد و نه مرکب برای او باقی میماند.[6]
ارتباط باخدا آثار مفید زیادی دارد. ازجمله: انس باخدا، اعتمادبه نفس، ایجاد تعادل و آرامش، افزایش قدرت تحمل در مقابل مشکلات، رهایی از وابستگیهای مادی و دنیوی، پایین آمدن از مرکب غرور و خودخواهی و مشخص شدن ارزش انسان. پس در هیچ کاری؛ حتی در عبادات، نباید راه افراط و تندروی را پیمود.
پي نوشت ها:
[1]. تاریخ مدینه دمشق، ج11، ص216؛ مستدرک الوسائل، ج8، ص264.
[2]. سیره ابن هشام، عبدالملک بن هشام حمیری، مکتبة صبیح، مصر، 1383ق، ج3، ص107؛ عدة الداعی، محمد بن فهد حلی، مؤسسه حکمت، قم، ص38.
[3]. أمالی، شیخ مفید، نشر کنگره، قم، ص189.
[4]. وسائل الشیعة، محمد بن حسن شیخ حر عاملی، مؤسسة آل البیت(علیهم السلام)، قم، چاپ اول، 1409ق، ج10، ص162؛ مجمع الفائدة و البرهان، ج5، ص 340
[5]. امالی مفید، ص189.
[6]. سنن کبری، ج3، ص18.
منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 183