(جابر بن عبدالله انصاری (ره)، همنشین هفت معصوم(علیهم السلام) 2
روحیه پرسشگری
جابر چنان مشتاق تحصیل دانش بود که هرگاه او را در گزینش اموال دنیوی و آموزش علم آزاد میگذاشتند، بدون تردید بهسوی دانش کشیده میشد و علم را با هیچ چیزی در دنیا معاوضه نمیکرد؛ چون یقین داشت که دانش، روح و جان انسان را روشن میکند و او را در صعود به قلههای کمال یاری میدهد؛ اما متاع دنیوی (اگر بهصورت صحیح استفاده نشود) موجب غم و ناراحتی است.
انتخاب برتر
جابر چنان مشتاق تحصیل دانش بود که هرگاه او را در گزینش اموال دنیوی و آموزش علم آزاد میگذاشتند، بدون تردید بهسوی دانش کشیده میشد و علم را با هیچ چیزی در دنیا معاوضه نمیکرد؛ چون یقین داشت که دانش، روح و جان انسان را روشن میکند و او را در صعود به قلههای کمال یاری میدهد؛ اما متاع دنیوی (اگر بهصورت صحیح استفاده نشود) موجب غم و ناراحتی است.
روزی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به جابر فرمود: «یا جابر! آیا دوست داری این یازده ماده بز را که در منزل است، به تو بدهم یا دعایی به تو بیاموزم که خیر دنیا و آخرت تو در آن است و آن را جبرئیل بهتازگی به من آموخته است؟
جابر مشتاقانه عرض کرد: یا رسول الله! به خدا قسم که ازنظر مادی نیازمندم؛ اما آموختن آن دعا را بیشتر دوست میدارم. حضرت فرمود: دعا این است: «اللهم أنت الخلاق العظیم، اللهم آنک سمیع علیم، اللهم آنک غفور رحیم، اللهم آنک رب العرش العظیم، اللهم آنک أنت الجواد الکریم، فاغفر لی و ارحمنی و عافنی و ارزقنی و استرنی و اجبرنی و ارفعنی و اهدنی و لا تضلّنی وأدخلنی الجنّة برحمتک یا ارحمالراحمین؛[1]خدایا! تو آفریدگار بزرگی. بارالها! تو همانا شنونده آگاهی. پروردگارا! تو همانا بخشنده مهربانی. خدایا! تو پروردگار عرش عظیمی. الهی! تو بخشنده و صاحب کرامتی، پس مرا ببخش، و بر من رحمت آور و عافیت بده و روزی عنایت کن و عیب هایم را بپوشان و شکستهایم را جبران نما و مرا به مقامات عالی برسان و هدایتم کن و هرگز مرا گمراه نساز و درنهایت مرا به بهشت داخل ساز. تو را قسم میدهم به رحمت واسعهات، ای مهربانترین مهربانان!»
پیامبر(صلی الله علیه و آله) بعد از قرائت این دعا، بارها آنرا تکرار فرمود تا جابر حفظ کرد. سپس فرمود: ای جابر! این دعا را به خاطرت بسپار و به فرزندانت و نسل های بعد آموزش بده! آنگاه فرمود: بزها را نیز با خودت به منزل ببر! جابر نیز پذیرفت و آنها را برد.
چه زیباست انسان به مرحلهای برسد که کسب کمالات عالی را بردنیای فانی ترجیح دهد، بهویژه آنکه نیاز شدید مالی هم داشته باشد.
علم دریایی است بیحد و کنار
طالب علم است غواص بحار
گر هزاران سال باشد عمر او
او نگردد سیر، خود از جستجو
روحیه پرسشگری
سؤال، کلید گنج مقصود و رمز رسیدن به دانش است. این روحیه در جوانی بیشتر جلوه میکند. جابر که در دوران نوجوانی و جوانی با رهبر جهان اسلام (صلی الله علیه و آله) همگام و همراه بود، در مواقع لزوم سؤالاتی که ذهنش را مشغول میکرد، از آن منبع وحی و سرچشمه دانش میپرسید.
امام باقر(علیه السلام) میفرماید: روزی پیامبر(صلی الله علیه و آله) در جمع مسلمانان فرمود: تازندهام، برای شما منشأ خیرات و برکات هستم و بعد از مرگ نیز شما از من بهرهها میبرید. جابر بن عبدالله برخاست و از آن حضرت پرسید: یا رسول الله! وجود مقدس شما در ایام حیات مسلماً برای ما منشأ برکات و بهرههای فراوانی است؛ اما بعد از رحلت چگونه از وجود شما بهره خواهیم برد؟
پیامبر(صلی الله علیه و آله) پاسخ داد: در قرآن میفرماید: ]وَ ماکانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فیهِمْ وَ ماکانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُون[[2]؛ «ای پیامبر! تا تو در میان آنان هستی، خداوند آنان را مجازات نخواهد کرد و همچنین تا آنان استغفارمیکنند، خدا عذابشان نخواهد نمود.»
طبق این آیه، تا من زندهام، عذاب آسمانی بر شما نازل نمیشود و پس از مرگم نیز برای شما بهرهها خواهم داشت؛ زیرا اعمالتان در هر هفته، روزهای دوشنبه و پنجشنبه به من عرضه میشود که بر کارهای نیک شما خدا را حمد و ستایش میکنم و در مقابل گناهانتان از خداوند طلب عفو و رحمت نموده، استغفار خواهم نمود.[3]
هنگامی که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) از ظهور حضرت مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه) در آخرالزمان، بعد از یک غیبت طولانی سخن میگفت، جابر پرسید: آیا پیروان شما در ایام غیبت از وجود حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه) بهره میبرند؟ پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: آری، سوگند به آن خدایی که مرا به نبوت مبعوث کرد، آنان از وجود وی بهره میبرند و از نور ولایتش روشنایی میگیرند، همانند استفاده مردم از خورشید تابان، هنگامیکه در پشت ابرها پنهان باشد.[4]
تفسیر قرآن
آشنایی با تفسیر قرآن، شایستگی و استعداد ویژهای را میطلبد. حاملان تفسیر وحی باید شرایط و زمینههای لازم را در وجودشان گرد آورند.
جابر با احراز شرایط لازم در عرصه تفسیر قرآن، بر بسیاری از مسلمانان صدر اسلام پیشی گرفت. او نکات باریک و حساس تفسیری را در معنای آیات و شأن نزول آنها دریافت کرد و به نسلهای آینده به یادگار گذاشت.
بهعنوان نمونه: در تفسیر و شأن نزول آیة 11 سوره جمعه میگوید: هنگامیکه در مسجد پیامبر(صلی الله علیه و آله) در مدینه، خطبههای نماز جمعه را گوش میدادیم، کاروانی تجاری وارد شهر شد و کالاهای خود را بر مردم عرضه کرد. نمازگزارن به قصد خرید مسجد را ترک کردند و پراکنده شدند. فقط ما دوازده نفر مستمع سخنان پیامبر(صلی الله علیه و آله) باقی ماندیم. در آن حال این آیه نازل شد:]وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَیْها وَ تَرَکُوکَ قائِماً[؛ «ای رسول ما! هرگاه آنان تجارت (پرسود) یا کار لهو و بیهودهای را ببینند، بهسوی آن هجوم برند و تو را در حال ایستاده ترک کنند.»
جابر در مورد معنای لهو میگوید: کاروانهای عروسی زنها با سروصدا و آواز میآمدند و مردم را از اطراف پیامبر(صلی الله علیه و آله) پراکنده میکردند.[5]
خداوند در سوره محمد(صلی الله علیه و آله)میفرماید: ]وَ لَوْ نَشاءُ لَأَرَیْناکَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسیماهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فی لَحْنِ الْقَوْلِ[[6]؛ «اگر ما بخواهیم آنان (منافقین) را به تو نشان میدهیم، تا آنان را با قیافههایشان بشناسی، هرچند میتوانی آنان را از طرز سخنان بشناسی.»
و در سوره احقاف میفرماید: ]وَ إِذْ صَرَفْنا إِلَیْکَ نَفَراً مِنَ الْجِنِّ یَسْتَمِعُونَ الْقُرْآن[[7]؛ «ای رسول ما! به یادآور هنگامیکه گروهی از جنّ را بهسوی تو متمایل ساختیم که قرآن را بشنوند.»
جابر میگوید: پیامبر(صلی الله علیه و آله) برای جنّ ها قرآن خواند و آنان پاسخ دادند؛ اما وقتی که سوره «الرحمن» را برای مردم میخواند، آنان ساکت نشسته بودند و هیچگونه عکسالعملی از خود نشان نمیدادند. پیامبر(صلی الله علیه و آله) ناراحت شد و فرمود: من وقتی قرآن را برای جنها میخواندم، آنان پاسخ زیباتری از شما به من دادند. وقتی این آیه را قرائت کردم: ]فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبان[؛ «کدامین نعمتهای پروردگارتان را تکذیب میکنید؟»جنّ ها با تمام وجود گفتند: «نه، نه! ما هیچیک از نعمتهای پروردگارمان را تکذیب نمیکنیم.[8]
و در سوره احزاب میفرماید: ]ماکانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِکُمْ وَ لکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِیِّین[[9]؛ «محمد پدر هیچ یک از مردان شما نبوده و نیست؛ ولی رسول خدا و ختم کننده و آخرین پیامبران است.»
جابر، تفسیر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را در توضیح این آیه اینگونه بیان میکند: «مثل من در میان سایر پیامبران الهی، مثل مردی است که خانههایی را بنیاد گذاشت و آن را کامل نمود و زیباسازی کرد، مگر اینکه فقط جای یک خشت را خالی نهاده. هرکس وارد خانه آن مرد شود، گوید: چه زیبا ساختهای؛ اما جای آن آجر خالی است. اگر آن را هم بهجایش نهاده بودی، ساختمان تکمیل میشد. من همانند آن آجری که بخش آخر ساختمان است، خاتم پیامبران قبلی هستم که با بعثت من، نبوت خاتمه مییابد.»[10]
جابر میگوید: وقتی این آیه نازل شد:]أَقِمِ الصَّلوةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر[[11]؛ «نماز را به پادار که نماز انسان را از زشتیها و گناهان بازمیدارد.»برخی گفتند: یا رسول الله! اگر چنین است، پس فلانی چگونه روزها نماز میخواند و شبها به دزدی میرود؟ فرمود: بالاخره نماز او را از ارتکاب بدیها بازمیدارد.[12]
پي نوشت:
[1]. کنز العمال، علاءالدین متقی هندی، مؤسسة الرسالة، بیروت، 1409ق، ج2، ص695.
[2]. انفال/ 33.
[3]. تفسیر عیاشی، ج2، صص 54 - 55؛ تفسیر نور الثقلین، ج2، ص399.
[4]. کمال الدین، شیخ طوسی، ص253؛ ینابیع المودة، ج3، ص399.
[5]. مسند احمد، احمد بن حنبل، ج3، ص370؛ تفسیر قرطبی، محمد انصاری قرطبی، مؤسسة التاریخ العربی، بیروت، 1405ق، ج18، ص111.
[6]. محمد/ 30.
[7]. احقاف/ 29.
[8]. الدر المنثور فی تفسیر المأثور، جلالالدین سیوطی، 6جلدی، نشر کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، قم، چاپ 1404ق، ج6،ص 140.
[9]. احزاب/ 40.
[10]. تفسیر ابن کثیر، اسماعیل بن کثیر قرشی، دار المعرفة، بیروت، 1412ق، ج3، ص500؛ صحیح بخاری، ابوعبدالله محمد بخاری، نشر دار الفکر، بیروت، 1401ق، ج4، ص163.
[11]. عنکبوت/ 45.
[12]. مجمع البیان، ابوعلی طبرسی، مؤسسه اعلمی، بیروت، 1415ق، ج8، ص285.
منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 183