نکاتی پیرامون «سبک زندگی تقوا محور» 2
معنای تقوا
از منظر قرآن کریم، گرامیترین مؤمنان نزد خدا، باتقواترین آنها هستند: ]إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُم[؛[1] «باکرامتترین شما، همانا باتقواترین شما است.» امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) چه زیبا به این نکته اشارهکرده و فرموده است: «التَّقْوَی رَئِیسُ الْأخْلَاقِ؛[2]تقوا فرمانروای اخلاق است.»
معنای تقوا:
تقوا در لغت از ماده «وقایه» و به معنی خودنگهداری و خویشتنداری و در اصطلاح دینی، خویشتنداری در مقابل انجام گناهان و ترک واجبات است.
از منظر قرآن کریم، گرامیترین مؤمنان نزد خدا، باتقواترین آنها هستند: ]إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُم[؛[1] «باکرامتترین شما، همانا باتقواترین شما است.»
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) چه زیبا به این نکته اشارهکرده و فرموده است: «التَّقْوَی رَئِیسُ الْأخْلَاقِ؛[2]تقوا فرمانروای اخلاق است.»
زندگی براساس تقوا تنها خواسته خداوند از انسانها و حق خدا بر آنهاست: «عِبَادَ اللَّهِ أُوصِیکُمْ بِتَقْوَی اللَّهِ فَإِنَّهَا حَقُّ اللَّهِ عَلَیْکُمْ؛[3] ای بندگان خدا! شمارا به تقوا سفارش میکنم؛ چراکه تقوا حق خدا بر شماست.»
2. بیان دوم ناظر به هدف زندگی است. پرسش مهم این است که در سبک زندگی اسلامی، هدف از زندگی چیست؟ آیا چنانکه خدای متعال در قرآن ]وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُون[؛[4] «جن و انس را نیافریدم، جز برای آنکه بندگی مرا بکنند.» هدف، چیزی جز بندگی است؟
قطعاً قرآن کریم در تعیین برنامه عملی رسیدن به سبک زندگی و اولویتبندی اعمال، انجام واجبات و ترک محرمات را در درجهٔ اول قرار میدهد.
3. آیا سبک زندگی اسلامی «غایتمحور» و «آخرتمحور» است یا خیر؟ و آیا غایت سبک زندگی اسلامی چیزی جز رسیدن به بهشت و رضوان الهی است؟
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) خطاب به امام حسن (علیه السلام) مینویسد: «اعْلَمْ یَا بُنَیَّ أَنَّکَ إِنَّمَا خُلِقْتَ لِلْآخِرَةِ لَا لِلدُّنْیَا وَ لِلْفَنَاءِ لَا لِلْبَقَاءِ وَ لِلْمَوْتِ لَا لِلْحَیَاةِ وَ أَنَّکَ فِی مَنْزِلِ قُلْعَةٍ وَ دَارِ بُلْغَةٍ وَ طَرِیقٍ إِلَی الْآخِرَة؛[5]بدان پسرم! تو برای آخرت آفریده شدهای، نه برای دنیا؛ و برای رفتن از دنیا، نه برای پایدار ماندن در آن. در منزلی هستی که باید از آن کوچ کنی، و جایی که از آن بهجای دیگر برسی، و تو درراه آخرتی.»
پس اگر سبک زندگی اسلامی، آخرتگرا است و هدف از این سبک زندگی، بهشت و رضوان الهی میباشد، سؤال این است که برای رسیدن به آن، چه باید کرد و برنامه عملی رسیدن به آن هدف چیست؟ آیا در برنامه عملی آن، اولویت با انجام واجبات و ترک محرمات نیست؟ جواب واضح است؛ چراکه خداوند، تنها وارثان بهشت را اهل تقوا معرفی میکند: ]تِلْکَ الْجَنَّةُ الَّتِی نُورِثُ مِنْ عِبادِنا مَنْ کانَ تَقِیًّا[؛[6] «این همان بهشتی است که به هر یک از بندگان ما که پرهیزگار باشند، به میراث میدهیم.»
و درجایی دیگر فرموده است: ]وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِین[؛[7] «بهشت برای اهل تقوا آمادهشده است.»
و همانطور که گفته شد: تقوا، یعنی انجام واجبات و ترک محرمات.
3. حقیقت این است که غفلت از واجبات و انجام محرّمات، موجب اقناع عبادی نفس میشود. درنتیجه، برخی از مؤمنین، اعمال عبادی مستحبی (مخصوصاً اعمال دستهجمعی) را که با شور و احساس همراه است، انجام میدهند و درنتیجه در آنها نوعی آرامش مقطعی و اقناع به وجود میآید و میپندارند اکنون خدا از آنها راضی است و آنها را آمرزیده؛ اما دوباره گناه از نو و گناهکاری از نو و سستی در انجام واجبات از نو و ضعف در ترک محرمات از نو. بیان امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) چراغ راه است: «إِذَا أَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرَائِضِ فَارْفُضُوهَا؛[8] هنگامیکه مستحبات به واجبات ضرر میزند، مستحبات را رها کنید.»
شکی نیست که زمانی عبادات مستحبی مفید و مؤثر است که منجر به توبه و درنتیجه تقوای بیشتر شود؛ وگرنه، انجام عبادات مستحبی، همراه سستی در انجام واجبات و ترک محرمات، نه اثری در ترفیع ایمان ـ که روح سبک زندگی اسلامی است ـ دارد و نه به اصول اولیه و اولویتهای اصلی برنامه عملی سبک زندگی اسلامی عمل شده است.
مقام معظم رهبری (حفظه الله) دریکی از دروس اخلاقی خود ضمن نقل حدیث «وَ أَشَدُّ النَّاسِ اجْتِهَاداً مَنْ تَرَکَ الذُّنُوب»[9] فرمودند: » ممکن است کسی تلاش و اجتهاد را در انجام عبادات و مستحبات مشاهده کند؛ ولی طبق حدیث، از آن بالاتر و برتر، ترک گناهان است. اساس قضیه همین است. اگر ترک گناه نباشد، اعمال خیر، عبادات، صدقات و مجاهدات، تأثیر کمی میگذارد. مثلاینکه کسی دائماً با چند لوله به یک استخر، آب بریزد؛ ولی آن استخر، سوراخ داشته باشد. در این صورت استخر هیچ گاه پر نمیشود. حرامها مانند سوراخ در یک استخرند. هرچه عبادات و اعمال صالحه و اعمال خیر انجام دهید؛ اما حرامها را ترک نکنید، این قلب انسان از خیر و حسنه و صلاح سرشار نمیشود؛ چون گناه، مثل آن سوراخ استخر است. اول باید این طریق هدر رفتن را سدّ کرد، بعد اعمال خیر اثر خودش را میگذارد.»
حتی هدف از وجوب روزه در ماه مبارک رمضان، طبق فرمایش خداوند متعال «کسب تقوا» است: ]یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُون[؛[10] «ای مؤمنین! روزه بر شما واجب شد، همانطور که بر افراد قبل از شما واجب بود، تا شاید باتقوا شوید.»
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در خطبه شعبانیه، اولویت اصلی اعمال ماه مبارک رمضان را «ترک گناه» معرفی میکنند. حضرت در این خطبه به فضیلتها و عبادات در این ماه و انجام مستحبات آن اشاره میکنند؛ اما درنهایت به اهمیت اولویتبندی اعمال در این ماه تصریح میفرمایند. آنجا که امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) از ایشان پرسید: یا رسول الله! بهترین عمل در این ماه چیست؟ حضرت فرمودند: «أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّه؛[11] برترین اعمال در این ماه، ترک محرمات الهی است.»
بنابراین، اولویت اصلی در برنامه عملی سبک زندگی اسلامی ورع است که درجهای از تقوا و مرحله تکمیلی آن میباشد.
6. خداوند فرموده است: ]مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً[؛[12] «هر زن و مرد مؤمنی که عمل صالح انجام دهد، ما به او حیات طیبه میدهیم.»
بنابر مفاد این آیه، عمل صالح، ضامن رسیدن به حیات طیبه است. آیا مهمترین مصداق عمل صالح، چیزی جز انجام واجبات و ترک محرمات است؟ و آیا رسیدن به حیات طیبه، جز با برنامه عملی تقوا محقق میشود؟
7. با نگاهی دقیق به فرامین مقام معظم رهبری (حفظه الله) در مبحث سبک زندگی دینی، و بررسی دقیق پرسشهایی که ایشان در موضوع سبک زندگی دینی مطرح کردند، به این نتیجه میرسیم که عمده موضوعات مطرحشده توسط ایشان، مستقیم یا غیرمستقیم، ناظر به رعایت تقوا؛ یعنی واجبات و محرّمات است و ازنظر ایشان زندگی تقوامحور همان سبک زندگی دینی است.
برخی از پرسشهای مطرحشده توسط مقام معظم رهبری (حفظه الله) ناظر به آسیبهایی است که براثر کوتاهی در انجام واجبات و ترک محرمات یا بهعبارتدیگر، عدم رعایت حقالله یا حق الناس به وقوع پیوسته، که به شرح زیر است:
«چرا در برخی از بخشهای کشورمان روی آوردن جوانها به مواد مخدر زیاد است؟ چرا در روابط همسایگیمان رعایتهای لازم را نمیکنیم؟ چرا صله رحم در بین ما ضعیف است؟ نوع رفتار ما در مقابل افراد و اقشار مختلف چگونه باید باشد؟ چرا در زمینه فرهنگ رانندگی در خیابان، ما مردمان منضبطی بهطور کامل نیستیم؟ الگوی تفریح سالم چیست؟ مسئله آرایش در بین مردان وزنان چگونه باید باشد؟ آیا ما در بازار، در ادارات، در معاشرتهای روزانه، به همدیگر بهطور کامل راست میگوییم؟ در بین ما دروغ چقدر رواج دارد؟ چرا پشت سر یکدیگر حرف میزنیم؟ بعضیها با داشتن توان کار، از کار میگریزند. علت کار گریزی چیست؟ علت پرخاشگری و بیصبری و نابردباری در میان بعضی از ما چیست؟ چرا در بین بسیاری از مردم ما مصرفگرایی رواج دارد؟چه کنیم که ریشه ربا در جامعه قطع شود؟ چه کنیم که حق همسر، حق زن، حق شوهر، حق فرزندان رعایت شود؟ چهکارکنیم که تجملگرایی از حدّ خوب فراتر نرود، به حد بد نرسد؟»
همانطور که میبینیم، تمام این پرسشها در حیطه حق الناس و یا حقالله است. این موضوع، توجه خاص ایشان به سبک زندگی تقوامحور را نشان میدهد و اینکه ایشان نیز در مسند یک فقیه و در مقام حاکم جامعه اسلامی، اولویت در سبک زندگی را به انجام واجبات و ترک محرمات میدهند.
کلام آخر را باید در مفاهیم بلند قرآنی و احادیث زیبای ائمهٔ معصوم (علیهم السلام) دنبال کرد.
امیرمؤمنان علی(علیه السلام) فرمود: «فَإِنِّی أُوصِیکُمْ بِتَقْوَی اللَّه ... فَاجْعَلُوا طَاعَةَ اللَّه .... أَمِیراً فَوْقَ أُمُورِکُم؛[13]من شمارا به تقوای الهی سفارش میکنم ... پس اطاعت خدا را ... بر تمام امورتان حاکم گردانید.»
پیشبینی امام (علیه السلام) هنوز هم جاری و ساری است که فرمودند:«أُوصِیکُمْ بِتَقْوَی اللَّهِ ... فَمَا أَقَلَّ مَنْ قبلها وَ حملها حَقَّ حملها أُولَئِکَ الْأَقَلُّونَ عَدَداً؛[14] شمارا به تقوای الهی سفارش میکنم ... چقدر کماند کسانی که تقوا را میپذیرند و بهحق به آن عمل میکنند. آنها تعدادشان بسیارکم است.»
مطالب مرتبط:
سبک زندگی اسلامی
پی نوشت:
[1]. حجرات/ 13.
[2]. غررالحکم، تمیمی آمدی، دار الکتب الاسلامی، قم، 1410 ق، ص 45.
[3]. نهج البلاغه، سید رضی، صبحی صالح، مؤسسه دار الهجره، چاپ اول، 1419 ق، خ 191.
[4]. ذاریات/56.
[5]. نهج البلاغه، نامه 31.
[6]. مریم/ 63.
[7]. شعراء/ 90.
[8]. نهج البلاغه، خ 270.
[9]. «سخت کوشترین مردم کسی است که گناهان را ترک کند.» من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1413 ق، ج 4، ص 395.
[10]. بقره/ 183.
[11]. وسایل الشیعه، شیخ حر عاملی، مؤسسه آل البیت، قم، 1409 ق، ج 10، ص 314.
[12]. نحل/ 97.
[13]. نهج البلاغه، خ 198.
[14]. همان، خ 191.
منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 182