آیات مرتبط با رخدادها 2
نمونههايی از آيات مربوط به فضايل علی (علیه السلام)
صراط مستقيم همان آيين خداپرستی، دين حق و پايبند بودن به دستورات خدا می باشد. و مسلّم است كه حضرت علی (علیه السلام) و امامان ديگر و پيامبر همه به همان دين حق دعوت می كردند، لذا هم رهرو و هم راهنمای همان «صراط مستقيم» می باشند. و ما نيز بايد از آنان پيروی كرده و رهرو همان راه باشيم.
نمونههایی از آیات مربوط به فضایل علی (علیه السلام):
با توجه به این که ذکر همه آیات مربوط به فضائل مولای متقیان علی بن ابی طالب (علیهالسلام) در یک مقاله امکان ندارد، فقط به چند نمونه از آن آیات اشاره میشود:
1. سوره بقره، آیه 207 در «لیلة المبیت» به پاس فداکاری آن حضرت نازل شده است.[1]
2. سوره مائده آیه 55 به پاس اعطای انگشتر توسط حضرت امير (علیهالسلام) به سائل در حال رکوع، نازل شده است.[2]
3. سوره عادیات، مربوط به پیروزی لشکر اسلام به فرماندهی علی (علیه السلام) مي باشد.[3]
4. سوره انسان ]هَلْاَتیَ[، آیه 5 ـ 22 که در شأن علی (علیه السلام) و همسر و فرزندانش نازل شده است.[4]
5. سوره آل عمران، آیه 61 که مربوط به داستان مباهله است و در آن آیه، علی (علیه السلام) به عنوان نفس پیامبر شمرده شده است.
6. سوره شوری، آیه 23 که در آن، مودّت حضرت علی و همسر و فرزندانش به عنوان «مزد رسالت» معرفی شده است.[5]
7. سوره بقره، آیه 37 که به برکت توسل به «خمسه طیّبه» توبه آدم (علیهالسلام) قبول شده است.
8. سوره رحمن، آیه 19 ـ 22 که علی و فاطمه'به خاطر کثرت برکات، به دریا تشبیه شدهاند.[6]
9. سوره احزاب، آیه 33 در شأن «اصحاب کساء» نازل شده و علی(علیهالسلام) نيز یکی از آنان است.[7]
10. سوره مائده آیه 67 که میفرماید: ]یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَه[؛ «ای پیامبر، آنچه از سوی پروردگارت به سوی تو نازل شده است، ابلاغ کن و اگر نکنی پیامش را نرساندهای.» معروف به «آیه تبلیغ» که در هیجدهم ذی الحجه معروف به «روز غدیر خم» نازل شد و پیامبر اسلام-را مأمور ابلاغ ولایت امیر مؤمنان علی(علیهالسلام) نمود و پیامبر-نیز در همان روز به این مأموریت عمل کرد.
11. سوره مائده، آیه 3 که میفرماید: ]الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ دینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دینا[؛ «امروز کسانی که کافر شدهاند از (کارشکنی در) دین شما نومید گردیدهاند پس از ایشان مترسید و از من بترسید. امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدهام و اسلام را [به عنوان] آیینی برای شما برگزیدم.» که در غدیر خم پس از ابلاغ ولایت علی(علیهالسلام) نازل شده و به عنوان «آیه اکمال دین» نام گرفته است.
12. سوره معارج، آیه 1 ـ 3 که میفرماید: ]سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ * لِلْکافِرینَ لَیْسَ لَهُ دافِعٌ * مِنَ اللَّهِ ذِی الْمَعارِجِ[؛ «پرسندهای از عذاب واقع شوندهای پرسید، که اختصاص به کافران دارد [و] آن را بازدارندهای نیست. [و] از جانب خداوندِ صاحب درجات و مراتب است.» این آیه نیز پس از واقعه غدیر نازل شده است که خبر از هلاکت و گرفتار عذاب شدن کسی میدهد که منکر ولایت امیر مؤمنان علی(علیهالسلام)بود.
از آنجاکه این سه آیه مربوط به واقعه مهم غدیر است و توضیح آن نیاز به تألیف کتاب مستقل دارد، و الحمدلله کتابهای فراوانی دربارهاش تألیف شده است، به همین اشاره کوتاه اکتفا میکنیم.[8]
13. سوره حمد (فاتحة الکتاب)، آیه 6 و 7 که میفرماید: ]اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ * صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّینَ[؛ به راه راست ما را راهبر باش، راه آنهایی که برخوردارشان کردی، همانان که نه درخور خشماند و نه گمگشتگان.» فرات بن ابراهیم کوفی با چند واسطه از رسول خدا-روایت کرده که در تفسیر ]اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ[فرموده: «دِینُ اللَّهِ الَّذِی نَزَلَ بِهِ جَبْرَئِیلُ عَلَی مُحَمَّدٍ -» یعنی (در نماز، به خدا عرض میکنم) خدایا! ما را به آن دینی که جبرئيل (علیهالسلام)به محمد-نازل کرده، راهنمایی کن.»
و در تفسیر ]صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّینَ[فرموده: «شِیعَةِ عَلِیٍّ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ بِوَلَایَةِ عَلِیِّ بْنِ أَبِیطَالِبٍطَالِبٍ (علیهالسلام) لَمْ تَغْضَبْ عَلَیْهِمْ وَ لَمْ یَضِلُّوا؛[9] (خدایا) شیعه علیعلیه السلام) كساني هستند که به برکت ولایت علی بن ابی طالب (علیهالسلام) بر آنان نعمت دادهای، بر ایشان غضب نکردهای و گمراه نشدهاند.»
در حدیثی از امام صادق (علیهالسلام) روايت شده که در تفسیر «صراط مستقیم» فرموده است: «الطَّرِیقُ وَ مَعْرِفَةُ الْإِمَامِ؛[10] [منظور،] راه و شناخت امام است.»
و در حدیث دیگر از آن حضرت روایت شده که فرموده است: «هُوَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَالْمُؤْمِنِينَ (علیهالسلام) وَ مَعْرِفَتُه؛[11] منظور از صراط مستقیم، امیر مؤمنان و شناخت او است.»
و در حدیث دیگر از همان امام روایت شده که فرمود: «وَ اللَّهِ وَ نَحْنُ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِیم؛[12] به خدا سوگند، صراط مستقیم، ما هستیم.»
روشن است که میان این روایات، هیچگونه منافاتی وجود ندارد، زیرا آنگونه که از آیات قرآن استفاده میشود: صراط مستقیم همان آیین خداپرستی، دین حق و پایبند بودن به دستورات خدا میباشد.[13] و مسلّم است که حضرت علی(علیهالسلام) و امامان دیگر و پیامبر-همه به همان دین حق دعوت میکردند، لذا هم رهرو و هم راهنمای همان «صراط مستقیم» میباشند.[14] و ما نیز باید از آنان پیروی کرده و رهرو همان راه باشیم.
14. سوره یس، آیه 12 میفرماید: ]وَ کُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْناهُ فِی إِمامٍ مُبِین[؛ «و همه چیز را در "امام مبین"برشمردهایم.» غالب مفسران «امام مبین» را در این آیه به عنوان «لوح محفوظ» همان کتابی که همه اعمال و همه موجودات و حوادث این جهان در آن ثبت و محفوظ است، تفسیر کردهاند.[15]
و روایاتی از طرق اهل بیت (علیهم السلام) واردشده که در آنها «امام مبین» به امیر مؤمنان علی(علیهالسلام) تفسير شده است که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
الف) از امام باقر (علیهالسلام) روايت شده که از پدرش از جدش نقل فرموده: «هنگامی که این آیه نازل شد، ابوبکر و عمر برخاستند و عرض کردند: ای رسول خدا! آیا منظور از «امام مبین» تورات است؟ فرمود: نه، گفتند: انجیل است؟ فرمود: نه، عرض کردند: قرآن است؟ فرمود: نه، در این حال امیر مؤمنان (علیهالسلام) به سوی آنان میآمد هنگامی که چشم پیامبر-به او افتاد فرمود: «هُوَ هَذَا! إِنَّهُ الْإِمَامُ الَّذِی أَحْصَی اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فِیهِ عِلْمَ کُلِّ شَیْءٍ؛[16] امام مبین همین مرد است! که خدای متعال علم همه چیز را در او احصا فرموده است.»
ب) ابن عباس از اميرمؤمنان (علیهالسلام) روايت کرده که فرمود: «أَنَا وَ اللَّهِ الْإِمَامُ الْمُبِینُ أُبَیِّنُ الْحَقَّ مِنَ الْبَاطِلِ وَرِثْتُهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ -؛[17] به خدا سوگند، منم امام مبین که حق را از باطل آشکار میسازم، این علم را از رسول خدا-ارث بردهام [و آموختهام].»
علامه طباطبایی)پس از نقل دو حدیث فوق میگوید: مضمون این دو حدیث، اگر سندشان صحیح باشد، مربوط به تفسیر آیه نیست، بلکه مربوط به باطن قرآن و اشارات آن است. و هیچ مانعی ندارد که خدای تعالی به بندهاش که دارای اعتقاد کامل به توحید و عبودیت خالص برای او است، علم به همه معلوماتی که در «کتاب مبین» است عطا نماید، در حالی که امیر مؤمنان علی (علیهالسلام) پس از رسول خدا-«سیّد الموحدین» است.[18]
پینوشت:
[1]. آیه مذکور، در مقالهای با عنوان «تاریخ و فلسفه هجرت پیامبراز مکه به مدینه» تفسیر و در مجله مبلغان، شماره 149 چاپ شده است.
[2]. آیه فوق در مقالهای با عنوان «خاتم بخشیدن علی(علیه السلام) در حال رکوع» تفسیر و در مجله مبلغان، شماره 146 چاپ شده است.
[3]. توضیح مطلب فوق، در مجله مبلغان، شماره 164 تحت عنوان «برگ دیگری از افتخارات امیر مؤمنان علی(علیهالسلام)» آمده است.
[4]. مطلب فوق، با عنوان «گزارشی از سوره هل آتی» در مجله مبلغان، شماره 158 به چاپ رسیده است.
[5]. توضیح اجمالی هر دو آیه فوق، در مبلغان شماره 140 تحت عنوان «فاطمه زهرا (علیهالسلام) روشن مصداق کوثر» آمده است.
[6]. هر دو مورد فوق، در مقالهای با عنوئان «سیمای فاطمه (علیهالسلام) از دیدگاه قرآن» در مبلغان، شماره 175 چاپ شده است.
[7]. آیه فوق، در مقالهای تحت عنوان «آیه تطهیر برهان عصمت اهل بیت(علیهم السلام)» در مجله مبلغان، شماره 176 چاپ شده است.
[8]. جهت آگاهی بیشتر به کتاب ارزشمند الغدیر، علامه امینی (عبد الحسین احمد امینی نجفی)، مکتبة الامام امیر المؤمنين (علیهالسلام)، تهران، چاپ چهارم، 1396 ق، ج1، ص214 ـ 266 و کتابهای دیگر مراجعه شود.
[9]. تفسیر فرات، فرات کوفی، انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، تهران، چاپ اول، 1410 ق، ص51، ح 10؛ بحار الانوار، ج36، ص128، ح 71.
[10]. تفسیر قمی، علی بن ابراهیم، دار الکتاب، قم، چاپ چهارم، 1367 ش، ج1، ص28.
[11]. همان، و تفسیر نور الثقلین، عبد علی حویزی عروسی، انتشارات اسماعیلیان، قم، چاپ چهارم، 1415 ق، ج1، ص21، ح 90.
[12]. تفسیر نور الثقلین، حویزی، ج1، ص21، ح 89.
[13]. ر.ک: انعام، آیه 61؛ یس، آیه 60 و 61؛ آل عمران، آیه 101.
[14]. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی و همکاران، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ چهل و هشتم، 1384 ش، ج1، ص77 و 78.
[15]. المیزان، محمدحسین طباطبایی، مؤسسه اعلمی، بیروت، چاپ دوم، 1393 ق، ج17، ص67؛ تفسیر نمونه، ج18، ص350.
[16]. معانی الاخبار، شیخ صدوق، انتشارات جامعه مدرسین، قم،چاپ اول، 1403 ق، بخش نص، ص95؛ نور الثقلین، ج4، ص397،ح 27.
[17]. تفسیر قمی، علی بن ابراهیم، ج2، ص212؛ نور الثقلین، حویزی، ج4، ص379، ح 28.
[18]. المیزان، ج17، ص70.
منبع: ماهنامه اطلاعرسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 177