تربيت فرزند در سيره امام حسين (علیه السلام) 3
تربيت صحيح فرزندان
حادثه كربلا، جاوانهترين رويدادی است كه زمانه در بستر خود مانند آنرا نديده است. اين واقعه بی نظير زوايای بيی انتهايی دارد كه تنها اندكی از آنها شناخته شده و زوايای ناشناختهاش بسی بيش از شناخته شدهاش است. بيی گمان با گسترش دانش بشری در حوزه علوم انسانی، اميد كشف آنها دور از انتظار نيست.
بخش دوم: هنگام وقوع حادثة كربلا
حادثه كربلا، جاوانهترين رويدادی است كه زمانه در بستر خود مانند آنرا نديده است.
اين واقعه بی نظير زوايای بی انتهايی دارد كه تنها اندكي از آنها شناخته شده و زوايای ناشناختهاش بسی بيش از شناخته شدهاش است. بی گمان با گسترش دانش بشری در حوزه علوم انساني، اميد كشف آنها دور از انتظار نيست. از جمله زوايای اين واقعه عظيم، تأمل از منظر روانشناسی و تربيت است؛ چرا كه هدف ائمة اطهار(علیهم السلام) قبل از هر چيز، هدايت و تربيت است؛ زيرا آنان بزرگترين مربيان بشريتاند و بايد تفسير تربيتي از حوادث زندگی آنان ارائه شود.
ذكر اين نكته مفيد است كه گوناگونی شرايط زمانی ائمة اطهار(علیهم السلام)باعث گشته تا آنان با وجود آرمان مشترك، در عرصه دعوت و تربيت شيوههای گوناگونی داشته باشند. در اين ميان امام حسين(علیه السلام) بخاطر شرايط ويژه، ضمن آنكه تمام زندگي و سيره ايشان سرمشقي كامل از حيات طيبه، براي پيروانش است، سيره تربيتي آن حضرت در حادثه كربلا نيز براي كساني كه زندگيشان به شرايط زماني آن حضرت شباهت بيشتري دارد و ميخواهند حسيني باشند، اهميت فزونتري دارد.
توجه به نيازهاي فرزندان
موجودات عالم برای ادامه حيات نيازهايی دارند كه بدون بر آوردن آنها زندگی ناممكن و يا همراه با سختی است. اين احتياج در غير انسان به نيازهای مادی و جسمانی محدود است؛ اما در انسان شامل امور مادی، روانی و معنوی هم ميشود كه تنها در سايه رفع تمام اين نيازها به رشد كامل ميرسد. توجه مناسب به اين نيازها از نكات مهم تربيتي است؛ نيازهايی كه در قالبهای زيستی، عاطفی روانی و معنوی جلوهگر می شود. در واقعه كربلا نيز با وجود حضرت از توجه به نيازهای مادی و معنوی فرزندان و همراهان خود غافل نماند.
الف) نيازهای مادی
نيازهای مادی احتياج اوليه هر انسان است كه بدون تأمين آن، زندگی ممكن نيست. نياز به رفع تشنگی از اين جمله است كه در كربلا به خاطر وضعيت ويژهاي كه دشمن براي كاروان كربلا به وجود آورد، به نيازهای حياتی تبديل شد و ايشان را به تلاش برای رفع آن از راههای ممكن واداشت. از اين رو، آنگاه كه حضرت عباس(علیه السلام) از برادر اجازه مبارزه با دشمن طلبيد، حضرت از او خواست براي كودكان آب فراهم نمايد و فرمود: «فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاء؛[1]پس كمي آب براي اين كودكان مهيّا كن... .»
اين توجه حضرت زمانی به اوج رسيد كه فرزند شيرخوارهاش را روی دست گرفت و از دشمن آب طلب نمود.
در کتاب «لهوف» آمده است: «حضرت زينب طفل را نزد امام آورد و عرض كرد كه اين بچه تشنه است، برای او درخواست آب كن! امام كودك را بر روی دست گرفت و فرياد برآورد: ای قوم! پيروانم و اهل بيتم را كشتيد و تنها اين كودك باقی مانده است كه از تشنگی لبانش را به هم می زند. او را با جرعهای آب سيراب كنيد!»[2]
ب) نيازهای عاطفی و روانی
گرچه در طبقهبندی های روانشناسی، نيازهای زيستی جزء نخستين نيازها به حساب می آيد؛ اما نقش نيازهای عاطفی و روانی نيز با اهميت و تعيينكننده است، اگر چه نياز جسمی محسوس و آشكار بوده و فقدانش جسم را متأثر می گرداند؛ اما نيازهای روحی و روانی نامحسوساند و عدم پاسخگويي به آنها، روان آدمی را آزرده می سازد. كودكان و نوجوانان به خاطر موقيت سنّی که در برابر مشکلات آسيبپذيراست، دارند به بر آوردن نيازهای عاطفی و روانی نياز دوچندان دارند. اين نيازها، به خصوص در شرايط ويژه، مانند از دست دادن والدين، بيماری و... چنان شدّت می يابد كه بي توجهی به آنها بنيان روانی و عاطفی كودك را به مخاطره می اندزد.
اين شرايط ويژه به كاملترين شكل در كربلا برای فرزندان امام حسين(علیه السلام) جلوه نمود. فرزندان و همراهان آن حضرت در ميدان مبارزه و در سختترين حالات، امام(علیه السلام)را صدا می زدند و در واپسين لحظات، اوج نياز عاطفی خويش را به نمايش می گذاردند. بيماری حضرت سجاد(علیه السلام) بنا به تقدير الهی و از دست دادن پدر و امام خويش و اين وضعيت خاص، قطعاً توجه ويژهای را می طلبيد و اينجا بود كه امام حسين(علیه السلام) به گونههای مناسب، به نياز آنان پاسخ ميدهد و نسبت به طفلان به گونهای و به يگانه فرزندش امام زين العابدين(علیه السلام) به گونهای ديگر، و در مورد يتيمان و داغديدگان پس از شهادت خويش به شكلی ديگر سفارش می فرمايد.
رفتار تربيتی امام حسين(علیه السلام) در ميدان جنگ
حضرت نسبت به فرزندان و بردرزادگانش كه به ميدان مبارزه می رفتند، رفتارهای گوناگونی داشت. هنگام رفتن به ميدان، با درآغوش گرفتن آنان و اظهار علاقه و محبّت، صحنههای زيبايی از عاطفه و محبّت را به نمايش می گذاشت. در مورد قاسم بن الحسن(علیه السلام) آمده است: «قاسم در حالی كه نوجوانی غير بالغ بود، از سوی خيمههای اطراف ميدان خارج شد. وقتی امام حسين(علیه السلام) نگاهش به قاسم افتاد، او را به آغوش كشيد. آن دو دست به گردن هم آويختند و چنان گريستند كه بيهوش شدند.»[3]
در مرحله بعد، وقتي آنان در ميدان مبارزه، در مقابل شرايط نابرابر، گرمای شديد و تشنگی قرار گرفتند، آن حضرت آنان را به صبر دعوت كرد و به آنان دلداری داد و اظهار همدردی نمود.
در مورد «احمد بن حسن» نوشتهاند: بعد از آنكه در ميدان جنگ شرايط مبارزه توان را از او گرفت، نزد عمويش حسين(علیه السلام) آمد و پرسيد: عمو (جان)! آيا جرعه آبی هست تا جگر خود را با آن خنك كنم و برای مبارزه با دشمنان خدا و رسولش توان بيشتری پيدا كنم؟ امام(علیه السلام) فرمود: «يَا بُنَيَّ اصْبِر قَلِيلاً حَتَّي تلْقَي جَدُّكَ رَسُولَ الله(صلی الله علیه و آله)فَيُسْقِيكَ شُرْبَۀٌ مِنَ الْمَاءِ لاَ تَظْمَأ بَعْدهَا اَبَداً؛[4] فرزندم! كمی صبر تا جدّت رسول خدا(صلی الله علیه و آله)را ملاقات كنی، او شربت آبی به تو بنوشاند كه هرگز تشنه نشوی.»
در مورد حضرت علی اكبر(علیه السلام) نيز آمده است: بعد از مبارزهای بی امان و كشتن تعدادی از دشمنان، در حالی كه جراحات زياد بر بدن داشت، عطش بر او بسيار ناگوار آمد، پس نزد پدر آمد و عرض كرد: «يَا اََبَةِ الْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِی وَ ثِقْلُ الْحَدِيدِ قَدْ اَجْهَدَنِي فَهَلْإلَي شَرْبَةُ مِنْ الْمَاءِ سَبِيلِ اَتَقَوِّی بِهَا عَلَي الأعْدَاءِ؟ فَبكِي الْحُسَيْن(علیه السلام) وَ قَالَ يَا بُنَيَّ يَعَزُّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ عَلَي أبِيكَ اَنْدَعَوْتَهُم فَلاَ يُجِيبُونَكَ وَ تَسْتَغِيثُ بِهِمْ فَلاَ يَغِيثُونَكَ؛[5] ای پدر! عطش مرا از پای درآورد و سنگينی اسلحه مرا ناتوان كرد. آيا شربت آبی هست تا با نوشيدن آن، با توان بيشتر با دشمنان مبازه كنم؟ امام گريست و فرمود: فرزندم! بر محمّد و علی و پدرت سخت است كه آنان را بخوانی و به تو پاسخ ندهند و به ياری بخواهی و آنان فريادرس تو نباشند.»
در مرحله سوم، آنگاه كه فرزندان بعد از مبارزه بی امان توسط دشمن مجروح گشته و بر زمين افتادند، حضرت به سرعت خود را بر بالينشان رسانده، آنها را در آغوش گرفت. در آن لحظات حساس كه فرزندان نياز بيشتری به تسلّی خاطر داشتند، با آنان ابراز همدردی نمود... .[6]
به عنوان نمونه آنگاه كه «قاسم بن الحسن» بر زمين افتاد و عموی خود را صدا زد، امام حسين(علیه السلام) خود را بر بالين وی رساند و در نهایت خشم بر دشمن حمله برد. وقتي گرد و غبار فرو نشست، ديدند امام(علیه السلام) بر بالين قاسم نشسته و به او كه در حال جان دادن بود، فرمودك «عَزُّ وَ اللَّهِ عَلَى عَمِّكَ أَنْ تَدْعُوَهُ فَلَا يُجِيبَكَ أَوْ يُجِيبَكَ فَلَا يَنْفَعُكَ؛[7] به خدا سوگند! بر عمو تو سخت است كه او را بخوانی و او پاسخ ندهد، يا اجابت نمايد؛ ولی نتواند كمك كند يا كمك كند؛ امّا به تو سودی نبخشد.»
مطالب مرتبط:
-تربيت صحيح فرزندان
-اهمیت آموزش دینی فرزندان
پینوشت:
[1]. عوالم العلوم و المعارف، عبدالله بن نور الله بحراني، مؤسسه امام مهدی(عج)، قم، 1382 ش، ج17، ص284 و بحار الانوار، ج45، ص4.
[2]. لهوف، سيد بن طاووس، نشر مطهر، تهران، 1378 ش، ص169.
[3]. بحار الانوار، ج45، ص3.
[4]. همان.
[5]. همان، ص4.
[6]. بحارالانوار، ج45، ص3؛ مقتل ابي مخنف، ص12، بحارالانوار، ج45، ص4.
[7]. لهووف، سيد بن طاووس، ترجمه، محمد محمدي اشتهاردي، ص48، بح، ج45، ص35.
منبع: ماهنامه اطلاعرسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 178