شب قدر، با فضليت ترين شب سال
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُكَ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُكَ وَ أَقْبِلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُكَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ وَ وَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ»[۱].
عظمت ماه رمضان
ماه مبارک رمضان به حسب آنچه که در معارف ما است روي اجابت دعا بيشترين اثر را دارد و در بين روزها و شب هاي ماه مبارک رمضان هم يک زمان مخصوصي است که تأثيرگذاري اش بيشتر است که عبارت از ليالي قدر است.
امام صادق(صلوات الله عليه) درباره اين ماه و اين شب ها اينگونه تعبير كردند كه: «فَغُرَّةُ الشُّهُورِ شَهْرُ اللَّهِ عَزَّ ذِكْرُهُ وَ هُوَ شَهْرُ رَمَضَانَ»[۲]؛ برجسته ترين ماه ها، ماه رمضان است؛ «وَ قَلْبُ شَهْرِ رَمَضَانَ لَيْلَةُ الْقَدْرِ»[۳]. اين همان تعبيري است که من عرض کردم؛ يعني در بين ماه ها، برجسته ترينش ماه رمضان است و در خود ماه رمضان هم، بالاترين اوقاتش، ليله قدر است.
ماه رجب در مرتبه متأخره ماه مبارک رمضان
روايات ما در مرتبه متأخّره از ماه رمضان در بين ماه ها، ماه رجب را مطرح مي کنند كه از نظر ارزشي و تأثيرگذاري روي دعا، از ديگر ماه ها با ارزش تر است. در روايتي از پيغمبر اکرم(صلّي الله عليه وآله وسلّم) آمده است: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى نَصَبَ فِي السَّمَاءِ السَّابِعَةِ مَلَكاً يُقَالُ لَهُ الدَّاعِي»[۴]؛ يعني خداوند در آسمان هفتم فرشته اي را نصب کرده است كه به آن ملَك «داعي» مي گويند؛ «فَإِذَا دَخَلَ شَهْرُ رَجَبٍ يُنَادِي ذَلِكَ الْمَلَكُ كُلَّ لَيْلَةٍ مِنْهُ إِلَى الصَّبَاحِ»؛ وقتي كه ماه رجب فرا مي رسد، او در هر شب اين ماه تا صبح ندا مي کند؛«طُوبَى لِلذَّاكِرِينَ طُوبَى لِلطَّائِعِينَ»؛ خوشا به حال کساني که به ياد خدا هستند و او را اطاعت مي کنند. «وَ يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى أَنَا جَلِيسُ مَنْ جَالَسَنِي»؛ فرشته مي گويد که خداوند مي فرمايد من همنشين کسي هستم که با من بنشيند؛ «وَ مُطِيعُ مَنْ أَطَاعَنِي وَ غَافِرُ مَنِ اسْتَغْفَرَنِي»؛ من مطيع كسي هستم كه از من فرمان بَرَد و من کسي را که از من طلب آمرزش کند، مي آمرزم؛ «الشَّهْرُ شَهْرِي»؛ ماه، ماه من است؛ «وَ الْعَبْدُ عَبْدِي»؛ بنده، بنده من است؛ «وَ الرَّحْمَةُ رَحْمَتِي» رحمت هم رحمت من است.
بعد در ادامه مي فرمايد که فرشته از قول خداوند متعال مي گويد: «فَمَنْ دَعَانِي فِي هَذَا الشَّهْرِ أَجَبْتُهُ»؛ هر کسي كه مرا در اين ماه بخواند، من جوابش را مي گويم. اين خواندن همان دعا كردن است. پس معلوم مي شود ماه رجب، روي دعا اثر دارد؛ آن هم روي اجابت دعا. محل استشهاد من در روايت، اين جمله بود که حضرت فرمودند فرشته هر شب مي گويد: «فَمَنْ دَعَانِي فِي هَذَا الشَّهْرِ أَجَبْتُهُ وَ مَنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ وَ مَنِ اسْتَهْدَانِي هَدَيْتُهُ وَ جَعَلْتُ هَذَا الشَّهْرَ حَبْلًا بَيْنِي وَ بَيْنَ عِبَادِي فَمَنِ اعْتَصَمَ بِهِ وَصَلَ إِلَيَّ»[۵].[۳] هر كه مرا بخواند جوابش را مي دهم و اگر از من درخواست كند به او مي بخشم، و هر كه از من طلب هدايت و راهنمايي كند، هدايتش مي كنم. من اين ماه را ريسماني ميان خود و بندگانم قرار دادم كه هر كه به آن درآويزد، به من خواهد رسيد.
البته اين روايت، روايتي است كه مسائل زيادي در خود دارد ولي آنچه که مورد استشهاد من بود، اين است كه در بين ماه ها، ماهي كه بر روي اجابت دعا مؤثر است، اوّل ماه مبارک رمضان است و در مرتبه متأخّر از آن، ماه رجب است.
لذا شما اگر دعاهايي که در ماه رجب وارد شده است را نگاه كنيد، مي بينيد مضامين همه آنها همين است كه عبد چيزي را از ربّش درخواست كند و ربّ هم به او ببخشد؛ مثلاً مي گويد: «يَا مَنْ يَمْلِكُ حَوَائِجَ السَّائِلِينَ يَا مَنْ لِكُلِّ مَسْأَلَةٍ مِنْكَ سَمْعٌ حَاضِرٌ وَ جَوَابٌ عَتِيد»[۶]. اين ها همه گوياي اين است كه عبد چيزي را از ربّش بخواهد و خدا هم به او عنايت کند. يا در دعاي ديگر دارد كه: «خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَيْرِكَ وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلَّا لَكَ وَ ضَاعَ الْمُلِمُّونَ إِلَّا بِكَ »[۷].يعني كسي كه به غير تو اميد بست ناكام ماند و يا اين دعا كه: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ صَبْرَ الشَّاكِرِينَ لَكَ »[۸]. خدايا من صبر شكرگزاران درگاهت را از تو درخواست مي كنم.
من قبلاً هم عرض کردم كه «استغفار» خودش دعا است و از اعمال هر روزه ماه رجب است. قبل از ظهر و بعد از ظهر، هفتاد مرتبه وارد شده است كه انسان بگويد: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ » و بعد دستانش را بلند کند و بگويد: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي وَ تُبْ عَلَيَّ»[۹]. از تمام اين رواياتي که وارد شده، انسان مي فهمد كه اين ماه بر روي استجابت دعا تأثير دارد كه اين قدر هم به دعا كردن سفارش شده است. در آن روايت صراحتاً گفته بود كه در بين ماه هاي سال، ماه رمضان در رتبه اوّل است که مؤثر است؛ پس در رتبه دوم، ماه رجب است.
آيا شبي در اندازه شب قدر هست؟
ما در روايت داشتيم كه ماه رمضان در بين ماه ها، غُرّه شُهور و برجسته ترين آنها است. بعد هم قلب شهر رمضان، ليله قدر است. من اين دو ماه را مقابل يكديگر قرار مي دهم و مي خواهم به مطلبي اشاره كنم. در ماه رجب اين طور است كه خودش بعد از ماه مبارک رمضان سرآمد شُهور است، اما از نظر اينکه در ماه رجب شبي وجود داشته باشد که در مرتبه متأخّره از ليله القدر باشد، روايتي در معارفمان نداريم.
لذايک وقت ما به سراغ ماه ها مي رويم؛ در اينجا اوّل ماه رمضان است و در مرتبه متأخّره از آن، ماه رجب است. امّا راجع به ليله قدر چطور؟ آيا در بين ليالي و شب هاي طول سال، شبي وجود دارد که براي اجابت دعا در مرتبه متأخّره ليله القدر باشد؟ در ماه رجب، ما چنين شبي را نداريم كه در معارفمان آمده باشد[۱۰]؛اما يک شب هست که در مرتبه متأخّره از ليلة القدر است و در روايات هم به آن اشاره شده است كه آنشب نيمه شعبان است.
روايتي از امام صادق(عليه السلام) است كه حضرت فرمودند: «سُئِلَ الْبَاقِرُ (عليه السلام) عَنْ فَضْلِ لَيْلَةِ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ»[۱۱]. از پدر بزرگوارشان، امام باقر(عليه السلام) پرسيده شد كه شب نيمه شعبان چه فضيلتي دارد؟ «فَقَالَ هِيَ أَفْضَلُ لَيْلَةٍ بَعْدَ لَيْلَةِ الْقَدْرِ»؛ حضرت خيلي روشن و شفاف پاسخ دادند، به نحوي كه ديگر در آن هيچ ابهامي نيست که آدم بخواهد تأمّل کند. حضرت فرمودند فضيلت نيمه شعبان اين طور است که در بين تمام ليالي، بعد از ليله قدراست.
در ادامه مي فرمايند: «فِيهَا يَمْنَحُ اللَّهُ تَعَالَى الْعِبَادَ فَضْلَهُ وَ يَغْفِرُ لَهُمْ بِمَنِّهِ»؛ خداوند در شب نيمه شعبان، فضل خويش را به بندگانش مي بخشد. «وَ يَغْفِرُ لَهُمْ بِمَنِّهِ»؛ و به لطف خودش آن ها را مورد آمرزش و مغفرت قرار مي دهد. «فَاجْتَهِدُوا فِي الْقُرْبَةِ إِلَى اللَّهِ فِيهَا»؛ پس کوشش کنيد كه در اين شب خود را به خداوند نزديک کنيد. «فَإِنَّهَا لَيْلَةٌ آلَى اللَّهُ عَلَى نَفْسِهِ أَنْ لَا يَرُدَّ سَائِلًا لَهُ فِيهَا مَا لَمْ يَسْأَلْ مَعْصِيَةً»؛ خداوند با خود پيمان بسته است كه در اين شب، هيچ درخواست کننده اي را رد نکند، امّا به شرط اينکه از خدا معصيت نخواهد. محل استشهاد من اين جمله بود. اين تعبير که در اينجا فرمود هر دعايي را اجابت مي كنم، يعني اين شب، بعد از شب قدر، بيشترين تأثير را بر اجابت دعاي بندگان دارد.
بعد در ادامه دارد: «وَ إِنَّهَا اللَّيْلَةُ الَّتِي جَعَلَهَا اللَّهُ لَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ بِإِزَاءِ مَا جَعَلَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ لِنَبِيِّنَا»؛ يعني خداوند نيمه شعبان را براي ما اهل بيت به إزاي ليله قدري که براي پيغمبر ما قرار داده است، مقرر فرمود[۱۲]. بعد در آخر روايت آمده است كه حضرت فرمودند: «فَاجْتَهِدُوا فِي الدُّعَاءِ وَ الثَّنَاءِ عَلَى اللَّهِ»[۱۳].حضرت اينجمله را كه مي فرمايد، گويا مي خواهند اجمالاً به اين معنا اشاره فرمايند كه هر چه از برکات و خصوصيات براي شب قدر است، براي اين شب هم هست. يعني شب نيمه شعبان هم مثل شب قدر است و در آن هم، دعا مستجاب است و هم مسائل ديگري است كه الآن آنها را مطرح نمي كنم[۱۴]. وقتي حضرت مي فرمايد خدا اين شب را براي ما قرار داد به إزاي شب قدري که براي پيغمبر قرار داده است، قهراً اين به ذهن مي آيد كه اين شب تمام خصوصيّات شب قدر را دارد. پس اين خصوصيّت شب قدر كه شب سرنوشت نسبت به سال آينده است و امور سال آينده در شب قدر تقدير مي شود، آيا براي شب نيمه شعبان هم هست يا نه؟
حسن بن علي بن فضال خدمت امام هشتم(عليه السلام) مي رود و از حضرت راجع به فضيلت نيمه شعبان مي پرسد. مي گويد من به امام هشتم(عليه السلام) عرض کردم: «إِنَّ النَّاسَ يَقُولُونَ إِنَّهَا لَيْلَةُ الصِّكَاكِ »؛ مردم مي گويند اين شب ـ شب نيمه شعبان ـ شب ديوان است.
مرادش از «إنّ الناس يقولون» عامّه است؛ يعني اهل سنّت. مي گويد عامّه مي گويند شب نيمه شعبان، شب ديوان است. «الصّکاک» يعني شب ثبت اعمال سال آينده است. آن ها يک چنين حرفي مي زنند. اين همان حرفي است که ما نسبت به شب قدر معتقديم. حضرت فرمودند: «تِلْكَ لَيْلَةُ الْقَدْرِ فِي شَهْرِ رَمَضَان»[۱۵].اين خصوصيّت براي ليله قدري است که در ماه رمضان است؛ اين خصوصيّت در شب نيمه شعبان نيست. درست است که خداوند نيمه شعبان را براي ما قرار داد به إزاي شب قدري که براي پيغمبر قرار داده است، امّا بِدان كه اين خصوصيّت فقط مربوط به ليله قدر است. يعني مسأله ثبت و ضبط اعمال و خصوصيّات سال آينده تنها در شب قدر اتفاق مي افتد.
ما از اين شب ها به شب سرنوشت تعبير مي كنيم و بين ليالي قدر که وارد شده است، روي شب بيست و يکم و بيست وسوم زياد سفارش شده است.
ذكر مصيبت
ما در روايات داريم که علي(عليه السلام) در وصيت هايي که به امام حسن (عليه السلام) فرمودند، يکي از آن ها اين بود كه من را شب غسل بده و شب دفن کن. واقعاً مسأله عجيبي است! خليفه مسلمين را شب غسل دهند؟! چرا؟ قضيه چه بوده است که حضرت وصيت كرد، من را شب غسل بده و من را شب دفن کن؟ چرا محلّ دفن را هم مخفي نگه داشتند؟ مي دانيد که محلّ دفن علي(عليه السلام) يعني همين جايي كه الآن در نجف است ، بيش از يک قرن مخفي بود و کسي نمي دانست كه حضرت كجا دفن هستند. چه خصوصيّاتي بوده كه اين تشابه بين اين دو همسر بوده است؟ چرا زهرا(سلام الله عليها) و علي(عليه السلام) هر دو اينگونه وصيت كردند؟
محمد حنفيّه برادر امام حسن و امام حسين(عليهماالسلام)، نقل مي کند که در دل شب بود؛ ديدم دو برادرم امام حسن و امام حسين(عليهماالسلام) براي تجهيز بدن علي(عليه السلام) آماده شدند. امام حسين آب مي ريخت و امام حسن شست وشو مي کرد و من هم ايستاده بودم و نگاه مي کردم. مي گويد ديدم که اين بدن مبارک، خودش به سمت راست و چپ حرکت مي کند و نيازي نيست كه حضرات بدن را حرکت دهند. بوي مُشکي هم آنجا بلند شده بود كه تمام فضا را معطّر كرده بود. مي گويد وقتي که غسل تمام شد، برادرم امام حسن خواهرش زينب را صدا کرد و به او فرمود برو و آن کافور و حنوطي که جبرائيل از بهشت آورده و سهم پدر است را بياور؛ او هم رفت و آنها را آورد. پدر را حنوط کردند و در پنج جامه کفن کردند.
سپس اين بدن مقدس را بر طبق وصيت علي(عليه السلام) در تابوتي گذاشتند؛ حسنين(عليهماالسلام) جلوي تابوت را نگرفتند، بلكه در روايت آمده که جبرائيل و ميکائيل آمدند و جلوي تابوت را گرفتند و حرکت دادند. عقب تابوت را حسنين(عليهماالسلام) گرفته بودند. اين تابوت بلند شد و حرکت کردند. مي گويد ما از کوفه بيرون آمديم و همين طور راه مي رفتيم. محمد حنفيّه قسم مي خورد و مي گويد اين جنازه به هر ديوار و درختي که مي رسيد، همه خضوع مي کرند، همه خشوع مي کردند، همه خم مي شدند، تا آمديم و به محل دفن حضرت در نجف رسيديم.
تابوت روي زمين آمد. برادرم امام حسن ايستاد و با هفت تکبير نماز خواند. وقتي آن محلّ مخصوص را باز کردند، ديديم که قبري آماده و مهيا است. جنازه پدر را در قبر گذاشتند؛ اما امام حسن بعد از آن ايستاد و دو رکعت نماز خواند. نمازش که تمام شد، ديديم پرده اي از سُندُس، روي جنازه را گرفته است. برادرم امام حسن سمت سر علي(عليه السلام) را وقتي کنار زد، ديديدم كه آدم صفي الله، ابراهيم خليل الله و پيغمبر اکرم آمده اند و دارند با علي(عليه السلام) سخن مي گويند. امام حسين پرده سمت پاي علي(عليه السلام) را کنار زد، ديديم حوّا، مريم، آسيه و زهرا(سلام الله عليها) آمده اند. امّا اين ها چه کار مي کنند؟ اين ها همه نوحه و گريه مي کنند…
آيت الله آقا مجتبي تهراني
منابع
[۱]. بحارالأنوار، ج۹۱، ص۹۶٫
[۲] . الكافي (ط – دارالحديث) / ج ۷ / ۳۷۹ / ۲ – باب فضل شهر رمضان ….. ص : ۳۷۹٫
عن أبي عبد الله عليه السلام، قال: « «إن عدة الشهور عند الله اثنا عشر شهرا في كتاب الله يوم خلق السماوات و الأرض» فغرة الشهور شهر الله عز ذكره ، و هو شهر رمضان، و قلب شهر رمضان ليلة القدر، و نزل القرآن في أول ليلة من شهر رمضان، فاستقبل الشهر بالقرآن».
[۴] . الكافي، ج۴، ص۶۵٫
[۵] . بحارالأنوار، ج۹۵، ص۳۷۷٫
[۶] . بحارالأنوار، ج ۸۳، ص۵۸٫
[۷] . بحارالأنوار، ج۹۵، ص۳۸۹٫
[۸] . همان
[۹] . وسائل الشيعة، ج۱۰، ص۴۸۴٫
[۱۰] . من هرچه را که مطرح مي کنم مربوط به آن چيزي است که در روايات وارد شده است.
[۱۱] . مصباح المتهجد و سلاح المتعبد / ج ۲ / ۸۳۱ / صلاة أخرى في هذه الليلة ….. ص : ۸۳۱
«روى أبو يحيى عن جعفر بن محمد ع قال سئل الباقر ع عن فضل ليلة النصف من شعبان فقال هي أفضل ليلة بعد ليلة القدر فيها يمنح الله العباد فضله و يغفر لهم بمنه فاجتهدوا في القربة إلى الله تعالى فيها فإنها ليلة آلى الله عز و جل على نفسه لا يرد سائلا فيها ما لم يسأل الله معصية و إنها الليلة التي جعلها الله لنا أهل البيت بإزاء ما جعل ليلة القدر لنبينا ع فاجتهدوا في الدعاء و الثناء على الله فإنه من سبح الله تعالى فيها مائة مرة و حمده مائة مرة و كبره مائة مرة غفر الله له ما سلف من معاصيه و قضى له حوائج الدنيا و الآخرة ما التمسه و ما علم حاجته إليه و إن لم يلتمسه منة و تفضلا على عباده قال أبو يحيى فقلت لسيدنا الصادق ع و أي شي ء أفضل الأدعية فقال إذا أنت صليت عشاء الآخرة فصل ركعتين تقرأ في الأولى الحمد مرة و سورة الجحد…».
[۱۲] . در اين عبارت خيلي حرف است كه اينجا جاي اين حرف ها نيست. اين روايت خيلي بالا است.
[۱۳] . وسائل الشيعة، ج۸، ص ۱۰۶٫
[۱۴] . در شب نيمه شعبان، اتصال ولي الله الأعظم به مبدأ عالم وجود اتفاق مي افتد، همان گونه که در شب قدر آن عقل اول، يعني حقيقت حقّه ي محمّديّه(صلي الله عليه وآله وسلم)، اتصال به مبدأ عالم وجود پيدا کرد و نزول وحي شد. در اين جمله خيلي حرف هست كه اينجا جاي آن نيست.
[۱۵] . وسائل الشيعة، ص ۸ ، ج۵۹٫a