ايام خاص دعا
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُكَ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُكَ وَ أَقْبِلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُكَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ وَ وَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ»[۱].
تأثير اعياد در اجابت دعا
از بين اعياد، يکي روز عيد فطر است. ما در روايات داريم که آن هم زمان مؤثر بر روي اجابت دعا است. به ذهنم اين است که در گذشته من اين را به مناسبت شب عيد فطر مطرح کردم که علي(عليه السلام) روز عيد فطر در خطبه اي اين جملات را فرمودند:
«أَلَا وَ إِنَّ هَذَا الْيَوْمَ يَوْمٌ جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عِيداً وَ جَعَلَكُمْ لَهُ أَهْلًا فَاذْكُرُوا اللَّهَ يَذْكُرْكُمْ وَ كَبِّرُوهُ وَ عَظِّمُوهُ وَ سَبِّحُوهُ وَ مَجِّدُوهُ وَ ادْعُوهُ يَسْتَجِبْ لَكُمْ»[۲]. حضرت راجع به روز عيد فطر مي فرمايد درخواست کنيد از خدا و دعا کنيد و بدانيد که اين دعاها را خداوند به اجابت مي رساند و مي پذيرد. معلوم مي شود اين زمان خاص روي اجابت دعا اثر دارد.
عيد قربان هم که به آن «عيد أضحي» مي گويند، همين طور است. آنجا هم از علي(عليه السلام) روايتي است که حضرت فرمود:
«سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ يَخْطُبُ يَوْمَ النَّحْرِ»؛ يعني شنيدم که پيغمبر اکرم(صلّي الله عليه وآله وسلّم) در روز عيد قربان داشت خطبه مي خواند؛ «وَ هُوَ يَقُولُ هَذَا يَوْمُ الثَّجِّ وَ الْعَجِّ»؛ بعد خود پيغمبر «ثجّ» و «عجّ» را معنا مي کنند؛ به «عجّ» که مي رسند، مي فرمايند: «وَ الْعَجُّ الدُّعَاءُ فَعِجُّوا إِلَى اللَّهِ»؛ يعني «عجّ» همان دعا است؛ از خدا درخواست کنيد. بعد پيغمبر اين جملات را فرمود: «فَوَ الَّذِي نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِهِ لَا يَنْصَرِفُ مِنْ هَذَا الْمَوْضِعِ أَحَدٌ إِلَّا مَغْفُوراً لَهُ»[۳]. قسم به آن موجودي که جان من در دست او است، کسي از اينجا نمي رود مگر اينکه مورد مغفرت خداوند قرار مي گيرد. معلوم مي شود دعا در آن روز مؤثر بود.
البته در روايت مربوط به عيد فطر، علي(عليه السلام) در خطبه شان به خود زمان تکيه مي کند و مي فرمايند:
«أَلَا وَ إِنَّ هَذَا الْيَوْمَ يَوْمٌ جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عِيداً»؛ و بعد هم مي فرمايند:«وَ ادْعُوهُ يَسْتَجِبْ لَكُمْ». پس معلوم مي شود اين زمان بر دعا مؤثر است. اين روايت با آن روايت در همين جهت عامل «زمان» مشترک است؛ يعني خود اين روزها بر روي دعا مؤثر است. البته در روايت عيد قربان، يک موضع و مکان مشخص هم مطرح است. چون حضرت فرمود: «لَا يَنْصَرِفُ مِنْ هَذَا الْمَوْضِعِ أَحَدٌ إِلَّا مَغْفُوراً لَهُ»؛ امّا در روايت عيد فطر موضع و مکان مطرح نيست؛ فقط زمان روز عيد مطرح شده است.
من حالا نکته اي را مي خواستم نسبت به هر دو روايت عرض کنم و آن اين است که هر دو روايت مربوط به عيد فطر و عيد أضحي است که در اين دو روز «نماز عيد و خطبه» تشريع شده است. چه بسا مسأله اين است که در آن روز و آن زمان، توجه به خدا بيشتر است و لذا دعا هم به اجابت نزديکتر است. چون هر دو روايت بخشي از خطبه نماز عيد بود؛ هم براي علي (عليه السلام)، هم براي پيغمبر اکرم(صلّي الله عليه وآله وسلّم)، هر دو خطبه است. لذا اين نکته که در بحث دعا مطرح است که هسته مرکزي دعا از نظر پذيرش که عبارت از توجه داعي به خداوند را تقويت مي کند. يعني هرچه توجه بيشتر باشد، تأثير دعا هم بيشتر مي شود. هر دو روايت مربوط به روز عيد و خطبه و هنگام نماز عيد است. يعني در دو موقعيتي است که انسان ها متوجه خدا هستند؛ چون وقت نماز عيد است و اصلاً براي عبادت و نماز و توجه به خدا آنجا جمع شده اند. لذا آنچه که در دعا مطرح است و نسبت به اجابت، هسته مرکزي دعا است که همان توجه إلي الله تعالي است، در هر دو موقعيت فراهم بوده است. مي خواستم اين نکته را بگويم که روز، روز عيد بوده و روزي است که نماز عيد مي خواندند و بعد هم خطبه مي خواندند؛ اصلاً براي نماز و خطبه آنجا جمع شده بودند. لذا در روايتي که براي پيغمبر است، حضرت مي فرمايد:
«لَا يَنْصَرِفُ مِنْ هَذَا الْمَوْضِعِ أَحَدٌ إِلَّا مَغْفُوراً لَهُ»؛ کسي از اينجا نمي رود و متفرّق نمي شود مگر آنکه آمرزيده شده است. يعني اين خصوصيّت «موضع» را هم در اين روايت مطرح کرده اند.
يکي ديگر از اعيادي که در اسلام بزرگ است، روز مبعث است. يک روايت از امام صادق (صلوات الله عليه) است که حضرت فرمودند: <
«يَوْمُ سَبْعَةٍ وَ عِشْرِينَ مِنْ رَجَبٍ نُبِّئَ فِيهِ رَسُولُ اللَّهِ مَنْ صَلَّى فِيهِ أَيَّ وَقْتٍ شَاءَ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ رَكْعَةً»؛ در روز بيست و هفتم ماه رجب که روز مبعث پيغمبر اکرم(صلّي الله عليه وآله وسلّم) است، هرکس در هر وقت آن روز دوازده رکعت نماز بخواند؛ «ثُمَّ يَقُولُ اللَّهُ اللَّهُ رَبِّي لَا أُشْرِكُ بِهِ شَيْئاً أَرْبَعَ مَرَّاتٍ»؛ بعد هم چهار مرتبه اين جمله را بگويد؛ «ثُمَّ يَدْعُو فَلَا يَدْعُو بِشَيْ ءٍ إِلَّا اسْتُجِيبَ لَهُ فِي كُلِّ حَاجَةٍ»[۴]. بعد دعا کند، اين طور نيست که دعايي کند مگر اينکه به اجابت مي رسد؛ نسبت به هر حاجت مشروعي که داشته باشد.
در اينجا دوباره زمان را مطرح کرده است؛ فرمود:
«أَيَّ وَقْتٍ»؛ يعني هر وقت از اين روز که بخواهد؛ چه صبح باشد، چه بعد از ظهر باشد. بعد هم دقت کنيد که اينجا هم نماز مطرح است. اوّل مي فرمايد دوازده رکعت نماز بخواند، بعد دعا کند. در آن دو مورد قبلي چون عيد أضحي و عيد فطر خودش نماز داشت، ديگر نماز جداگانه اي مطرح نبود. آنجا هم خطبه داشت؛ ولي اينجا نه، روز مبعث نماز ندارد. لذا مي گويد دوازده رکعت نماز بخواند و بعد دعا کند. دوباره اين همان نکته اي است که من در بحث دعا گفتم و آن اين است که مسأله بر محور همان توجه عبد به ربّ است. اوّل بهترين عملي که کُرنش و پرستش نسبت به معبود است را انجام بده، و بعد از او درخواست کن.
عرفه، روز دعا و تضرع
ما روايات بسيار زيادي داريم که در آن، زمان ها را مطرح کرده اند و اين زمان هايي که ما تا حالا گفتيم را رديف کرده اند که يک مجموعه است. در بين زمان هايي که مطرح شده، غير از اين سه عيدي که من عرض کردم يعني عيد فطر و عيد أضحي و عيد مبعث روز خاص ديگري هم هست که «روز عرفه» است و درباره آن خيلي روايت داريم که اين زمان هم بر روي دعا مؤثر است. روايات متعددي داريم که من فقط به يکي دو مورد اشاره مي کنم. روايتي از پيغمبر اکرم(صلّي الله عليه وآله وسلّم) است که حضرت فرمودند: <
«أفْضَلُ الدُّعَاءِ دُعَاءُ يَومِ الْعَرَفَ?ِ»[۵]. روايت خيلي کوتاه و گويا است. بافضيلت ترين دعاها، دعاي روز عرفه است.
در اينجا من مسأله اي را مطرح کنم؛وان بحث تأثير زمان ومکان روي اجابت دعا است. خود روز «عرفه»، يعني اين زمان در اجابت دعا مؤثر است؛ امّا نسبت به اجابت دعا در «عرفات» هم رواياتي داريم که اين مکان را مطرح کرده است. پس ما يک زمان داريم که مي گوييم «عرفه» و يک مکان داريم که عبارت است از «عرفات»، به اعتبار اينکه حجّاج به آن زمين مي روند. هم زمان مؤثر است و هم مکان مؤثر است. مثل اين مي ماند که بگويي ليله قدر مؤثر است؛ مسجد هم مؤثر است. ما در روايات نسبت به مکان ها داريم که مسجد، مکان مؤثر در اجابت است. رواياتي داريم که اگر کسي حاجتي داشته باشد، وضو بگيرد و برود در مسجد دو رکعت نماز بخواند. مي خواستم اين را عرض کنم که يک وقت اين ها با هم خَلط نشود. هم زمان مؤثر است و هم مکان .
در خصوص «عرفه»، چون مسأله مکان در ذهن ها بوده، چه بسا بعضي ها يکباره به ذهنشان مي آمده که اين عرفه اي که در روايت وارد شده، نکند همان مسأله دعا در عرفات باشد؛ لذا من روايتي را مي خوانم که مي گويد نه، مسأله اين نيست؛ اينجا تکيه روي «زمان» است و «مکان» را نمي خواهد مطرح کند. بحث مکان، بحث جداگانه اي است. من مي خواستم اين را تفکيک کنم. در يک روايتي است از علي(عليه السلام) که حضرت فرمود:
«لَا عَرَفَةَ إِلَّا بِمَكَّةَ وَ لَا بَأْسَ بِأَنْ يَجْتَمِعُوا فِي الْأَمْصَارِ يَوْمَ عَرَفَةَ يَدْعُونَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ»[۶]. ببينيد حضرت چقدر زيبا جداسازي کردند؛ مي فرمايد اشکالي ندارد که در شهرهاي ديگر هم که هستيد، روز عرفه جمع شويد و دعا بخوانيد.
«لَا عَرَفَةَ إِلَّا بِمَكَّةَ»؛ ما در دنيا چند جا عرفات نداريم؛ يک جا داريم آن هم پشت مکّه است. آنجا زمين عرفات است. امّا «لَا بَأْسَ بِأَنْ يَجْتَمِعُوا فِي الْأَمْصَارِ يَوْمَ عَرَفَةَ يَدْعُونَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ». يعني درست است که «عرفات» فقط يک جا است؛ ولي شما «روز عرفه» در جاهاي ديگر جمع شويد و دعا کنيد. چقدر زيبا اين ها را از هم جداسازي مي کنند که زمان خودش مؤثر است و تأثيرش غير تأثير مکان است.
راجع به مکان يعني عرفات ما روايتي داريم که در خصوص ماه مبارک رمضان از امام صادق(صلوات الله عليه) است که حضرت فرمود:
«مَنْ لَمْ يُغْفَرْ لَهُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ مَا يُغْفَرُ لَهُ إِلَى قَابِلٍ إِلَّا أَنْ يَشْهَدَ عَرَفَةَ»[۷].اين روايت را گفته اند ظهورش در اين است که نعوذبالله ، خدا نکند، خدا براي ما نياورد اگر کسي در ماه مبارک رمضان مورد مغفرت الهي قرار نگرفت، او ديگر در آينده بعيد است که مورد مغفرت خدا قرار بگيرد. چون بهترين زمان ها اين زمان بود. يعني ماه رمضان براي اينکه انسان مشمول مغفرت الهي قرار بگيرد، بهترين زمان بود. حالا اگر کسي در اين زمان مورد مغفرت واقع نشد، او ديگر در آينده مورد مغفرت قرار نخواهد گرفت، مگر اينکه عرفه را درک کند؛
«إِلَّا أَنْ يَشْهَدَ عَرَفَةَ».
اينجا از نظر طلبگي دو احتمال وجود دارد؛ احتمال اوّل اين است که
«إِلَّا أَنْ يَشْهَدَ عَرَفَةَ» يعني «روز عرفه»؛ چون قبلش زمان مطرح است و بحث بر سر ماه مبارک رمضان است که خودش زمان است. احتمال دوم اين است که منظور از «إِلَّا أَنْ يَشْهَدَ عَرَفَةَ» اين باشد که مگر اينکه اين موفق شود به «عرفات» برود؛ يعني احتمال مکان را مطرح کرده اند. البته اگر عرفات هم مراد باشد، اين طور نيست که هر روزي که خواست به عرفات برود؛ بلکه آن هم مربوط به «روز عرفه» است. غرضم اين بود که يکي از زمان هايي که اثرگذار است روي اجابت دعا و روايات بسيار هم راجع به آن داريم، روز عرفه است.
شب هاي مخصوص دعا
رواياتي هم که بين اين ها را جمع کرده زياد داريم؛ يک روايت از پيغمبر اکرم(صلّي الله عليه وآله وسلّم) است که فرمودند:
«خَمْسُ لَيَالٍ لَا تُرَدُّ فِيهِنَّ الدَّعْوَ?ُ أوَّلُ لَيْلَ?ٍ مِنْ رَجَبٍ وَ لَيْلَةُ نِصفٍ مِنْ شَعْبَانَ وَ لَيْلَ?ُ الْجُمُعَ?ِ وَ لَيْلَ?ُ الْفِطْرِ وَ لَيْلَ?ُ النَّحْرِ». يعني همين هايي که ما همه را قبلاً گفتيم. ما روايات زيادي داريم که اين زمان ها را يک جا جمع کرده اند. البته در يکي چهار مورد دارد، يکي پنج مورد دارد. اين روايت پنج مورد در آن مطرح شده بود که ما اينها را يکي يکي بررسي کرديم. اين مربوط به زمان ها بود. آن وقت مکان ها را هم ما داريم و رواياتي که مسأله مکان ها را مطرح کرده است. آنچه تا اينجا گفته ايم به طور کلّي نسبت به دعاهاي غيرمأثور بود. دعاهاي غيرمأثور يعني دعاهايي که خودمان از خدا مي خواهيم حاجت هايمان را طلب کنيم.
ذکر مصيبت
ما در مقاتل داريم که وقتي خاندان حسين(عليه السلام) را از کربلا حرکت دادند، اين ها را به سمت کوفه بردند. يکي از صحنه هايي که در کوفه اتفاق افتاد و درتاريخ هست اين صحنه است که مردم را قبلاً خبر کردند که بيايند؛ بعد هم ـ نعوذ بالله ـ اين طوري معرفي کردند و گفتند يک عده خارجي بر خليفه، يعني بر يزيد خروج کرده اند و او آنها را قلع و قمعشان کرده و حالا هم آنها را به اسارت گرفته است. خوب، معلوم است که مردم چقدر ناراحت مي شوند ديگر. تمام جمعيت شهر کوفه از خانه ها بيرون ريختند.
شخصي است بنام مُسلم جسّاس، يعني گچ کار؛ مي گويد من در دارالعماره بودم و داشتم گچ کاري مي کردم. ديدم همهمه و سروصداي عجيبي در شهر بلند شده است. از يکي از خدمه دارالعماره سؤال کردم چه خبر است؟ اين همهمه و سروصدا براي چيست؟ گفت يک خارجي خروج کرده بر يزيد و اين ها را کشته اند و بعد هم خاندانش را به اسارت گرفته اند و آورده اند. از او سؤال کردم اسم اين خارجي چه بوده است؟ اسمش را به من بگو. گفت اسمش حسين بن علي است. ببينيد کار به کجا رسيده است. گفت من مقداري تأمل کردم که اين رد شود. وقتي از من دور شد چنان محکم سيلي به صورت خودم زدم و گفتم عجب! پسر پيغمبر شده خارجي؟! مي گويد از دارالعماره بيرون آمدم؛ آمدم در شهر که ببينم چه خبر است. يک دفعه نگاه کردم، ديدم که اين مرکب ها يکي پس از ديگري دارند مي آيند. سرها روي نيزه ها است. گفت به اوّلين سر که برخورد کردم، ديدم شبيه ترين افراد به پيغمبر اکرم(صلّي الله عليه وآله وسلّم) است…
در روايتي دارد، زينب(سلام الله عليها) آن روز آنجا خطبه خواند. صداي زينب(سلام الله عليها) بلند شد به خطبه خواندن؛ مردم کوفه با صداي علي آشنا بودند؛ ديدند طنين صداي علي(عليه السلام) است؛ آمدند جمع شدند. حضرت شروع کرد خطاب کردن و خطبه خواندن؛ در مقاتل دارد:
«ضَجَّ النَّاسُ بِالْبُکَاء»؛ يعني صحنه عوض شد؛ مردم شروع کردند هاي هاي گريه کردن. حالا چه کار کنند که زينب را ساکت کنند؟ راه سکوت چيست؟ نيزه دار را گفتند آمد جلوي محمل زينب(سلام الله عليها)؛ سر حسين(عليه السلام) روي نيزه است؛ چشم زينب به سر برادر افتاد؛ خطبه را رها کرد؛ لحن سخن عوض شد؛ خطاب کرد به برادر «يَا هِلَالًا لَمَّا اسْتَتَمَّ كَمَالًا غَالَهُ خَسْفُهُ فَأَبْدَا غُرُوبَا مَا تَوَهَّمْتُ يَا شَقِيقَ فُؤَادِي كَانَ هَذَا مُقَدَّراً مَكْتُوبَا»؛ اي برادر، من اصلاً فکر اين را نمي کردم که يک چنين روزي بيايد که سر تو را بالاي نيزه در مقابل خودم ببينم. يک وقت ديدند دوباره لحن سخن زينب(سلام الله عليها) عوض شد؛ چه بود؟ ديد اين نازدانه دارد خيره خيره به سر پدر نگاه مي کند. گفت «يَا أَخِي فَاطِمَ الصَّغِيرَةَ كَلِّمْهَا فَقَدْ كَادَ قَلَبُهَا أَنْ يَذُوبَ»[۸]؛ برادر، مقداري با اين دختر کوچکت حرف بزن…
آيت الله آقا مجتبي تهراني
منابع
[۱] . بحارالأنوار، ج۹۱، ص۹۶٫
[۲] . مستدرك الوسائل، ج۶، ص۱۵۷٫
[۳] . بحارالأنوار، ج۹۶، ص۳۰٫
[۴] . الكافي، ج۳، ص۴۶۹ .
[۵] . کنز العمال، ج۵، ص۶۶٫
[۶] . وسائل الشيعة، ج۱۳، ص۵۶۰٫
[۷] . بحارالأنوار، ج۹۳، ص۳۷۵٫
[۸] . بحارالأنوار، ج۴۵، ص۱۱۵٫