بسم الله الرحمن الرحیم
در ماه رمضان ، درهاى بهشت باز است
ایها الناس ! ان ابواب الجنان فى هذا الشهر مفتحة فاساءلوا ربکم ان لایغلقها علیکم و ابواب النیران مغلقة فاساءلوا ربکم ان لایفتحها علیکم و الشیاطین مغلولة فاساءلوا ربکم ان لایسلطها علیکم
اى مردم ! به درستى که درهاى بهشت در این ماه باز است پس از پروردگارتان بخواهید که آن را بر روى شما نبندد. و نیز درهاى آتش بسته است ؛ پس از خداوند، بخواهید که به روى شما باز نگردد همچنین شیاطین ؛ در غل و زنجیرند پس از پروردگار بخواهید که آنها را بر شما مسلط نکند.
نکته،
مراد از این که درهاى بهشت در ماه رمضان ، باز است این است که خداوند تبارک و تعالى در این ماه ، به بهانه هاى مختلف ، بندگان را مى آمرزد، و در برابر اعمالى چون روزه گرفتن ، نماز خواندن ، قرائت قرآن ، صدقه دادن ، صله رحم ... آنان را مستحق بهشت مى کند. و همچنین به بهانه هاى مختلف آنان را از آتش جهنم نجات مى دهد. منظور از این که شیاطین در زنجیرند، این است که در این ماه ، کمتر مردم گول او را مى خورند، و مرتکب گناه مى شوند، مگر آن که به قول آن شخص ظریف مثل ساعت هفته کوک ، پیش از ماه رمضان ، کوک کرده باشد با مثل ساعت هاى باطرى دار زمان در زمان ما باطرى گذاشته باشد.
بالاخره ، باید بهشت و حور و قصور را با عمل به دست آورد، و به خواستن تنها نیست .
نا برده رنج گنج میسر نمى شود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
(لن تنالو البر حتى تنفقوا مما تحبون)
یعنى هرگز به بر و خوبى که تفسیر شده است به بهشت نمى رسید، مگر آن که از بهترین و دوست دارترین چیزهاى خود را در راه خدا انفاق کنید
مرحوم مجلسى در بحارالانوار، ج 8، ص 71 قسمتى از آن آیات و روایات را نقل فرموده است
آیات وصف بهشت و نعمتهاى آن
و بشر الذین آمنوا وعملوا الصالحات ان لهم جنات تجرى من تحتها الانهار کلما رزقوا منها من ثمرة رزقا قالوا هذا الذى رزقنا من قبل و اتو به متشبابها و لهم فیها ازواج مطهرة و هم فیها خالدون .
و بشارت بده کسانى را که ایمان آورده اند، و عمل صالح انجام داده اند، بر این که براى آن ها باغ هاى سرسبزى است که در زیر درختان آن ، نهرها جارى است و هر وقت از میوه هاى آن به آنان روزى داده شود، مى گویند: ما پیش از این ، روزى داده شده بودیم ، ولى شبیه و نظیر آن بوده .
یعنى آن جا مؤ منین خیال مى کنند که این همان ، میوه هاى دنیایى است ، مثل سیب و پرتقال و انار و غیره ولى هنگامى که مى خورند مى بینند بین این میوه ها و میوه هاى دنیایى تفاوت بسیارى است و یا آن که مراد از و اءتوا به متشابها آن باشد.
مرحوم استاد شهید حاج سید اسدالله مدنى در درس تفسیر در نجف مى فرمود: هر میوه اى در بهشت ، مزه همه میوه را مى دهد، مثلا سیب ، هم مزه سیب دارد، هم پرتقال و هم نار هم انجیر هم خرما. یعنى یک میوه مى خورى ، ولى گویى همه جور میوه را خورده اى
و لهم فیها ازواج مطهرة یعنى براى مؤ منان در بهشت همسران پاک و پاکیزه است که دیگر از حیض و نفاس و بول خبرى نیست
و هم فیها خالدون. یعنى براى همیشه و الى الابد، آن جا هستند.
. و سارعوا الى مغفرة من ربکم و جنة عرضها السماوات و الارض اعدت للمتقین .
براى رسیدن به مغفرت پروردگار، از هم پیشى ، بگیرید، بهشتى که عرض آن به اندازه تمام آسمانها، و زمین است و براى پرهیزگاران مهیا شده است .
مرحوم مجلسى در معناى عرض سه قول نقل مى کند:
اول: همان ، عرض اصطلاحى در برابر طول که خواه ناخواه فهمیده شود، اگر عرض ، به اندازه زمین و آسمان باشد، پس خدا مى داند طول آن چقدر است
دوم: به معنا ارزش و قیمت یعنى در عالم فرض و قیمت گزارى ، بهشت ارزش تمام زمین و آسمان ها را دارد؛
سوم: به معنا مساحت باشد که ظاهر و مشهور همین است .
و الذین آمنوا و عملوا الصالحات سندخلهم جنات تجرى من تحتها الانهار خالدین فیها ابدالهم فیها ازواج مطهرة و ندخلهم ظلا ظلیلا .
خداوند مى فرماید: کسانى که ایمان آورده اند، و عمل صالح انجام داده اند، ما آنان را در بهشت هایى داخل مى کنیم ، که در زیر آن ، نهرهایى جارى است و آنان در آن جا همیشه مى مانند، و همسرانى پاک دارند. و در آن جا درختان بلند است که سایه اى همیشگى دارند.
و الذین صبروا ابتغاء وجه ربهم و اقاموا الصلاة و انفقوا مما رزقناهم سرا و علانیة و یدرؤ ن بالحسنة السیئة اولئک لهم عقبى الدار جنات عدن یدخلونها و من صلح من آبائهم و ازواجهم و ذریاتهم و الملائکة یدخلون علیهم من کل باب سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبى الدار .
و آنان که به خاطر پروردگارشان صبر کردند و نماز را بر پاداشتند، و از آن چه به آنان روزى ، دادیم ، در نهان و آشکار انفاق نمودند، و بدى ها را به خوبى پاسخ دادند، براى ایشان ، عاقبت سراى آخرت است . بهشت هایى همیشگى که در آن ها وارد مى شوند؛ هم خودشان ، و هم هر کس شایسته باشد از پدرانشان و همسرانشان و فرزندانشان . و ملایکه بر ایشان ، بر ایشان ، از هر درى وارد مى شوند (و مى گویند): سلام بر شما! به سبب آن چه صبر کردید، پس عاقبت ، آن سراى جاوید، چه خوب است .
آیا بهشت اکنون نیز وجود دارد؟
آیا اکنون و در حال حاضر بهشت وجود دارد؟ و خداوند متعال آن را خلق فرموده است و اگر پاسخ مثبت است ، مکان آن کجاست ؟
ظاهر آیات و اخبار این چنین دلالت دارد مثل آن جا که مى فرماید: (اعدت للمتقین )
(مهیا شدن را به صیغه ماضى آورده است واکثر علما، همین عقیده را دارند پس بهشت اکنون وجود دارد، و خداوند، آن را خلق کرده است .
و اما این که بهشت در کجا است مگر ما رمز و راز همه مخلوقات خدا را فهمیده ایم ؟ مگر آسمان و کهکشان ها و ستاره ها و فضاى بى کران را گشته ایم ؟!
شمه اى از خصوصیات کائنات
در کتاب فرهنگ امیر آمده است :
مجموعه ستارگان نامشخص ریز و درشتى که ما به صورت ابر مى بینیم ، ستارگان سحابى ، یا ابرى ، خوانده ، مى شوند و نزدیکترین آنها که با تلسکوپهاى کنونى دیده مى شود، پنجاه میلیون سال نورى از زمین فاصله دارد.
سال نورى ، مساوى است با 360800000000/9 نه میلیون و چهار صد و شصت میلیارد و هشت میلیون کیلومتر .
کره ماه که همسایه دیوار به دیوار زمین است ، دو ثانیه و دو دهم ثانیه نورى از فاصله دارد در حال یکه در 403/384 کیلومترى زمین قرار دارد یعنى در حدود سه هزار برابر فاصله قم تا تهران ، و کره خورشید که نسبت به کاینات دیگر خیلى کوچک است ، حجم آن یک میلیون و چهارصد هزار زمین است ، و حدود هشت دقیقه نورى ، با ما فاصله دارد یعنى وقتى ما مى بینیم ، دارد طلوع مى کند، در واقع هشت دقیقه جلوتر از آن طلوع کرده است و الان نورش به ما مى رسد. در حالى که در حدود صد و چهل و نه میلیون و پانصد هزار کیلومتر با زمین فاصله دارد بلکه الان کشف شده است که کراتى وجود دارد که میلیاردها، سال نورى از زمین فاصله دارد.
قابل ذکر است که اگر فرضا زمین با کره زمین ، با همین فاصله اى که دارند به طرف کره خورشید بروند، هر دو به خورشید، برخورد مى کنند.
آرى ، ستارگان ، ابرى شکل که ما آن را کهکشان ، یا راه شیرى ، نامیده ایم و شامل سه میلیارد خورشید و میلیاردها ستارگان و کرات دیگر است ، در فاصله یک هزار سال نورى ، از زمین قرار دارد و تا کنون کهکشان هاى دیگر نیز دیده شده است (ستاره اى دیده شده که هجده میلیارد سال نورى از زمین فاصله دارد و هرچه دستگاه ها و تلسکوپ هاى بشر قوى تر شود، فاصله هاى دورترى را خواهد دید.
در نوشته هاى منابر ماه ، رمضان مرحوم حاج شیخ جعفر شوشترى ، فرموده است : کوچکترین ستاره ها ستاره سها است که با چشم قوى ترى به زحمت دیده مى شود، و نزدیک ستاره هاى بنات النعش قرار دارد همان ستاره چهارده برابر کره زمین است .
و در کتاب فرهنگ امیر کبیر آمده است که :
نزدیکترین ستاره به زمین ، ستاره اى از صورت فلکى جنوبى (قنطورس ) به نام الفا است که چهار سال و هفت دهم سال نورى از زمین فاصله دارد؛ یعنى اگر روى نقشه اى ، فرضا خورشید، را یک سانتى مترى زمین بکشیم . ستاره آلفا در دو هزار و پانصد مترى زمین ، در آن نقشه قرار دارد و اگر بشود، پیامى از زمین ، به وسیله امواج رادیویى براى ساکنین اگر گوش شنوایى در آنجا باشد، پیام ما را پاس از چهار تا هشت سال خواهد شنید.
اکنون ، با دقت در این مطالب ، به عظمت کاینات ، و عظمت خالق آن ها پى خواهیم برد و مى فهمیم که نمى دانیم ، بهشت و جهنم در کجا قرار گرفته است و چه وسعت و عظمت و مساحتى دارد، هر مؤ منى ، در بهشت ، قصرى در اختیار دارد که اگر بخواهد تمام اهل بهشت را دعوت کند مى تواند!
حالا به این آیه شریفه دقت کنید:
لخلق الله السماوات و الارض اکبر من خلق الناس ، و لکن اکثر الناس لایعلمون .
هر آینه ، خلقت آسمان ها و زمین ، مهمتر از خلقت مردم است ؛ ولى خیلى از مردم ، نمى دانند.
درحالى که دربارى ، خلقت انسان ، مى فرماید:
(فتبارک الله احسن الخالقین ).
روایات وصف بهشت و نعمتهاى آن
اینک روایاتى را در وصف بهشت و نعمات آن برایتان نقل مى کنم :
در بحارالانوار، از تفسیر على بن ابراهیم به سندى از ابى بصیر چنین آمده است :
قلت لابى عبدالله علیه السلام : جعلت فداک یا ابن رسول الله شوقنى فقال یا ابا محمد ان الجنة توجد ریحها من مسیرة الف عام و ان ادنى اهل الجنة منزلا لو انزل به الثقلان الجن الانس لوسعهم طعاما و شرابا و لاینقص مما عنده شى ء و ان ایسر اهل الجنة منزلة من یدخل الجنة فیرفع له ثلاث حدائق فاذا دخل ادناهن راى فیها من الازواج و الخدم ، و الانهار الثمار ما شاء الله فاذا شکرالله و حمده قیل له ارفع راءسک الى الحدیقة الثانیة ففیها ما لیس فى الاولى فیقول یا رب اعطنى هذه فیقول لعلى ان اعطیتکها ساءلتنى غیرها فیقول رب هذه هذه فاذا هو دخلها و عظمت مسرته شکرالله و حمده قال فیقال افتحوا له باب الجنة ویقال له ارفع راءسک فاذا قد فتح له باب من الخلد و یرى اضعاف ما کان فیما قبل فیقول من النیران فیقول رب ادخلنى الجنة و انجنى من النار قال ابوبصیر فبکیت قلت له جعلت فداک زدنى قال یا ابا محمد ان فى الجنة نهرا فى خافتیها جوار نابتات اذا مرالمؤ من بجاریة اعجبته قلعها و انبت الله مکانها اخرى .
ابوبصیر مى گوید: خدمت امام صادق علیه السلام عرض کردم : فدایت شوم ، یابن رسول الله مرا تشویق بفرمایید، یا ابا محمد (کنیه ابوبصیر بوده است ) به درستى که بوى بهشت از فاصله هزار سال استشمام مى شود، و کمترین منزلى که به اهل بهشت داده مى شود، به طورى است که اگر تمام جن و انس بر آن وارد شوند، جاى آنان را دارد و غذا و نوشیدنى براى ایشان ، فراهم هست ، و هیچ از آن کم نمى شود، و به درستى که ساده ترین منزلى که به اهل بهشت داده مى شود، این است که وقتى مؤ من وارد مى شود سه باغ در اختیار او قرار مى گیرد. پس وقتى وارد باغ اول مى شود، مى بیند، همسران و خدمت کاران ، آماده ، نهرهاى جارى ، میوه هاى همه جوره . پس در این هنگام ، شکر خدا را به جا مى آورد، به او گفته مى شود: پس سرت را به طرف باغ دوم بلند کن ! او نیز نگاه مى کند و مى بیند آن جا چیزهایى هست که در باغ اول نبود، عرض مى کند: پروردگارا! این یکى را به من عطا بفرما.
خداوند، مى فرماید: بنده من ! اگر این را بدهم ، شاید باز هم باغ دیگرى بخواهى ، عرض مى کند: پروردگارا! نه فقط همین . پس وقتى داخل مى شود و حمد و شکر الهى را به جا مى آورد، خطاب مى رسد: اکنون در بهشت را به روى او باز کنید، و گفته مى شود، سرت را بلند کن پس در این وقت در بهشت خلد، به روى او باز مى شود و در آن جا چیزهایى مى بیند که چندین برابر آن چه است که قبلا دیده بود. پس خوشحالى او چند برابر مى شود و سپاس خدا را به جا مى آورد که او را اهل بهشت قرار داد و از آتش جهنم نجات داد، ابوبصیر مى گوید: پس گریستم و عرض کردم : قربانت گردم باز هم بفرمایید حضرت فرمود: یا ابا محمد! به درستى که در بهشت نهرى است که اطراف آن دختران و دوشیزگان ، قرار دارند هنگامى که مؤ من از کنار آن ها مى گذرد و از یکى از آنان خوشش مى آید، او را بر مى دارد و خداوند، مجددا به جاى او دیگرى را قرار مى دهد.
روایت دیگرى در وصف بهشت - که ضمنا پاداش شما روزه داران است .
بحارالانوار از امالى شیخ صدوق به سندى از زید بن على از پدرش به نقل از جدش چنین مى آورد:
قال امیرالمؤ منین على بن ابیطالب علیه السلام ان فى الجنة لشجرة یخرج من اعلاها الحلل و من اسفلها خیل بلق مسرجة ملجمة ذوات اجنحة لاتروث ولاتبول فیرکبها اولیاء الله فتطیر بهم فى الجنة حیث شاؤ ا فیقول الذین اسفل منهم یا ربنا ما بلغ بعبادک هذه الکرامة فیقول الله جل جلاله انهم کانوا یقومون اللیل و لاینامون و یصومون النهار و لایاءکلون و یجاهدون العدو و لایجبنون و یتصدقون ولایبخلون .
امیرالمؤ منین علیه السلام فرمود: به درستى که در بهشت درختى هست که از بالاى آن زر و زیور بیرون مى آید، و از قسمت پایین آن ، اسبهاى ابلق دست و پا سفید و سیاه ، در حالى که با لجام و زین آماده اند، و بال دارند، نه پهن دارند و نه بول مى کنند. پس اولیاى خدا، سوار بر آنها مى شوند، و هر جا که بخواهند، در بهشت پرواز مى کنند. پس کسانى که در درجه پائین ترند مى گویند: پروردگارا! این بندگان تو به چه سبب به این کرامت رسیده اند؟ پس خداوند مى فرماید: اینان شب ها را به عبادت مى گذرانیدند، و نمى خوابیدند، و روزها روزه مى گرفتند، و چیزى نمى خوردند، و با دشمنان خدا جهاد مى کردند، و ترسى نداشتند، و صدقه و بذل و بخشش در راه خدا مى نمودند، و بخل نمى ورزیدند.
در بحارالانوار، از ثواب الاعمال به سندى از عثمان بن عیسى از بعض اصحاب از امام صادق علیه السلام نقل شده است که حضرت فرمود:
ما خلق الله خلقا الا جعل له فى الجنة منزلا و فى النار منزلا فاذا سکن اهل الجنة و اهل النار نادى مناد یا اهل الجنة اشرفوا فیشرفون على النار و ترفع لهم منازلهم فى النار ثم یقال لهم هذه منازلکم التى لو عصیتم ربکم دخلتموها قال فلوا ان احدا مات فرحا لمات اهل الجنة فى ذلک الیوم فرحا لما صرف عنهم من العذاب ثم ینادون یا معشر اهل النار ارفعوا رؤ سکم فانظروا الى منازلکم فى الجنة فیرفعون رؤ سهم فینظرون الى منازلهم فى الجنة و ما فیها من النعیم فیقال لهم هذه منازلکم التى لو اطعتم ربکم دخلتموها قال فلوا ان احدا مات حزنا لمات اهل النار ذلک الیوم حزنا فیورث هولاء منازل هولاء منازل هولاء و ذلک قول الله عزوجل اولئک هم الوارثون الذین یرثون الفردوس هم فیها الخالدون .
امام صادق علیه السلام مى فرماید: خداوند متعال ، هیچ مخلوقى را نیافریده است جز آن که منزلى در بهشت و منزلى در آتش براى او خلق کرده است . پس هنگامى که اهل بهشت در بهشت ، و اهل جهنم ساکن شدند، منادى ندا مى کند: اى اهل بهشت ! توجه کنید. پس آنها نیز نظاره گر بر آتش ، مى شوند و منازل آنان در جهنم براى ایشان آشکار مى شود، سپس به آنها گفته مى شود: این ها منازل شما است که اگر معصیت کرده بودید و سرپیچى از پروردگار داشتید اینجا جاى شما بود. اگر آن روز مردنى ، در کار بود. هر آینه ، اهل بهشت ، در اثر خوشحالى فوق العاده ، سکته مى کردند و مى مردند؛ به جهت آن که عذاب ها از ایشان ، برداشته شده است .
سپس ندا مى رسد: اى اهل آتش ! سرها را بلند کنید، و به منازل خود در بهشت نگاه کنید. پس سرها را بلند مى کنند و نگاه مى کنند و آن همه نعمت ها که در آن جا هست ، را مى بیند، پس آنان گفته مى شود: آرى ، این ها خانه هاى شما است که اگر در دنیا از پروردگارتان اطاعت و پیروى نموده بودید، جاى شما این جا بود. حضرت فرمود: اگر مردنى در کار بود، هر آینه اهل جهنم در آن روز دق مى کردند، و از غصه ، مى مردند. پس خداوند، خانه هاى جهنمى را در بهشت ، به اهل بهشت و خانه هاى بهشتى هاى را در جهنم به اهل جهنم مى دهد( که مزید بر عذاب شود)
و همین است تفسیر آیه شریفه اولئک هم الوارثون الذین یرثون الفردوس هم فیها خالدون .
آیات و روایات وصف جهنم
و اما از آیات و روایات مربوط به جهنم بگویم که در ماه رمضان ، درهاى آن بسته میشود.
مرحوم مجلسى رحمة الله در بحارالانوار، باب النار، صدها آیه و حدیث را نقل فرموده است . من فقط بعضى از آیات و یک حدیث را بیان مى کنم و خداوند را به حق محمد و آل محمد صلى الله علیه و آله قسم مى دهم که من و شما و همه شیعیان را از عذاب آتش و درکات جهنم نجات بدهد.
خداوند متعال در قرآن ، کریم مى فرماید:
و الذین کفروا لهم نار جهنم لایقضى علیهم فیموتوا ولایخفف عنهم من عذابها کذلک نجزى کل کفور و هم یصطرخون فیهاربنا اخرجنا نعمل صالحا غیر الذى کنا نعمل او لم نعمر کم ما یتذکر فیه من تذکر و جاءکم النذیر فذوقوا لما للظالمین من نصیر .
کسانى که کافر بوده اند، جاى آنان در جهنم است : نه کارشان ، تمام مى شود و مى میرند، و نه از عذابشان چیزى کم مى شود (و مثلا راحت شوند) و آرى هر ناسپاس و کافرى را این چنین جزا و کیفر مى دهیم ، (این بار در این خانه بماند که بماند) ایشان نیز صیحه مى کشند که پروردگارا! ما را از این جهنم بیرون بیاورد. (غلط کردیم ) دیگر عمل صالح انجام مى دهیم ، غیر از آن چه عمل مى کردیم . (خطاب مى رسد) مگر ما در دنیا به شما مهلت ندادیم و عمر طولانى به شما ندادیم ؟ هر کس اهل پند بود پند مى گرفت . و مگر ما پیامبرانى نفرستادیم ، و شما را از چنین روزى نترساندیم ؟ پس بچشید، این عذابها را در حالى که هیچ چاره و دادرسى ، ندارید (خود کرده را تدبیر نیست ).
این آیات و اما احادیث ؛ بحارالانوار، از امالى صدوق ، به سندى از عمروبن ثابت از امام محمد باقر علیه السلام چنین نقل مى کند که :
قال : ان اهل النار، یتعاوون فیها، کما یتعاوى ، الکلاب و الذئاب مما یلقون من الیم ، العذاب . فما ظنک یا عمرو بقوم لایقضى علیهم فیموتوا ولایخفف عنهم من عذابها عطاش فیها جیاع کلیلة ابصارهم صم بکم عمى مسودة وجوههم خاسئین فیها نادمین مغضوب علیهم فلایرجون من العذاب ولایخفف عنهم و فى النار یسجرون و من الحمیم یشربون و من الزقوم یاءکلون و بکلابیب النار یحطمون و بالمقامع یضربون و الملائکة الغلاظ الشداد، لایرحمون فهم فى النار یسبحون على وجوهم مع الشیاطین یقرنون ، و فى الانکال ، و الاغلال یصدفون ان دعوا لم یستجب لهم ، و ان ساءلوا حاجة ، لم تقض لهم ، هذه حال من دخل النار .
عمروبن ثابت مى گوید: امام محمد باقر علیه السلام فرمود: به درستى که اهل آتش به سبب عذابى که مى کشند، همانند سگ و گرگ زوزه مى کشند. اى عمرو! نظر تو درباره این افراد چیست ؟ گروهى که نه مردنى دارند، تا کار تمام شود، و نه در عذاب آنان تخفیف داده مى شود. تشنه اند، گرسنه اند، چشمشان کم نور و کر و کور لال اند. صورت هایشان سیاه است . رانده شده اند ، و پشیمان اند، و مورد غضب قرار گرفته اند و هیچ رحمى از عذاب به آنان نمى شود، و تخفیفى ندارند در آتش مى سوزند و از آب گرم شور مى آشامند و از زقوم مى خورند. سگ هاى جهنم دست و پاى آنان را مى شکنند به آنان ندارند پس آنها با صورت در آتش کشیده مى شوند، و با شیاطین هم نشین اند. در حالى که ، در غل و زنجیر گرفتارند. هرچه داد میزنند، کسى به فریادشان ، نمى رسد. اگر چیزى بخواهند، کسى به آنان توجهى ندارد آرى این وضع و حال هر کسى است که داخل آتش شود.
على علیه السلام تقسیم کننده بهشت و دوزخ
مرحوم مجلسى ، در کتاب گرانقدر، خویش ، بابى باز نموده ، و در آن یادآور شده است که امیرالمؤ منین علیه السلام در روز قیامت ، بهشت و جهنم را تقسیم مى کند و هر کس را که بخواهد، به بهشت یا جهنم مى فرستد. و اوست که اجازه عبور از صراط را مى دهد و در این باره ، سى و دو روایت ذکر مى کند که تعدادى از آنها را جهت تبرک برایتان نقل مى کنم .
از علل الشرایع به سندى از سماعة بن مهران نقل شده است که گفت :
قال ابوعبدالله علیه السلام : اذ کان یوم القیامة وضع منبر یراه جمیع الخلائق یقف علیه رجل یقوم ملک عن یمینه و ملک عن یساره فینادى الذین عن یمیینه یا معشر معشر الخلائق هذا على بن ابیطالب علیه السلام صاحب النار یدخلها من شاء .
امام صادق علیه السلام فرمود: هنگامى که روز قیامت ، فردا مى رسد، منبرى قرار داده مى شود که تمام اهل محشر آن را مى بینند. مردى روى آن منبر قرار مى گیرد در حالى که یک فرشته طرف راست او و یک فرشته طرف چپ اوست ، پس آن فرشته اى که طرف راست است ندا مى دهد: اى اهل محشر! این مرد، على بن ابیطالب است هر کس را که او بخواهد، داخل بهشت ، مى نماید و آن فرشته اى که طرف چپ است ندا مى دهد اى اهل محشر! این على بن ابیطالب است که صاحب اختیار آتش است ؛ هر کس را که بخواهد داخل آتش (جهنم ) مى برد.
روایت دیگرى از امالى شیخ ، به سندى از امام رضا علیه السلام از پدرانش از امیرالمؤ منین علیه السلام چنین نقل مى کند:
قال رسول الله صلى الله علیه و آله : اذ کان یوم القیامة وفرغ الله من حساب الخلائق دفع الخالق عزوجل مفاتیح الجنة و النار الى فادفعها الیک فاقول لک احکم قال على و الله ان للجنة احدى و سبعین بابا یدخل من سبعین منها شیعتى و اهل بیتى و من باب واحد سائر الناس .
رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: هنگامى که روز قیامت شود و خداوند از حساب خلایق فارغ شود، خالق متعال کلیدهاى بهشت و جهنم را به من دهد، و من هم اى على ! آن را به دست تو (على بن ابیطالب ) مى دهم و به تو مى گویم : هر گونه که مى خواهى حکم کن . امیرالمؤ منین فرمود: به خدا سوگند! به راستى بهشت ، هفتاد و یک در دارد، که از هفتاد در آن شیعیان ، من و اهل بیتم داخل مى شوند، و از یک در دیگر، بقیه مردم .
همچنین در چندین روایت حضرت مى فرماید:
انا قسیم الله بین الجنة و النار؛من از طرف خدا بهشت و جهنم را تقسیم مى کنم .
و در یک روایت مى فرماید: به جهنم مى گویم : این یکى براى تو، این یکى براى من ، این براى تو این براى من ...
ذکر توسل به امیر مؤ منان علیه السلام
یا امیرالمؤ منین علیه السلام تو را به جان فاطمه اطهر و حسن و حسین و محسن مظلومت قسم مى دهیم ما را هم شفاعت کن و به بهشت ببر گرچه گنه کاریم ولى از صمیم قلب به شما عشق مى ورزیم بلکه توقع داریم ، از همان حال احتضار بر بالین ما حاضر باشى ، چنان که خود به حارث همدانى فرمودى ،
یا مولانا یا امیرالمؤ منین یا على ابن ابى طالب یا اخا الرسول و یا زوج البتول انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بک الى الله یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله .
شاعر شیرین زبان عرب چه خوش سروده است :
یا حار همدان من یمت یرنى من مؤ من او منافق قبلا
یعرفنى طرفه و اعرفه بنعته و اسمه و ما فعلا
و انت عند الصراط تعرفنى فلا تخف عثرة ولا زللا
اقول النار حین توقف للعرض ذریة لاتقریبى الرجلا
ذریه لاتقربیه ان له حبلا بحبل الوصى متصلا
اسقیک من بارد على ظما تخالفه فى الحلاوة العسلا
قول على لحارث عجب کم ثم اعجوبة له مثلا .
هر که زین دار فنا رخت ببندد باید روى من بیند و این دیدن بعد از اجل است
دوستان را متبسم نگرم ، خصم خشن دیدن آن دو، به این نحوه ، رهین عمل است
مى شناسى تو مرا، چون برسى نزد صراط پس ز لغزش منما خوف که آن لا زلل است
امر بر آتش دوزخ هم او را بگذار در مقامى که تو را عرصه عرض عمل است
چو نگاهش به من افتاد بگویم که على آشنا بر صفت و نام وى و ما فعل است
واگذارید و مپویید که اندر کف او ریسمانى است که با حبل على متصل است
تشنه چون گردى و سوزى ز عطش در آن حال گویمت موقع همراهى من این محل است
آب شیرین و گوارا و زلالى دهمت تا بنوشى و تصور بنمایى عسل است
نیست تردید در این گفته مولا اما عقل مبهوت ز تنظیم کلام وجمل است
پیروى طبع تو امروز گهربار بود بارور این شجر خشک ز حسن عمل است .
لاحول و لاقوه الابالله العلى العظیم .