مهمان داران ضیافت الهی
بار دیگر سفره ضیافت الهی گسترده میشود و ماه پر برکت خدا فرا می رسد. همۀ ماهها، ماه خداست. امّا ماه رمضان ماهی دیگر است...
بار دیگر سفره ضیافت الهی گسترده میشود و ماه پر برکت خدا فرا می رسد. همۀ ماهها، ماه خداست. امّا ماه رمضان ماهی دیگر است. همان گونه که تمام مکانها، از آن خداست ولی خانۀ کعبه، خانۀ ویژه خداست و بشریت در پرتو آن از رحمت و برکت و آمرزش خاص بهره مند می گردد. ماه رمضان، یکی از بهترین فرصتها برای ایجاد تحوّل مثبت در جان و جامعۀ جهانی است. این ماه، ماه خودسازی، ماه شب زنده داری، ماه پارسایی، ماه تقویت اراده ها، ماه انس با قرآن، ماه تدبّر قرآنی، ماه دعا و نیایش، ماه مساجد، ماه گناه سوزی، ماه تحکیم پیوندهای اسلامی، ماه «انقلاب اخلاقی»، ماه اندیشه ها، اصلاح آرزوها، اصلاح نگاه ها، اصلاح عادتها و خلق و خوی بشری، ماه اصلاح نظام تغذیه و خورد و خوراک انسانی، ماه صلح و آشتی، ماه اصلاح روابط اجتماعی، ماه معرفت خدایی است. ماه جهاد اقتصادی و حمایت از محرومان و ایتام، ماه بازگشت از خبط و خطاهای انسانی، ماه تمرین بندگی، ماه ارتباط با ولیّ الله اعظم، ماه عبادت خدا و اطاعت رسول اکرم(ص) و اولیای الهی است.
ماه جهاد است، ماه جهاد با نفس سرکش، ماه نبرد با شیطان نامرئی و ماه جهاد با دشمنان داخلی و خارجی.
«غزوه بدر» نخستین جهاد امت اسلامی و «فتح مکه» اوج پیروزی اسلام و مسلمین در عصر نبوی در این ماه پربرکت تحقّق یافته است.
ماه رمضان، ماه دشمن شناسی، ماه فداکاری، ماه مقاومت، ماه بصیرت و ماه آزادی است، ماه آزادی از جور و جهل و جهنّم سوزان و ماه دستیابی به بهشت جاودان الهی است.
به این سخن رهبر فرزانه انقلاب اسلامی توجه کنید:
«ماه رمضان در هر سال قطعه ای از بهشت است که خدا در جهنم سوزان دنیای مادّی ما را در آن وارد می کند و به ما فرصت می دهد که خودمان را بر سر این سفره الهی در این ماه وارد بهشت کنیم.
بعضی همان سی روز را وارد بهشت می شوند، بعضی به برکت آن سی روز همه سال را، بعضی همه عمر را و بعضی هم از کنار آن با غفلت عبور می کنند که مایه تأسف و خسران است. حالا برای خودشان که هیچ، هر کس ببیند، این موجود انسانی با این همه استعداد و توانائی عروج و تکامل از چنین سفره با عظمتی استفاده نکند، حق دارد متأسف شود. این ماه رمضان است، ماه ضیافت الله است، ماه لیلۀ القدر است.» (1)
از سوی دیگر، ماه رمضان، ماه مولا شناسی، ماه آزادی قدس شریف، ماه آزادگی از سه زنجیر و بند بندگی و بردگی است. ماه آزادی از زنجیر جهل و ناآگاهی، ماه آزادی از بند غرائز و هوسهای حیوانی و شیطانی، ماه آزادی از سلطۀ طاغوتها و دیکتاتورهای بزرگ و کوچک حاکم در بلاد اسلامی است.
ماه رمضان ماه تسبیح و تهلیل و تحمید و تکبیر ذات مقدس خداست. بدون تردید، ماه رمضان، تدبیری الهی برای «خودسازی» و «بازسازی فرهنگی» بندگان خدا و فرزندان قرآن و اسلام است. روزه داری، تلاوت قرآن، تهجّد و شب زنده داری نمازهای جماعت و نیایشهای فردی و گروهی و برنامه های ویژه رمضان مثل اعتکاف می تواند نقشی عظیم در بیداری معنوی، بیداری سیاسی، بیداری اجتماعی، اتحاد و همکاری عدالت خواهی، احساس هویت اسلامی و بازگشت به فطرت زلال الهی داشته باشد.
ماه رمضان، ماه لیلۀ القدر، ماه احساس مسئولیت در برابر فقر و جهل و ظلم حاکم بر بلاد اسلامی و جهان بشری است. شب قدر، شب تغییر سرنوشت ملّتها و کشورهاست.
وظیفۀ مهمانداران رمضان
مبلّغان دین و عالمان بزرگوار، مهمان دار سفرۀ انعام و اطعام رمضان اند، امت اسلامی بر سر سفرۀ خدا مهمان است و عالمان مسئولیت جذب، هدایت، پذیرایی، خوشامدگوئی و سقایت فرهنگی فرزندان اسلام و ¬¬¬قرآن را بر عهده دارند.
شناخت ظرفیتهای «مهمان خانه الهی» و تکریم و گرامیداشت مهمانان خدا، و هدایت تشنگان و گرسنگان جهان بر این مهمانسرای پر برکت و آماده کردن فضای پذیرایی، و چینش غذای قرآنی براساس نیاز حاضران، مسئولیت بزرگ مبلّغان دین و دست اندرکاران مساجد و هیئات مذهبی و مجالس و محافل دینی است. قرآن و حدیث، آب حیات جامعه بشری و محتوای سفرۀ پربرکت الهی است. رساندن آب و غذای فرهنگی و سیراب سازی مردم از معارف آسمانی رسالتی بزرگ ولی شیرین و دشوار است.
موفّقیت در ارائه خدمات فرهنگی و سقایت جامعه با آب زمزم و کوثر، کار هر کس نیست. رفتار و برخورد مبلّغان، محتوای کلام مبلّغان، زبان و اخلاق مبلّغان، برنامه ریزی و هم فکری مبلّغان با یکدیگر و مسئولان مساجد و هیئات دینی و اصلاح انگیز و اخلاص نیّت شرط توفیق در این رسالت الهی است.
بایدها و نبایدهای رفتاری
اثرگذاری اجتماعی به ویژه در بخش اخلاقی و تربیتی به اخلاق و رفتار مبلّغان و عالمان دین مربوط است. دانش و تخصّص مفید و ضروری است؛ ولی هیچ گاه جای صداقت، خردورزی، امانتداری، حفظ شخصیّت مخاطب، تحمّل و بردباری، رعایت عفّت در کلام و نگاه. هم فکری و هم دردی با مردم و حمایت از محرومان و شرکت در غم و شادی مردم، سعه صدر، انتقادپذیری و رفتن به عیادت بیماران و دیگر ارزشهای اخلاقی و رفتاری را پر نمی کند. ژولیدگی، بی نظمی در قول و قرارها، جدال و مراء با مردم، تبعیض بین مراجعان در احوال پرسی و قبول دعوت و تحمیل بر مردم و بی توجهی به امکانات آنان در پذیرائی و داشتن انگیزه های مادی در فعالیتهای تبلیغی، بسیاری از تلاشهای مبلّغان و برنامه ریزان مجالس و محافل دینی را بر باد می دهد.
نیازسنجی، دردشناسی، شناخت امکانات جامعه و درمان شناسی از اوّلین وظایف مبلّغان دین در تلاشهای تبلیغی است.
برگزاری جلسات پرسش و پاسخ دینی در مساجد و مراکز فرهنگی از بهترین شیوه ها برای شناخت نیازهای عقیدتی، فقهی، اخلاقی و اجتماعی مخاطبان است.
شناخت فرق و مذاهب فعال در قلمرو تبلیغی و رقبای فرهنگی، مشاوره با عالمان منطقه و مدیران نهادهای فرهنگی و اجتماعی و توجه به رسانه های اثرگذار در منطقه از مهم ترین وظایف روحانیون اعزامی برای نشر افکار و احکام اسلامی است.
ریشۀ تمام موفّقیّتها، قصد قربت، استمداد از خداوند و توسّل به اولیای الهی است. بدون خودسازی و تقوا مداری، نمی توان نقشی در تربیت ایمانی و اخلاقی دیگران ایفا کرد. علم و ایمان پیش نیاز هر گونه فعالیت فرهنگی و اخلاقی است. پرهیز از تظاهر و ریاکاری، پرهیز از پرخوری و استعمال دخانیات، پرهیز از شوخیهای نامناسب، پرهیز از نقل و نشر مطالب خرافی، دوری از تهمت و غیبت و شبهه پراکنی، دوری از یأس آفرینی و تخطئه سریع دیگران بخشی از وظائف و نبایدهای تبلیغی و موانع موفقیت فرهنگی است.
محورهای تبلیغی
زیربنای فعالیتهای تبلیغی آشنایی با «فرهنگ قرآنی»، «تزکیۀ اخلاقی» و «آگاهیهای سیاسی اجتماعی» است. مبلّغان همیشه با میزان «قرآن شناسی»، «تزکیۀ اخلاقی» و «آگاهی سیاسی» ارزیابی می شوند و توان اثرگذاری مثبت در جامعه بستگی به این سه فعالیت دارد و کمبود هر کدام از این عناصر سه گانه زمینۀ توفیق را کاهش می دهد و ترکیب این سه عنصر، حلّال مشکلات اجتماعی و اخلاقی و مایۀ هدایت جامعۀ بشری است. فقدان هر کدام از این سه گوهر آسمانی، داروی تبلیغ را بی اثر می کند و گاه آثار منفی در پی دارد.
آگاهی از «فرهنگ قرآن و عترت(ع)» و «تزکیۀ اخلاقی» دو رکن ثابت در فعالیتهای تبلیغی است.
آگاهیهای سیاسی، اجتماعی یعنی شناخت «زمانه و زمینه» و دشمنان و دوستان فرهنگ اهل بیت(ع) از ارکان متغیّر تبلیغات اسلامی است.
دشمن هر روز و هر سال، در هر زمان و زمین به شیوه ای خاص و روشی نوین به جنگ اسلام و مسلمین برمی خیزد، نام عوض می کند، تغییر رنگ می دهد، لباس نو می پوشد، آرایش جدید می کند و «هر لحظه به رنگی بت عیار در آید.»
شناخت دشمنان فرهنگ اسلامی و امت اسلام در هر رنگ و لباس و با هر شعار و هر شیوه از مهم ترین وظایف عالمان دین و مبلّغان گرامی است.
شناخت دشمن، شگردهای دشمن و راهکارهای مقابله با آن و کسب مهارتها و فراهم آوردن ابزارهای مورد نیاز در جنگ نظامی و فرهنگی از مهم ترین وظایف هر رزمنده است. و امروز جنگ، جنگ فرهنگی، جنگ روانی، جنگ عقیدتی، اخلاقی و به اصطلاح «جنگ نرم» است. و حوزه های علمیه و روحانیان گرانقدر، فرماندهان و سربازان این جنگ و رسانه ها تجهیزات این جهاد مقدس فرهنگی است.
قرآن بیش از هفتاد بار در مورد دشمن و دشمنی سخن گفته و از دشمنی شیطان، کفار و منافقان و به ویژه یهود پرده برداشته است. غفلت، سازش و نشناختن دشمنان و اقدامات پیدا و پنهان آنان و دوستی و ارتباط حساب شده با آنان را ریشه بسیاری از مشکلات امت اسلامی می داند، در آغاز سوره ممتحنه چنین آمده است:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِياءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ قَدْ كَفَرُوا بِما جاءَكُمْ مِنَ الْحَقِّ يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِيَّاكُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ إِنْ كُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهاداً في سَبيلي وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتي تُسِرُّونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِما أَخْفَيْتُمْ وَ ما أَعْلَنْتُمْ وَ مَنْ يَفْعَلْهُ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبيلِ»؛ «هان ای مؤمنان! دشمنان من و دشمنان خویش را به دوستی و سرپرستی برنگزینید. شما با آنان اعلام دوستی می کنید و حال آنکه آنان به پیام حق کفر ورزیدند، و پیامبر شما را به جرم ایمان به پروردگارتان از وطن آواره می کنند. اگر به جهاد در راه من و جستجوی رضای من برخاسته اند، (چنین مکنید) من کار آشکار و پنهان شما را می دانم و از خود شما بدان آگاه ترم. هرکس چنین کند از راه درست به کجراهه گرفتار شده است.»
یکی از مهم ترین وظایف مبلّغان دین در سراسر زندگی و به ویژه در فرصتهای حساس مثل ماه رمضان و محرم، معرفی دشمن و دشمنان و حیله ها و نیرنگها و توطئه ها و یاران و اعوان شیطان است. مرزبانی از فرهنگ اسلام و مسلمانی بدون دشمن شناسی و آگاهی اجتماعی امکان پذیر نیست.
امیرالمؤمنین(ع) در نهج البلاغه 74 بار واژه عدوّ و دشمن را به کار برده و از دشمن شناسی و جهاد با دشمن و دشمنان خدا و خلق خدا و روش مقابله با دشمنانِ پیدا و پنهان، سخن گفته است.
ابعاد و انواع وظیفه
در این ماه مبلّغان گرامی وظایفی سنگین تر از همیشه بر عهده دارند و رسالت آنان چند بعدی و بسیار متنوع است:
1. وظائف عبادی و خودسازی اخلاقی؛
2. وظایف آموزشی و انتقال معارف و احکام دین به فرزندان اسلامی؛
3. وظایف تربیتی و پرورش اخلاق و تزکیه روحی؛
4. وظایف اجتماعی و روشنگری سیاسی، اجتماعی.
غفلت و سهل انگاری نسبت به هر کدام و افراط و تفریط در شناخت و اقدام عملی، مبلّغان عزیز و همۀ مؤمنان را با ناکامی و شکست روبرو می سازد.
دفاع از توحید، دفاع از نبوت و پیامبران، دفاع از امامت و امامان، دفاع از حق و عدالت، دفاع از حق و قیامت، دفاع از مظلوم، دفاع از ولایت و رهبری، روشنگری در برابر بدعتها، حمایت از محرومان، اصلاح ذات البین و صلۀ ارحام، هشدار نسبت به عرفانهای کاذب و خنثی سازی تبلیغات دشمنان اسلام، دفاع از فلسطین مظلوم و بحرین مظلوم تر و معرفی دشمنانی همچون صهیونیسم جهانی، وهابیت و بهائیت و شیطان پرستی و دیگر فرقه های انحرافی بخشی از مسئولیتهای سنگین مبلّغان اندیشه و سیره اهل بیت(ع) است.
انجام وظیفۀ دینی مهم ترین فریضۀ مبلّغان گرامی است و شناخت وظیفۀ در شرائط گوناگون، اولین وظیفه محسوب می شود. تحقیق، تحصیل، تدریس، مشاوره و تفکّر همه مقدمۀ تبلیغ و اجرای اسلام بدون کم و کاست و افزایش و کاهش است و معرفی گوهر ناب وحی، افتخار بزرگی است که تنها در سایۀ ایمان و ایثار و آگاهی به دست می آید:
«وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِمَّنْ دَعا إِلَى اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ قالَ إِنَّني مِنَ الْمُسْلِمينَ»؛ (2)«چه کسی خوش گفتارتر است از آن کس که دعوت به سوی خدا می کند و عمل صالح انجام می دهد و می گوید من از مسلمانانم.»
تبلیغ عدالت، تبلیغ معنویت و تبلیغ عقلانیّت و جستجوی راهکارهای تحقّق آن، از مهم ترین نیازهای امروز ایران اسلامی و جهان بشری است و ماه رمضان یکی از بهترین فرصتها برای روشنگری در این زمینه هاست «وَ مَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزيزِ الْحَكيمِ...»؛ (3) «و نیست پیروزی مگر از جانب خداوند توانای حکیم.» والسلام.
پی نوشت:
1) بیانات مقام معظّم رهبری در دیدار با روحانیان و مبلّغان اعزامی به مناسبت فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، 17/11/1372.
2) فصلت/33.
3) آل عمران/126.